بعضی از بزرگان درباره غبن و حسرت آخرت ، گفته اند:
((بر فرض این که فرد بدکار ، مورد عفو قرار گیرد ، با محرومیت از پاداش و مقام خوبان چه خواهد کرد مگر نه این است که مقام خوبان را از دست داده است
خداوند متعال می فرماید:
((یوم یجعمکم لیوم الجمع ذلک التغابن
آنچه که گفته شده نخستین مقام و قرارداد بانفس است که مربوط به پیش از عمل است و به آن محاسبه گفته می شود .
ارزیابی روزانه
باید در پایان هر روز ساعتی قرار دهد و در آن ساعت ، همه کارهای روزانه نفس را ارزیابی کند شگفتا! بازرگان در دنیا ، از ارزیابی شریک خود غفلت نکرده ، در روز ، یا ماه ، یا سال کارهای او را ارزیابی می کنند که مبادا سودی ، که نبود آن بهتر است و بود آن بی دوام و مایه گرفتاری ، از دست برود چگونه عاقل ، وقتی را در روز برای ارزیابی کارهای روزانه ، که خوشبختی و بدبختی همیشگی او در گرو آن اعمال است ، قرار ندهد خداوند در این زمینه می فرماید:
((اتقوالله و لتنظر نفس ما قدمت لغد
هان ای مومنان ، از خدا پروا گیرید و بنگرید که نفس شما برای فردایتان چه چیز فرستاده است .
پیامبر خدا در همین زمینه می فرماید:
((حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا
.
پیش از آن که اعمالتان را ارزیابی کنند ، خود آنها راارزیابی کنید .
روزی مردی نزد رسول خدا((ص )) آمد و عرض کرد: ((ای فرستاده خدا ، دستورالعملی عنایت فرمایید )) حضرت پرسیدند: ((آیا آن راآویزه گوش می کنی ؟)) عرض کرد: ((بلی )) حضرت فرمود:
((اذا همت با مرفند بر عاقبتة ، فان کان رشداء فامضه ، وان کان غیا فانته عنه
وقتی که بر انجام کاری همت کردی ، به فرجام آن بیندش ، چنانچه رشد و کمال تو در آن است اقدام کن و اگر مایه گمراهی توست ترک کن .
پیامبر((ص )) در گفتار دیگر می فرماید:
((ینبعی للعاقل ان یکون له اربع ساعات :ساعة یحاسب فیها نفسه
.
بر خردمنداست که اوقات روزانه خود را چهار بخش کند: در ساعتی اعمال روزانه اش راارزیابی کند .
چنانکه در محاسبه با شریک ، باید سرمایه ، سود و زیان را ارزیابی و مشخص کرد تا سود از زبان معلوم گردد ، همین سان باید متوجه بود که سرمایه بنده ، واجبات دین ، سود آن مستحبات و خصایص نیک و زبان آن گناهان و زمان این تجارت ، گستره شب و روز و مدیر عامل آن نفس اماره بالسورء است در این راه باید نخست ، واجبات را از مطالبه کرد ، چنانچه انجام داده است خدای را سپاس گفت و او را به انجام دیگر واجبات ترغیب کرد و اگر واجبی را از دست داده است ، تدارک او را به انجام دادن قضاء آن واجب از او خواست ، چنانچه واجبات را ناقص آورده است ، او را وادار کرد که جبران کند .
اگر مرتکب گناه شده است ، باید او را عقاب کرد تا به ترمیم و جبران و تدارک آن اقدام کند و همانند یک تاجر که از عامل خود درخواست غرامت می کند ، باید از نفس غرامت گرفت این ارزیابی باید بطور دقیق انجام گیرد ، همانگونه که یک تاجر ، نسبت به مدیر عامل و یا شریک خود ، حتی از درهم و کمتر هم نمی گذرد ، تا ضرری متوجه او نگردد ، به طریق اولی بر سالک است که از مکرر و خدعه نفس مکار و حیله گر ، خود را در امان ندانسته و بطور دقیق و بدون انعطاف و گذشت ، کارهای او را ارزیابی کند .
نخست ، از همه گفته هایی که در طول روز از او سرزده است ، پاسخ صحیح بخواهد .
سزاوار است ، بر آنچه روز قیامت از او بازخواست می کنند ، پیش از رسوا شدن فرا دید اهل عالم در آن روز ، خود در خلوت از نفس بخواهد .
او که از آشکار شدن عیوبش نزد دوستان و همسایگانش هراس دارد و بخاطر چشم مردم ترک اعمال ناشایسته می کند ، هراس از رسوایی روز قیامت که همه کارهای انسان در معرض دید همه اهل عالم اعم از پیامبران ، امامان ، ستمگران و پیروان آنها از اولین و آخرین و . قرار می گیرد ، سزاوارتر است .
این چنین نفس خود را ارزیابی کند و در تمام عمر نسبت به همه اعضاء باطنی و ظاهری ، این روش را اعمال کند ، درباره یکی از بزرگان ، که همواره حسابگر خویش بوده ، چنین حکایت شده است ((در شصت سالگی ، روزی اعمال خود را ارزیابی می کرد ، روزهای زندگی اش را شمرد دریافت که بیست و یک هزار و پانصد روز از عمر گذشته است بناگاه فریاد زد و گفت : ای وای بر من اگر روزی یک گناه از من سرزده باشد خداوند عالم را با بیست و یک هزار گناه ، باید ملاقات کنم سپس ناله ای سر داد و بیهوش شد وقتی به بالین او رفتند ، دار فانی را وداع کرده بود .
در اینجا شنیدند: گوینده ای ندا می دهد: خوشا بحال او ، چه بسرعت به سوی بهشت پرواز کرد
بله ، اینچنین باید نفس را برای هر نفسی و نیز برای عمل قلب و همه اعضاء بدن ، بازخواست کرد ، زیرا اگر انسان نافرمانی های خود را شناسایی و جبران نکند ، دو فرشته موکل ، گناهان او را ثبت می کنند:
((احصاه الله و نسوه
قلمرو تقوا
بدان ، تقوا را دو رویه است : رویه کسب و به چنگ آوردن و رویه ترک و دوری اولی ، انجام طاعات ، عبادت و دستورات خداوندی و دومی ، ترک معاصی و گناهان .
دوری از گناه دشوارتر است و رعایت آن سزاواتر ، زیراانجام واجبات در توان همه است ، ولی ترک معاصی ، تنها در توان مؤ منان راستین و صدیقین می باشد .
در این راستاست که پیامبر اسلام می فرماید:
((المهاجرمن هاجر السوه والمجاهد من جاهد هواه
مهاجر واقعی کسی است که از سر هوا و هوسهایش برخیزد ، مجاهد راستین آن است که با هوسهای خود ستیز کند .
حضرت رسول ، بهنگام بازگشت از جهاد به یاران رزمنده خود می فرماید:
((رجعنا من الجهاد الاصغر الی جهاد الاکبر
ما از جهاد کوچکتر به سوی جهاد بزرگتر که مبارزه با نفس است بازگشتیم .
باید توجه داشت که رویه ((پرهیز)) در تقوا با وجود اندکی از اطاعات و عبادات رشد می کند ، ولی رویه ((انجام وظایف )) اگر چه فراوان باشد ، و با اندکی نافرمانی و گناه ، از رشد خود باز می ماند در همین راستا ، حضرت ختمی مرتبت ((ص )) می فرماید:
((به همین اندازه که نمک برای طعام کافی است ، دعا خوبیها را بس است
و یا در پاسخ کسی که پرسید: ((ما درختهای بهشتی زیادی در بهشت داریم ؟)) می فرماید: ((نعم ، ولکن ایاکم ان ترسلوا علیها نیرانا فتحرقوها
و در همین باره می فرماید:
((الحسد یاکل الحسنات کما تاکل النار الحطب
حسد خوبیها را می خورد ، همانطور که آتش هیزم را .
روایات وارده در این باب بسیار است ، ما بهمین مقدار بسنده می کنیم .
اگر تو ، موفق به تحصیل هر دو رویه تقوا شدی ، به حقیقت تقوا رسیده ای ، ولی چنانچه به واجبات بسنده کنی ، فریب شیطان را خورده ای و مثل تو ، همانند کشاورزی خواهد بود که بهمراه کشتش ، علف هرزهایی روئیده است که کشتش را فاسد می کند او بجای این که علفهای هرزه را از بن در آورد ، سر آنها را می چیند و ریشه را رها می کند ، در این صورت پیوسته ریشه آنها نیرومندتر می گردد ، تا کشت را از بین می برد .
یا مثل تو ، همانند کسی خواهد بود که به بیماری ((گر)) مبتلا شده است و برای مداوا هم باید ضد عفونی کند و هم دارو بخورد: دارو ، برای خشکاندن ریشه آن و ضدعفونی ، برای درمان ظاهر آن ؛ ولی او ، به ضد عفونی کردن بسنده کند و علاوه ، چیزهایی که موجب رشد بیماری ((گر)) می شود مصرف کند روشن است که عفونت در درون او ، همچنان رشد کرده و نه تنها مرض او بهبود نمی یابد که گسترش هم پیدا می کند .
یا مثل تو ، همانند بنائی خواهد بود که خانه ای را استوار می سازد و در درون آن ، حشرات گوناگون ، همچون : مار ، عقرب و . می باشد ، ولی او بجای از بین بردن آنها ، خانه را زینت داده و با فرشها و پرده های فاخر بیاراید! بی شک حشرات از باطن به بیرون آمده ، فرشها را پاره کرده و پوششها را از بین می برند ، تا این که خود او نیز ، از گزند آن ها در امان نخواهد ماند .
اگر خردش را بکار می گرفت ، بایسته بود که پیش از فرش و آذین ، به دفع حشرات بپردازد و خانه را از وجود آنها پاک سازد ، تا فرشها و نیز خودش ، از شر آن ها در امان باشند .
چه می گوییم ؟ نیش زهرآگین مارهای دنیا کجا ، و زهر کشنده گناهان و معاصی کجا درد نیش مار دنیا ، مدتی اندک ، از وجود انسان رخت بر می بندد و هر چه باشد ، بالاخره ، با مرگ پایان می پذیرد ، ولی درد جانگداز افعی های گناه ، در آتش جهنم هم باقی است از آن به خدا پناه می بریم و از او طلب بخشش و رحمت می کنیم .
بیان بعد دیگر تقوا ، طاعات و عبادات در کتابهای مربوط به عبادت آمده است گرچه ما در این زمینه نیز ، به بیان وظائف قلبی و دقایق علمی و عملی فراوان نیازمندیم که در بسیاری از کتب فقهی نیامده است و تنها کسانی موفق به فهم و انجام این امورند که توفیق خداوندی ، قلب آنها را به صراط مستقیم هدایت کرده است .