95 مردم سه گروهند!
قال علی علیه السلام:
«یا کُمَیْلُ! انَّ هذِهِ الْقُلُوبَ اوْعِیَةٌ، فَخَیْرُها اوْعاها، فَاحْفَظْ عَنی ما اقُولُ لَکَ، النَّاسُ ثَلاثَةٌ: فَعالِمٌ رَبَّانِیٌّ، وَ مُتَعَلِّمٌ عَلی سَبیلِ نَجاةٍ، وَ هَمَجٌ رَعاعٌ اتْباعُ کُلِّ ناعِقٍ، یَمیلُونَ مَعَ کُلِّ ریحٍ، لَمْ یَسْتَضیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ، وَ لَمْ یَلْجَئُوا الی رُکْنٍ وَ ثیقٍ»؛
«ای کمیل! این دلها همانند ظرفهاست؛ بهترین آنها، ظرفی است که قدرت حفظ و نگهداری و گنجایش بیش تری داشته باشد، بنابراین آنچه برای تو میگویم حفظ کن. مردم سه گروهند: اوّل علمای ربّانی، دوم دانش طلبانی که در راه نجات دنبال تحصیل علم هستند، و سوم احمقان بیسر و پا که دنبال هر صدایی میروند (و پای هر پرچمی سینه میزنند) و با هر بادی حرکت میکنند! همانها که با نور علم روشن نشدهاند و به ستون محکمی تکیه نکردهاند»
شرح و تفسیر
محتوای این روایت مهمّ است؛ زیرا هر قدر فهم و درک مخاطب بالاتر باشد، گوینده حکیم و عالمی چون امیرمؤمنان علیه السلام مطالب والاتری بیان میکند. و از آن جا که مخاطب در این حدیث کمیل بن زیاد است، که از اصحاب خاص و محرم أسرار آن حضرت میباشد، روایت اهمیّت خاصّی دارد.
«یا کُمَیْلُ! انَّ هذِهِ الْقُلُوبَ اوْعِیَةٌ، فَخَیْرُها اوْعاها»؛ حضرت در اوّلین
110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 248
جمله دلهای انسانها را تشبیه به ظرفهایی کرده است، و روشن است که بهترین آنها، ظرفی است که گنجایش بیشتر و قدرت حفظ و نگهداری بهتری داشته باشد. بنابراین قلب و دلی بهترین دلها است که گنجایش بیشتری برای علم و معرفت داشته باشد.
از جمله آغازین حدیث نکته مهمّی روشن میشود و آن این که: فیض خداوند همانند همه صفاتش بینهایت و نامحدود است، پس چرا بهره انسانها از فیض خدا متفاوت است؟
پاسخ این پرسش با دقّت در جمله اوّل حدیث، که قابلیّتها متفاوت است، روشن میشود. ظرفهایی که انسانها برای جمعآوری معرفت و استفاده از فیض الهی آوردهاند متفاوت میباشد، بدین جهت بهره آنها متفاوت است، باران رحمت الهی از آسمان بر همه سرزمینها نازل میشود، امّا بهره همه زمینها یکسان نیست؛ بلکه هر زمینی به اندازه استعداد و وسعتش از باران بهره میگیرد. پس همانگونه که این جا مشکل از ناحیه باران نیست، بلکه از ناحیه زمینهاست، آن جا هم مشکل از ناحیه فیض خداوند نیست، بلکه مشکل از ناحیه ظرفیّت ما انسانهاست. حضرت علی علیه السلام پس از این که کمیل بن زیاد را به این نکته مهمّ توجّه میدهد، میفرماید:
«
النَّاسُ ثَلاثَةٌ»؛
مردم سه دستهاند؛ یعنی تمام انسانها در یکی از این سه دسته جای دارند و دسته چهارمی وجود ندارد، باید دقّت کنیم که در کدام دسته قرار داریم.
1
- «فَعالِمٌ رَبَّانِیٌّ»؛
دسته اوّل علمای ربّانی هستند، دانشمندانی که کار تربیت مردم را بر عهده گرفتهاند و همچون خورشید تابان با نور علم خویش به تربیت نفوس میپردازند، نه عالمی که خاموش است و در
110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 249
گوشهای خزیده است؛ آری، عالمی که در وسط جامعه و قلب اجتماع به هدایت خلق میپردازد. اگر جزء این گروه باشیم چه افتخاری از آن بالاتر، که انسان بر جایگاه پیامبران تکیه زند!.
2
- «وَ مُتَعَلِّمٌ عَلی سَبیلِ نَجاةٍ»؛
دسته دوم دانشطلبانی هستند که در برابر دانشمندان زانو بر زمین زدهاند، تا با استفاده از نور علم آنها نجات یابند. تفاوت گروه اوّل و دوم همانند تفاوت ماه و خورشید است! خورشید خود منبع تولید نور است؛ امّا ماه نور تولید نمیکند، ولی از نور خورشید استفاده میکند و آن را منعکس مینماید تا دیگران هم استفاده کنند.
کسانی که در این گروه هستند نیز انسانهای خوشبختی هستند و میتوانند با سعی و تلاش در زمره گروه اوّل قرار گیرند و به تربیت انسانهای آماده بپردازند.
3- «وَ هَمَجٌ رَعاعٌ»؛ دسته سوم از مردم- که متأسّفانه تعداد آنها کم نیست- افراد احمق، نادان، بیهدف و بیبرنامه هستند، که نه خود دارای نور هدایت هستند و نه از نور هادیان جامعه استفاده میکنند! حضرت برخلاف دو گروه اوّل که به بیان جمله کوتاهی درباره آنها قناعت کرد، به شرح حال این گروه میپردازد و چهره آنها را کاملًا روشن مینماید، بدین جهت چهار ویژگی آنها را به شرح زیر بیان میکند:
الف)
«اتْباعُ کُلِّ ناعِقٍ»؛
اینها استقلال فکری ندارند و به دنبال هر صدایی حرکت میکنند، امروز پای پرچم این گروه سینه میزنند و فردا که این گروه در موقعیّت بدی قرار گیرند بر ضدّ آنها شعار سر میدهند! دلخوش کردن به حمایت و طرفداری چنین انسانهایی کمال سادگی است. نه زنده باد گفتن آنها مایه تقویت است و نه مرده باد گفتنشان مایه تزلزل و ضعف میباشد.
110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 250
ب)
«یَمیلُونَ مَعَ کُلِّ ریحٍ»؛
انسانهای ضعیف الارادهای که جزء دسته سوم هستند از خود وزنی ندارند. بدین جهت قادر بر حفظ خود در برابر طوفانهای اجتماعی نمیباشند، بلکه به همراه هر بادی از هر سویی به حرکت درمیآیند، و حتّی نسیمی آنها را از جا میکند و به همراه خود میبرد!
ج)
«لَمْ یَسْتَضیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ»؛
این گروه از نور علم هادیان جامعه بهرهای نبردهاند، در ظلمت و تاریکی بسر میبرند. این جمله در حقیقت علّت بدبختی و مشکلات این گروه است. این افراد چون از نور هدایت مربیّان دلسوز جامعه استفاده نکردهاند، انسانهای ضعیف الاراده و بیوزنی شدهاند و نه تنها خود در جامعه سرگردان و حیران هستند، بلکه مایه خطر و ضرر برای سایر مردم نیز محسوب میگردند.
د)
«وَ لَمْ یَلْجَئُوا الی رُکْنٍ وَ ثیقٍ»؛
این جمله دلیل دیگری برای بیوزنی گروه سوم است، از آن جا که این گروه تکیهگاهی در جامعه ندارند، یعنی نه خود تکیهگاه هستند و نه به تکیهگاه محکم و مطمئنّی پناه بردهاند، بدین جهت با کوچکترین نسیمی حرکت میکنند و لحظه به لحظه تغییر جهت میدهند و رنگ عوض میکنند.
آفرین و هزاران آفرین و درود بیانتها بر گوینده این سخنان پرارزش! حال باید لحظهای با خود خلوت کنیم و انگشت تفکّر بر پیشانی نهیم، تا ببینیم که در کدام گروه هستیم. اگر در گروه اوّل یا دوم هستیم خدا را بر این نعمت بزرگ شکر گوییم و اگر خدای ناکرده در زمره گروه سوم هستیم، هر چه زودتر به فکر اصلاح خویش برآییم، که فردا دیر است!.
110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 251
96 مشکلات نعمت!
قال علی علیه السلام:
«مَنْ حَسُنَتْ بِهِ الظُّنُونُ، رَمَقَتْهُ الرِّجالُ بِالْعُیُونِ»؛
«هنگامی که انسان (مشمول نعمتهای الهی میشود و) افراد به او خوشبین شوند، مورد حسادت حسودان واقع میشود»
شرح و تفسیر
توجّه به چند نکته در مورد حدیث فوق لازم است:
1- «رَمَقَ» به معنای نظر کردن است، و به شخص بیدار «رامِقْ» میگویند. این که گفته میشود: «فلان کس هنوز رمقی داشت» یعنی نظر میکرد. ولی به هر حال در این جا کنایه از حسادت یا کنجکاوی است.
معنای روایت این است که چنین شخصی که توجّه مردم به او جلب شده و نعمتهای الهی به سویش سرازیر گشته و در جامعه شخصیّتی برجسته پیدا کرده، مورد حسادت حسودان نیز واقع میشود و باید خود را برای این مطلب آماده کند، یعنی تحمّل کارشکنیهای حسودان را داشته باشد.
این مطلب در واقع اشاره به سخن دیگری از مولی امیرمؤمنان علیه السلام است که فرمود:
«لا تَنالُونَ مِنْها نِعْمَةً الّا بِفِراقِ اخْری ؛
انسان به نعمتی از
110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 252
دنیا نمیرسد، مگر این که نعمت دیگری را از دست میدهد «1». زیرا نعمتهای دنیا قابل جمع نیستند. در این جا هم مشمول نعمتهای الهی شدن با رهایی از چنگال حسودان قابل جمع نیست، پس باید آماده تحمّل این مطلب بود؛ زیرا دامنه توقّعات مردم نسبت به چنین کسی به طور طبیعی گسترش پیدا میکند، و نباید از این نظر ناراحت شود.
2- شخصی که مورد حُسن ظنّ مردم است و دیدهها به سوی او جلب شده تمام اعمالش زیر ذرّه بین میرود و مردم در کوچکترین کردار و گفتار او دقّت میکنند و این امر وظیفه او را سنگینتر و مسؤولیّتش را فزونتر میسازد بنابراین باید مراقب سخنان و اعمال خویش باشد، تا بهانهای به دست مخالفان و حسودان ندهد.
110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 253
97 مفاسد بیکاری!
قال علی علیه السلام:
«انْ یَکُنِ الشُّغْلُ مَجْهَدَةٌ، فَاتِّصالُ الْفَراغِ مَفْسَدَةٌ»؛
«اگر کار و تلاش خستهکننده باشد، بیکاری باعث فساد است!» «1».
شرح و تفسیر
امیرمؤمنان علیه السلام در این روایت کوتاه، امّا زیبا و پرمعنی، به مسأله بسیار مهمّی اشاره کرده است و آن این که: کار و إشتغال تنها یک مسأله اقتصادی نیست، بلکه یک مسأله مهمّ اخلاقی نیز میباشد؛ بدین جهت آن حضرت، بیکاری را یکی از عوامل فساد و کار را عامل جلوگیری از آن بیان میکند. در شعر معروفی میخوانیم:
انَّ الشَّبابَ وَ الْفَراغَ وَ الْجِدَةْ مَفْسَدَةٌ لِلْمَرْءِ ایَّ مَفْسَدَةْ
«جوانی و بیکاری و داشتن پول، باعث مفسدههای مهمّی است»
.
آمار و ارقام نیز آنچه را در روایت فوق آمده تأیید میکند. لازم به توضیح است که منظور از کار و شغل در این روایت، الزاماً کار و کاسبی که در ذهن ما هست نمیباشد، بلکه منظور هر نوع کار مفید و مشروعی است که انسان را مشغول سازد.
110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 254
این که در روایات آمده است: «شیطان لشکریانش را در فاصله زمانی بین نماز مغرب و عشا بسیج میکند»
به خاطر این است که در این ساعت معمولًا مردم بیکار هستند، بدین جهت آن لحظات «ساعة الغفلة» نامیده شده «2»، و «نماز غفیله» که بین نماز مغرب و عشا خوانده میشود را نیز بدین جهت «نماز غفیله» نامیدهاند که از آثار زیانبار غفلت میکاهد.
علاوه بر همه اینها، روشن است که هیچ کس در هیچ کجای دنیا بدون کار و فعالیّت به جایی نمیرسد، و لهذا علما بزرگ پرکارترین افراد زمان خویش بودند و سفر و حضر، تعطیلی و غیرتعطیلی برای آنها تفاوتی نداشته است. بلکه تعطیلات یا سفرها، نوع کار آنها را تغییر میداد، امّا هرگز مطالعات و فعالیّتهای علمی آنها را تعطیل نمیکرد. و این نکته بسیار مهمّی است که تمام دانشجویان و مراکز علمی و طلّاب و حوزههای علمیّه باید بر اساس آن از تعطیلات و اوقات فراغت خویش، به نحو أحسن استفاده نمایند.
110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 255