چهل حدیث از سیره سجادی (علیه السلام)

چهل حدیث از سیره سجادی (علیه السلام)0%

چهل حدیث از سیره سجادی (علیه السلام) نویسنده:
گروه: امام سجاد علیه السلام

چهل حدیث از سیره سجادی (علیه السلام)

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمود شريفى
گروه: مشاهدات: 3889
دانلود: 2235

توضیحات:

جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 45 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 3889 / دانلود: 2235
اندازه اندازه اندازه
چهل حدیث از سیره سجادی (علیه السلام)

چهل حدیث از سیره سجادی (علیه السلام)

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنین عليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است.

نام کتاب: چهل حدیث سیره سجادی(عليها‌السلام )

نویسنده: شریفی، محمود

شناخت اجمالی امام سجادعليه‌السلام

حضرت سجادعليه‌السلام در 5 شعبان سال 38 (و یا 15 جمادی الاول سال 36) هجری در ایام حکومت حضرت امیرعليه‌السلام در مدینه متولد شد و در12 یا 25 محرم 94 یا 95 هجری در ایام حکومت ولید بن عبدالملک رحلت یافت (و یا بدست ولید مسموم و به شهادت رسید) و مرقد منورش در قبرستان بقیع در کنار عموی بزرگوارش امام حسن مجتبیعليه‌السلام است. پدر بزرگوارش حضرت سیدالشهداء امام حسین و مادرش طبق مشهور شهربانو یا شاه زنان (دختر یزدگرد) بود. مدت عمرش 57 سال بود که دو سال در کنار جدش و 20 سال به همراه عمو و پدر بزرگوارش و 35 سال نیز مدت امامت خود آن بزرگوار طول کشید. مهمترین شاخصه زندگانی ایشان زنده نگه داشتن عاشورا و تکمیل آن حماسه بزرگ با گفتار و رفتار خود بود که در کنار رسالت دیگرش، آموزش عبودیت و بندگی حق و تربیت جامعه ای متعهد و مومن و مصون در مقابل هجوم فرهنگ ترجمه و غرور علمی، هر دو وظیفه را به کمال رساند.

مقدمه

امام سجادعليه‌السلام فرمود:

«الا و ان ابغض الناس الی الله من یقتدی بسنه امام و لا یقتدی باء عماله.» هشدار که منفورترین مردم نزد پروردگار، کسی است که شیوه امامی را پیروی کند ولی از سیره عملی او پیروی ننماید. برای «چگونه بودن» نیاز به الگو داریم و نقش الگو در تربیت چنان روشن است که نیازی به بیان و توضیح نیست. آنچه در این الگوگیری و اسوه یابی و تأسی به اخلاق اولیاء کارساز است، آشنایی با جزئیات صفات و رفتار آن حضرات است، نه کلیات. خوشبختانه در کتب حدیث و سیره، نمونه های رفتاری پیامبر و امامان بصورت ریز و جزئی آمده است که آشنایی با آنها بسیار سودمند است و گامی جهت خودسازی و تعالی بخشیدن به جامعه است انسان در دید ژرفنگر، بیابانگردی سرگردان و گمگشته ای در تاریک زار زندگی نیست.

او کشتی شکسته ای شور بخت و ناامید و و اسیر موجهای بیم زا و هراس آفرین نمی باشد. بلکه موجودی مسؤول است که با مقصد و مقصودی مشخص، با زاد و توشه ای کامل و راهنمایانی درونی و برونی به سفری پرداخته که از صحرای عدم آغاز می شود و تا بار یافتن به لقاء الهی ادامه دارد. تمامی نیروهای خلقت، انسان را در این سفر صادقانه یاری میکنند و خدا با لطف بیکران خویش به هدایت او از راههای گوناگون پرداخته است و بهترین جایگاه جاودانه را در سرای آخرت برای او مهیا کرده است.

انسان برای به دست آوردن نیک بختی خویش و سعادتمندی جامعه و رضایت خداوند باید در طول این سفر چگونه زیستن را بیاموزد و این آموزه ها را در زندگی خویش بکار گمارد.

اسلام عزیز برای پاسخگویی بدین سؤال بسیار اساسی دو شیوه را دنبال نموده است: الف: بیان احکام و دستورهای زندگی از آغاز تا فرجام ب: ارائه الگوهای تربیتی و نمونه های عینی کمال بر اساس همین شیوه دوم در قرآن مجید بارها از پیامبران و دیگر انسانهای والا سخن به میان آمده است، و از جنبه های الگویی آنان ستایش شده تا دیگران نیز به آنان تأسی بجویند.

در مکتب حیاتبخش تشیع (اسلام راستین) معرفی این الگوهای الهی گسترده تر است و پیشوایان معصوم که بهترین اسوه ها و الگوهای زندگی هستند فرا روی چشمان باز و دلهای آگاه قرار دارند تا آنانکه مسئولیت الهی و رسالت انسانی خویش را درک کرده اند و تصمیم برای رسیدن به چکادهای فرازمند فضیلت و کمال دارند با درس گرفتن از آنان زیستنی شرافتمندانه که سعادت دنیا و آخرت را تأمین می کند در پیش گیرند.

در راستای این هدف و برای معرفی سیره عملی پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و اهل بیت معصوم اوعليه‌السلام گروهی از فضلا و شیفتگان اهلبیت در حوزه علمیه قم گرد هم آمده و در گستره کتابهای بسیاری دست به تحقیقی وسیع زده اند که بخواست خداوند مجموعه ای ارزشمند را به زودی تقدیم امت اسلامی خواهند نمود. آشکار است که در این مجموعه تنها احادیثی که بیانگر یک شیوه مستمر و عملی مداوم در زندگی معصومینعليه‌السلام باشد آورده می شود.

اکنون به عنوان نمونه ای از دریای مواج و گرانقدر روایات، چهل حدیث از سیره هر یک از معصومینعليه‌السلام به پیشگاه امت اسلامی عرضه می شود. امید که همه ما را چراغ راه و ره توشه سفری باشد برای رسیدن به سعادت دنیا و نیک بختی آخرت. چهل حدیثی که پیش روی شماست، گوشه ای از فضیلتهای جاودان و ماندگار امام سجاد، زین العابدینعليه‌السلام را به شما شیفتگان مکتب اهل بیتعليه‌السلام می آموزد.

امید است آشنایی با نمونه هایی از سیره رفتاری آن امام معصوم، رهگشای ما در پیمودن مسیر کمال و عبودیت گردد و توفیق الگوگیری از آن حضرت، پیوسته همراه شما باشد. ان شاءالله

سیره عبادی امام سجادعليه‌السلام

در محضر قرآن

«قال علی بن الحسینعليه‌السلام :

لو مات من بین المشرق و المغرب لما استوحشت بعد أن یکون القرآن معی، و کانعليه‌السلام اذا قرء« مالک یوم الدین» یکررها، حتی کاد أنی موت

امام سجادعليه‌السلام فرمود: اگر تمام کسانی که در میان مشرق و مغرب هستند از دنیا بروند (و من تنها بمانم) و قرآن با من باشد وحشت مرا نمی گیرد (و نمی ترسم). او چنین بود که وقتی جمله «مالک یوم الدین» را می خواند آن را تکرار می کرد تا جایی که نزدیک بود جان تهی کند.

بحارالانوار، ج 46، ص 107. و بلاغه الامام علی بن الحسینعليه‌السلام ص 221 از کافی.

قرآن با صوت زیبا

«عن أبی عبدالله (ع) قال:

... ان علی بن الحسینعليه‌السلام کان أحسن الناس صوتا بالقرآن و کان یرفع صوته حتی یسمعه اهل الدار

امام صادقعليه‌السلام فرمود: امام علی بن الحسینعليه‌السلام از نظر صوت قرآنی نیکوترین فرد بود و صدای قرآن خواندنش را بلند می کرد تا اهل خانه بشنوند و بهره مند گردند.

وسائل الشیعه، ج 4، ص 858.

کمال معرفت

« کان علی بن الحسینعليه‌السلام اذا قرء هذه الایه (و ان تعدوا نعمه الله لا تحصوها) یقول: سبحان من لم یجعل فی أحد من معرفه نعمه الا المعرفه بالتقصیر عن معرفتها کما لم یجعل فی أحد من معرفه ادراکه أکثر من العلم بانه لا یدرکه

امام چهارمعليه‌السلام هنگامی که این آیه را که می گوید: «اگر نعمتهای الهی را بخواهید شمارش کنید قابل شمارش نیستند» می خواند می فرمود: منزه است خدایی که شناخت (و شکر) نعمت را جز شناخت اینکه قادر به شناخت آن نعمتها نیست قرار نداده همانطور که شناخت خودش را برای هیچ کس بیش از این قرار نداده که باور کند که (ذات) او را نمی تواند بشناسد (یعنی: همین که باور کند نعمتهای الهی را نمی تواند بشناسد و بدین وسیله سپاسگزاری کند و همین که بفهمد حقیقت او را قادر نیست درک کند همین برای شناخت و شکرگزاری کافیست و خداوند سبحان بیش از این نمی خواهد).

روضه الکافی، ج 8، ص 394 و بلاغه الامام علی بن الحسینعليه‌السلام ص 57.

دعای سفره امام

«عن أبی حمزه الثمالی عن علی بن الحسین عليه‌السلام :انه کان اذا طعم قال : «الحمد لله الذی أطعمنا و سقانا و کفانا و ایدنا و آوانا و أنعم علینا و افضل، الحمد لله الذی یطعم و لا یطعم .» ابوحمزه ثمالی می گوید: امام چهارمعليه‌السلام هنگامی که غذا را می خورد می فرمود: حمد و ستایش برای خدایی است که ما را اطعام کرد و سیراب نمود و بقدر کفاف به ما نعمت داد و تأیید کرد و پناه داد و بر ما نعمت و برتری داد ستایش مخصوص آن خدایی است که اطعام می کند ولی خود نمی خورد.

من لا یحضره الفقیه، ص 233، ح 4266.

سجده های امام

« قال ابو جعفر محمد بن علی الباقرعليه‌السلام : ان أبی علی بن الحسینعليه‌السلام ما ذکر الله عزوجل نعمه الا سجد، و لا قراء آیه من کتاب الله عزوجل فیها سجود الا سجد و لا دفع الله عزوجل عنه سوء یخشاه أو کید کائد الا سجد و لا فرغ من صلاه مفروضه الا سجد، ولا وفق لاصلاح بین اثنین الا سجد و کان أثر السجود فی جمیع مواضع سجوده، فسمی السجاد لذلک

امام باقرعليه‌السلام فرمود:

پدرم علی بن الحسینعليه‌السلام هیچگاه نعمتی را یاد نمی کرد جز اینکه سجده شکر انجام می داد، و آیه ای از کتاب خدا را نمی خواند که دارای سجده بود مگر اینکه سجده می کرد، و هر گاه خداوند، مکر حیله گری یا خطری را از او بر طرف می کرد سجده شکر بجا می آورد و هر وقت از نماز فارغ می شد سجده می کرد و زمانی که موفق می شد بین دو نفر اصلاح کند سجده می کرد و طوری بود که اثر سجده در تمام اعضاء هفتگانه سجده او نمایان بود از این جهت او سجاد نامیده شد.

بحارالانوار، ج 46، ح 6.

آثار سجده

« عن الباقرعليه‌السلام قال: کان لابیعليه‌السلام فی موضع سجوده آثار ناتئه و کان یقطعها فی السنه مرتین، فی کل مره خمس ثفنات، فسمی ذاالثفنات لذلک

امام باقرعليه‌السلام فرمود: در سجده گاه پدر بزرگوارم آثار ورم بود و سالی دوبار آن را قطع می کرد در هر مرتبه پنج لایه پینه بود از این جهت او را «ذو الثفنات» نامیدند.

بحارالانوار، ج 46، ص 6.

وضوی امام

« کان علی بن الحسینعليه‌السلام اذا توضاء اصفر لونه، فیقول له أهله: ما الذی یغشاک؟ فیقول: أتدرون لمن أتأهب للقیام بین یدیه

امام سجادعليه‌السلام هنگامی که وضو می گرفت رنگ مبارکش زرد می شد، خانواده اش به او می گفتند: چه چیز شما را عذاب می دهد؟ می فرمود: آیا می دانید آماده می شوم تا در مقابل چه کسی بایستم.

بحارالانوار، ج 46، ح 74.

نماز با بوی خوش

«کانت لعلی بن الحسین عليه‌السلام قاروه مشک فی مسجده، فاذا دخل الی الصلاه أخذ منه و تمسح به .» امام چهارمعليه‌السلام یک شیشه مشکی در عبادتگاه خود داشت که وقتی می خواست وارد نماز شود از آن بر می داشت و استفاده می کرد.

بحارالانوار، ج 46، ص 58.

نمازهای امام سجاد

« عن أبی جعفر محمد بن علی الباقرعليه‌السلام قال: کان علی بن الحسینعليه‌السلام یصلی فی الیوم و اللیله ألف رکعه کما کان یفعل أمیر المؤمنینعليه‌السلام

امام باقرعليه‌السلام فرمود: امام علی بن الحسینعليه‌السلام شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند همانطور که امیرمؤمنان هم چنین می کرد.

بحارالانوار، ج 46، ص 61.

کیفیت نماز امام

« عن أبی عبداللهعليه‌السلام قال: کان علی بن الحسینعليه‌السلام یلبس الصوف و أغلظ ثیابه اذا قام الی الصلاه، و کانعليه‌السلام اذا صلی یبرز الی موضع خشن فیصلی فیه و یسجد علی الارض

امام صادقعليه‌السلام فرمود: امام سجادعليه‌السلام هنگام نماز لباس پشمی خشن می پوشید و در مکان زبر و سخت به نماز می ایستاد و بر زمین سجده می کرد.

بحارالانوار، ج 46، ص 108.

سیره امام در نماز شب

« روی المجلسی: انهعليه‌السلام کان لا یحب ان یعینه علی طهوره أحد و کان یستقی الماء لطهور هو یخمره قبل أن ینام، فاذا قام من اللیل بداء بالسواک، ثم توضاء ثم یأخذ فی صلاته، و کان یقضی ما فاته من صلاه نافله النهار فی اللیل، و یقول: یا بنی لیس هذا علیکم بواجب، ولکن احب لمن عود منکم نفسه عاده من الخیر أن یدوم علیها و کان لا یدع صلاه اللیل فی السفر و الحضر

علامه مجلسی نقل کرده است: امام سجادعليه‌السلام این چنین بود: دوست نداشت در وضو گرفتن کسی او را کمک کند، خودش برای وضویش آب تهیه می کرد و قبل از اینکه بخوابد رویش را می پوشاند. شب هنگام که برای نماز شب از خواب برمی خواست نخست مسواک می زد و بعد وضو می گرفت و شروع به نماز می کرد.

امامعليه‌السلام نافله های روزانه را که نخوانده بود شب قضاء می کرد و می فرمود: فرزندان من این قضاء کردن بر شما واجب نیست ولی من دوست دارم کسی که بر کار خیری عادت کرده به آن ادامه دهد و خودش نماز شب را در خانه و سفر ترک نمی کرد.

بحارالانوار، ج 46، ص 98.

نماز امام

« قال الباقرعليه‌السلام : کان علی بن الحسینعليه‌السلام یصلی فی الیوم و اللیله الف رکعه و کانت الریح تمیله بمنزله السنبله، و کانت له خمس مأه نخله، فکان یصلی عند کل نخله رکعتین، و کان اذا قام فی صلاته غشی لونه لون آخر، و کان قیامه فی صلاته قیام العبد الذلیل بین یدی الملک الجلیل، کان أعضائه ترتعد من خشیه الله و کان یصلی صلاه مودع یری أنه لا یصلی بعدها أبدا

امام باقرعليه‌السلام : امام چهارمعليه‌السلام شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند و باد همانند سنبلی او را حرکت می داد و او دارای پانصد نخل بود، که کنار هر کدام دو رکعت نماز می خواند، و هنگامی که به نمازش می ایستاد رنگ برنگ می شد و ایستادنش در نماز همانند ایستادن بنده در مقابل پادشاه بزرگ بود، بدن او از خوف خدا می لرزید، و همانند کسی که با نماز وداع می کند و فکر می کند آخرین نماز اوست و دیگر هیچ وقت نماز نخواهد خواند نماز می گزارد.

بحارالانوار، ج 46، ص 79.

امام و قضای اعمال مستحب

«عن أبی عبدالله قال: ان علی بن الحسین عليه‌السلام کان اذا فاته شیء من اللیل قضاه بالنهار و ان فاته شیء من الیوم قضاه من الغداء و فی الجمعه أو فی الشهر، و کان اذا اجتمعت علیه الاشیاء قضاها فی شعبان حتی یکمل له عمل السنه کلها کامله .» امام صادقعليه‌السلام فرمود: امام علی بن الحسینعليه‌السلام هنگامی که نمازهای مستحب شبانه از او فوت می شد آنرا روز قضا می کرد و اگر از نمازهای مستحبی روز فوت می شد فردای آن روز یا جمعه آینده یا ماه بعد آن را قضا می کرد و اگر نمازهای مستحبی فوت شده جمع می شد در ماه شعبان قضا می کرد تا اینکه تمام نمازهای مستحبی سال کامل شود.

وسائل الشیعه، ج 3، ص 201.

نماز شب امام

« کان علی بن الحسین سید العابدینعليه‌السلام یقول: العفو العفو ثلاث ماه مره فی الوتر فی السحر

نقل شده است که: امام سجادعليه‌السلام در نماز وتر هنگام سحر سیصد مرتبه العفو، العفو می گفت.

وسائل الشیعه، ج 4، ص 190.

امام در شبهای رمضان

« عن أبی حمزه الثمالی قال: کان علی بن الحسینعليه‌السلام سید العابدین یصلی عامه اللیل فی شهر رمضان فاذا کان فی السحر دعا بهذا الدعاء: الهی لا تؤدبنی بعقوبتک الخ

ابوحمزه ثمالی می گوید: امام چهارمعليه‌السلام در ماه مبارک رمضان تمام شب را نماز می خواند و هنگامی که سحر می شد این دعا را می خواند:الهی لا تؤدبنی بعقوبتک تا آخر یعنی: خدایا مرا با عذاب خودت ادب مکن…

وسائل الشیعه، ج 5، ص 174.

امام سجاد در ماه رمضان

« عن أبی عبداللهعليه‌السلام قال: کان علی بن الحسین ر اذا کان شهر رمضان لم یتکلم الا بالدعا والتسبیح و الاستغفار و التکبیر فاذا أفطر قال: اللهم ان شئت أن تفعل فعلت

امام صادقعليه‌السلام فرمود: امام سجادعليه‌السلام در ماه مبارک رمضان جز به دعا و تسبیح و استغفار و تکبیر لب نمی گشود و سخن نمی گفت، هنگامی که افطار می کرد می فرمود: معبودا! هر کاری را خواسته باشی انجام دهی انجام خواهی داد.

کافی، ج 4، ص 88، ح 8.

امام سجاد و روزه

« عن أبی عبداللهعليه‌السلام قال: کان علی بن الحسینعليه‌السلام یصل ما بین شعبان و رمضان و یقول: صوم شهرین متتابعین توبه من الله

امام صادقعليه‌السلام فرمود: امام سجادعليه‌السلام روزه ماه شعبان و رمضان را به همدیگر می چسباند، و می فرمود: روزه دو ماه پشت سر هم موجب پذیرش توبه از طرف خداست.

کافی، ج 4، ص 92، ح 3.

عفو و گذشت امام

« محمد بن عجلان قال سمعت أبا عبداللهعليه‌السلام یقول: کان علی بن الحسینعليه‌السلام اذا دخل شهر رمضان لا یضرب عبدا له و لا أمه، و کان اذا أذنب العبد و الامه یکتب عنده: أذنب فلان، أذنبت فلان هیوم کذا و کذا، و لم یعاقبه فیجتمع علیهم الادب، حتی اذا کان آخر لیله من شهر رمضان دعاهم و جمعهم حوله ثم أظهر الکتاب ثم قال: یا فلان فعلت کذا و کذا، و لم اؤدبک أتذکر ذلک؟ فیقول: بلی یابن رسول الله. حتی یأتی علی آخرهم و یقررهم جمیعا ثم یقوم وسطهم و یقول: ارفعوا أصواتکم و قولوا: یا علی بن الحسین ان ربک قد أحصی علیک کلما عملت کما احصیت علینا کلما عملنا ولدیه کتاب ینطق علیک بالحق لا یغادر صغیره و لا کبیره مما أتیت الا أحصاها، و تجد کلما عملت لدیه حاضرا کما وجدنا کلما عملنا لدیک حاضرا، فاعفوا صفح کما ترجو من الملیک العفو و کما تحب أن یعفو الملیک عنک فاعف عنا تجده عفوا... الخ

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

امام چهارمعليه‌السلام هنگامی که ماه رمضان داخل می شد غلام و کنیز خود را نمی زد، هر وقت هر یک خلافی انجام می داد پیش خود می نوشت. فلان غلام یا کنیز فلان روز چنین و چنان کرد هیچ مجازات نمی کرد تا همه موارد را جمع می کرد وقتی که آخرین شب ماه مبارک رمضان می شد همه را صدا می کرد و اطراف خود جمع می کرد و بعد نوشته ها را رو می کرد و بعد می فرمود: فلانی چنین و چنان کردی ولی من تنبیه نکردم آیا یادت هست؟ طرف می گفت: آری تا اینکه به آخرین نفر آنان می رسید و از همه اقرار می گرفت بعد در میان آنان می ایستاد و می فرمود: صدای خودتان را بلند کنید و بگوئید: ای علی بن الحسین خداوند هر کاری را که انجام دادی نوشته همانطور که کارهای خلاف ما را نوشتی و پیش خدا کتاب و نوشته ای هست که علیه تو به حق سخن گوید و آن چیز کوچک یا درشتی را فروگذاری نکرده مگر اینکه آنها را نوشته است و هر چه کردی پیش خدا حاضر و روشن است همانطور که کارهای ما پیش تو حاضر است پس گذشت کن و بیامرز همانطور که از خداوند امید عفو و گذشت داری و همانطور که دوست داری خدا از تو بگذرد پس خودت هم گذشت کن تا او از تو بگذرد.

بحارالانوار، ج 46، ص 103.

افطار و اطعام امام

« عن أبی عبداللهعليه‌السلام قال: کان علی بن الحسینعليه‌السلام اذا کان الیوم الذی یصوم فیه، یأمر بشاه فتذبح وتقطع أعضاؤه و تطبخ، و اذا کان عند المساء أکب علی القدور حتی یجد ریح المرق و هو صائم، ثم یقول: هاتوا القصاع اغرفوا لال فلان، و اغرفوا لال فلان حتی یأتی علی آخرالقدور، ثم یؤتی بخبز و تمر فیکون ذلک عشاءه

امام صادقعليه‌السلام فرمود: روزی که امام سجادعليه‌السلام روزه می گرفت دستور می داد گوسفندی تهیه و ذبح شود و تکه شود و پخته شود هنگامی که شب می شد سر خود را بالای دیگها خم می کرد تا بوی آبگوشت را با دهان روزه بچشد و بعد از چشیدن می فرمود: کاسه ها را بیاورید برای فلان خاندان و فلانی پر کنید تا اینکه به آخرین دیگها می رسید نان و خرما آورده می شد، پس این شامش می شد.

بحارالانوار، ج 46، ص 71، من لا یحضره الفقیه، ص 90، ح 1955.

سیره مردمی امام سجادعليه‌السلام

امام در سفرها

« عن الصادقعليه‌السلام قال: کان علی بن الحسینعليه‌السلام لا یسافر الا مع رفقه لا یعرفونه و یشترط علیهم أن یکون من خدم الرفقه فیما یحتاجون الیه

امام صادقعليه‌السلام فرمود: امام چهارمعليه‌السلام جز با کاروانی که او را نشناسند مسافرت نمی کرد و با آنان شرط می کرد که از خدمتگزاران کاروان در نیازمندیهای آنان باشد.

بحارالانوار، ج 46، ص 69.

تواضع امام

« قیل لهعليه‌السلام : اذا سافرت کتمت نفسک أهل الرفقه؟ فقال: أکره أن آخذ برسول الله مالا اعطی مثله

به امام سجادعليه‌السلام گفته شد: هنگامی که مسافرت می کنی خودت را از اهل کاروان کتمان می کنی و نمی شناسانی چرا؟ فرمود: دوست ندارم از وابستگی به رسول خدا استفاده کنم با اینکه خدمتی در مقابل آن وابستگی انجام ندادم.

بحارالانوار، ج 46، ص 93، ح 82.

صدقات امام

« عن أبی عبدالله الدامغانی: انه کان علی بن الحسینعليه‌السلام یتصدق بالسکر و اللوز. فسئل عن ذلک فقراء قوله تعالی: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون

ابوعبدالله دامغانی می گوید: امام چهارمعليه‌السلام از گردو و شکر صدقه می داد. از حکمت این کار سؤال شد این آیه را خواند که فرمود: به نیکی و رستگاری نمی رسید تا اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید. (امامعليه‌السلام شکر و گردو را دوست داشت.)

بحارالانوار، ج 46، ص 89.

امام و صدقه

« عن ابی عبداللهعليه‌السلام قال: کان (علی بن الحسینعليه‌السلام یقبل الصدقه قبل ان یعطیها السائل، قیل له: ما یحملک علی هذا؟ قال: فقال: لست اقبل ید السائل انما اقبل ید ربی، انها تقع فی ید ربی قبل أن تقع فی ید السائل...»

امام صادقعليه‌السلام فرمود: امام چهارمعليه‌السلام قبل از اینکه صدقه را به فقیر بدهد می بوسید، از امام سؤال شد، حکمت این کار شما چیست؟ فرمود: من دست پروردگارم را می بوسم نه دست فقیر را، زیرا صدقه قبل از اینکه به دست فقیر برسد در دست خدا قرار می گیرد.

بحارالانوار، ج 46، ص 74.

اخلاص امام سجاد

« و کان علی بن الحسینعليه‌السلام لیخرج فی اللیله الظلماء فیحمل الجراب فیه الصرر من الدنانیر و الدراهم حتی یأتی بابا بابا فیقرعه ثم یناول من یخرج الیه، فلما مات علی بن الحسینعليه‌السلام فقدوا ذلک فعلموا أن علی بن الحسین الذی کان یفعل ذلک

امام سجادعليه‌السلام شب تاریک از خانه خارج میشد و انبانی را که در آن کیسه های درهم و دینار بود با خود بر می داشت و می آمد درب منزل ها و در می زد و از آنها به کسی که دم درب می آمد می داد.

(بدون اینکه شناخته شود.) زمانی که به شهادت رسید و دیگر او را ندیدند دانستند که امام سجاد بود که آن کار را می کرد.

بحارالانوار، ج 46، ص 66.

امام سجاد و بینوایان

« فی روایه أحمد بن حنبل عن معمر، عن شیبه بن نعامه: انه کان یقوت مأه أهل بیت بالمدینه

در روایت احمد بن حنبل از معمر به نقل از شیبه بن نعامه آمده است که: امام سجادعليه‌السلام صد خانواده را در مدینه غذا می داد و آنان را تأمین می کرد.

بحارالانوار، ج 46، ص 88.

برخورد با مستمندان

« و کانعليه‌السلام اذا أتاه السائل یقول: مرحبا بمن یحمل زادی الی الخره

هنگامی که فقیر خدمت امام چهارمعليه‌السلام می آمد امام می فرمود: آفرین بر کسی که زاد و توشه مرا به آخرت حمل می کند.

بحارالانوار، ج 46، ص 98.

سیره شخصی و خانوادگی امام سجادعليه‌السلام

خدمت به خانواده

« قال علی بن الحسینعليه‌السلام : لأن أدخل السوق و معی درهم أبتاع به لحما لعیالی و قد قرموا الیه أحبالی من أن أعتق نمسه

امام علی بن الحسینعليه‌السلام فرمود: چنانچه وارد بازار شوم و همراهم درهمی باشد که با آن برای خانواده ام گوشتی بخرم که به آن اشتیاق دارند برای من محبوبتر است از اینکه فردی را آزاد کنم.

وسائل الشیعه، ج 15، ص 251، ح 6.

برخورد با نوزاد

« کان علی بن الحسینعليه‌السلام اذا بشر بولد لم یسأل أذکر هو أم انثی حتی یقول: أسودی؟ فاذا کان سویا قال: الحمدلله الذی لم یخلق منی خلقا مشوها

امام چهارمعليه‌السلام این چنین بود: هنگامی که به او بشارت فرزندی می دادند نمی پرسید پسر است یا دختر؟ می فرمود: آیا سالم است؟ وقتی سالم بود می فرمود: حمد و ستایش مخصوص خدایی است که از من مخلوق ناقص و زشت خلق نکرده است.

وسائل الشیعه، ج 15، ص 143، ح 1.

مداومت و پشتکار در کارها

« عن أبی عبداللهعليه‌السلام قال: کان علی بن الحسینعليه‌السلام یقول: انی لا حب اداوم علی العمل و ان قل

امام صادقعليه‌السلام فرمود: امام علی بن الحسینعليه‌السلام می فرمود: من دوست دارم که بر کار مداومت داشته باشم اگر چه کم باشد.

وسائل الشیعه، ج 1، ص 70.

برخورد با دانشجو

« ان علی بن الحسین صلوات الله علیه کان اذا جاءه طالب علم قال: مرحبا بوصیه رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم . ثم یقول: ان طالب العلم اذا خرج من منزله لم یضع رجله علی رطب و لا یابس من الارض الا سبحت له الی الارضین السابعه

امام چهارم که درود خدا بر او باد هنگامی که دانشجویی خدمتش می رسید می فرمود: آفرین بر وصیت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سپس فرمود: هنگامی که طالب علم از منزلش خارج می شود پایش را روی هیچ تر و خشکی از زمین نمی گذارد مگر اینکه زمین تا طبقه هفتم بر او تسبیح می گوید.

بحارالانوار، ج 1، ص 168، ح 16.

امام و ایمان کامل

« عن أبی جعفر محمد بن علیعليه‌السلام قال: کان أبی علی بن الحسینعليه‌السلام یقول: اربع من کن فیه کمل ایمانه، و محصت عنه ذنوبه، و لقی ربه و هو عنه راض: من وفی لله بما جعل علی نفسه للناس، و صدق لسانه مع الناس، و استحیی من کل قبیح عندالله و عند الناس، و حسن خلقه مع أهله

امام باقرعليه‌السلام فرمود: پدرم امام علی بن الحسینعليه‌السلام می فرمود: هر کس دارای چهار ویژگی باشد، ایمانش کامل است، و گناهانش از او خواهد ریخت و پروردگارش را در حالی که از او خشنود است ملاقات خواهد کرد.

1- کسی که حق مردم را به خاطر خدا اداء کند

2- با مردم راست سخن گوید

3- از زشتیهای پیش خدا و مردم حیاء و پرهیز کند

4- با خانواده اش با اخلاق خوب برخورد کند.

امالی مفید، ص 299.

ادب امام سجاد

« عن الباقرعليه‌السلام قال: قال علی بن الحسینعليه‌السلام مرضت مرضا شدیدا فقال لی أبیعليه‌السلام : ماتشتهی؟ فقلت: أشتهی أن أکون ممن لا أقترح علی الله ربی ما یدبره لی، فقال لی: أحسنت ضاهیت ابراهیم الخلیل صلوات الله علیه حیث قال: جبرئیلعليه‌السلام : هل من حاجه؟ فقال: لا اقترح علی ربی، بل حسبی الله ونعم الوکیل

امام باقرعليه‌السلام فرمود: امام علی بن الحسینعليه‌السلام فرمود: من به مریضی شدیدی مبتلا شدم پدرم به من فرمود: چه چیزی میل داری؟ گفتم: میل دارم از کسانی باشم که در مورد چیزی که خدا برایم اندیشیده، پیشنهادی نداشته باشم. (یعنی: راضی و خشنودم به آنچه را که خدا برایم پیش آورد) پدرم فرمود: آفرین بر تو که شبیه ابراهیم خلیلعليه‌السلام هستی که وقتی جبرئیل به او گفت: آیا حاجتی داری (هنگامی که می خواستند او را در آتش بیندازند) فرمود: پیشنهادی به پروردگارم نمی کنم او بهترین وکیل است و مرا کفایت می کند.

بحارالانوار، ج 46، ص 67.

برخورد با بی ادب

« عن عبدالله بن مسکان قال سمعت أبا جعفرعليه‌السلام یقول: ان أبی کرم الله وجهه نظر الی رجل و معه ابنه، و الابن متک علی ذراع العبد. قالعليه‌السلام : فما کلمه علی بن الحسینعليه‌السلام مقتا له حتی فارق الدنیا

عبدالله بن مسکان می گوید: از امام باقرعليه‌السلام شنیدم که می فرمود: پدرم نگاهش افتاد به مردی که پسرش همراهش بود و بر بازوی پدر تکیه کرده بود تا وقتی که آن پسر زنده بود پدرم بخاطر بی ادبی پسر، با او صحبت نکرد.

مشکاه الانوار، ص 165.

برخورد امام با مادر

« قیل لهعليه‌السلام : انک أبر الناس و لا تأکل مع امک فی قصعه و هی ترید ذلک؟ فقالعليه‌السلام : أکره أن تسبق یدی الی ما سبقت الیه عینها فأکون عاقا لها فکان بعد ذلک یغطی الغضاره بطبق و یدخل یده من تحت الطبق و یأکل

به امام سجادعليه‌السلام گفته شد: شما برترین مردم هستید ولی با مادرتان در یک کاسه غذا نمی خورید با اینکه او چنین می خواهد. امامعليه‌السلام فرمود: من دوست ندارم دستانم به طرف چیزی دراز شود که قبلش چشم مادرم به آن افتاده است و من عاق او شوم. پس از این امام با طبقی روی کاسه سفالی را می پوشاند و دستش را از زیر طبق می برد و غذا می خورد.

بحارالانوار، ج 46، ص 93 و بلاغه الامام علی بن الحسینعليه‌السلام ص 214 باب سوم کلمات قصار.