برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت0%

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت نویسنده:
گروه: سایر کتابها

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت

نویسنده: ابوالفضل بهشتى
گروه:

مشاهدات: 14707
دانلود: 3185

توضیحات:

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 34 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 14707 / دانلود: 3185
اندازه اندازه اندازه
برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت

نویسنده:
فارسی

عامل کوری و کری باطنی

نابینایی و ناشنوایی و مرگ معنوی از خود انسان سرچشمه می گیرد، آنها بر اثر بی توجهی به خدا و مجازات او مرتکب گناه شده و با ادامه و اصرار بر آن به مرحله ای می رسند که دریچه های قلبشان به حقایق بسته می شود؛ زیرا همان گونه که انسانی اگر مدت ها چشم خود را ببندد؛ به تدریج بینایی و دید خود را از دست می دهد و شاید به طورکفی نابینا شود؛ اشخاصی هم که با وجود حقایق و بهره مندی از ابزار و وسایل کسب معرفت و شناخت واقعیّات و معنویات، چشم خود را در برابر حقایق ببندند، کم کم قدرت دید معنوی خود را از دست می دهند و در اثر لجاجت و دشمنی با حق وگرفتار آمدن در چنگال تعصّب، خودخواهی و غفلت، چشم وگوش حقیقت بین را از دست خواهند داد و در نتیجه از درک حقایق عالم غیب، آثار ایمان، لذّت عبادت پروردگار، شکوه تسلیم در برابر فرمان او و رویت جمال حق محروم می شوند که چنین افرادی مانند کوران و کرانی هستند که در تاریکی مطلق و سکوت مرگبار زندگی می کنند.

قرآن مجید ریشه اساسی این کوری و کری معنوی را روی گردانی از ذکر خدا و خود انسان قلمداد کرده و می فرماید:

*وَمَنْ اعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً وَنَحْشرهُ یَوْمَ القِیامَه اعْمی * قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی اعْمی وَقَدْ کنْتُ بَصِیراً * قالَ کَذالِکَ اتَتْکَ آیاتُنا فَنَسِیتَها وَکَذالِکَ الیَوْمَ تُنْسی*؛

و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی تنگ و سختی خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشور می کنیم. می گوید: پروردگارا! چرا مرا نابینا محشور کردی من که بینا بودم؟! گفته می شود: این به خاطر آن است که آیات ما به تو رسید و آنها را فراموش کردی.

بنابراین، غفلت از خدا و فقدان ایمان، عامل اساسی در کوری و کری قلبی و معنوی است.

اسراف در بینایی و شنوایی

خداوند متعال در آیات فوق، مجازات دنیایی روی گردانان از یاد خدا را معیشت ضنک و زندگی سخت و محشور شدن به صورت نابینا در آخرت یاد می کند و دلیل آن را "اسراف" معرّفی می کند و می فرماید:

*وَکَذالِک نَجْزِی مَنْ اسْرَفَ وَلَمْ یُؤْمِنْ بِآیاتِ رَبِّهِ وَلَعَذابُ الآخِرَهِ اشَدُّ وَابقی*؛

و این گونه جزا می دهیم کسی را که اسراف کند و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد، و عذاب آ خرت، شدیدتر و پایدارتر است.

ممکن است اشاره به این باشد که، آنها نعمت های خدا (چشم وگوش و عقل) را در مسیرهای غلط به کار انداختند و از آن بهره برداری درست نکردند و بدیهی است که "اسراف" جز این نیست که انسان نعمت را بیهوده بر باد دهد و از آن استفاده بهینه ننماید و منشا این "اسراف" و عدم بهره برداری صحیح از نعمت هایی چون چشم وگوش و در نتیجه محروم شدن از سعادت و نیک بختی معنوی، فقدان ایمان و فراموشی یاد خدا و روی گردانی از ذکر و یاد او به شمار می آید.

در برابر این گروه آنان که بهره مند از ایمان و توجّه به خدا هستند، از چشم وگوش خود بهره وری صحیح داشته و از ناشنوایی و نابینایی قلبی و معنوی به دوراند و این ویژگی عباد الرحمان است که قرآن مجید می فرماید:

* وَالَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بِایاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرّوا عَلَیْها صُمّاً وَعُمْیاناً*؛

آنها کسانی هستند که هر گاه آیات پروردگارشان به آنها یادآوری می شود کر وکور روی آن نمی افتند.

بنابراین آیه، داشتن چشم بینا وگوش شنوا به هنگام برخورد با آیات الهی، ویژه بندگان خاص خدا و کسانی است که برخوردار از ایمان به پروردگار عالم هستند، و اگر از این نعمت ایمان و تقرّب و ارتباط با خدا بی بهره شوند، از چشم بینا وگوش شنوای باطنی و قلبی محروم میگردند که اینان برای جامعه اسلامی بسیار زیانباراند و با وجود اظهار مسلمانی، ضرر آنها کمتر از کفار و منافقانی که ضربه به ریشه دین می زنند نیست، بلکه گاه به مراتب بیشتر است؛ چه بسا اینان در لباس مسلمانی، به راحتی آلت دست دشمنان و طعمه خوبی برای شیطان قرار میگیرند و در جبهه حق و اسلام حضور دارند، امَا قلب و دل آنها در اختیار جبهه باطل است و در مواقع خاص به خاطر شک و تزلزل و عدم ثبات در ایمان، منافقانه بر پیکر اسلام ضربه جبران ناپذیری وارد می کنند، بر خلاف مسلمانان مومن و بینایان و شنوایان پاکدل که همیشه سنگربانان اسلام می باشند و هیجگاه تردید به خود راه نمی دهند و چون کوه ثابت قدم و استوارند.

از امام صادق (ع) هنگامی که از تفسیر آیه فوق سوال شد فرمود:

مُسْتَبْصِرینَ لَیْسُوا بِشُکَّاکٍ ؛

(مراد این است که) اینان، از روی آگاهی و بصیرت گام بر می دارند، نه از روی شک و تردید.

رابطه زبان با چشم و گوش

آنچه برای انسان، بینش، ذهنیّت و تفکر ایجاد می کند و سطح تحلیل در مسائل و موضوعات او را به کمک تعقّل مشخص می سازد، دیدنی ها و شنیدنی های اوست که از طریق چشم وگوش حاصل می گردد.

آنچه نمایانگر اندیشه و سطح تعقل و نیز بینش انسان هاست سخن و اظهارات کلامی اوست که به وسیله زبان تولید می شود و به خارج منتقل میگردد. البتّه از رفتار و کردار نیز می توان تا حدی به امور فوق پی برد، ولی اساسی ترین و مناسب ترین وسیله برای رسیدن به این امور زبان و گفتار آنان از این رو در روایات اسلامی به این واقعیت اشاره شده است که امام صادق (ع) می فرماید:

... وَ یَکُونُ اللِّسانُ مُتَرجماً لِلْاُذُنِ؛

زبان (و گفتارها) مترجم و نمودار گوش (و شنیدارهای آن) است.

بر اساس فرمایش امیرمومنان علی (ع) که می فرماید:

تَکَلَّمُوا تُعْرَفُوا، فَإنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ؛

سخن بگویید تا شناخته شوید، زیرا شخصیت انسان زیر زبان او پنهان است.

همان گونه که ازگفتار و سخنان هر کس می توان سطح معرفت و دانش و بینش او را دریافت، می توان از این راه به کارکرد گوش و چشم و رابطه شنیداری و دیداری پی برد.

گوش و چشم دروازه قلب

قلب جسمانی، موتور محرّک و ریشه حیات مادی انسان است؛ هم چنین قلب روحانی انسان موتور محرّک و حیات بخش بُعد معنوی انسان است.

در اهمیت چشم وگوش همین بس که بر اساس روایات، آنچه به قلب انسان جهت می بخشد و به آن پاکی و ناپاکی و راستی و ناراستی می دهد، چشم و دیده های آن وگوش و شنیده های آن است.

همان گونه که در مباحث پیش گفته شد، بر پایه تعابیر معصومین (ع) چشم، نامه بر، دیده بان و جاسوس قلب است و قلب، دفتر و صفحه یادداشت ها و دریافت های چشم (و گوش) است، زیرا آنچه چشم می بیند و بر قلب منعکس می شود، گویا بر صفحه قلب چاپ می شود همانگونه که گوش چنین تاثیر شگرفی را با شنیده های خود در قلب دارد.

بنابراین، رابطه قلب، چشم و گوش، رابطه ای تنگاتنگ، حساس و سرنوشت ساز است. قرآن مجید این سه عنصر را در کنار هم قرار داده و می فرماید:

*إِنَّ السَّمْعَ وَالبَصَرَ وَالْفُؤادَ کُلُّ اُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْئُولاً*؛

همانا گوش و چشم و دل (که وسیله علم اند) همه، مورد سوال قرار خواهند گرفت.

نکته جالب در آیه این است که "سمع" و "بصر" را بر "قلب" مقدّم داشته است؛ زیرا دروازه ورودی های قلب این دو عضو می باشند و نیز گوش بر چشم مقدم شده است "چرا که گوش کاربردی وسیع تر دارد، از جمله گوش بدون نیاز به نور، در روشنایی و تاریکی قادر به شنیدن است؛ اما چشم برای دیدن نیازمند نور و روشنایی است.

نتیجه آن که، آنان که چشم وگوشی پاک دارند، می توانند قلبی پاک و نورانی داشته باشند. سلامت و بیماری قلب، در گرو چگونگی بهره وری چشم وگوش است. اگر چشم وگوش کنترل شوند و در چهارچوب عقل و شرع قرارگیرند، قلب نیز از سلامت برخوردار خواهد بود، از این رو پیامبر(ص) در ارتباط قلب و شنیده هایی چون غنا می فرماید:

الْغِنَاءُ یُنْبِتُ النِّفَاقَ فِی الْقَلْبِ کَمَا یُنْبِتُ الْمَاءُ الْبَقْلَ؛

غنا بذر نفاق را در قلب پرورش می دهد همان گونه که آب گیاهان را. هم چنین بر اساس روایت زیر از آن بزرگوار، شنیده های منفی و بی ارزش موجب قساوت قلب می شود که می فرماید:

ثَلاثٌ یقسِینَ الْقَلْبَ: إسْتِمَاعُ اللَّهْوِ وَ طَلَبُ الصّیْدِ وَ اِتیَانُ بابِ السُّلْطَانِ؛

سه چیز موجب قساوت قلب می شود: شنیدن لهو و غنا، شکار و صیادی و روی آوردن به دربار سلاطین.

گوش و چشم، مناسب ترین دام شیطان

شیطان که برای انحراف و فریب بندگان خدا قسم یاد کرده، پیوسته مترصّد نفوذ به قلب و دل انسان است تا بذر شوم نفاق و شرک را در آن بکارد و انسان را گرفتار سقوط و نیستی کند. از روزنه های نفوذ شیطان در دل انسان "چشم" است که امیرمومنان علی (ع) در تعبیری ظریف و هشدار دهنده می فرماید:

الْعُیُونُ مَصَائِدُ الشَّیْطَان؛

چشم ها دام های شیطان اند.

بنابراین، آنان که مراقب چشم های خود نیستند باید منتظر عواقب وخیمی برای خود باشند که شیطان وسوسه های مهلک از راه دیدنی ها، انسان را به ورطه سقوط و هلاکت می کشاند.

نیز امیرمومنان علی (ع) در هوشیار کردن انسان ها به این دام شیطانی می فرماید:

إذَا ابْصَرَتِ الْعَیْنُ الشَّهوهَ عَمِیَ الْقَلْبُ عَنِ الْعَاقِبَه؛

آن گاه که چشم مناظر و دیدنی های شهوت انگیز را ببیند، قلب از عاقبت نگری کور می شود.

در روایتی امام صادق (ع) در این باره می فرماید:

إیَّاکُمْ وَ النَّظرَةَ فَإنَّهَا تَزْرَعُ فِی الْقَلْبِ الشَّهوهَ وَ کَفی بِهَا لِصَاحِبِهَافِتْنَةً؛

از دیدن (غیر ضرور) اجتناب کنید؛ زیرا بذر شهوت را در دل انسان می کارد و همین برای هلاکت وی کافی است. نیز پیامبر بزرگ اسلام فرمود:

إیَّاکُمْ و فُضُولَ النَّظَرِ فَانه یُبذِّرُ الهوی وَ یُوَلّدُ الغفلَه؛

از رها کردن چشم و نظر بپرهیزید که موجب هواپرستی و غفلت میشود.

ابزار مهار چشم از انحراف

پیامبر گرامی اسلام (ص) در روایتی جالب درباره نقش بعضی اعضا در کنترل گناه و معصیت می فرماید:

إنَّ الهَا تَعَالَی یقُولُ: یَابْنَ آدَم! إنْ نَازَعَکَ لِسَانُکَ فِیمَا حُرِمْتُ عَلَیْکَ فَقَدْ أعِنْتُکَ عَلَیْهِ بِطَبَقَتَیْنِ، فَاطبَق، وَ إنْ نَازَعَکَ بَصَرُکَ إلی بَعْضِ مَا حُرِّمْتُ عَلَیْکَ فَقَدْ اعَنْتُلثَ عَلَیْهِ بِطَبَقَتَیْنِ، فَاطبَق...؛

ای فرزند آدم اگر زبانت خواست تو را وادار به حرام کند، من دو لب را برای جلوگیری از آن در اختیار تو قرار دارم، پس لب را فرو بند، و اگر چشمت بخواهد تو را به سوی حرام ببرد، پلک ها را در اختیار تو قرار دادم پس آنها را فرو بند.

نیز آن حضرت در مهار چشم می فرماید:

عَمْیُ الْبَصَرِ خَیْرٌ مِنْ کَثِیرِ مِنَ النَّظَرِ؛

فرو بستن چشم از دیدنِ زیاد(بسیاری از دیدن ها) بهتر است.

چشم و گوش، گواهان دادگاه الهی

یکی از عواملی که درکنترل انسان از بیراهه و ارتکاب گناه و معصیت، تاثیر چشمگیری دارد، توجه به مراقبان و ناظران اعمال است که هنگام تشکیل دادگاه الهی گواهی و شهادت می دهند، شاهدانی که از هر طرف انسان را محاصره کرده و ظاهر و باطن رفتار و کردار او را می بینند و ثبت می کنند؛ شاهدانی چون: ذات پاک الهی، پیامبران و اوصیای معصوم علیهم السلام، فرشتگان، زمین و زمان و اعضای پیکر انسان؛ به ویژه زبان، دست، پا، چشم وگوش و حتی پوست تن انسان!

قرآن مجید درباره گواهی چشم وگوش می فرماید:

* وَیَوْمَ یُحْشَرُ اعْداءُ اللّهِ إِلَی النّارِ فَهُمْ یُوزَعونَ- حَتّی إِذا ما جاوها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَابصارهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ*؛

و (یاد کن) روزی را که دشمنان خدا را به سوی دوزخ گردآورده، و صفوف پیشین را نگه می دارند (تا صف های بعدی به آنها ملحق شوند). وقتی به آن می رسند، گوش ها و چشم ها و پوست های تنشان به آنچه میکردند گواهی می دهند.

انسان ها وقتی با شهادت اعضایی چون چشم وگوش مواجه می شوند، شگفتی و تعجب سراسر وجودشان را می گیرد، چون در خفا گناه می کردند تا گناهشان مخفی و مستور بماند، غافل از آن که چشم وگوش خود آنها ثبت کننده گناهان اویند و در اخرت به اعمال زشت او شهادت می دهند. قرآن مجید می فرماید.

*وَما کُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ انْ یَشْهَدَ عَلَیْکُمْ سَمْعُکُمْ وَلا ابصارکُمْ وَلاجُلُودکمْ وَلکنْ ظَنَنْتُمْ انَّ اللّهَ لا یَعْلَمُ کَثِیراً مِمّا تَعْمَلُونَ*؛

شما اگر گناهانتان را مخفی می کردید، نه به خاطر این بود که از شهادت گوش و چشم ها و پوست های تنتان بیم داشتید، (که از شهادت آن ها غافل بودید) بلکه شما، گمان می کردید که خداوند بسیاری از اعمالی که انجام می دهید نمی داند.

بنابراین، باور داشتن و آگاهی به این که یک روزی، چشم وگوش انسان گواهان رفتار و کردار او می باشند، عامل کنترل او در انجام گناه و کردار و رفتار زشت می باشد و این خود از برکات چشم وگوش به شمار می آید و نیز وسیله ای برای کنترل خود چشم وگوش از معصیت است.

زخم چشم و چشم زدن

یکی از آفات و آسیب های چشم را می توان زخم چشم و چشم زدن به شمار آورد. قرآن مجید در این باره می فرماید:

*وَإِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلقُونَکَ بِابصارهِمْ لَمّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ *؛

نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را می شنوند تو را با چشمان خود هلاک کنند و می گویند او دیوانه است!

بسیاری از مردم بر این باورند: در بعضی از چشم ها اثر مخصوصی است که وقتی از روی اعجاب به چیزی بنگرد ممکن است آن را از بین ببرد یا ناقص و در هم بشکند و اگر چشم زده شده انسان است، بیمار یا دیوانه شود.

لابد می پرسید: آیا چشم زدن واقعیّت دارد؟

با توجّه به آیه فوق و بعض احادیث- که خواهد آمد- این مسئله امر ممکنی است و از نظر عقلی نیز امر محالی نیست؛ زیرا بسیاری از دانشمندان امروز معتقدند: در بعضی چشم ها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته است و کارایی زیادی دارد، حتّی می توان آن را با تمرین و ممارست پرورش داد که خواب مغناطیسی را نیز برخاسته از همین نیروی مغناطیسی چشم می دانند. در تبیین و توجیه محال نبودن این امر گفته می شود: در دنیایی که "اشعه لیزر" که شعاعی است نامرئی می تواند کاری کند که از هیچ سلاح مخربی ساخته نیست، پذیرش وجود نیرویی در برخی از چشم ها که از طریق امواج مخصوصی در طرف مقابل اثر بگذارد چیز عجیبی نخواهد بود.

بسیاری نقل می کنند: با چشم خود افرادی را دیداه اند که دارای نیروی مرموز چشم بوده اند و افراد یا حیوانات یا اشیایی را از طریق چشم زدن از کار انداخته اند؛ بنابراین، نباید اصراری در انکار این امر داشت و باید امکان آن را از نظر عقل و علم پذیرفت.

در روایات اسلامی نیز شواهدی در تأیید اجمالی این امر وجود دارد. از جمله، در حدیثی می خوانیم که "اسماء بنت عمیس" خدمت پیامبر(ص) عرض کرد: گاه به فرزندان جعفر چشم می زنند، آیا "رقیه"ای برای آنها بگیرم (منظور از "رقیه" دعایی است که می نویسند و افراد برای جلوگیری از چشم زخم با خود نگه می دارند و آن را "تعویذ" نیز میگویند).

پیامبر(ص) فرمود:

نَعَم، فَلَوْکَانَ شَیْءٌ یَسْبِقُ الْقَدَرَ لَسَبَقَهُ الْعَیْنُ؛

آری، مانعی ندارد، اگر چیزی می توانست بر قضا و قدر پیشی گیرد چشم زدن بود.

در حدیث دیگری آمده است؛ امیرمومنان (ع) فرمود: پیامبر(ص) برای امام حسن و امام حسین(ع) " رقیه" گرفت و این دعا را خواند:

اُعِیذُکُما بِکَلِمَاتِ التَّامَّةِ وَ اسْمَاءِ الهِ: الْحُسْنی کُلّهَا عَامّة مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامّة وَ مِنْ شَرِّکُلِّ عَیْنٍ لامَّة وَ مِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إذَا حَسَدَ؛

شما را به تمام کلمات و اسمای حسنای خداوند از شر مرگ و حیوانات موذی، و هر چشم بد و حسود؛ آن گاه که حسد ورزد می سپارم.

سپس پیامبر(ص) نگاهی به ما کرد و فرمود: این چنین حضرت ابراهیم (ع) برای اسماعیل "تعویذ" نمود.

هم چنین امیرمومنان علی (ع) می فرماید:

الْعَیْنُ حَقٌّ وَ الرَّقیُ حَقٌّ ؛

چشم زخم حق است و توسّل به دعا برای رفع چشم زخم حق است.

یاد آوری

این نکته شایان ذکر است که هیج مانعی ندارد این دعاها و توسّل به فرمان خداوند جلو تأثیر نیروی مرموز مغناطیسی چشم ها را بگیرد، همان طور که دعاها و بسیاری از عوامل مخرب دیگر اثر میگذارد و آن ها را به فرمان خدا خنثی می سازد.

نیزگفتنی است که قبول تأثیر چشم زخم به طور اجمال به این معنا نیست که به کارهای خرافی و اعمال عوامانه در این گونه موارد پناه برده شود که هم بر خلاف دستورات شرع و هم سبب شک و تردید افراد ناآگاه در اصل موضوع است، همان گونه که آلوده شدن بسیاری از حقایق با خرافات، این تأثیر نامطلوب را در اذهان گذاشته است.

سخنان معصومین (ع) دربارهء شنیدن و دیدن

از آنچه گذشت روشن شد که دریافت کننده مطالب و معارف سعادت بخش و یا انحراف زا بیشتر در دو قالب دیدنی ها و شنیدنی ها (چشم و گوش) صورت میگیرد.

شایسته است راه های صحیح چگونه شنیدن و چگونه دیدن را شناخت و به اجرا گذاشت تا در سایه آن به نتایج مطلوب یعنی؛ هدایت، سعادت، خودسازی، کسب معارف و دانش دینی نایل گشت.

بهترین راهنمایان این وادی پیشوایان معصوم علیهم السلام هستند که راه را می شناسند و با سخنان راه گشا وگهربار خود انسان ها را راهنمایی می کنند و ازگمراهی و ضلالت نجات می بخشندکه به عنوان نمونه و تبرک به چند حدیث اشاره می شود:

1. جَاءَ رَجُلٌ إلی رَسُولِ اللّه (ص) فَقَالَ: یَا رَسُولَ اله مَا الْعِلْمُ؟ قَالَ: الْإنْصَاتُ. قَالَ: ثُمَّ مَهْ؟ قَالَ: الْإسْتِمَاعُ، قَالَ: ثُمَّ مَهْ؟ قَالَ: الْحِفْظُ. قَالَ: ثُمَّ مَهْ؟ قَالَ: الْعَمَلُ بِهِ، قَالَ: ثُمَّ مَهْ یَا رَسُولَ الله؟ قَالَ: نَشْرُهُ؛

شخصی خدمت پیامبر(ص) شرفیاب شد. عرض کرد: علم چیست؟ پیامبر (ص) فرمود: سکوت. عرض کرد: سپس؟ فرمود: شنیدن. عرض کرد: پس از آن؟ فرمود: حفظ کردن (و به ذهن سپردن و مراقبت از شنیده ها). عرض کرد: بعد از آن؟ فرمود: عمل به آنچه آموختی. عرض کرد: گام بعدی چیست؟ فرمود: نشر (و به دیگران رساندن آن).

2. پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمو د:

إیَّاکمْ وَ فُضُولَ النَّظَرِ فَإنَّهُ یبذِّرُ الْهَوی وَ یُولِّدُ الْغَفْلَه؛

از رها گذاردن چشم بپرهیزید که موجب هواپرستی و غفلت خواهد.

03 از یحیی بن زکریا نقل شده است که فرمود:

الْمَوْتُ احَبُّ إلَیَّ مِنْ نَظرَه لِغَیْرِ وَاجِب؛

مرگ برای من از دیدن غیر ضرور پسندیده تر است.

امام علی (ع) فرمود:

عَمْیُ الْبَصَرِ خَیْرٌ مِنْ کَثِیرٍ مِنَ النَّظَرِ؛

فرو بستن چشم از دیدن زیاد بهتر است.

4. در سفارش های امام صادق (ع) به عبدالله بن جندب آمده است که عیسی بن مریم به اصحابش فرمود:

إیَّاکُمْ وَ النَّظْرَةَ فَإنَّهَا تَزْرَعُ فِی الْقَلْبِ الشَهْوَةَ وَ کَفی بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَةً؛ طُوبی لِمَنْ جَعَلَ بَصَرَهُ فِی قَلْبِهِ وَلَمْ یَجْعَلْ بَصَرَهُ فِی عَیْنِهِ؛

از دیدن (غیر ضرور) اجتناب کنید که در قلب آتش شهوت را شعله ور می کند و همان برای هلاکت بیننده بس است. خوشا به حال کسی که از چشم بصیرت بهره گیرد، نه چشم ظاهری.

5 امیرمومنان علی (ع) فرمود:

رَحِمَ الهُ امْرَءً سَمعَ حُکْماً فَوَعی؛

خدای رحمت کند شنونده سخن حکیمانه راکه از آن مراقبت (و قدردانی) کند.

06 امام علی (ع) فرمود:

إذَا لَمْ تَکُنْ عَالِماً نَاطِقاً فَکُنْ مُسْتَمِعاً وَاعِیاً؛

اگر دانشمند سخنور نیستی، پس شنونده قدردان باش.

07 آن امام همام (ع) فرمود:

فَإنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمعَ فَتَفکَّرَ وَ نَظَرَ فَابْصَرَ وَ انْتَفَع بِالْعِبَر... ؛

انسان بصیر کسی است که بشنود وبیندیشد و ببیند و آگاه شود و از عبرت ها سود ببرد.

08 امام زین العابدین (ع) فرمود:

لِکُّلِ شَیْءٍ فَاکِهَةٌ وَ فَاکِهَهُ السَّمْعِ الکَلامُ الْحَسَنِ؛

هر چیزی را میوه و محصولی است و میوه شنیدن، کلام وگفتار نیک (و سازنده و مفید) است.

9. نیز فرمو د:

عَوِّدْ اُذنکَ حُسْنَ الْإسْتِمَاعِ وَ لا تَصْغَ إلی مَا یَزِیدُ فِی صَلاحِکَ؛

گوش خود را به خوب شنیدن عادت ده و از گفتاری که تو را فایده نرساند و به صلاح و شخصیت تو لطمه می زند، اجتناب ورز.

10. مَنْ احْسَنَ الْإسْتِمَاعَ تَعَجَّلَ الْإنْتِفَاع؛

شخصی که خوب بشنود، زودتر به بهره مندی می رسد.

011 امام صادق (ع) فرمود:

فَرَضَ عَلَی السَّمْعِ انْ یَتَنَزَّهَ عَنِ الْاسْتِمَاعِ إلی مَا حَرَّمَ اللّهُ وَ انْ یُعْرِضَ عَمَّا لا یَحِلُّ لَهُ مِمَّا نَهَی اللّهُ عزّوجلّ وَ الْإصْغَاء إلی مَا اسْخَطَ اللّه عزّوجلّ. فَقَالَ: فِی ذَلِکَ *وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ انْ إذَا سَمِعْتُمْ آیَاتِ اللهِ یُکْفَرُ بِهَا وَ یُسْتَهْزَءُ بِهَا فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّی یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ* ؛

بر گوش لازم شده از شنیدن آنچه خداوند حرام کرده است دوری کند و از شنیدن آنچه خدای بزرگ شنیدش را نهی فرموده است و موجب ناخشنودی او می شود روی بگرداند و اعراض کند. سپس آن حضرت به آیه فوق استناد کرد.

012 امام رضا (ع) فرمود:

فَفَرَضَ عَلَی السَّمْعِ أنْ لا تَصْغی بِهِ إلَی الْمَعَاصِی: فَقَالَ عزّوجلّ *وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ...* ؛

بر شما واجب شده است گوش تان را از شنیدنی های حرام وگناه مهار کنید؛ خداوند درباره کنترل گوش فرمود... .

13. عیسی بن مریم (ع) فرمود:

إیَّاکُمْ وَ النَّظَرَ إلَی الْمَحْذُورَاتِ فَإنَّهُ بَذْرُ الشَّهَوَاتِ وَ نَبَاتُ الْفِسْقِ؛

بر شما باد به اجتناب از چشم دوختن به دیدنی های خطرناک تا دچار آثار سوء شهوت رانی و رویش فسق و فجور نشوید.

14. رسول (ص) فرمود:

النُّظَرُ فِی ثَلاثَةِ اشْیَاء عِبَادَةٌ : فِی وَجْهِ الْوَالِدَیْنِ وَ فِی الْمُصْحَفِ وَ فِی الْبَحْرِ؛

نگاه به سه چیز عبادت است: چهره پدر و مادر، قرآن کریم و دریا.

15. هم چنین از آن بزرگوار نقل شده است که فرمود:

النَّظَرُ إلَی الْعَالِمِ عِبَادَهٌ ؛

نگاه به چهره عالم عبادت است.

فواید کنترل و مراقبت گوش و چشم

آثار مثبت و فواید ارزشمند مراقبت و کنترل چشم وگوش بر همگان روشن است، لیکن جهت یادآوری بر اساس معارف اسلامی به بعض آثار مفید آن اشاره می شود: 1.نشاط قلب

امیرمومنان علی (ع) فرمود:

مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ ارَاحَ قَلْبَه؛

کسی که چشم خود را از دیدنی ها (ی حرام و غیر مفید) ببندد، قلبش را ایمنی خواهد بخشید. 2.رویگردانی از شهوات

هم چنین مولا علی (ع) فومود:

... نِعْمَ صَارِفُ الشَّهَوَات غَضُّ الْابصار؛

کنترل چشم از دیدنی ها (ی نامناسب) موجب ایمنی از شهوت می شود.

3. دست یابی به سجایای اخلاقی

و نیز فرمود:

مَنْ عَفَّتْ اطرافُه حَسُنَتْ اوْصَافهُ؛

کسی که چشمانش پاک باشد، اوصاف (اخلاقی)اش پسندیده خواهد. 4. کسب چشم حق بین و واقعی نگر

پیامبر اسلام فرمود:

غَضُّوا ابصارکُمْ تَرَوْنَ الْعَجَائِب؛

چشمان خود را از حرام بپوشانید تا عجایب و شگفتی ها را ببینید. 5. فاصله گرفتن از حسرت و تباهی

امام علی (ع) فرمود:

مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ قَلَّ اسَفُهُ وَاَمِنَ تَلَفُهُ؛

پوشاندن چشم از حرام موجب کاهش اندوه و ایمنی از خسارت میشود. 6. شیرینی عبادت

پیامبر (ص) فرمود:

مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَنْظُرُ إمْرَئَةً اوَّلَ رَمقَه (إلی مَحَاسِنِ إمْرَئَه) ثُمَّ یَغُضَّ بَصَرَهُ إلّا احْدَثَ اللّهُ تَعَالی لَهُ عِبَادَه یَجِدُ حَلاوَتَهَا فِی قَلْبِهِ؛

کسی که چشمان خود را از دیدن زیبایی های زن نامحرم فرو بندد، خداوند او را موفق به انجام عبادتی می کند که قلبش از آن خشنود می شود (و صفای باطن می یابد).

هم چنین می فرماید:

النَّظَرُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سَهَامِ إبْلِیس فَمَنْ تَرَکَهَا خَوْفاً مِنَ الهِد اعْطَاهُ الله إیمَاناً یَجِدُ حَلاوَتَهُ فِی قَلْبِهِ؛

نظر به نامحرم تیری از تیرهای زهرآگین ابلیس است که هر کس به خاطر ترس الهی از چنین دیدنی صرف نظر کند خداوند شیرینی ایمان را در قلبش وارد می کند.

7. بهره مندی از همسران بهشتی (حورالعین)

امام صادق (ع) فرمود:

مَنْ نَظَرَ إلی إمْرَئَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ إلَی السَّمَاءِ اوْ غَمَضَ بَصَرَهُ لَمْ یَرتَدَّ

إلَیْهِ بَصَرَهُ حَتَّی یُزَوِّجَهُ اللّهُ عزّوجلّ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ ؛

کسی که برای فرار از نگاه به نامحرم به آسمان بنگرد، یا آن را ببندد، خداوند زنان پاک دامن بهشتی را به آنان تزویج می کند. 8. دست یابی به چشم خدابین

امام صادق (ع) فرمود:

فَإنَّ الْبَصَر لا یَغُضُّ عَنْ مَحَارِمِ الله وَ قَدْ سَبَقَ إلی قَلْبِهِ مُشَاهَدَةُ الْعَظَمَةِ و الْجَلال؛

چشم پوشی از حرام، قلب را حریم و ظرف شهود الهی می کند. 9. موجب روشنایی چشم وجلای بصر

امیر مومنان علی (ع) فرمود: ثَلاثَةٌ یَجْلَوْنَ الْبَصَر: النَّظَرُ إلیَ الْخَضْرَة، وَ النَّظَرُ إلیَ الْمَاءِ الْجَارِی، وَ النَّظَرُ إلیَ الْوَجْهِ الْحَسَنِ؛

سه چیز قلب را روشن می کند: نگاه به سبزه زار، نگریستن به آب جاری، و نظر کردن به صورت زیبا.

10. واقعی شدن در صف پرهیزکاران

هم چنین آن بزرگوار در وصف پرهیزکاران فرمود:

غَضُّوا ابصارهُمْ عَّمَا حَرَّمَ الهُو عَلَیْهِم وَ وَقَفُوا اسْمَاعَهُمْ عَلیَ الْعِلْمِ النَّافعِ لَهُمْ؛

چشمان خود را از حرام می پوشانند وگوش های خود را به دانش مفید وگفتار سودمند می سپارند.