پاسخ حدیث اول
این حدیث نمیتواند بیانگر بینیازی اهل بیت علیهم السلام و شیعیان آنها، به وسیله کتابهای گذشتگان، از قرآن کریم باشد. بلکه به روشنی دلالت دارد که این کتابها که از طریق پیامبر (ص) به اهل بیت ارث رسیده، دستنخورده و بدون تحریف نزد آنان باقی مانده است و اهل بیت علیهم السلام با وجود اختلاف زبان، به این کتابها شناخت و آگاهی دارند؛ مرحوم کلینی (ره) نیز همین مطلب را سرفصل و عنوان این باب قرار داده است.
از ظاهر حدیث برمیآید که حضرت موسی بن جعفر علیه السلام قسمتی از انجیل را، شاید آن جایی که بر پیامبری حضرت محمد (ص) دلالت میکند، برای بُرَیه خواند تا او را ملزم به قبول اسلام کند؛ چنانکه بریه در همان جلسه اسلام آورد.
آری! نشانههای پیامبر ما در تورات و انجیل آمده است و خداوند در قرآن به این مطلب اشاره کرده است، آنجا که میفرماید:
الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِم
(اعراف: ١
5
٧)
ص:38
همانا که از فرستاده [خدا] پیامبر «امی» پیروی میکنند؛ پیامبری که صفاتش را در تورات و انجیلی که نزدشان است، مییابند. آنها را به معروف دستور میدهد و از منکر بازمیدارد. اشیاء پاکیزه را برای آنها حلال میشمرد و ناپاکیها را تحریم میکند و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنها بود [از دوش و گردنشان] برمیدارد.
ابن کثیر در ذیل این آیه میگوید:
این صفت
یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ
، صفت و نشانه محمد [ (ص) ] در کتابهای انبیاست که امتهای خود را به او بشارت میدادند و به آنها دستور میدادند که از او پیروی نمایند و این صفات و نشانهها همواره در کتابهایشان بوده و علما و احبارشان، آنها را میدانند.
وی همچنین میگوید:
همواره پیامبران علیهم السلام صفات و نشانههای پیامبر اسلام [ (ص) ] را برای امتهای خود بیان میکردند و به آنها دستور میدادند که هر وقت مبعوث شد، او را پیروی و یاری نمایند.
بیهقی نیز گفته است:
خدای متعال به حضرت عیسی علیه السلام فرمان داد [تا نشانههای او را بیان کند] و او هم مژدۀ او را به امتش داد. ازاینرو بنیاسرائیل پیامبر ما را می شناختند، قبل از اینکه به دنیا بیاید.
بنده میگویم: «بر گفتۀ بیهقی، این آیه نیز دلالت میکند که خداوند میفرماید:
وَ إِذْ قالَ عیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنی إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ
ص:39
مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ»
استدلال به وسیلۀ تورات و انجیل بر اهل آن ملتها جایز است و هیچ اشکالی ندارد. دراینباره بخاری در کتاب صحیح خود، روایتی را از عبدالله بن عمر نقل میکند که میگوید:
یهودیان، زن و مردی را که با هم زنا کرده بودند، نزد پیامبر [ (ص) ] آوردند. پیامبر [ (ص) ] به آنها فرمود: «شماها با کسی که زنا میکند، چه میکنید؟» گفتند: «آنها را با آب داغ میسوزانیم و کتک میزنیم» ایشان فرمود: «مگر حکم رجم را در تورات نمییابید؟» گفتند: «نه، چیزی در اینباره در تورات نمییابیم» عبدالله بن سلام به آنها گفت: «دروغ میگویید. اگر راست میگویید، تورات را بیاورید و آن را بخوانید» [وقتی تورات را حاضر کردند]آن معلّم یهودی که تورات را درس میداد، دست خود را بر آیۀ رجم گذاشت و گفت: «پس این چیست؟» وقتی آن را دیدند، گفتند: «این آیۀ رجم است» آنگاه پیامبر [ (ص) ] دستور داد آن زن و مرد را در نزدیکی محل جنازهها که نزدیک مسجد بود، رجم کنند و من دیدم آن مرد زناکار، بر آن زن خم میشد تا او را از سنگها حمایت کند.
ازاینرو عدهای از علما، به جواز نگهداری تورات و انجیل، بلکه هرگونه کتاب ضالّه فتوا دادهاند تا در جهت واردکردن نقض یا استدلال ضد کسانی که به آن کتابها اعتقاد دارند، استفاده شود. بنابراین، ممکن است اهل بیت علیهم السلام نیز به همین سبب آن کتابها را نزد خود نگه میداشتند تا هنگام نیاز، از آنهاستفاده کنند؛ چنانکه امام علیه السلام با
ص:40
بُریه اینگونه عمل کرد. در تأیید این مطلب، روایتی در کتابهای اهل سنت بدین مضون آمده است که شیخ محمد بن علی صبان میگوید:
مهدی وقتی قیام کند، تابوت سکینه را از غاری در انطاکیه بیرون میآورد و تورات را از کوهی در شام بیرون میکشد و با آن بر یهود استدلال میکند. آنگاه عدۀ زیادی از آنان اسلام میآورند.
لازم به ذکر است که تحریفات زیادی در کتابهای آسمانی موجود در دست مردم وارد شده است. اما کتابهای پیغمبران گذشته که نزد اهل بیت علیهم السلام است، هرچند منسوخ شده و زمان عمل به آنها پایان یافته است، خالی از ضلال و گمراهی هستند؛ زیرا خداوند جز حق، چیزی نمیگوید و بر مردم، امر باطلی نازل نمیکند.
صاحب جواهر (ره) میگوید:
کتابهای پیغمبران گذشته تا زمانی که تحریف نشده باشند، از کتب ضلال به شمار نمیآیند و منسوخشدن آنها باعث ضلالت آنها نمیگردد و از این جهت، بعضی از آن کتابها نزد ائمۀ ما علیهم السلام بوده و چه بسا به بعضی از یاران خود هم نشان میدادند. بلکه بعضی از آن کتابها، مانند زبور، از بهترین کتابهای پند و موعظه است؛ زیرا براساس آنچه ما دیدهایم، زبور فقط شامل پند و اندرز و مانند اینهاست؛ والله اعلم.
ازاینرو، امام علیه السلام در موضوع مورد بحث میفرماید: