خاتم بخشی و پرسشها :
اینک با طرح چند پرسش ، به تبیین برخی از ابهامات ماجرا می پردازیم :
َآیا آیه شریفه به فرد خاصی نظر دارد ؟ آیا مراد از مؤ منین در آیه مبارکه ، فرد خاصی است ؟
فیض کاشانی می نویسد : بنا بر اخبار بسیاری که از عامه و خاصه نقل شده ، آیه درباره علی نازل شده است بنا بر نقل مجمع البیان همه مفسران بر این باورند که آیه درباره علی علیه السلام نازل شده است
َآیا فقط علی علیه السلام مصداق آیه است ؟
فیض می فرماید : بین امت اسلامی خلافی نیست که در آن روز، احدی در حال رکوع ، زکات پرداخت نکرده بود؛ جز یک نفر که همان علی بن ابی طالب علیه السلام است
َآیا اهل تسنن به خاتم بخشی اشاره کرده اند ؟
گفته شد که همه مفسران بر آن اند که علی علیه السلام انگشتر خود را در حال نماز به فقیر داد از گفته شهر آشوب بر می آید که همه مفسران ، اعم از شیعه و سنی ، به این مسئله اشاره کرده اند چنانچه گفته است : ثعلبی ، ماوردی ، قشیری ، قزوینی ، رازی ، نیشابوری ، فلکی و طبری در تفاسیر خود آن را ذکر کرده اند همچنین بان البیع در کتاب معرفة اصول الحدیث ، سمعانی در فضایل الصحابه ، سلمان بن احمد در معجم اوسط ، ابوبکر بیهقی در مصنف ، نظری در خصایص
و دهها مفسر و محدث دیگر در کتابهای خود به آن اشاره کرده اند با این بیان ، گفته امثال ابن تیمیه که مدعی شده اند علما اجماع دارند که روایت ساختگی است سست و بی پایه است و به فرموده علامه طباطبایی ، ادعای ابن تیمیه یکی از ادعاهای عجیب است
َانفاق امیر مؤ منان علیه السلام در چه حالی بود ؟
آبه به صراحت بیان می کند که انفاق علی علیه السلام در حال رکوع بود : سرپرست و ولی شما تنها خداست و پیامبر و آنها که ایمان آورده اند، همانها که نماز را بر پا می دارند و در حال رکوع ، زکات می دهند
تمام مفسران و راویان نیز اتفاق نظر دارند که این انفاق در وقتی صورت گرفت که علی علیه السلام در حال رکوع بود .
َاین انفاق در چه نمازی صورت گرفت ؟
برخی از ابوذر نقل کرده اند که جریان خاتم بخشی در نماز ظهر روی داده بود
نظر برخی این است که وقوع این ماجرا در نافله ظهر بود
َآیا در آن زمان پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجد حضور داشت ؟
برخی بر آن اند که پیامبر صلی الله علیه و آله در زمان انفاق در مسجد نبود استدلال آنان این است : هنگامی که عده ای همراه عبدالله بن سلام به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله رسیدند و از دوری منزل خود به مسجد شکوه کردند، آیه ولایت بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل گردید
امام محمد باقر علیه السلام فرموده اند : گروهی از یهودیان ، از جمله عبدالله بن سلام ، اسید بن ثعلبه ، بنیامین ، سلام و ابن صوریا مسلمان شدند و خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و عرضه داشتند : ای رسول خدا، حضرت موسی ، یوشع بن نون را وصی خود قرار داد پس وصی و جانشین شما کیست ؟ در این هنگام ، این آیه نازل شد و پیامبر فرمود : برخیزید همه از جا برخاستند و همراه پیامبر رفتند و سائلی را دیدند که در حال خارج شدن بود پیامبر به وی فرمود : ای سائل ، کسی چیزی به تو نداد ؟ گفت این انگشتر را به من داد آن حضرت فرمود : چه کسی این را به تو داد ؟ گفت : آن مردی که در حال نماز است آن حضرت فرمود : در چه حالتی بود ؟ گفت در حال رکوع اینجا بود که پیامبر صلی الله علیه و آله تکبیر گفت مسلمانان حاضر در مسجد نزی با شنیدن تکبیر پیامبر، تکبیر گفتند در این هنگام ، پیامبر فرمود : بدانید که پسر از من علی بن ابی طالب ، ولی شما است آنان نیز در پاسخ پیامبر گفتند : ما نیز خدا را به عنوان پروردگار، اسلام را به عنوان دین ، محمد صلی الله علیه و آله را به پیامبری و علی را به ولایت و جانشینی پیامبر پذیرفتیم
از برخی روایات ، چنین بر می آید که پیامبر صلی الله علیه و آله در زمان اتفاق در مسجد حضور داشت و در حال نماز بود سائل از اینکه درخواست کمک از مسلمانان کرده بود و کسی به او کمک نکرده بود، رو به آسمان کرد و گفت : خدایا، تو شاهد باش که من در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله از مردم کمک خواستم ، اما کسی چیزی به من نداد علی که در حال رکوع بود، به دست راست خود اشاره نمود و سائل نزد علی علیه السلام رفت و انگشتر را از دستش بیرون آورد همین که پیامبر از نماز فارغ شد، سر به سوی آسمان بالا برد و فرمود : خدایا، برادرم موسی بن عمران از تو درخواستی کرد و گفت : رب اشرح لی صدری ،
دعایش را مستجاب کردی و به او فرمودی : سنشد عضدک باءخیک و نجعل لکما سلطانا فلا یصلون الیکما ؛
به زودی بازوان تو را به وسیله برادرت محکم و نیرومند می کنیم و برای شما سلطه و برتری قرار می دهیم و به برکت آیات ما بر شما دست نمی یابند خدایا، من پیامبر و برگزیده تو هستم ؛ خدایا، سینه مرا گشاده کن و کار مرا آسان گردان و وزیری را از خاندانم برای من قرار ده که پشتم را به وسیله او محکم کنم و نیرومند گردم .
هنوز دعای پیامبر صلی الله علیه و آله به پایان نرسیده بود که جبرئیل بر آن حضرت نازل گشت و گفت : ای محمد، بخوان پیامبر فرمود : چه بخوانم ؟ جبرئیل گفت : این آیه را بخوان : انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤ تون الزکاة و هم راکعون
بنا بر روایت فوق ، حضرت محمد صلی الله علیه و آله در زمان انفاق در مسجد حضور داشت ، ولی از روایت استفاده نمی شود که انفاق در نماز جماعت بوده است ؛ زیرا ممکن است انفاق در نماز نافله رخ داده باشد و پیامبر صلی الله علیه و آله پس از برگزاری نماز جماعت دست به دعا برداشته باشد، و بسیار بعید است که فرد نیازمند در حالی که تمام صفوف برای جماعت بر پا شده بود، از بین صفوف حرکت کند و از مردم کمک مالی بطلبد و انگشتر را از دست حضرت علی علیه السلام خارج کند بلکه باید گفت : پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام در حال خواندن نماز نافله بودند و برخی از مسلمانان نیز در انتظار به پا شدن نماز ظهر و برخی دیگر در حال خواندن نافله بودند که سائل بین نمازگزاران رفته و درخواست کمک کرد .
َبهای انگشتر چقدر بود ؟
علامه طریحی می نویسد : امام صادق علیه السلام روایت فرمود : وزن حلقه انگشتری که علی علیه السلام به سائل انفاق کرد، چهار مثقال بود و وزن نگین که یاقوتی سرخ بود، پنج مثقال بود و بهای آن با مالیات شام برابری می کرد خراج شام برابر بود با ششصد بار شتر نقره و چهار بار شتر طلا
اگر گفته شود : ممکن است که چنین انگشتر با قیمتی در آن زمان پیدا شود، یا حضرت چنین انگشتری را از کجا به دست آورده بود ؟ همچنین آیا چنین انگشتر با قیمتی ، با زهد و بی رغبتی آن حضرت نسبت به دنیا منافات ندارد ؟
پاسخ آن است که : اولا بسیاری بر این عقیده اند که انشگتری که حضرت صدقه داد، انگشتری معمولی بود؛ ثانیا، انگشتر جزء وسایل شخصی طرار بن حران بود که در جنگ به دست علی بن ابی طالب کشته شد امیر مؤ منان انگشتر را از دست او بیرون آورد و همراه غنایمی که از آن جنگ به دست آورده بود، به محضر رسول الله برد و پیامبر به عنوان تقدیر و ارج نهادن به عمل خالصانه اش ، انگشتر را به او هدیه کرد
خداوند نیز برای آزمایش علی علیه السلام و نشان دادن روش زاهدانه او که حاضر است گرانبهاترین چیز را در راه خدا بدهد، سائلی را به مسجد فرستاد و با یک زمینه سازی ، آن حضرت را به عنوان رهبر و جانشین پس از پیامبر صلی الله علیه و آله به جامعه اسلامی معرفی کرد .
َآیا این گونه انفاق با حالات عرفانی علی علیه السلام منافات ندارد ؟ زیرا معروف است که امیر مؤ منان هنگام نماز، غرق در عبادت بود و هیچ توجهی به غیر از خدا نداشت تیری در جنگ صفین در پای امام فرو رفت و به دستور امام حسن علیه السلام ، تیر را در زمانی که علی علیه السلام در حال عبادت و خلوت با خدا بود، از پای وی بیرون آوردند
اولا، هم نماز و عبادت علی علیه السلام و هم انفاق و تصدق او برای خدا بود، چه مانعی دارد که علی علیه السلام غرق نماز باشد و صدای سائل به گوشش برسد و برای رضای خدا، در وسط نماز انفاق کند افزون بر آن ، خداوند مقدر کرده بود که چنین انفاقی رخ دهد، تا آیه ولایت نازل شود و جانشینی حضرت علی به خلافت ، به گوش همه مردم برسد .
ثانیا، حالات عرفانی معصومان علیهم السلام با هم فرق می کند آنها در نماز همیشه یکسان نبوده اند؛ گاهی چنان غرق در عبادت بودند که اصلا توجهی به این عالم نداشتند، همانند برخی حالات امیر مؤ منان و امام سجاد علیه السلام ، و گاهی هم با حضور قلب ، به عالم ماده نیز توجه داشته اند روزی پیامبر صلی الله علیه و آله نماز جماعت را زودتر از سایر روزها به پایان رساند برخی علت این کار را جویا شدند آن حضرت فرمود : آیا گریه کودک را نشنیدید ؟ من نماز را زودتر از روزهای دیگر به پایان رساندم تا مادر بچه اش را ساکت کند
َواکنش یاران پیامبر صلی الله علیه و آله در برابر جانشینی حضرت علی چگونه بود ؟
عکس العمل یاران پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در برابر جانشینی حضرت علی علیه السلام متفاوت بود برخی از اصحاب اظهار خوشحالی کردند و رضایت کامل خودشان را از این جانشینی اعلام داشتند
عمر گفت : به خدا قسم ، من چهل انگشتر را در حال رکوع صدقه دادم ، تا چیزی که درباره علی علیه السلام نازل شد، درباره من هم بیاید، اما نیامد
گروهی از نزول آیه ولایت و تعیین جانشینی علی علیه السلام پس از پیامبر صلی الله علیه و آله سخت برآشفته و عصبانی شدند آنها در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله جمع شدند و به گفت و گو با یکدیگر پرداختند برخی اظهار داشتند اگر نسبت به این آیه کفر بورزیم ، لازمه اش این است که به تمام آیات الاهی کافر شویم و اگر ایمان بیاوریم ، ذلتی بالاتر از این نیست که علی بر ما مسلط شود ما می دانیم که محمد صلی الله علیه و آله در هر چه می گوید، راستگوست ما از او و گفتارش پیروی می کنیم ، ولی از دستوری که درباره علی داده است ، هرگز اطاعت نخواهیم کرد
َآیا خاتم بخشی علی علیه السلام فعل کثیر نیست ؟
اولا، این مقدار از حرکات (اشاره با دست و نشان دادن انگشتر به سائل ) را کسی فعل کثیر نمی گوید تا جزء مبطلات نماز شمرده شود؛ ثانیا، فقیهان برای عدم بطلان فعل قلیل در نماز مبطل نیست ؛ به دلیل کاری که علی علیه السلام انجام داد نیز با استناد به آن گفته اند : پرداخت زکات در حال نماز جایز است .
ثالثا، خداوند به عنوان تقدیر و ارج نهادن به کار ارزشمند بنده صالح خود، او را راکع و نمازگزار خطاب کرده است ؛ چگونه خداوند به کسی که نمازش باطل است ، راکع خطاب می کند و از او تشکر می کند ؟ !