تهمت
1- این نصحیت من است برای هر شیعی.
ص:10
را حقیقت، نیرنگ را نصیحت و گمراهی را هدایت شمرده و خود را در جامه خیرخواهان و دوستداران شیعه نشان داده است. اما در واقع از این جایگاه، فاصله زیادی دارد.
وی بدون ارائۀ دلیلی درست، شیعه را تکفیر کرده، آنان را گمراه خوانده و با این کار، مرتکب اشتباه و ستمی بس بزرگ و ناروا شده است؛ چراکه این تکفیر، طایفۀ بزرگی از مسلمانان را در برمیگیرد و ازاینرو، با سخن علما و نویسندگان زیادی از اهل سنت نیز مغایرت دارد که گفتهاند: «بهخاطر گناهی نمیشود کسی از اهل قبله
را تکفیر کرد» .
البته این کتابچه، یکی از بیشمار کتابها، جزوهها و نشریاتی است که در چند سال اخیر، بهسبب اوضاع خاص سیاسی حاکم بر منطقۀ خاورمیانه، ضد شیعه منتشر شده است. ازاینرو بنده پس از مطالعۀ این کتاب، نقد آن را بر خود لازم دانستم تا بدین وسیله، شبهات ایجاد شده برطرف شود و حق از باطل و صدق از کذب جدا گردد.(2)
از پروردگار والامرتبۀ خویش خواستارم که به وسیله این کتاب، به برادران مؤمن و دینیام نفع رساند و در روز تنگدستی و نیاز، مرا دریابد؛ چرا که او شنوا، نزدیک و اجابتکننده است و اوست که بهسوی حق و راستی، هدایتگر است و بازگشت همه بهسوی اوست. درود خدا بر محمد (ص) و آل پاکش باد.
علی آلمحسن
1- مقصود از اهل قبله، همۀ مسلمانان میباشند که به سوی یک قبله نماز میخوانند.
2- نویسنده کتابچه «هذه نصیحتی إلی کل شیعی» فردی وهابی به نام «ابوبکر جابر جزایری» است. البته بعید نیست که این عنوان، نام مستعار و از روی تقیه باشد! دانشمند محترم، علی آلمحسن، نقدی بر این کتاب با عنوان «کشف الحقایق» نوشته است که ما در ترجمۀ آن از نویسندۀ این کتاب با عنوان «ابوبکر جزایری» یاد میکنیم. مترجم
ص:11
نقد و بررسی مقدمه کتاب
مخالفت نویسنده با راه و روش بحث علمی
نویسنده کتابچه، همه مطالب کتابش را فقط به احادیث کتاب شریف «کافی» مستند کرده است؛ کتابی که تنها یکی از مصادر و منابع استنباط احکام شرعی فرعی نزد شیعۀ دوازدهامامی بوده و تألیف مرحوم ثقةالاسلام، محمد بن یعقوب کلینی (متوفای ٣٢٩ه. ق) است.
جزایری میگوید: کتاب کافی نزد شیعه، حکم پایه و اساس در اثبات مذهب آنها را دارد
و از مهمترین کتابهایی است که شیعه در اثبات مذهب خود بر آن تکیه دارد
و عمده و اساس مذهب شیعه و بُنیان آنها، همین کتاب است.
همچنین نویسنده تأکید میکند که تمام نوشتارش حقایق علمی است که از کتاب کافی استخراج کرده است.
او معتقد است این مباحث پایه و اساس مذهب هر شیعه
1- هذه نصیحتی إلی کلّ شیعی، ص
2- همان، ص
5.
3- همان، ص
6.
4- همان، صص
4
و
5.
ص:12
است و ساختار فکری و مذهبی او را تشکیل میدهد و به آنها پایبند است.
ابوبکر جزایری، در پایان به برخی از نتایج این بحث اشاره میکند؛ از جمله آنها اینکه:
- شیعیان، مسلمانان را تکفیر و لعن میکنند و آنها را دشمن میپندارد.
- شیعیان، پیوسته با تمسک به امامت - که بدعت است - علیه خلافت، توطئهو همیشه میان مسلمانان جنگهای خانمانسوز برپا میکنند.
آنها درپی نابودی اسلام و ایجاد تفرقه میان مسلمانان هستند
و میخواهند اسلام را که با دین یهود و زرتشت دشمن است، سرنگون کنند تا دوباره نظام زرتشتی و آتشپرستی را که دین اسلام سقفها و ستونهای آن را فرو ریخته، برپا کنند.
موارد دیگری نیز از این قبیل تهمتهای ناروا، لابهلای کلام نویسنده وجود دارد که بعداً به آنها اشاره میکنیم.
پاسخ به گفتههای جزایری:
١. نویسنده اثبات نکرده که کتاب «کافی» از جمله کتابهای معتبر شیعه برای اثبات این مذهب است؛ چه رسد به اینکه ثابت کند. این کتاب، مهمترین کتاببرای اثبات مذهب شیعه باشد.
٢. وی ثابت نکرده که تمام احادیث کافی یا بیشتر آن نزد شیعه صحیح است؛ حتی صحیحبودن روایاتی که در حقایق هفتگانه کتابش به آنها تمسک نموده را نیز نزد شیعه به اثبات نرسانده است.
نویسنده، این امور را که باید اثبات میشده، تبیین نکرده است. درحالیکه زمانی
ص:13
مطالب هفتگانهنوشتارش اثبات میشود که این دو موضوع ثابت شود و روشن است که اگر ثابت شود شیعه تمام احادیث کتاب کافی را صحیح نمیداند و در اثبات مذهبش، بهویژه در اصول عقاید، نه تنها بدان تکیه، که اعتماد هم نمیکند، بلکه بسیاری از روایات آن را تضعیف نموده و از حجّیت و اعتبار میاندازد، نتایجی که وی گرفته از درجه اعتبار ساقط خواهد شد.
بنابراین جزایری باید قبل از هر چیز، صحت احادیثی را که در اثبات حقایق هفتگانهاش بر آنها تکیه کرده است، ثابت کند و به کلمات علمای شیعه درباره کتاب کافی نیز استناد کند. مخصوصاً احادیث هفتگانهای که به آن احتجاج کرده است و ما نیز بهزودی در همین نوشتار، به بیان جایگاه و منزلت کتاب کافی نزد شیعۀ امامیه میپردازیم و سخن بزرگان شیعه را دراینباره نقل میکنیم تا مشخص شود که نویسنده از راه و روش بحث علمی پیروی نکرده است. بلکه بنای خود را بر لب پرتگاهی مشرف به سقوط پیریزی کرده
و از اعتدال و حقیقت دور شده است.
1
جایگاه کتاب کافی نزد شیعه و ویژگیهای آن
اشاره
کتاب «کافی» تألیف ثقةالاسلام، محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی، یکی از مهمترین کتابهای حدیثی شیعی است که آسیاب استنباط احکام شرعی، نزد شیعه امامی، بر محور آن میچرخد. این کتاب، دربردارندۀ روایاتی است که کتابهای دیگر ندارند و بدینجهت ارزش و جایگاه والایی دارد. مرحوم کلینی احادیث زیادی از خاندان پیامبر (ص) ، در اصول و فروع دین برای پیروان ائمه اطهار علیهم السلام به ودیعت گذاشت. این کتاب تقسیمبندی و ترتیب موضوعی بسیار نیکویی دارد و در مدت بیست سال -در زمان غیبت صغری و در عصر نیابت نواب اربعه - تألیف شده است.
کتاب کافی شامل ٣
6
کتاب و ٣٢
6
باب و ١
6
١٩٩ حدیث است که به تنهایی، از مجموع احادیث صحاح ششگانۀ اهل سنت بیشتر است. از خصائص کتاب این است که نویسنده در زمان نواب اربعه حضرت مهدی (عج) زنده بوده و کتاب دربردارنده خیلی از علوم الهی است که کتابهای دیگر دربردارنده این مطالب، در اصول و فروع، نیستند.
شیعه در اعصار مختلف به آن عنایت داشته و نسخههای بسیاری از این کتاب چاپ شده و شروح و حواشی فراوانی بر آن نوشته شده است. از مهمترین و مشهورترین
شرحها، کتاب «مرآة العقول فی شرح اخبارالرسول» است که در ٢
6
جلد و به قلم توانای ملا محمدباقر مجلسی صاحب مجموعۀ «بحارالانوار» (متوفای ١١١٠ه. ق) نگاشته شده است. شرح ملاّ محمدصالح مازندرانی (متوفای ١٠٨٠ه. ق) نیز از دیگر شروح معتبر دراینباره است.
ستایش علما از کتاب کافی
١
. شیخ
مفید (متوفای
4
١٣
ه. ق) م
یگوید: «کتاب کافی از مهمترین کتب شیعه و پرفایدهترین آنهاست»
٢
. شه
ید اول، محمد بن مکّی عاملی (متوفای
٧٨
6
ه. ق) در اجازهاش به ابنخازن م
یگوید: «در زمینه حدیث، کتابی به مانند کتاب کافی برای امامیه نگاشته نشده و نویسنده آن شیخ ابوجعفر، محمد بن یعقوب کلینی است»
٣
. محقق ش
یخ علی کرکی (متوفای
٩
4
٠
ه. ق) در اجازهاش به قاض
ی صفیالدین عیسی میگوید:
از جمله کتابهایی که اجازۀ نقل روایت آن را به تو میدهم، تمام مصنفات و روایاتی است که شیخ امام سعید، حافظ، محدث، ثقه و گردآورندۀ احادیث اهل بیت علیهم السلام ابوجعفر، محمد بن یعقوب کلینی، صاحب کتابی بزرگ در باب حدیث به نام کافی که مانند آن نگاشته نشده. . و احادیث شرعی و اسرار دینی را در این کتاب گردآورده که در غیر آن یافت نمیشود، میباشد.
4
.
شیخ ابراهیم قطیفی (متوفای
٩
5
٠
ه. ق) در اجازهاش به ش
یخ شمسالدین استرآبادی میگوید: «کتاب محمد بن یعقوب کلینی (کافی) بهدرستی که همچون نامش
1- تصحیح الاعتقاد، ص
55
.
2- بحارالانوار، ج
١٠٧
، ص
١٩٠
.
3- همان، ج
١٠٨
، ص
٧
5
.
کفایتکننده، شفاف، کامل و تمام میباشد»
5
.
فیض کاشانی (متوفای
١٠٩١
ه. ق) م
یگوید:
اما کتاب کافی. . این کتاب، در بین کتب اربعه، شریفترین، صحیحترین و کاملترین کتاب است؛ زیرا دربردارندۀ احادیث اصول اعتقادی نیز بوده و از زیادهگویی و مطالب سست و بیپایه خالی است.
6 .ملا محمدباقر مجلسی میگوید:
کتاب کافی از شیخ بسیار راستگو، ثقةالاسلام و مقبول نزد همگان و ستایششدۀ خاص و عام، محمد بن یعقوب کلینی است. . احادیث در باب اصول دین را گردآوری و ثبت و ضبط نموده و بهترین و بزرگترین تألیفات فرقه ناجیه (شیعه) است.
٧
. س
ید بحرالعلوم (متوفای
١٢١٢
ه. ق
) میگوید:
کتاب کافی که این عالم پیشوا - تربتش پاکیزه باد - نوشته. . کتابی است مهم، بسیار سودمند، بیهمتا، برتر از تمام کتابهای حدیثی از جهت ترتیب مطالب، دقت در نقل و پیراستگی از خطا و دربرداشتن احادیث مربوط به اصول و فروع دین و بهجهت جمعآوری بیشترین اخبار وارده از اهلبیت علیهم السلام.