دستور العملهای عرفانی از علمای بزرگ اخلاق

دستور العملهای عرفانی از علمای بزرگ اخلاق0%

دستور العملهای عرفانی از علمای بزرگ اخلاق نویسنده:
گروه: کتابخانه فلسفه و عرفان

  • شروع
  • قبلی
  • 15 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 14105 / دانلود: 5286
اندازه اندازه اندازه
دستور العملهای عرفانی از علمای بزرگ اخلاق

دستور العملهای عرفانی از علمای بزرگ اخلاق

نویسنده:
فارسی

نام کتاب: دستور العملهای عرفانی از علمای بزرگ اخلاق

نویسنده :جمعی از نویسندگان

شهید اول زندگی نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

نام : محمد

پدر: ابومحمد مکی ملقب به ((جمال الدین )) یا ((شرف الدین ))

مادر: بانویی از آل معیه ، زنی از خاندان علویه

لقب : شهید اول

جد: شیخ محمد ملقب به شمس الدین

ولادت : شهرک جزین در جبل عامل در سال 734 قمری .

این فقیه نامور از سوی پدر به قبیله بنی مطلب منسوب است از این رو به لقبهای شریف ، مطلبی و هاشمی مشهور گشت و از جهت مادر نیز از تبار سعد بن معاذ است چنانکه دختر شهید می نویسد: که آقای ما از جهت مادر به سعد بن معاذ رئیس قبیله اءوس منتسب است (1)

همسر وی علاوه بر اینکه دختر دانشمندی چون اسدالدین صائغ جزینی است بانویی فقیه و دانشمند بوده که به ((ام علی )) مشهور و پیوسته مورد تعریف و تمجید شهید اول بود .

مشهورترین اثر وی کتاب گران سنگ ((للمعة الدمشقیه )) است که عالی ترین منبع متقن فقه شیعه است و شرح های زیادی بر آن نوشته شده که مشهورترین آن شرح شهید ثانی بنام ((الروضة البهیه ))است .

ایشان با تقیه شروع به نوشتن فقه شیعه نمودند و با توکل به خداوند متعال در مدت هفت روز بدون اینکه بیگانگان متوجه شوند کتاب خود را به پایان رساندند آثار دیگر وی بسیار است که در اینجا فقط به ذکر نام چند کتاب بسنده می کنیم :

1- المقالة التکلیفیة .

2- المسائل الاربعینیة .

3- العقیدة .

4- اربعون حدیثاً (در دو جلد) .

5- اختصار الجعفریات .

. .

سر ا نجام در سال 784 که حکومت دمشق بدست (بیدمر) بود ایشان دستگیر و به زندان افتادند و پس از محاکمه صوری حکم به قتل اعلم فقهای شیعه داده شد و در روز 5 شنبه 9 جمادی الاول 786 در سن 52 سالگی در قلعه دمشق شهر شام (مرکز طرفداران بنی امیه ) پس از پوشیدن لباس شهادت ، او را به شهادت رساندند و سپس بدن او را بدار آویختند و سپس سنگسار نمودند و جسم بی جان وی را سوزاندند که اثری از وی باقی نماند ولی چه بسیار کوراندیش . .

دستورالعملها قسمت یکم

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیتی که پیش روی شماست ، از بنده ضعیف و ناتوان ، نویسنده این حروف ، محمد فرزند مکی است خدای او را همچون نصوح ، توبه پذیرد؛ و از مخاطب آن ، برادران و دوستان الهی می باشند ، آنان که برای خدا و در راه خدا با او دوست شده اند .

نخست نفس خود را مخاطب قرار می دهد ، سپس آنان را .

این ((وصیت نامه )) در بردارنده مطالب و معارف بلندی است .

1 تقوای الهی را فرا دید خود قرار دهد و بر همه حرکات و سکنات خویش حاکم سازد (2) مدام در مراقبه بوده و از خدا خوف و خشیت کند در خلوت و پنهانی از او شرم کرده ، به آنچه خوشایند او نیست آلوده نگردد .

2 در همه احوال خدا را فرایاد دارد و در بیشتر اوقات با زبان ذکر او گوید (3)

3 بر خدا توکل کرده ، کارها را به او واگذارد و در گرفتاریها و سختیها به او پناه برد (4)

4 موازین و احکام دین را فرادید خویش نهاده ، مواظب باشد سر موئی از آن خارج نشود؛ زیرا خروج از فرامین شریعت ، گمراهی و ضلالت را در پی آرد .

5 نوافل و مستحبات را بر اساس تلاش و توان ، فراغت و سلامتی ، زیاد کند؛ بویژه نمازهای مستحب را؛ چون نماز ، بهترین عمل است کاری پس از شناخت خدا و تحصیل معارف الهیه ، همانند نماز انسان را به خدا نزدیک نمی کند در میان نمازهای مستحبی ، در انجام نماز شب مراقبت ویژه کند .

6 زبان را از گناهانی همچون : پرت و پلاگوئی ، غیبت ، سخن چینی ، بیهوده گوئی نگاه دارد از شنیدن لغو و هر آنچه بهره دینی یا دنیایی ندارد بپرهیزد و اعضاء جوارح را از آنچه ناخوشایند پروردگار است بدور دارد .

7 زهد را روح زندگی اش کند ، به آنچه به او می رسد بسنده کند ، روزی از حلال خورد ، تا می تواند بی نیازی از مردم را پیشه خود سازد؛ زیرا خواهش از مردم خواری و ذلت این دنیا را در پی دارد .

8 یاد مرگ را نصیب العین خویش کند؛ برای رسیدن آن در همه حال آماده باشد برای این که یاد مرگ ، ((فرادید)) او گردد ، روزی بیست مرتبه یاد مرگ کند (5)

9 هر صبح و شام گذشته خود را محاسبه کند ، اگر رفتار نیک داشته است بر او بیفزاید؛ چنانچه بدی از او سرزده است ، از او بازگردد و جبران کند .

10 با قلب و زبان ، دائم در استغفار بوده ، طلب بخشش کند شکل آن (استغفار) چنین است :

((اللهم اغفرلی فانی استغفرک و اتوب )) .

در وصیت لقمان به فرزندش آمده است : بسیار بگوید: ((اللهم اغفرلی )) ؛ زیرا خداوند در شبانه روز اوقاتی قرار داده است که در آن وقت ها ، حاجات بندگان را رد نمی کند .

11 امر به معروف و نهی از منکر را با شرایطی که در شرع مطهر آمده است به اندازه توان و نیرو ، انجام دهد .

12 برادران دینی را یار و کمک باشد ، به اندازه افتادگی و نیاز آنان حاجتشان را برآورد اولاد علی ((ع )) و فاطمه ((س )) را خدمت و احترامی ویژه کند .

13 قوانین و دستورات الهی را بزرگ شمارد علماء دین را گرامی دارد صاحبان تقوا ، از مؤ منین را ، احترام کند .

14 به داده خدا راضی باشد چیزی را که نمی داند خیر او در آن است یا نه ، طلب نکند در همه احوال خدا را سپاسگزار باشد .

15 بهنگام پیکار و رودررویی با مشکلات مقاومت ورزد؛ زیرا صبر راءس همه امور است (6)

16 برای تعجیل فرج و ظهور امام زمان ((عج ))) دائم دعا کند؛ زیرا این عمل در شریعت اسلام ، از اهمیت والایی برخوردار است .

17 اشتغال دائم به درس و بحث و ممارست با علوم را ، در این راه تدریس ، آموزش ، مطالعه ، قرائت و فراگیری دانش پیشه خود سازد در این راه از سرزنش هیچکس بیم به دل راه ندهد .

19 در همه کارها اخلاص داشته باشد و کارها را فقط برای خوشنودی خداانجام دهد؛ زیرا فقط کارهای خالص و بی پیرایه را خدا می پذیرد ریا در عبادت - پناه می بریم از آن بخدا- شرک شمرده می شود (7)

20 پیوند و ارتباط با خویشاوندان ، اگر به گونه ای فراخ نتواند به دیدار آنان برود ، با عرض سلامی آنان را خوشنود سازد .

21 به زیارت برادران دینی رود با آنان در امور دین و آخرت گفتگو داشته باشد (8)

22 زیاد به دنبال مباحات و رخصت ها نرود در زندگی خود ، گشادگرای نباشد در تکالیف دینی بر خود سخت نگیرد؛ بلکه روش و مشی میانه و استواری را در پیش گیرد .

23 با مردم درخور فهم آنان سخن گوید و از مطالبی که هضم آنها برایشان مشکل است بپرهیزد .

خلق و خوی خوب داشتن ، خشم را فرو خوردن ، با مردم فروتنی نمودن ، از خدا سامان خلق را خواستن و کارهای آنان را سامان دادن را پیشه خود سازد .

24 بدون بهره دینی یا دنیایی لحظه ای از عمر خود را سپری نکند در همه این کارها معیار تقوا و مراقبت پیوسته و دائم است .

سلام بر همه آنان که این دستور را پی گیرند سپاس ویژه خداوند است .

درود پیاپی خدا بر پیامبر اسلام و آل بزرگوار وی باد .

قسمت دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

بر تو باد به تقوای الهی ، در پنهان و میان جمع خوبی را برای همه آفریدگان بخواه ، گر چه به تو بدی روا داشته باشند .

در برابر آزار دیگران ، بردباری ورز ، اگر به تو اهانت شد ، یا ناسزا شنیدی ، در پاسخ ، سخنی ناروا مگو (9)

هنگام شعله ور شدن خشم از کلام ناپسند بپرهز ، از جایت بلند شو ، در مکان دیگر بنشین و خود را به کاری دیگر مشغول کن تا خشمت فرو نشیند (10)

مدام در فکر بهسازی آخرت و سعادت دنیا باش (11

در همه حال ، به خدا توکل کن و در همه مهمات به او اطمینان بر تو باد به پاسداری و شکرگذاری کسی که به تو خوبی می کند و تو را نعمت می دهد .

از قهقه و خنده بپرهیز ، زیرا غفلت آرد و دل را بمیراند (12)

به هر کاری مشغولی ، نماز اول وقت را ترک مکن اگر ، معاذالله ، نمازت قضا شد ، در اولین فرصت جبران کن (13)

در هر حال و مکان ، دانش آموز باش ، پرگو مباش ، بیشتر به شنیدن علاقه مند باش تا گفتن با استادت مشاجره مکن و گفته های او را بر مگردان ، آن چه را فرا گرفتی در شب مرور کن (14)

با قرآن ماءنوس باش وردی از قرآن را برای خودت برگزین اگر می توانی قرآن را حفظ کن و اگر ممکن نیست ، هر چند آیه ای که در توانت هست از بر کن (15)

مبادا به گفته سخنن چینان گوش فرا داری ؛ زیرا بدبختی بی شماری بدنبال داردو تاءثیر شومی بر نفس می گذارد (16)

در زیارت مشاهد مشرفه ، یا خواندن زیارت آنها ، از راه دور غفلت مکن (17)

یه هنگام تعلیم و نشر دانش ، از پرگویی بپرهیز ، غیر علمی و بدون مستند سخن مگو تنها ناقل سخن دیگران مباش خودت نسبت به مطالب و مسائل صاحب نظر شو . (18)

در هر روز ، بیست و پنج مرتبه ((الهم اغفر للمؤ منین و المؤ منات و المسلمین و المسلمات )) را بخوان (19)

در این دعا ، ثواب و مزدی بسیار است پس از نماز عصر ، هفتادو هفت مرتبه ذکر ((استغفار)) را بخوان (20)

نیز سوره قدر و توحید را بسیار قراءت کن (21)

شهید ثانی زندگی نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

زین الدین بن علی بن احمد عاملی معروف به ((شهید ثانی )) از بزرگترین و والاترین فقیهان و دانشمندان شیعه در سده دهم هجری است وی در سال 911 ق در شهرک ((جبع )) در جنوب لبنان دیده به جهان گشود پدر وی ((نورالدین علی )) مردی فاضل و از عالمان بافضیلت جبل عامل بود .

در سال 943 قمری پس از پایان تحصیلات اولیه خود به دمشق رهسپار شد که در این سفر دو تن از شاگردان وی بنام های ((شیخ عبدالصمد (پدر شیخ بهائی ))) و پسر عموی او ((علی بن زهره جبعی )) نیز همراه وی بودند .

در زیر نام چند تن از اساتید مصری او آورده شده است :

1 - شهاب الدین احمد رملی

2 - ملاحسین جرجانی

3 - شهاب الدین ابن نجار حنبلی

4 - ناصرالدین طبلاوی

5 - ناصرالدین مقانی

6 - محمد بن ابی نحاس

7 - عبدالحمید سنهوری

8 - محمد بن عبدالقادر شافعی

معروفترین شاگردان شهید ثانی عبارتند از:

1 - سید نورالدین علی عاملی جبعی (پدر صاحب مدارک )

2 - سید علی حسینی عاملی جزینی (مشهور به صائغ )

3 - شیخ حسین بن عبدالصمد حارثی عاملی

4 - محمد بن حسین ملقب به حر عاملی مشغری (جد پدری صاحب وسائل الشیعه )

5 - بهاءالدین محمد بن علی عودی جزینی (معروف به ابن عودی )

شهید بیش از هفتاد کتاب و رساله در موضوعات گوناگون نوشته است که دو کتاب ((شرح لمعه )) و ((مسالک )) وی در فقه ، ((منیة المرید)) در اخلاق و تعلیم و تربیت از جمله مهمترین آنهاست .

شهید به علت بدگویی هایی که از وی نزد سلطان سلیم شد مورد تعقیب قرار گرفته و دستگیر می شود و ماءموران در بین راه اسلامبول او را شهید می کنند و سر او را نزد سلطان می برند بعدها پیکر بی سر او در محل شهادتش مدفون شده و گنبد کوچکی بر سر مزارش ساخته می شود .

 

دستورالعملها

بسم الله الرحمن الرحیم

ای برادر من ! خدای تعالی من و تو را در پیروی و انجام دادن دستورهایش ، موفق کند ما را به راهی که خشنودی او ، در آن است بدارد و بر نیکیها آگاه مان کند ، تا آنها را بکار گیریم و صفتهای بد را به ما بشناساند ، تا از آنها دوری گزینیم در همه این امور با توفیق نیکویش یاریمان کند؛ که او صاحب و سرپرست هر یاری و توفیق است نخستین توصیه ام به تو این است که : در همه کارها ، چه آنها که انجام می دهی و چه آنها که ترک می کنی ، تقوای الهی را پیشه کن ؛ زیرا این سفارش پروردگار جهانیان است : ((و لقد وصینا الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و ایاکم ان اتقوا الله )) (22)

پیروان ادیان پیش از شما و شما را به ((تقوا)) سفارش کردیم .

این سخن ، در عین ایجاز ، در بردارنده نیکی هاست ؛ به همین جهت آن را وصیت خود بر همه اهل عالم قرار داد .

اگر در بین خصلتهای نیک ، صفتی شایسته تر و فراگیرتر برای بندگان بود ، اقتضای لطف و عنایت خداوند ، گزینش آن بود و یا آن صفت را نیز ، به بندگان خود سفارش می کرد خداوند تعالی ، در کتاب خود ، ((تقوا)) را ستوده است و ویژگیها و فوائد و آثار بسیاری را برای ((تقوا)) بر شمرده است ، که اینک به برخی از آنها اشاره می کنیم :

آثار و نتایج تقوا

آمرزش گناهان و بسامان کردن کارها:

((یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولا سدیدا ، یصلح لکم اعمالکم و یغفرلکم ذنوبکم )) (23)

ای مؤ منان ! تقوای الهی را پیشه سازید راست ، استوار و پرمایه سخن گویید ، تا او کارهایتان را بسامان کند و گناهانتان را بیامرزد .

رهایی از آتش جهنم :

((ثم ننجی الذین اتقوا)) (24)

زیست جاودانه در بهشت :

((اعدت للمتقین )) (25)

یاری و پشتیبانی خدا:

((ان الله مع المتقین )) (26)

حفظ و حراست از دشمنان :

((و ان تصبروا و تتقوا لایضرکم کیدهم شیئا)) (27)

برترین و باارزشترین اثر تقوا ، محبت خدای تعالی به متقین است :

((ان اکرمکم عند الله اتقاکم )) (28)

بر طرف کردن گرفتاریهای سخت و سر و سامان دادن به امور زندگی ، که بزرگترین موهبت برای با تقوایان است و آنان می توانند در پرتو آن ، با خاطر آسوده و فراغت بال خدا را عبادت کنند:

((و من یتق الله یجعل له مخرجا و یزرقه من حیث لایحتسب و من یتوکل علی الله بالغ امره )) (29)

تبیین مفهومی تقوا

تقوا: عبارت است از سر بر انجام دستورات خدا نهادن و از آنچه او نهی کرده است دوری گزیدن بر این اساس است که همه نیکیها را در بر دارد .

از امام صادق ((ع )) پرسیده شد: تقوا چیست ؟ ایشان فرمودند:

((ان لایفقدک حیث امرک و لایراک حیث نهاک )) (30)

هر جا خداوند تو را فرمان داده است حضور داشته باشی و در جائی که نهیت کرده دیده نشوی .

بر تو باد ، برادرم (خدا تو را توفیق دهد) به مراعات این وصیت جامع و زینت دادن زندگی و رفتار خود بر اساس آن .

از عمر کوتاه خود در دنیا ، که سرمایه زندگی آن سر او مایه خوشبختی جاودان و کرامت همیشگی است ، به نیکی بهره گیر .

شگفتا! با این سرمایه ناچیز به چه سود بزرگی می توان دست یافت .

آنان که در این معامله کوتاهی کرده و از سرمایه عمرشان بهره نگرفته اند به هنگام دیدن جایگاه بلند سابقین و جلوداران در کسب فضیلت ها و مقام والای و اصلان بحق و نتایج تلاش کوشندگان در عبادت ، سخت پشیمان شده و بر کوتاهی کردن خود ، افسوس می خورند و حال آن که فرصت از دست رفته و جبران آن ناممکن است اگر بدانی که بهای سعادت جاودانی آخرت چه چیز است و از سوی دیگر ، درباره قدر و ارزش آن سعادت و رستگاری بی پایان بیندیشی ، هرگز به خود اجازه نمی دهی با غفلت و سستی و تنبلی ، آن خوشبختی جاودانه از کفت برود و به حسرت فقدان آن دچار شوی با دقت در این نکته ، حقایق زیادی برایت روشن خواهد شد می دانیم که به چنگ آوردن سعادت جاودانی آخرت ، تنها در این عمر اندک دنیا میسور است عمری که تازه آنان که آرزوی طولانی شدنش را دارند ، امید ندارند به صد سال برسد در این عمر اندک ، مگر چقدر آن صرف اعمالی می شود که بهای زندگی جاودانی است ؟

یک محاسبه ساده پاسخ این سؤ ال را روشن می کند: بخش مهمی از آن ، بناچار ، صرف خواب و استراحت می شود بخش دیگر آن ، صرف ضروریات زندگی ، از قبیل کار و تحصیل معاش ، نظافت و . . می شود مابقی عمر که صرف این عمر نمی شود (مشروط به این که مواظبت شود تا هرز نرود و در گناه مصرف نشود) ثمن و بهای خوشبختی جاوید است .

حیات جاویدی که بقاء بدون فناء ، لذت بدون مشقت ، خوشحالی بدون ناراحتی ، بی نیازی بدون فقر ، کمال بی نقصان ، عزت بی ذلت و . است ؛ بالاخره هر چه مطلوب ومرغوب است ، بگونه ای که به هیچ وجه از آن ، اندکی کم نگردد و از نا محدودیتیش کاسته نشود به این مثال ، برای روشن شدن حقیقت امر توجه کنید: اگر فضای این جهان مادی ، از اعماق زمین تا آسمان ، پر از مورچه های ریزه (که گفته اند: وزن صدتای آنها به اندازه یک دانه جو است ) باشد و پرنده ای در هر صد سال ، بلکه در هر چند صد سال یکی از آنها را بخورد تا آنها تمام شود ، از نا محدود چیزی کاسته نشود؛ اساسا نمی شود بین محدود و نا محدود مقایسه کرد .

بنابراین سزاوار است در مدت کوتاه عمر ، که با هر نفسی از آن گنج هایی بدست می آید و رسیدن به سعادت آن سرا ، جز در همین ایام کوتاه امکان پذیر نیست ، آستین همت را بالا زده و تمام توان خود را در جهت کسب سعادت جاودان بکارگیری چقدر زشت است سستی و کوتاهی در بدست آوردن آن برای کسی که اعتقاد به وجود آخرت دارد ، اعتقادی که از ارکان ایمان است و هیچ مکلفی را گریزی از عقیده به آن نیست ؛ زیرا وجود جهان دیگر از اموری است که آیات و روایات بسیاری درباره آن وارد شده است و همه پیامبران الهی بر آن اتفاق کرده اند و در تمام ادیان و مذاهب بشری ، با وجود اختلاف در مرام ، بدان اذعان دارند شگفتا! اهل دنیا را می بینیم که تمام توان خود را مصرف رسیدن به سود اندک ، کوتاه مدت و همراه با رنج و آلام کرده و در راه رسیدن به آن رنجها کشیده و سختیها را به جان می خرند واز بهره ها و سودهای خود برای رسیدن به آن می گذرند در حالی که به این سود بدست آمده ، بر فرض سلامت آن از آفات ، نمی شود امید بست ؛که هیچ خردمندی به بقاء آن امید ندارد .

بی شک ، دنبال این سعادت نرفتن و در تهیه مقدمات آن کوتاهی کردن ، بر خاسته از ضعف ایمان به آخرت است و گرنه عقل ناقص ، به انسان حکم می کند که برای رسیدن به این سعادت عظیم ، آستین همت بالا زند چه رسد به عقل کامل .

بدان ! ضبط اوقات عمر و باروری لحظه های آن ، برای رسیدن به خوشبختی و سعادت جاودانه ، جز با مراعات ، پاسداری ، محاسبه ومراقبه نفس ممکن نیست .

در صورت سستی و کوتاهی نفس ، در انجام وظایف ، باید آن را تنبیه کرد؛ به آنگونه که در مسائل مادی ، که سود آن نا چیز و از دست رفتن آن چندان زیانی ندارند ، با طرف معامله خود برخورد می کنی .

همچنانکه یک تاجر ، از شریک خود کمک می گیرد و سرمایه خویش را برای تجارت به او می سپارد و پس از آن ، مراقبت و حسابگری از آن تاجر را سرلوحه کارخویش کرده و در صورت کوتاهی یا زیان ، او را سرزنش می کند ، عقل هم که تاجر راه آخرت است ، باید از (( نفس )) در این تجارت ، کمک بگیرد؛ تجارتی که سود آن تزکیه نفس است و تنها با پیراستن جان از بدیها و آراستن آن به نیکیها صورت می گیرد چنانکه خداوند در قرآن می فرماید: ((قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها)) آن که جان خود را تزکیه کرد فلاح یابد و آن که به هوا آلوده گشت ، نابود گردد بله ، خرد ، باید در این تجارت سترگ از نفس کمک بگیرد و از آن در آنچه مایه رفعت و کمال اوست بهره گیرد ، همانگونه که تاجر ، شریک را به منزله دشمنی در جدال می بیند و در طی چند مرحله با او برخورد می کند: (قرار داد ، نظارت ، محاسبه ، سرزنش و مجازات در صورت کوتاهی ) ، عقل انسان نیز باید نخست با نفس قرار داد بندد و وظایفی را بعهده او بگذارد و بر انجام آن وظایف پیمان بندد و راه رستگاری و فلاح را به او نشان دهد و پس از آن ، از نظارت و مراقبت بر نفس خویش غفلت نکند؛ زیرا کسی که نفس خویش را بخود وانهد ، ارمغانی جز خیانت و تباهی سرمایه ، از او نخواهد دید ، همانطور که غلام خائن ، وقتی مال را به او بسپاری و او را بخود واگذاری چنین کند در مرحله بعد لازم است که از او حساب کشد و انجام وظایف و عمل به قراردادها را از او بخواهد چون سود این تجارت ، بهشت برین و رسیدن به سدرة المنتهی ، که مقام انبیاء و شهداست ، می باشد و زیان آن ، (پناه بخدا) عذاب جهنم و همزبانی با فرعونها و بدبختهاست ؛ چون آن سرا را دو مقام بیش نیست : بهشت و یا جهنم بهشت برای تقوا پیشگان آماده شده و جهنم برای آنان که در بهره وری از استعداد و اوقات خویش ، کوتاهی کرده اند پس دقت و وسوسه در حساب کشی در این زمینه ، بسیار مهمتر از دقت در سود ، بهره های دنیائی است ؛ زیرا سود کوتاه مدت دنیا ، در قبال نعمت های جاودانه عقبی ، بسیار ناچیز است .

در سود بی دوام خیری نیست ، بلکه شر زودگذر بهتر از سود گذراست چه ، سختیهای زودگذر شادمانی در پی دارد و سودگذرا ، تاءسف و حسرت بدنبال دارد به گفته شاعر:

اشد الغم عندی فی سرور تیقن عنه صاحبه انتقالا (31)

نزد من ، سخت ترین اندوه خوشی ای است که صاحب آن یقین بزوالش دارد .

بنابراین ، بر مؤ من دوراندیش است که از حسابگری و سخت گیری بر حرکات ، سکنات و لغزشهای نفس ، غفلت نورزد؛ زیرا هر نفسی از نفسهای عمر ، گوهر گرانبها و بی همتائی است که می توان با آن گنجی از گنجهای بی پایان آن سرا را خرید .

سپری کردن این نفسها و لحظه های عمر ، بدون به چنگ آوردن سود ، زیان دهشت انگیزی است که هیچ عاقلی به آن تن ندهد .

در این راستا ، بایسته است که مؤ من به خدا و آخرت ، از پگاه ، پس از فراعت از انجام فریضه صبح ، همچون یک تاجر ، تا پایان روز ، بانفس خود برخورد کند ساعتی با نفس خود خلوت کرده و او را چنین مخاطب قرار دهد:

هان ای نفس ! مرا جز همین لحظه های زندگی زودگذر ، سرمایه ای نیست هر نفسی که بگذرد ، بخشی از سرمایه جان من نابود شده و من از تجارت و سود نامید خواهم شد .

بدان ! امروز روز جدیدی است که خدا با لطف و کرم خود به من مهلت داده است و اجل مرا به تاءخیر انداخته است اگر جانم را می گرفت ، آرزو می کردم ، برای حتی یک روز ، به دنیا برگردم و به جبران خسارتها و انجام کارهای شایسته موفق شوم .

چنین پندار که مرده ای و دوباره به دنیا باز گشته ای ، پس بترس و اندیشه کن از تضییع اوقات و از دست دادن لحظه های این روز؛ چه هر نفسی از نفسهای تو گنجی است بی پایان آگاه باش ای نفس ، شب و روز را بیست و چهار ساعت است در حدیث آمده است :

((در قیامت ، در برابر هر شبانه روز عمر انسان ، بیست و چهار صندوق لاک مهر شده در اختیارش قرار می گیرد و جلو او یک بیک گشوده می گردد یکی را می گشایند پر از نور است ؛ زیرا این ساعتی است که در آن ساعت ، در دنیا ، اعمال نیک انجام داده است با دیدن این انوار ، که پلکان قرب به فرمانروای جبار روز قیامت ؛ یعنی خدای متعال چنان بشارت ، خوشحالی و شادمانی به او روی می آورد که اگر این شادمانی و بشارت را بر اهل جهنم توزیع کنند ، بگونه ای واله و شیدای این نور می گردند که درد و رنج آتش جهنم را درک نمی کنند چون صندوق دیگری را گشایند ، سیاه و تاریک باشد و بوی گند آن پخش گردد و تاریکی آن فراگیر شود ، این ساعتی است که در دنیا فرمان خدا را انجام نداده است در اینجا چنان وحشت و ترس بر او رسد که اگر بر اهل بهشت تقسیم کنند ، عیش آنها را مکدر و شادیشان را به اندوه مبدل کند .

صندوق دیگر را گشایند تهی ، نه در آن مایه خوشبختی و خوشنودی است و نه مایه تیرگی و ظلمت ، این انعکاس ساعتهائی است که در آن بغیر ضرورت خوابیده است و یا در غفلت گدرانده و یا به امور مباح دنیا مشغول بوده است .

در این حال ، بربهره نگرفتن از این ساعت ، حسرت و پشیمانی بر وی روی آورد ، همچون ندامت و غم کسی که فرصت بدست آوردن سود کلانی را داشت ؛ ولی بر اثر سهل انکاری و اهمال کاری ، از آن سود عظیم محروم شده است و او را جز حسرت و تاءسف چاره ای نیست اینچنین ، کلیه صندوقهای اوقات عمر بشر بر او عرضه گردد (32)))

پس باید نفس را مورد خطاب قرار دهد و بگوید: در این چند روز جدید تلاش کن که صندوقهای اوقات عمر را آباد کنی و لحظه لحظه های آن را بارور سازی مبادا ، ساعت های عمرت از گنجهائی که اسباب قرب و نزدیکی به خداوند است خالی باشد به کسالت ، استراحت و ندامت طولانی همدم گرددی اگر در بهشت هم مقام کنی ، بر محرومیت از مقامهای بالاتر حسرت خوری گرچه درد این حسرت ، فراتر از درد آتش است ، ولی باز هم توان تحمل آن را نداری .