حیا ، مبنای ارتباط سالم و پایدار
هر رابطهای بر اساس و پایهای شکل میگیرد و به تناسب آن ، ویژگیهای متفاوت مییابد گاهی مبنای یک رابطه ، «ترس» است و گاهی «طمع» رابطه مبتنی بر این دو مبنا ، هم « ناسالم » است و هم « ناپایدار » در مبنای ترس ، هدف رابطه ، کسب ایمنی است و رابطه ، هنگامی فراخوانی میشود که فرد ، در موقعیت تهدید قرار گرفته باشد و تا وقتی پایدار است که تهدید ، وجود داشته باشد به مجرّد این که ایمنی حاصل شود ، رابطه قطع میگردد ، تواضع ، جای خود را به غرور میدهد ، برخورد شایسته فرد تغییر میکند و به رفتار نامناسب تبدیل میشود و فرد ، رویگردان میشود ؛ گویا هیچ وقت در موقعیت تهدید نبوده و طرف مقابل ، هیچ قدمی برای امنیت وی برنداشته است شکل دیگری از رابطه مبتنی بر ترس ، آن است که برای ایمنی از آزار فرد ، با او رابطه برقرار شود منبع تهدید در شکل اوّل ، شخص ثالث یا شیء ثالث بود که برای ایمنی از آن ، برقراری ارتباط صورت میگرفت ؛ امّا در این شکل ، منبع تهدید ، همان فردی است که با او رابطه برقرار میشود برخی افراد ، شرور و آزاررسان هستند و برای ایمنی از آنان ، راهی جز اظهار ارادت و احترام به آنان ، وجود ندارد این شکل رابطه نیز نه صادقانه است و نه پایدار ؛ بلکه رابطهای است مصلحتی و ناپایدار که به محض پایان یافتن تهدید ، قطع میشود رسول خدا ، در این باره میفرماید :
ألا إنَّ شِرارَ أُمَّتِیَ الَّذینَ یُکرَمونَ مَخافَةَ شَرِّهِم ألا ومَن أکرَمَهُ النّاسُ اتِّقاءَ شَرِّهِ فَلَیسَ مِنّی
1 آگاه باشید که شرورترینِ افراد امّت من ، کسانی هستند که از ترس آزارشان مورد تکریم قرار میگیرند آگاه باشید هر کس به خاطر ایمنی از شرّش مورد تکریم قرار گیرد ، از من نیست .
کسی بود که رسول خدا ، او را انسان بدی میدانست ؛ امّا وقتی خدمت ایشان رسید ، او را احترام کرد و جای مناسبی به وی داد عایشه ـ که شاهد ماجرا بود و از نظر حضرت نسبت به وی نیز آگاه بود ـ علّت را جویا شد حضرت ، علّت را ایمن شدن از شرّ او اعلام کرد 2 در حدیث دیگری آمده که بدترینِ مردم ، کسی است که موجب آزار آنان شود و بدتر از این ، کسی است که به خاطر ایمنی از شرّش مورد احترام قرار گیرد 3 و امّا در الگوی دوم ، که الگوی «طمع» باشد ، علت ارتباط ، تأمین نیاز و کسب -
منفعت است این نوع رابطه ، هنگام تطمیع شدن ، فراخوانی میشود و هدف آن ، رسیدن به خواستهها و آرزوهاست و تا وقتی پایدار است که خواستههای فرد ، تأمین شود به محض این که جریان سودرسانی متوقّف گردد ، رابطه نیز قطع میشود و ناراحتی و شکایت و ناسپاسی و بدگویی از فرد ، آغاز میشود همان گونه که مشهود است ، این الگو نیز نمیتواند الگوی سالم و پایداری برای رابطه باشد هر کدام از این الگوها ، اگر در روابط اجتماعی حاکم شود ، دو پیامد منفی خواهد داشت : یکی این که رابطهها از صداقت و لطافت برخوردار نیستند ، و دیگری این که دوام و پایداری ندارند ارتباط سالم اجتماعی آن است که صادقانه و پایدار باشد رابطه مبتنی بر ترس ، ویژه «جامعه بردگان» است و رابطه مبتنی بر طمع ، ویژه «جامعه سوداگران» امّا در جامعه «کریمان آزاد» و «آزادگان کریم» ، الگوی دیگری از رابطه وجود دارد که مبتنی بر حرمت و حیاست الگوی سوم ارتباط ، الگوی حیاست این الگو ، مبتنی بر حرمت و کرامت انسانها بوده ، بر پایه احترام و تکریم آنان استوار است در این الگو ، نه ترس از دیگری وجود دارد و نه طمع به وی ؛ بلکه آنچه وجود دارد ، شرم و حیاست در رابطه مبتنی بر حیا ، اگر هیچ تهدیدی وجود نداشته باشد و هیچ تطمیعی در کار نباشد ، باز هم ارتباط صمیمانه و محترمانهای وجود دارد و فرد از انجام دادن آنچه نازیباست ، شرم کرده ، دست میکشد در این الگو ، فرد از سیطره عواملی چون ترس و طمع ، آزاد است و لذا این الگو ، ویژه «آزادگان» است و چون بر پایه کرامت و حرمت انسانها استوار است ، تنها «کریمان» از عهده آن برمیآیند فضای جامعهای که افراد آن به وسیله رشتههای شرم و حیا به یکدیگر پیوند خورده باشند ، فضای آزادگی و کرامت است در چنین جامعهای ، دوستیها صمیمانه و پایدار ، کریمانه و محترمانه است ؛ چه در حضور باشد و چه در غیاب ؛ چه در خلوت باشد و چه در جلوت ؛ چه فرد در موقعیت تهدید باشد و چه در امن و آرامش ؛ و چه به فرد ، سودی برسد و چه نرسد در هر شرایطی ، حرمت و احترام میان افراد وجود دارد و شرم و حیای موجود ، هر زشتیای را میزداید
و هر زیباییای را به ارمغان میآورد
حیا و بُعد شنیداری جامعه
یکی از ابعاد جامعه ، بُعد صوتی (/سمعی /شنیداری) آن است اگر حیا در جامعهای حاکمیت یابد ، بدون تردید ، بر بُعد شنیداری آن جامعه تأثیر میگذارد و قبیح صوتی را از این قلمرو دور ساخته ، جامهای از زیبایی ، پاکی و لطافت بر آن میپوشانَد در این جا صحبت از حیا در قلمرو صوت است که به معنای شرم از قبیح صوتی است در قلمرو صوت ، دو محور عمده وجود دارد : یکی تولید صوت و دیگری مصرف صوت در نتیجه ، قبیح در قلمرو صوت ، یا به تولید آن است و یا به مصرف آن در بحث تولید صوت ، سخن از زبان و گفتار انسان از یک سو ، و رسانههای صوتی از سوی دیگر به میان میآید و در بحث مصرف ، سخن از قدرت شنوایی انسان است و بر همین اساس ، حیا نیز دو قِسم است : شرم گفتاری و شرم شنیداری .
ـ
شرم گفتاری
قبیح شرعی در این قلمرو ، موارد متعدّدی را شامل میشود که یکی از آنها غنا و موسیقی حرام است برخی آوازها و آهنگها ، موجب تحریک جنسی شده ، زمینه فساد و گناه را فراهم میکنند صدای زن نامحرم و همسخنی با او نیز در همین قِسم جای میگیرد گاهی کلماتی میان زن و مرد نامحرم رد و بدل میشود که تحریککننده است و میتواند زمینه سوء استفاده مرد را فراهم آورد اینها
- امام علی علیهالسلام میفرماید
: «الحیاء یصد عن فعل القبیح ؛
حیا از انجام دادن کار قبیح ، باز میدارد» (غررالحکم و دررالکلم ، ح 1393) 2 - امام علی علیهالسلام فرمود
: «الحیاء سبب إلی کلّ جمیل
؛ حیا سببی برای هر زیبایی است» (تحف العقول ، ص 84) «کلمات قبیح» اند گاهی نیز آهنگ کلام زن و مرد نامحرم ، تحریککننده است این ویژگی ، در آهنگ کلام زنان ، بیشتر وجود دارد « آهنگ کلام » و « کلام تحریککننده » ، ممکن است موجبات اغفال زن و مرد را فراهم کنند در این جا ، حیا یک عامل نجاتبخش است که میتواند موجبات ایمنی زن و مرد را در جامعه تأمین کند بر همین اساس ، امام باقر علیهالسلامابوبصیر را به خاطر شوخی با زن نامحرم ، توبیخ میکند و از وی میخواهد که دیگر مرتکب این کار نشود
امام علی علیهالسلام برای ایمنی از وسوسههای شیطان ، از سلام کردن به زنان ، بخصوص زنان جوان ، خودداری میکند و تنها پاسخِ سلام آنان را میدهد 2 همکلام نشدن زن و مرد نامحرم با یکدیگر ، نشانه بیاحترامی نیست ؛ بلکه یک اقدام پیشگیرانه و ایمنیبخش است که موجب حفظ حریم نامحرم و حرمت وی میگردد چه بسا رسوایی هایی که از یک کلام ، آغاز شده است مسئله آهنگ کلام نیز همین گونه است تأثیر آهنگ کلام در تحریک جنسی ، دو طرفه است ؛ امّا تحریککنندگی آهنگ سخن زنان ، بیش از مردان است موسیقیهای حرام ، بخصوص همراه با خوانندگی زنان ، در این گروه قرار میگیرند در این موسیقیها ، هم جملاتْ تحریککنندهاند و هم آهنگ کلام این گونه سخن گفتن ، طمع جنسی مردان را برمی انگیزد و میتواند مرزهای خصوصی زن را تهدید کرده ، امنیت وی را به خطر اندازد این نیز نابههنجاری دیگری در قلمرو صوت است وجود حیا میتواند این قبیح را نیز از ساحت صوت ، دور کند یک زنِ باحیا از نرم سخن گفتن و شیرینزبانی با نامحرم میپرهیزد توصیه قرآن کریم که میفرماید زنان به گونهای سخن نگویند که طمع مردان هوسباز را تحریک کند ،
در همین راستا ، قابل تحلیل است
3 -
«لاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِی مَرَضٌ
؛ به نرمی و نازکی سخن نگویند که بیمار دلان در آن طمع کنند» (احزاب ، آیه 32) شیوه دفاعی و ایمنبخشی که ممکن است برخی زنان در این مورد به کار برند ، تغییر دادن صداست که ویژگی تحریککنندگی آن را میزداید آنچه تاکنون بیان کردیم ، مربوط به تولید صداست و گفتیم که نوع کلمات و آهنگ کلمات زن ، ممکن است تحریککننده باشد لذا جامعه باحیا ، جامعهای است که از تولید چنین صوتهایی پرهیز میکند پخش چنین صداهایی نیز تابع همین اصل است در حاکمیت حیا بر جامعه ، آوازها و موسیقیهای تحریککننده ، پخش نمیشوند و شاهد پخش آنها در مغازهها ، وسایل نقلیه عمومی و خصوصی ، منازل و نیستیم به بیان دیگر ، در جامعهای که با معیارهای حیا هماهنگ است ، سیستم تولید و پخش صوت ، پاک و عاری از آلودگی است مورد دیگر از قبیح شرعی در قلمرو صوت ، هتک آبروی دیگران بهوسیله زبان است آبروی افراد ، همه هویت و حیثیت اجتماعی آنان است بدون حرمت و آبرو ، اعتبار و اعتماد اجتماعی وجود نخواهد داشت و مسلّم است که در این صورت ، آسیب بزرگی به جامعه وارد میشود اگر به هر دلیلی آبروی افرادْ ریخته شود و حرمت آنان شکسته شود ، و اگر حرمتشکنی به یک سنّت تبدیل شود ، اعتماد اجتماعی رخت بر میبندد و هیچ رابطهای شکل نمیگیرد و هیچ سنگی روی سنگ ، بند نمیشود به همین جهت ، حرمت مؤمن ، از حرمت خانه خدا بیشتر است 1 و حرمت شکنی از قبیحترینِ کارها شمرده شده است امام علی علیهالسلام میفرماید : «لا قحة کالبهت ؛ هیچ کار زشتی به زشتی دروغگویی نیست» (عیون الحکم والمواعظ ، ص 536)حرمتشکنی ممکن است به وسیله بیان واقعیتها باشد که غیبت و افشای
1 - رسول خدا فرموده است :
«مرحبا بالبیت ! ما أعظمک وأعظم حرمتک علی اللّه ، واللّه للمؤمن أعظم حرمة منک
؛ آفرین بر خانه خدا ! چهقدر بزرگی و چهقدر حرمت تو نزد خدا بزرگ است ! به خدا سوگند ، حرمت مؤمن از حرمت تو بیشتر است»
اسرار نامیده میشود و ممکن است خلاف واقع باشد ، که دروغ و تهمت و افترا نامیده میشود گاهی نیز به وسیله تمسخر و استهزا 1 و گاهی به وسیله فحّاشی و ناسزا گویی 3 همه اینها نابههنجاریهای قلمرو صوت اند این گونه نابههنجاریها ، موجب آلودگی فضای صوتی جامعه میشوند در حاکمیت فرهنگ حیا ، دروغ بر زبان جاری نمیشود ؛ اسرار افراد ، افشا نمیشود ؛ آبروی انسانها مورد تعرّض قرار نمیگیرد ؛ کسی مسخره نمیشود ؛ افراد با نامها و لقبهای زشت ، صدا زده نمیشوند و به کسی تهمت زده نمیشود ؛ بلکه زشتیهای افراد ، پردهپوشی میشود ؛ از آنان به نیکی یاد میشود ؛ و . زدوده شدن آن زشتیها و به وجود آمدن این زیباییها ، پیامد پرورشیافتگی زبان به وسیله شرم و حیاست ذهنی که پرورش یافته مکتب حیا باشد ، هرگز زشتیهایی را که نام برده شد ، تولید نمیکند و به زبان نمیآورد و یک انسان کریم و باحیا ، هرگز دهان و زبان خود را به آنها آلوده نمیسازد و این عار و ننگ را برای خود نمیخرد .
ـ
شرم شنیداری
بُعد دیگر ، مصرف صوت است ممکن است صوتی خارج از استانداردهای حیا تولید شود و تولید کنندگان آن ، رعایت حیا را نکنند ؛ امّا شنوندگان ـ که مصرفکنندگان صوتها هستندـ ، اگر به معیارهای حیا عمل کنند ، از شنیدن چنین صوتی پرهیز میکنند اگر دهانها و زبانها صافی حیا داشته باشند ، صوت نابههنجار ، تولید نمیشود و اگر گوشها صافی حیا داشته باشند ، از مصرف
1 - «لاَ یَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَی أَن یَکُونُواْ خیرا مِّنْهُمْ وَ لاَ نِسَآءٌ مِّن نِّسَآءٍ عَسَی أَن یَکُنَّ خَیْرا مِنْهُنَّ
؛ نه مردانْ مردان دیگر را مسخره کنند ـ شاید آنها بهتر از اینان باشند ـ و نه زنان زنان دیگر را ـ شاید که آنها بهتر از اینان باشندـ » (حجرات ، آیه 11) صورت میگیرد و گاهی به وسیله لقب زشت به یکدیگر دادن
«وَ لاَ تَنَابَزُواْ بِالْأَلْقَـبِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الاْءِیمَـنِ
؛ و با القاب زشت ، یکدیگر را یاد نکنید بسیار بد است که پس از ایمان آوردن ، بر کسی نام فسقآمیز بگذارید» (حجرات ، آیه 11) 2 -
«وَ لاَ تَنَابَزُواْ بِالْأَلْقَـبِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الاْءِیمَـنِ
؛ و با القاب زشت ، یکدیگر را یاد نکنید بسیار بد است که پس از ایمان آوردن ، بر کسی نام فسقآمیز بگذارید» (حجرات ، آیه 11) 3 - فحّاشی ، یکی از نشانههای بیحیایی است و در بسیاری از روایات ، مورد نهی قرار گرفته است صوتهای نابههنجار و نامشروع ، پرهیز میکنند گوش ، یکی از دروازههای قلب و جان آدمی است و حیا ، نگهبان شایستهای است تا هر صوت نامطلوبی وارد ساحت جان آدمی نگردد گوش ، مصرفکننده تولیدات زبان و دهان است ؛ ولی هر محصول تولید شدهای مُهر تأیید حیا را ندارد ممکن است غذای آلوده تولید شود ؛ امّا انسان عاقل ، از آن استفاده نمیکند همچنین ممکن است صوت آلوده تولید شود ؛ امّا گوش باحیا از آن استفاده نمیکند اگر چنین اتّفاقی بیفتد و هیچ گوش بیشرمی نباشد که صوتهای نابههنجار قبیح را مصرف کند ، تولید آن نیز به صفر میرسد بنا بر این ، گوش کردن به صداهای نابههنجار ، در حقیقت ، کمک به تولید بیشتر آنهاست رمز تداوم تولید صداهای آلوده ، وجود مصرفکنندگان آنهاست همچنین در یک جامعه باحیا ، سخنان ناروایی که درصدد هتک حرمت دیگری است ، خریدار ندارد کسی که به این گونه سخنانْ گوش فرا دهد ، شریک گوینده است 1 و یک شخص باحیا ، خود را شریک بی شرمها نمیکند ؛ بلکه دفاع از آن شخص را وظیفه خود میداند 2 و حتّی اگر شواهد گوناگونی علیه کسی نقل شده باشد ، ولی خود او انکار کند ، انکار او را تصدیق ، و شهادت آنان
1 - امام علی علیهالسلام فرمود :
«سامع الغیبة أحد المغتابین ؛
شنونده غیبت ، یکی از دو غیبت کننده است» (عیون الحکم والمواعظ ، ص 283) در روایت دیگر از ایشان آمده است : «سامع الغیبة شریک المغتاب ؛ شنونده غیبت ، شریک غیبت کننده است» (همان ، ص 268) 2 - رسول خدا فرمود :
«من تطول علی أخیه فی غیبة سمعها فیه فی مجلس فردّها عنه ردّ اللّه عنه ألف باب من السوء فی الدنیا والآخرة
؛ هرکس در مجلسی غیبت برادرش را بشنود و تفضّل کرده ، از او دفاع کند ، خداوند ، هزارگونه بدی را در دنیا و آخرت از او دور میکند» (کتاب من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 15؛ الأمالی ، صدوق ، ص 350) همچنین آن حضرت فرموده است :
«إذا وقع فی الرجل و أنت فی ملأ ، فکن للرجل ناصرا وللقوم زاجرا وقم عنهم
؛ هر گاه درباره کسی بدگویی کردند و تو در میان آنان بودی ، یاور او و بازدارنده آنان باش و جمع آنان را ترک کن» (کنزالعمّال ، ح 8028) در روایت دیگری از ایشان آمده :
«من اغتیب عنده أخوه المسلم فاستطاع نصره فلم ینصره خذله اللّه فی الدنیا والآخرة
؛ اگر نزد کسی غیبت مسلمانی صورت گیرد و او بتواند او را یاری دهد و یاری نرساند ، خداوند در دنیا و آخرت ، او را یاری نخواهد کرد» (کتاب من لایحضره الفقیه ، ج 4 ، ص 372) برای مطالعه بیشتر ، ر ک : میزان الحکمة ، ج 9 ، ص 4474 (ثواب ردّ الغیبة) را تکذیب میکند ، هر چند از افراد مورد وثوق او باشند 1 و این تا آن جاست که حتّی ممکن است تصوّر شود چنین شخصی سراپا گوش است و هر چه به او گفته شود ، میپذیرد ! 2 این نیز ثمره گوش و زبانی است که تربیت شده حیا باشد : به آنچه موجب هتک حرمت دیگران است ، گوش نمیدهد و در برابر آنچه گفته میشود ، به دفاع برمیخیزد خلاصه سخنْ این که در فرهنگ حیا ، گوشها نیز برخوردار از شرم و حیا هستند و به هر صوتی گوش فرا نمیدهند و صداها و صوت هایی را که به کرامت و شخصیت آنان لطمه وارد سازد ، شرمآور دانسته ، از شنیدن آنها خودداری میکنند تفاوت فرهنگها در تعریف نابههنجاری شنیداری گذشته از قبیح شرعی ، در قلمرو صوت ، قبیح عرفی نیز داریم این گونه نابههنجاریها را فرهنگ جوامع ، مشخّص میکنند و هر جامعهای ممکن است مواردی از کلام را نابههنجار بداند که در قلمرو فرهنگ دیگر ، قبیح نباشند لذا در این بخش ، هر جامعهای براساس فرهنگ خود ، عمل میکند آنچه مهم است ، این که ادب در گفتار ، یکی از نشانهها و ویژگیهای حیاست حیای در گفتار ، آن است که از تعبیرهای نازیبا استفاده نشود و آهنگ سخن ، زشت و گوشخراش نباشد 3 کلام باید زیبا و دلنشین باشد و ادب و
- محمّد بن فضیل از علی علیهالسلامچنین روایت کرده است :
«قلت له جعلت فداک ! الرجل من إخوانی یبلغنی عنه الشیء الذی أکرهه فأسأله عن ذلک فینکر ذلک وقد أخبرنی عنه قوم ثقات ! فقال لی : یا محمّد ! کذب سمعک وبصرک عن أخیک ؛ فإن شهد عندک خمسون قسامة وقال لک قولاً ،
فصدّقه وکذّبهم
؛ به او گفتم : فدایت شوم ! گاهی خبر میرسد که کسی حرف ناخوشایندی درباره من زده است وقتی از خود او میپرسم ، آن را انکار میکند ، در حالی که خبردهندگان ، مورد اطمینان بودهاند ! حضرت به من فرمود :ای محمّد ! گوش و چشمت را درباره برادرت تکذیب کن اگر پنجاه تن نزد تو قسم خوردند و او سخن دیگری گفت ، تو او را تصدیق کن و دیگران را تکذیب کن» (الکافی ، ج 8 ، ص 147 ؛ ثواب الأعمال ، ص 24 ؛ بحار الأنوار ، ج 72 ، ص 214) 2 - اهل نفاق ، رسول خدا را تمامْ گوش میدانستند :
« یَقُولونَ هُوَ اُذن قُل اذن خَیر لَکُم» .
(توبه ، آیه 61) 3 -
«إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَ تِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ
؛ به درستی که بدترین صداها، صدای الاغ است .» (لقمان، آیه 19) عفّت در آن رعایت شود هم باید سخنِ خوب گفت و هم خوبْ سخن گفت به کاربردن تعبیرهای زشت و رعایت نکردن عفّت کلام و دریده سخن گفتن ، ویژه شهروندان بیشرم است شهروندانِ باحیا ، نه سخن زشت بر زبان جاری میکنند ، و نه به زشتی سخن میگویند «خوب سخن گفتن» و «سخنِ خوب گفتن» ، ویژگی شهر حیاست سخنانی که در شهر حیا تولید میشود ، لبریز از ادب و عفّت و زیبایی است و به سخنانی گوش فرا داده میشود که زیبا ، دلنشین و مؤدّبانه است .
حیا و بُعد دیداری جامعه
در شهر حیا ، فضای بصری (دیداری) جامعه نیز از زشتی به دور است دیدنیها و امواج بصری ، بخش دیگری از واقعیتهای جامعه است و یکی از شاخصههای جامعه باحیا این است که فضای بصری آن ، از زشتیها و نازیباییها پاک است و این ، هم در بُعد تولید صحنههای زشت است ، و هم در بُعد مصرف آن زشتی یک عمل ، گاهی به جنبههای زیباشناختی آن نیست ؛ بلکه به آثار و پیامدهای سوء آن است ممکن است چیزی از نظر زیباشناختی ، زشت نباشد ؛ بلکه در نهایت حُسن و جمال باشد ؛ امّا به جهت آثار و پیامدها ، زشت به شمار آید نمونه آن را در بحث گذشته (حیا و بُعد شنیداری جامعه) دیدیم گاهی صداها و سخنها از نظر موسیقی و زیباییشناسی ، ممکن است شیوا ، شیرین و دلرُبا باشند ؛ امّا همین صدا و سخن ، چون تحریک کننده شهوت و تهدید کننده عفّت است ، زشت شمرده میشود در این جا نیز همین گونه است گاهی ممکن است برخی صحنهها و جلوهها ، در بررسیهای زیبا شناختیِ بصری ، در نهایت حُسن و جمال باشند ؛ امّا به جهت آثار و پیامدهای ناگواری که دارند ، زشت شمرده شوند مهمترین قبیح بصری در شهر حیا ، مربوط به چگونگی حضور زن و مرد در جامعه است خروج چشمنَواز زن از خانه ، شاید از یک مَنظر زیباشناختی مثبت ارزیابی شود ؛ امّا ممکن است آثار و عواقب ناخوشایندی در پیداشته باشد این کار ، زنان را در کانون توجّه هوسبازان و در معرض تعرّض آنان قرار میدهد و چه بسا که به هتک حرمت و حیثیت آنان منجر شود جلوهای که سرانجامی تلخ و شوم در پی دارد ، نمیتواند حُسن باشد بنا بر این ، خروج چشمنواز زن ، آغاز یک تحریک شوم است هیچ خِردمندی ، طمع دشمن را برای تجاوز برنمیانگیزد و روند تعرّض به ناموس را تسهیل نمیکند و زمینههای آن را به دست خود ، فراهم نمیکند در روان شناسی ثابت شده که قدرت بینایی مردان در تحریک جنسی بیشتر از زنان است ؛ یعنی تحریکپذیری مردان از راه چشم ، به مراتبْ بیشتر از تحریکپذیری زنان است این ، نشان میدهد که آلوده بودن فضای بصری جامعه تا چه اندازه خطرآفرین است و هر آنچه خطرآفرین باشد ، زشت و قبیح است ، هر چند به ظاهر ، زیبا بنماید بر همین اساس ، حاکمیت حیا در جامعه ، موجب پالایش فضای بصری از جلوهها و صحنههای هوسانگیز میشود در شهر حیا ، صحنههای تحریککننده تولید نمیشوند و زنان از خودآرایی و حضور چشمنواز در جمع نامحرم ، شرم دارند شرم از نامحرم ، این جاست که معنا مییابد زنان در تولید نکردن صحنههای هوسانگیز ، نقش اساسی دارند کمتر خارج شدن از خانه ، یکی از ساز و کارهای دفاعی زنان است در فرهنگ حیا ، خانه ، دژ مستحکم و قلعه نفوذناپذیر زن است 1 بودن در خانه ، امنیت و آرامش را برای زن به ارمغان میآورد و او را از تیررس چشمان آلوده و هوسباز ، دور نگه میدارد زن میتواند درون خانه از بهترین آرایهها
در برخی روایات ، از خانه به عنوان «حِصن (دژ)» ، یاد شده است» (ر ک : الکافی ، ج 5 ، ص 337) استفاده کند و زیباترین لباسها را بر تن کند این ، نه تنها قبیح به شمار نمیآید ، بلکه یک حُسن است و مورد تأکید نیز قرار گرفته
و حتّی توصیه شده که هنگام نماز ، برترین و بهترین زیورها و پوششها مورد استفاده قرار گیرند 2 حیا ، دشمن زیبایی نیست ؛ بلکه دشمن فساد ناشی از برخی زیباییهاست به همین جهت ، زنِ باحیا ، زنی نیست که با هر چه زیبایی است ، دشمن بوده ، از هر چه زیبایی است ، گریزان باشد زن باحیا ، از فسادی که لباس زیبایی بر تن کرده ، بیزار است و از اینرو ، آن جا که زیبایی فسادانگیز است ، از آن گریزان است و آن جا که موجب استحکام خانواده میگردد ، طرفدار زیبایی است گریز از زیبایی و چشمنوازی در درون خانه ، الگوی ناسالم حیاست همان گونه که خودآرایی در بیرون خانه ، برخلاف فرهنگ حیاست ، زیباییگریزی در درون خانه هم برخلاف فرهنگ حیاست ژولیدگی و در درون خانه ، خود ، فعلی است قبیح که میتواند شرم برانگیز باشد به هر حال ، خانه ، دژی مستحکم برای حفظ حریم زن است متأسفانه ، فمینیسم (جُنبش اجتماعی زنان) در دوره اوّل خود ، زنان را از خانه بیرون کشید و به اشکال مختلف ، بزک کرد و در معرض دید ، قرار داد بعید نیست که در پسِ این پرده ، هوس و سودپرستی مردان و سرمایهداران ، نقشآفرین باشد این حرکت که در غربْ آغاز شد ، تأثیر خود را در مشرقزمین نیز بر جای گذاشت و هوای خروج از منزل را در سرِ زنان بیشماری پرورانْد این در حالی است که بسیاری از زنان غربی به آسودگی زنان شرقی در منازل خود ، غبطه میخورند دوره جدید فمینیسم ، حرکتی برخلاف دوره قبلْ آغاز کرده و نسبت به روشهای پیشین ، معترض است امروز در غرب ، نهضتی به نام «نهضت بازگشت به خانه» در میان زنان وجود دارد زنان غربی باید برای بازگشت به
- خودآرایی برای همسر ، بسیار مورد تأکید دین اسلام قرار گرفته است
- ر .ک : الصلاة فی الکتاب والسنة ، ص 66 خانه ، مبارزه کنند و راهِ به اشتباه رفته را برگردند زن غربی ، بیدفاعترین زنِ جهان است ؛ نه دژی مستحکم به نام خانه و خانواده دارد ، و نه سپر و زرهی همچون حجاب ، و بلکه فراتر از این ، او را وا داشتهاند تا به دست خود ، به گونهای هوسانگیز در صحنه عمومی جامعه حاضر شود آیا این به سود زنان است ؟ رسول خدا میفرماید :
لَیسَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ فِی الخُروجِ
1 زنان در خروج از خانه هیچ بهرهای نمیبرند .
فرهنگ حیا ، این مخاطرات نابود کننده را به زیرکی در مییابد و خانه را دژی مستحکم قرار میدهد رسول خدا به مسلمانان توصیه میکردند که اگر زنان شما خواستند به مسجد بیایند ، مانع آنها نشوید ؛ 2 ولی به زنان نیز توصیه کرده است که برای آنها نماز خواندن در خانه ، بهتر از نماز خواندن در مسجد است و این به جهت آن است که کمتر در معرضِ دید نامحرم قرار گیرند و بر این اساس ، حتی نماز خواندن در جایی که کمتر در معرض دید باشد ، بهتر است در روایات آمده که نماز خواندن زن درون اتاق ، بهتر از نماز خواندن در ایوان اتاق است و نماز خواندن در ایوان ، بهتر از نماز خواندن در وسط حیاط خانه است و نماز خواندن در وسط حیاط خانه ، بهتر از نماز خواندن در مسجد است 3 اتاق اختصاصی
1 - الجامع الصغیر ، ج 2 ، ص 462 (ح 7657) ؛ کنزالعمّال ، ج 16 ، ص 391 (ح 45062) 2 -
«لا تمنعوا نساءکم المساجد إذا استأذنکم إلیها
؛ هنگامی که زنانتان برای رفتن به مسجد از شما اجازه خواستند ، مانع آنها نشوید»
3 - رسول خدا میفرماید :
«لأن تصلّی المرأة فی بیتها خیر لها من أن تصلّی فی حجرتها ولأن تصلّی فی حجرتها خیرلها من أن تصلّی فی الدار ولأن تصلّی فی الدار خیر لها من أن تصلّی فی المسجد
؛ اگر زن درون اتاق نماز بخواند ، بهتر است از این که در بام دیواره دار نماز بخواند و اگر در بام دیواره دار نماز بخواند ، بهتر از آن است که در حیاط خانه نماز بخواند و اگر در حیاط خانه نماز بخواند ، بهتر از آن است که در مسجد نماز بخواند»
زن ، کمترین دید را دارد و ایوان اتاق ، کمتر از حیاط و حیاط ، کمتر از مسجدی که بیرون منزل است و به همین ترتیب ، فضیلتها نیز کاهش مییابند البته صِرف درون خانه بودن نیز شاید همیشه تأمینکننده حیا نباشد گاهی خانهها به گونهای ساخته میشوند که درون آنها از بیرون پیداست 1 و گاهی ممکن است زنان ، در موقعیتهایی از خانه قرار بگیرند که از بیرون دیده شوند ، مثل قرار گرفتن پشت پنجرهها ، یا ایستادن در بالکن طبقههای بالا و یا رفتن روی بام خانه اینها نیز تأمین کننده هدف حیا نیست و لذا رسول خدا سفارش کرده که اتاق دختران و زنان را در طبقههای بالای خانه ـ که ممکن است بیشتر در معرض دید باشندـ ، قرار ندهید 2 بنا بر این ، شیوه اوّل ، استفاده از خانه به عنوان دژی در برابر دید نامحرم است این کار ، بخش مهمّی از فضای بصری جامعه را پاک نگه میدارد ؛ امّا به هر حال ، زنان نیز از خانه خارج میشوند در این گونه موارد ، چگونه میتوان فضای بصری جامعه را از زشتی و نابههنجاری ، پاک نگه داشت ؟ و به طور مشخّص ، اقتضای حیا در این موضوع چیست ؟ شیوه اوّل ، مبتنی بر «کاهش حضور» بود و شیوههایی که در موقعیت حضور به کار گرفته میشوند ، مبتنی بر «کاهش تحریک» و به «حدّاقل رساندن نگاه نامحرم» است به بیان دیگر ، شیوه نخست ، «پرهیز از خروج بیدلیل» بود و این شیوه ، مبتنی بر «خروج پاک» است بر همین اساس ، اوّلین اقدام در جلوگیری از آلودگی بصری شهر حیا ، استفاده از حجاب و پوشش مناسب است حجاب ، زیباییهایی را که ممکن است وسوسهانگیز و تحریک کننده باشند ، میپوشانَد وقتی زنان مسلمان ، مورد آزار و اذیت هوسبازان قرار گرفتند و عفّت
1 - ر ک : بخش دوم ، فصل هشتم : حیا و معماری 2 -
«لاتنزلوا النساء الغرف
؛ زنان را در اتاقهای بالا قرار ندهید»
و پاکی آنان در معرض تهدید قرار گرفت ، قرآن کریم ، شیوه دفاعی حجاب را معرّفی کرد تا موجب ایمنی زنان گردد 1 این امر به سرعت و شدّت ، مورد استقبال زنان مسلمان و پاکدامن قرار گرفت نخست ، زنان مسلمان ، فقط گیسوان خود را میپوشاندند که هر چند به کاهش تحریک منجر میشد ، امّا باز بودن گردن و سینه ، هنوز موجبات وسوسهانگیزی را فراهم میساخت به همین جهت ، قرآن کریم با مطرح کردن پوشش تکمیلی ـ که گوشها و گردن و سینه را نیز در برمی گرفت ـ پوشیدگی را کامل کرد 2 این تدبیر ، سبب میشود که زیباییهای زن از چشمان هرزه هوسبازان ، پنهان بماند و از تولید جلوههای بصری آلوده ، جلوگیری کند این ، ویژگی شهر حیاست ؛ امّا در شهر بیشرم با پدیده برهنگی مواجهیم این پدیده در فضاهای تفریحی ، بخصوص در سواحل دریاها به اوج خود میرسد و صحنههای زشت و زنندهای را میآفریند شکل دیگر ، استفاده از آرایههاست آرایهها ممکن است به صورت آرایش سر و صورت ، استفاده از انواع زیورآلات ، مُد لباس و یا استفاده از رنگها و پارچههای جذّاب باشد همه اینها در مفهوم «تبرُّج» ، جمع میشوند که از ویژگیهای زنان جاهلیت است 3 اصل تبرّج و خروج از منزل با زینت کامل ، ویژگی عصر جاهلیت اوّل است و اختصاص به امروز ندارد ممکن است شیوه آرایش و انواع آرایهها مُدرن شده باشند ؛ امّا اصل تبرّج ، ویژگی جاهلیت است که فراتر از زمان و مکان و نژاد بوده ، خروجی ناپاک به شمار میرود مسئله دیگر ، استفاده زنان از پوششهای نازک و بدننماست این مسئله در 1 -
«یَـأَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لاِّ?زْوَ جِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَآءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَـبِیبِهِنَّ ذَ لِکَ أَدْنَی أَن یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ
؛ ای پیامبر ! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو روسریهای بلند خود را فرو افکنند این کار برای این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند ، بهتر است» (احزاب ، آیه 59 ) 2 -
«وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ ؛
و اطراف روسریهای خود را بر سینه خود افکنند» (نور ، آیه 31) 3 -
«وَ لاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَـهِلِیَّةِ الْأُولَی ؛
و مانند روزگار جاهلیت قدیم ، زینتهای خود را آشکار مکنید» (احزاب ، آیه 33) چهارده قرن پیش ، از سوی اولیای دین ، پیشبینی شده است 1 این نوع پوشش ، نه تنها به کاهش تحریک جنسی منجر نمیشود ، بلکه ممکن است شدّت تحریک را افزایش دهد مسئله دیگر ، استفاده زنان از پوششهای تنگ و چسبان است که حجم بدن را نمایان میسازند این گونه پوششها ، هر چند لباس به شمار میروند ، امّا ویژگی پوششهای بازدارندهای را که مطابق معیار حیاست ، دارا نیستند به هر حال ، برهنگی و استفاده از لباسهای بدننما یا تنگ و به کار بردن آشکار انواع آرایهها و زینتها ، از ویژگیهای شهر بیشرم است که فضای بصری جامعه را آلوده میسازد ؛ امّا در شهر حیا ، زنان از حجاب استفاده میکنند و هنگام خروج از خانه ، آرایش نمیکنند 2 و از لباسهای توجّهبرانگیز 3 و نازک و بدن نما ، 4 و همچنین از لباسهای تنگ و چسبان استفاده نمیکنند 5 شهروندان شهر حیا ، حتّی برای پیکر بیجان خود نیز برنامه دارند تا حجم بدن آنان نمایان نشود 6 تدبیر دیگر ، جدا کردن محلّ زنان و مردان از یکدیگر برای جلوگیری از اختلاط آنان است که گاهی خواسته یا ناخواسته ، صحنههای زشتی را به وجود 1 - ر ک : مسند أحمد ، ج 2 ، ص 691 (ح 7105) 2 - رسول خدا صلیاللهعلیهوآله
: «شر نساءکم المتبرجات المتخیلات
؛ بدترین زنان شما ، زنان آرایش کرده متکبر هستند» (السنن الکبری ، ج 7 ، ص 131 ، ح 13478) همچنین حضرت فرمودهاند : «هر زنی که آرایش کرده از خانه خارج شود ، با هر قدم ، خانهای در جهنم برای او بنا میشود» (بحار الأنوار ، ج 103 ، ص 249 ، ح 38) 3 - رسول خدا ، زنان را از پوشیدن لباسهای توجّه برانگیز برحذر داشتهاند :
«ونهی أن تلبس المرأة إذا خرجت ثوبا مشهورا»
(دعائم الإسلام ، ج 2 ، ص 215) 4 - رسول خدا ، زنانی را «کاسیات عاریات (پوشیدگان برهنه)» نامیده و به شدت نکوهش کرده است (ر ک : مسند أحمد ، ج 3 ، ص 274 ، ح 8673 ؛ صحیح مسلم ، ج 6 ص 168) 5 - رسول خدا توصیه میکردند که زنان ، زیر لباسهای نازک خود ، لباس دیگری بپوشند تا حجم بدنشان معلوم نشود (ر ک : مسند أحمد ، ج 8 ، ص184 ، ح 21845 و 21847) 6 - قصه تابوت ساختن برای حضرت زهرا علیهاالسلام ر ک : تهذیب الأحکام ، ج 1 ، ص 469 ، ح 1540) میآورد برای جلوگیری از این امر ، میتوان مکانهای مخصوصی را به بانوان اختصاص داد رسول خدا ، هنگامی که ساختمان مسجد را بنا میکردند ، دری مخصوص زنان قرار داد و استفاده مردان را از آن ، ممنوع ساخت
این میتواند در همه جا رعایت شود مثلاً اگر کلاسهای درس و دانشگاه مختلط است ، میتوان برای هر گروه ، درِ جداگانهای در نظر گرفت یا جداسازی محلّ شنای زنان و مردان در سواحل دریاها که امروزه به «طرح سالمسازی دریا» مشهور است ، نیز از همین گونه است به هر حال ، مهمْ آن است که صحنههای اختلاط پیش نیاید و این را میتوان در مهندسی ساختمانها رعایت کرد تدبیر دیگر ، استفاده از «تأخیر زمانی» است اگر در اجتماعی مثل مسجد ، زن و مردْ حضور دارند ، هنگام خروج ، میتوان با استفاده از تأخیر زمانی ، مانع اختلاط شد و زمانِ در دید قرار گرفتن زنان را کاهش داد وقتی نماز رسول خدا تمام میشد ، مردها قدری صبر کرده ، از جا حرکت نمیکردند ، تا زنان از مسجد خارج شوند ؛ زیرا عادت مردانْ این بود که تا رسول خدا از جا برنخاستهاند ، از مسجد خارج نمیشدند به همین جهت ، مکث رسول خدا ، سبب میشد که زنان ، بدون این که در معرض دید مردان قرار گیرند ، مسجد را ترک کنند و به خانههای خود بازگردند 2 این نیز روشی است که میتواند به کاهش مدّت زمانی که ممکن است زن در دیدِ نامحرم قرار گیرد ، منجر شود تدبیر دیگر ، استفاده از سرعت در عبور از دید مردان است مدّت زمانی که
1 - ر ک : حلیة الاولیاء ، ج 1 ، ص 313 2 - در روایتی از ام سلمه ، همسر رسول خدا آمده است :
«کان رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهإذا سلّم قام النساء حین یقضی تسلیمه ومکث یسیرا قبل أن یقوم» قال ابن شهاب : فأری ـ واللّه اعلم ـ أن مکثه لکی ینفذ النساء قبل أن یدرکهن من انصرف من القوم
؛ همواره وقتی سلام نماز رسول خدا تمام میشد ، زنان بر میخاستند (و مسجد را ترک میکردند) و حضرت ، پیش از برخاستن ، مقداری صبر میکردند ابن شهاب میگوید : خدا میداند ؛ ولی گمان میکنم صبر رسول خدا برای این بوده که زنان ، پیش از آن که با مردمْ برخورد داشته باشند ، مسجد را ترک کنند (صحیح البخاری ، ج 1 ، ص 203) ممکن است یک زن رهگذر در دید یک نامحرم قرار داشته باشد ، بسته به میزان سرعت زن است هر چه سرعت حرکتْ کمتر باشد ، زمان بیشتری در حوزه نگاه نامحرم قرار دارد و هرچه سرعتْ بیشتر باشد ، این زمان ، کاهش مییابد تدبیر دیگر ، «تأخّر مکانی» است قرار گرفتن زنان در پشت سرِ مردان ، آنان را از دید آنان ، دور نگه میدارد در اجتماعات ، این تدبیر میتواند مانع اختلاط زن و مرد شود و در عین حال ، زنان را از دید مردان ، خارج میسازد در مسیر حرکت نیز بهتر است که زنان ، جلوتر از مردان نباشند وقتی رسول خدا شنیدند که در راهها و مسیرها ، زنان و مردان به صورت مختلط حرکت میکنند ، توصیه کردند که زنان ، پشت سرِ مردان حرکت نمایند 1 حضرت موسی علیهالسلامنیز پشت سرِ دختر شعیب علیهالسلامحرکت نکرد و از وی خواست که او را در یافتن مسیر ، با پرتاب سنگ ، راهنمایی کند 2 اختلاط ، برای عفّت و پاکی خطرساز است و راه حلّ آن ، جداسازی مردان و زنان از یکدیگر است این جداسازی میتواند به دو صورت باشد : جلو قرار گرفتن زنان یا جلو قرار گرفتن مردان در فرض اوّل ، هر چند جداسازی صورت گرفته ؛ امّا با این حال ، زن از دید مرد ، خارج نشده است لذا بهترین روش ، این است که مردان ، پشت سرِ زنان نباشند این که در راهپیماییها و نمازهای جماعت ، زنان ، پشت سرِ مردان قرار میگیرند ، بر همین اساس است این امر ، در حرکتهای کوچکتر (مثل پیادهروی و کوهپیماییِ یک یا چند خانواده) نیز
1 - عن أبی اُسید الأنصاری ، أنه سمع رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله یقول و هو خارج من المسجد فاختلط الرجال مع النساء فی الطریق فقال رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهللنساء : «استأخرن ، فإنّه لیس لکن إن تحققن الطریق علیکن بحافات الطریق» ، فکانت المرأة تلتصق بالجدار حتی أنّ ثوبها لیتعلق بالجدار من لصوقها به
؛ ابو سعید انصاری شنیده که وقتی رسول خدا از مسجد خارج شد و اختلاط مردان و زنان را در راه دید ، به زنان فرمود : عقب بروید ؛ زیرا وسط راه برای شما نیست ؛ بر شما باد به حرکت در کنار راه پس از آن ، زنان از کنار دیوارها حرکت میکردند به گونهای که لباسشان به دیوار کشیده میشد (سنن أبی داوود ، ج 4 ، ص 369 ، ح 5272 ؛ المعجم الکبیر ، ج 19 ، ص 261 ؛ کنزالعمّال ، ج 16 ، ص 388 ، ح 4536) 2 - کتاب من لایحضره الفقیه ، ج 4 ، ص 19 (ح 4974) کاربرد دارد و بهتر است زنان ، پشت سرِ مردان حرکت کنند تدبیر دیگر ، «حرکت از کنار راه» است وسط راهها معمولاً دو ویژگی دارد : یکی شلوغ بودن و دیگری در دید بودن شلوغی ممکن است سبب برخورد زن و مرد نامحرم با یکدیگر شود و لذا حرکت از کنار مسیر ـ که معمولاً خلوتتر است ـ راه مناسبی برای جلوگیری از این پیشامد است همچنین حرکت زن از وسط مسیر ، ممکن است او را بیشتر در دید نامحرم قرار دهد اگر تصوّر کنیم که مسیر حرکت ، خلوت است و برخوردی پیش نمیآید ، باز هم حیا حکم میکند که زن از کنار راه حرکت کند تا کمتر در دید نامحرم قرار بگیرد به همین جهت ، رسول خدا فرموده است :
لَیسَ لِلنِّساءِ مِن سَرَواتِ الطَّریقِ شَیءٌ ولکِنَّها تَمشی فی جانِبِ الحائِطِ وَالطَّریقِ
.
میانه راه برای زنان نیست ؛ بلکه باید از کنار دیوار و جاده حرکت کنند .
تدبیر دیگر ، « استفاده از همراه » در هنگام خروج از منزل است این همراه ، ممکن است زن باشد یا مرد دو زن ، کمتر از یک زن مورد ، تعرّض قرار میگیرند ، بخصوص اگر زن همراه ، سنّ بیشتری داشته باشد بهترین وضعیت ، همراه بودن مرد مَحرم است زنانی که همراه مرد محرم ، بخصوص همسر خود از منزل خارج میشوند ، بسیار کمتر از وقتی که به تنهایی بیرون میآیند و یا همراه زن دیگری هستند ، مورد تعرّض قرار میگیرند در این وضعیت ، «غیرت» و «اقتدار» مرد ، سپری دفاعی برای زن است که طمع نامحرم را از بین میبرد و حتّی اندیشه تعرض را از ذهنش میزداید البته در جوامعی که غیرت در آنها وجود ندارد ، حضور مرد ، شاید چنین تأثیری نداشته باشد و لذا ممکن است زن با مردان نامحرم ، تماس برقرار سازد و مرد هم واکنشی نشان ندهد
همین سخن از امام کاظم علیهالسلام
نیز نقل شده است : کتاب من لایحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 561 (ح 4927) این ، نشان میدهد که غیرت و اقتدار مرد ، تا چه اندازه در حفظ حریم زن ، تأثیرگذار است به هر حال ، همراه بودن مرد مَحرم با زن ، یکی از شیوههایی است که میتواند از آلودگیهای اجتماعی جلوگیری کند به همین جهت ، توصیه شده است که زنان ، بدون حضور مرد محرم ، با مردان نامحرم ، خلوت نکنند 1 این خلوت کردن ، ممکن است برای درمان بیماری یا مشاوره و کارهایی از این قبیل باشد ؛ امّا به هر حال ، حضور مرد محرم ، خطرهای احتمالی را کاهش میدهد همچنین توصیه شده است که زن ، بدون مرد محرم ، به مسافرت نرود 2 حتّی رسول خدا ، یکی از مسلمانان را که برای اعزام به جبهه ثبت نام کرده بود ، از شرکت در جنگ به این جهت معاف کرد که همسر او به تنهایی در راه حج بود 3 این ، نشانگر مخاطرهآمیز بودن تنها بودن زن ، و اهمّیت همراهی مرد محرم با اوست .
مسئولیت مردان
تاکنون مسئولیت زنان را در تولید نکردن صحنههای قبیح و آلوده نساختن فضای بصری جامعه بیان کردیم ؛ امّا این مسئولیت ، محدود به زنان نیست مردان نیز در جلوگیری از خلق صحنههای نازیبا و آلوده توسط زنان ، نقش دارند این وظیفه تا پیش از ازدواج زن ، به طور عمده با پدر اوست و پس از ازدواج ، با شوهر او در انجامدادن این وظیفه ، وجود صفت دیگری به نام «غیرتْ» 4 ضروری است
. 4 - مرحوم علامه سیدمحمّد حسین طباطبایی در تعریف «غیرت» آورده است : «غیرت ، یکی از صفات پسندیده اخلاقی و از ملکههای فضیلتمندی است و عبارت است از تغییر حالت عادی انسان و برانگیخته شدن وی برای دفاع و انتقام به هنگام تجاوز بیگانه به آنچه برای فرد ، محترم است و آن را مایه کرامت خود میداند (مانند دین یا آبرو یا مقام) هیچ انسانی ـ هرگونه که فرض شود ـ از این صفت غریزی تهی نیست و لذا میتوان گفت که از فطریات انسان است» (المیزان فی تفسیر القرآن ، ج 4 ، ص 175) مردان باغیرت ، مراقب وضعیت خانوادهاند و از رفتاری که مخالف شئون اخلاقی خانواده باشد ، جلوگیری میکنند مسئله اجازه گرفتن زن از مرد به هنگام خروج از منزل ، در همین راستا قابل تحلیل است مرد ، بیشتر و بهتر میتواند احساس مردها را درک کند و ممکن است بهتر از زن بتواند تشخیص دهد که چه وضعیتی ممکن است تحریککننده و وسوسهبرانگیز باشد زنان با استفاده از این امتیاز میتوانند وضعیت خود را به گونهای سامان دهند که تحریکآمیز نباشد از دیدگاه حضرت علی علیهالسلاماختلاط زن و مرد در خیابان و ایجاد صحنههای منافی با حیا ، به دلیل کوتاهی مردان در انجام دادن این وظیفه است وقتی به ایشان گزارش رسید که در منطقه عراق ، زنان در راهها با مردان برخورد میکنند ، رو در رو میشوند و حتّی به یکدیگر تنه میزنند ، مردان را خطاب قرار داد و آنان را به خاطر بیغیرتیشان سرزنش کرد و فرمود : «آیا شرم نمیکنید ؟»
وجود چنین پدیدهای ، نشانه بیغیرتی مرد و مایه شرمساری است در شهر حیا ، غیرت و حیای مردان کمک میکند تا چنین صحنههای زشتی بهوجود نیایند همچنین اگر در برخی روایاتْ توصیه شده که اگر لباسهای شیک ، جذّاب و زیبا ، سبب خودنمایی زنان در برابر نامحرم میشود ، از خرید آنها خودداری کنید ، 2 در حقیقت ، بر مسئله مسئولیت داشتن مردان در جلوگیری از
1
- «یا أهل العراق ! نبئت أن نسائکم یدافعن الرجال فی الطریق أما تستحیون
؟ ؛ ای اهل عراق ! با خبر شدم که زنان شما در راهها مزاحم مردان میشوند ! آیا شرم نمیکنید
در روایت دیگری از امام صادق علیهالسلام آمده که علی علیهالسلام
فرمود
: یا أهل العراق ! نبئت أن نسائکم یوافقن الرجال فی الطریق أما تستحیون ؟! وقال : لعن اللّه من لایَغار
؛ ای اهل عراق ! با خبر شدم که زنان شما در راهها همدوش مردان میشوند ! آیا شرم نمیکنید ؟ و فرمود : نفرین خدا بر کسی که غیرت ندارد !»
تولید صحنههای قبیح و آلوده شدن فضای بصری جامعه تأکید دارد آنچه در این بخش بیان کردیم ، مربوط به مسئولیت مردان در جلوگیری از تولید صحنههای نازیبا توسط زنان بود ؛ امّا این مسئولیت ، منحصر در این نیست هر تولیدی مصرفکنندهای هم دارد همان گونه که تولید صحنههای نازیبا ، اگر مشمول حیا شود ، موجب پیراستگی جامعه میگردد ، مصرف صحنههای نابههنجار نیز مشمول همین اصل است در شهر حیا ، چشمها نیز حیا دارند چشم باحیا ، از نگاه کردن به آنچه نابههنجار است ، خودداری میکند شاید زنانی باشند که حیا را رعایت نکنند و صحنههای بیشرمانهای را تولید کنند در این صورت ، چشمها باید حیا داشته باشند و از دیدن صحنههای نابههنجار ، خودداری کنند نگاه کردن به نامحرم ، تیر مسمومی است که به جان انسان مینشیند چه بسا نگاهی که یک دنیا حسرت و پشیمانی به دنبال داشته باشد 1 چشمی که حیا دارد ، به محض رو به رو شدن با زنان نامحرم ، رو بر میگردانَد رسول خدا و امام علی علیهالسلاموقتی دیدند زنی از روی مَرکب خود میافتد ، به سرعت ، چهره خود را برگرداندند 2 تا نکند هنگام سقوط که بدن وی آشکار میشود ، نگاهشان به او بیفتد روزی زنی به خانه رسول خدا آمد که لباس نازکی بر تن داشت حضرت ، فورا صورت خود را برگرداند و او را راهنمایی کرد 3 و وقتی جوانی را دید که به زن جوانی خیره شده است ، با دست خویش چهره وی را از نامحرم برگرداند 4 1 - امام صادق علیهالسلام میفرماید :
«النظر سهم من سهام إبلیس مسموم و کم من نظرة أورثت حسرة طویلة
؛ نگاه ، تیری مسموم از تیرهای ابلیس است و چه بسا نگاهی که حسرت طولانی به بار میآورد
مردان باحیا ، پشت سر زنان حرکت نمیکنند حضرت داوود علیهالسلام به فرزند خود ، توصیه میکند که : «پشتِ سر شیر حرکت کن ؛ ولی پشت سر زن حرکت نکن»
این ، نشان از خطر فزایندهای است که چنین کاری میتواند در پی داشته باشد به همین جهت ، وقتی قرار شد حضرت موسی علیهالسلام همراه یکی از دختران حضرت شعیب علیهالسلام نزد ایشان برود ، به وی گفت : تو پشتِ سر من حرکت کن اگر اشتباه رفتم ، مرا راهنمایی کن همانا ما خاندانی هستیم که به پشت زنان ، نگاه نمیکنیم 2 در جای دیگری نقل شده که گفت : من خوش ندارم که باد به بدن تو بوزد و در نتیجه ، بدنت را برای من توصیف کند
تولید صحنههای بیشرمی ، ممکن است از سوی مردان نیز صورت پذیرد سادهترین آن ، استفاده از پوششهای کوتاه است در زمان رسول خدا ، مردان در دیدِ دیگران برهنه میشدند و غُسل میکردند و یا هنگام نشستن ، تا قسمت ران آنها پیدا میشد مردان نیز بهتر است از برهنگی پرهیز کنند مردان شهر حیا ، در منظر دیگران برهنه نمیشوند لقمان حکیم ، هیچگاه برهنه و در حال قضای حاجت دیده نشد
چنان که قبلاً نیز گفته شد ، هیچ کس بدن حضرت موسی علیهالسلامرا حتّی هنگام شنا کردن ندید
رسول خدا ، هیچ گاه هنگام قضای حاجت دیده نشد
و همیشه به دور از چشم دیگران ، غُسل میکرد
حضرت علی علیهالسلامنیز هنگام قضای حاجت در مسافرتها ، آن قدر از جمع دور میشد که دیده نمیشدند
. در طرف مقابل ، زنان شهر حیا نیز از نگاه کردن به نامحرم پرهیز میکنند وظیفه چشمپوشی از گناه و مصرف نکردن صحنههای تولید شده توسط مردان بی شرم ، مخصوص مردان نیست زنان باحیا نیز از نگاه کردن به نامحرم ، خودداری میکنند این مطلب در قرآن کریم به صراحت آمده است : وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَـتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَـرِهِنَّ 1 هر جا که صحنه شرمآوری تولید شود ، وظیفه دیگران ، اعم از زن و مرد ، این است که از نگاه کردن به آن ، خودداری کنند به همین جهت ، رسول خدا ، زنان را از نگاه کردن به مردان ، نهی کرده است 2 آیا شما دو نفر هم کورید ؟! آیا شما او را نمیبینید ؟!
بنا بر این ، همان گونه که از حضرت زهرا علیهاالسلام نقل شده است ، خیر زن ، تنها در این نیست که هیچ نامحرمی او را نبیند ؛ بلکه در این است که او نیز مرد نامحرمی را نبیند 4 چیز دیگری که ممکن است فضای بصری جامعه را آلوده سازد ، این است که مردان به شکل زنان درآیند و زنان به شکل مردان این پدیده در فرهنگ غرب ، رواج دارد ؛ امّا براساس فرهنگ حیا ، این کار ، یک فعل نابههنجار و یک آلاینده
1 - نور ، آیه 31 2 - ر ک : دعائم الإسلام ، ج 2 ، ص 215 (ح 793) .امّ سلمه میگوید : روزی من و میمونه ، نزد رسول خدا بودیم که فرد نابینایی بر ایشان وارد شد حضرت به ما فرمود : «به پشت پرده بروید» با تعجّب گفتیم : مگر نه این است که او کور است و ما را نمیبیند ؟! حضرت در پاسخ فرمود :
أفَعَمیاوانِ أنتُما ؟! ألَستُما تُبصِرانِهِ
؟! وسائل الشیعة (طبع مؤسسة آل البیت) ، ج 14 ، ص 172 ؛ مکارم الأخلاق ، ص 233 ؛ بحار الأنوار ، ج 104 ، ص 37 3 - وسائل الشیعة (طبع مؤسسة آل البیت) ، ج 14 ، ص 172 ؛ مکارم الأخلاق ، ص 233 ؛ بحار الأنوار ، ج 104 ، ص 37 4 -
«ما من شیء خیر للمرأة من أن لاتری رجلاً ولا تراها
؛ برای زن ، هیچ چیز بهتر از این نیست که نه مردی را ببیند و نه مردی او را ببیند» (دعائم الإسلام ، ج 2 ، ص 215 ، ح 793) بصری دانسته میشود در شهر حیا ، نه زن و نه مرد ، هیچ کدام تن به این کار زشت نمیدهند ؛ هم انجام دادن آن را شرمآور میدانند و هم از نگاه کردن به آن ، شرمنده میشوند شهروندان بیشرمی که خود را به شکل جنس مخالف درآورند ، مورد نفرین رسول خدا قرار گرفتهاند 1 بُعد دیگری از فضای بصری جامعه ، رفتار افراد در برخورد با یکدیگر است فارغ از این که چه سخنانی میان افراد ، رد و بدل شود ، و فارغ از این که چه نیّتی در پسِ رفتار داشته باشند ، «فیزیک رفتار» در برخوردها متفاوت است اگر فقط تصویر بدون صدا از رفتارها به نمایش گذاشته شود ، تفاوت رفتارهای مؤدّبانه و رفتارهای غیر مؤدّبانه قابل مشاهده است به بیان دیگر ، از فاصله دور میتوان تشخیص داد که مثلاً رفتار دو نفر در مقابل یکدیگر دوستانه است یا دشمنانه این ، بدان جهت است که میان رفتارهای محترمانه و غیر محترمانه ، تفاوت وجود دارد رفتارهای محترمانه ، نمایی زیبا ، نرم و چشمنواز دارند و رفتارهای غیرمحترمانه ، نمایی زشت ، سخت و آزاردهنده آیا داوری بصری انسانها از این دو گونه رفتار ، یکسان است ؟ انسانها از مشاهده کدام یک از این دو گونه رفتار ، لذّت میبرند ؟ و از کدام یک متنفر میشوند ؟ تصوّر کنید در جامعهای رفتارهای مؤدّبانه و محترمانه فراگیر باشد در این صورت ، نمای جامعه و جلوههای بصری آن ، چه شکلی خواهد داشت ؟ اکنون تصوّر کنید که رفتارهای غیر مؤدّبانه و غیر محترمانه در جامعهای حاکم گردد در این صورت ، نمای جامعه و جلوههای بصری آن ، چه شکلی خواهد داشت ؟ به خوبی روشن است که رعایت ادب و احترام در حوزه رفتار ، چه تأثیری در ظاهر رفتارها دارد همان
در دعائم الإسلام آمده : «ولعن المذکرات من النساء والمؤنثین من الرجال ؛ و نفرین کرد زنان مردنما و مردان زننما را» (ج 2 ص 215 ، ح 769) رسول خدا نیز فرموده است :
«لعن اللّه المذکرات من النساء والمؤنثین من الرجال
؛ نفرین خدا بر زنان مردنما و مردان زن نما» (المصنف ، عبدالرزاق ، ج 4 ، ص 319 ، ح 7931) گونه که پیش از این گفتیم ، در شهر حیا ، حرمت ، احترام و ادب ، حاکم است و این ، ظاهر رفتارها را تحت تأثیر خود قرار میدهد امام علی علیهالسلام فرموده است که حیای انسانها سبب میشود به گونهای با هم برخورد نکنند که موجبات ناخرسندی یکدیگر را فراهم کنند 1 در شهر حیا ، چشمها به یکدیگر خیره نمیشوند و با بغض و کینه و بیشرمی به یکدیگر نگاه نمیکنند ؛ بلکه با مهربانی و ملاطفت به یکدیگر مینگرند و چه بسا هنگام سخن گفتن ، سر به زیر اندازند ، همان گونه که رسول خدا چنین میکرد 2 یا تصوّر کنید بناست به کسی که نیازمند است ، کمک شود شهروند باحیایی همچون سید الشهدا ، بدون این که چشم در چشمِ فرد نیازمند بیندازد ، از پشت در به وی کمک میکند تا سرافکندگی درخواست را در وی نبیند 3 نمونههایی از این دست ، بسیار است به طور کلّی ، وقار و لطافت و نرمی ، ویژگی ظاهری رفتارهای محترمانه و مؤدّبانهای است که از حیا الهام گرفته است و برعکس ، وقاحت ، خشونت و تندی ، ویژه رفتارهای بیشرمانه است بنا بر این ، در شهر حیا ، شاهد نمایش رفتارهای لطیف ، زیبا و محترمانهای هستیم که دنیایی از وقار و شرم را در خود دارند .
حیا و پردهپوشی
در شهر حیا ، صحنه علنی جامعه ، عاری از هر گونه زشتی و آلودگی است شهروندان شهر حیا ، حرمت چشمهای یکدیگر را نگه میدارند و از خلق رفتارهای نازیبا در منظر یکدیگر ، خودداری میکنند اگر لغزش و اشتباهی
1 - امام علی علیهالسلام :
«من کمال المرء المؤمن ترکه ما لایجمل به ومن حیائه أن لایلقی أحدا بما تکره
؛ از کمال مرد مؤمن ، این است که آنچه را نازیبا است ، ترک کند و از حیای او این است که با هیچ کس آنگونه برخورد نمیکند که او را ناخرسند سازد» (أعلام الدین ، ص 127 ؛ بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 80 ، ح 66) 2 - امام صادق علیهالسلام : کان النبی صلیاللهعلیهوآله : غض طرفه عن الناس حیاءً حین کلموه ؛ همواره رسول خدا هنگام سخن گفتن مردم با ایشان ، صورت خود را از سر شرم به زیر میانداخت» (الکافی ، ج 5 ، ص 565 ، ح 41) 3 - مناقب ابن شهر آشوب ، ج 4 ، ص 65 هست ، در خفا و در پسِ پرده صورت میپذیرد از اینرو ، صحنه آشکار شهر ، زیبا و عاری از پلیدی است همچنین در شهر حیا ، کسی به دنبال فاش کردن اسرار مردم و نمایانسازی پنهان آنان نیست پردهدری و افشاگری در قاموس مردان حیا ، وجود ندارد مردان حیا ، پردهپوشاند ، نه پردهدَر روزی رسول خدا به علی علیهالسلامفرمود : «اگر ببینی کسی در حال انجام دادن فحشاست ، چه میکنی ؟» علی علیهالسلام گفت : پردهپوشی میکنم حضرت پرسید : «اگر برای بار دوم ببینی ؟!» گفت : با عبا و ردای خود ، او را میپوشانم این سؤال ، سه بار تکرار شد و در مرتبه سوم هم جواب علی علیهالسلام همان بود حضرت در واکنش به این روش کریمانه فرمود :
لا فَتی إلاّ عَلِیٌّ
هیچ جوانْمردی جز علی نیست آن گاه خطاب به مردم فرمود : اُستُروا عَلی إخوانِکُم 1 نسبت به برادرانتان پردهپوشی کنید همچنین رسول خدا میفرمود :
مَن کانَ یُؤمِنُ بِاللّهِ وَالیَومِ الآخِرِ ، فَلایَرفَعَنَّ إلَینا عَورَةَ مُسلِمٍ
2 هر که به خدا و روز جزا ایمان دارد ، سرّ هیچ مسلمانی را به ما منتقل نکند .
و نیز فرمود : «نسبت به هیچ کس ، پردهدری نکنید» ؛
«لاتخرقن علی أحد سترا»
(مسند الشهاب ، ج 2 ، ص 84 ، ح 933 ؛ المعجم الکبیر ، ج 4 ، ص 6 ؛ کنزالعمّال ، ج 4 ، ص 246 ، ح 10372)بلکه فراتر از این ، باید پردهپوش بود گاهی ممکن است آنچه پنهان است ، فاش نگردد ؛ ولی فراتر از این ، آن است که آنچه را که ممکن است آشکار شود ، پنهان کنیم رسول خدا میفرماید : 1 - مستدرک الوسائل ، ج 12 ، ص 426 2 - نثر الدرّ ، ج 1 ، ص 266 ؛ مشکاهالأنوار ، ص 338 3 - مَن سَتَرَ مُسلِما ، سَتَرَهُ اللّهُ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ 1 هر که نسبت به مسلمانی پردهپوشی کند ، خداوند در دنیا و آخرت ، در کارِ او پردهپوشی میکند امام صادق علیهالسلام نیز فرموده است :
مَن سَتَرَ عَلی مُؤمِنٍ عَورَةً یَخافُها ، سَتَرَ اللّهُ عَلَیهِ سَبعینَ عَورَةً مِن عَوراتِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ
2 هر که سرّ مؤمنی را که از فاش شدن آن بیمناک است ، بپوشاند ، خداوند ، هفتاد زشتی از زشتیهای دنیا و آخرت او را میپوشاند .
امّا در شهر بیشرمی ، آنچه پنهان است ، آشکار میگردد و بدین وسیله ، زشتیها نمایان میشوند و صحنه علنی جامعه آلوده میگردد .
حیا و پاکی خلوت شهر
شهر حیا ، اگر از بالاترین حدّ حیا برخوردار باشد ، خلوتها و نهانهای آن نیز پاک و عاری از زشتی خواهد بود جامعه ، یک صحنه علنی دارد و یک لایه نهانی اگر عیار حیای جامعه در حدّ «حیای از مردم» باشد ، صحنه علنی جامعه ، پاک و پیراسته خواهد بود ، با آن که ممکن است لایههای زیرین و نهانی جامعه ، آلوده باشد امّا اگر عیار حیای جامعه کامل باشد و مردم به درجه «حیای از خداوند» رسیده باشند ، خلوتها و نهانهای جامعه نیز پاک و پیراسته خواهد شد و این ، بهترین وضعیت است این مسئله به طور مفصّل در فصل «حیا و خلوت» مطرح شد و نیازی به تکرار آن نیست تنها به این نکته توجّه میدهیم که تأثیرات اجتماعی حیا چیست و نقش هر مرتبه از مراتب حیا چه اندازه خواهد بود 1 - صحیح مسلم ، ج 4 ، ص 2074 (ح 2699) همچنین ، ر ک : سنن ابن ماجة ، ج 1 ، ص 82 (ح 225) ؛ تاریخ بغداد ، ج 13 ، ص 156 2 - الکافی ، ج 2 ، ص 200 همچنین ر ک : ثواب الأعمال ، ص 163 ؛ بحار الأنوار ، ج 74 ، ص 322 گذشته از این که با کامل بودن عیار حیای جامعه ، نهانهای جامعه مصونیت پیدا میکنند ، گمنامیهای جامعه نیز ـ که ویژه کلانْشهرهاست ـ مصونیت مییابند در جای خود گفتیم که الگوی دینی شهرنشینی ، مانع بروز پدیده گمنامی است ؛ 1 امّا اگر به هر دلیلی پدیده گمنامی به وجود آید ، حیای از خداوند ، میتواند این وضعیت را پاک نگه دارد و از آلوده شدن آن جلوگیری میکند .
حیا و رعایت حقوق همسایگی
در شهر حیا ، حقوق همسایگان به خوبی رعایت میشود مردان حیا ، کوتاهی در حقّ همسایه را قبیح و مایه شرمساری میدانند 2 به همین جهت ، حیا ، عامل مهمّی در حفظ حقوق همسایگان است اهل حیا برای همسایه حرمت قائلاند رسول خدا فرموده است : حُرمَةُ الجارِ عَلَی الجارِ کَحُرمَةِ اُمِّهِ 3 حرمت همسایه بر همسایه ، همانند حرمت مادر اوست .
همان گونه که انسانهای باحیا ، برای مادر خود ، احترام قائلاند ، برای همسایه نیز احترام قائلاند به راستی با حاکمیت چنین فرهنگی در یک جامعه ، چه رابطهای میان همسایهها برقرار خواهد شد ؟ در چنین فرهنگی ، هر کار قبیحی ، قبیح است و انجام دادن آن در حقّ هر کسی ، زشت و ناپسند ؛ امّا اگر نسبت به همسایه باشد ، ده بار قبیحتر از است مثلاً سرقت از خانه همسایه ، قبیحتر از سرقت از ده خانه دیگر است و یا نگاه بد به ناموس همسایه داشتن ، 1 - ر ک : بخش دوم ، فصل دوم : حیا و گمنامی 2 - امام صادق علیهالسلام میفرماید :
«أما یستحیی الرجل منکم أن یعرف جاره حقه ولا یعرف
حق جاره ؛ آیا هر یک از شما شرم نمیکند از این که همسایهاش حقّ او را بشناسد ، ولی او حقّ همسایهاش را نشناسد ؟» (الکافی ، ج 2 ، ص 635) 3 - الکافی ، ج 2 ، ص 666 ؛ تهذیب الأحکام ، ج 6 ، ص 141 قبیحتر از نگاه بد به ده ناموس دیگر داشتن است
بنا بر این ، با حاکمیت فرهنگ حیا ، روابطی مبتنی بر احترام و تکریم در میان همسایهها برقرار میشود .
حیا و کمک به نیازمندان جامعه
در شهر حیا ، نیازمندان ، بیپناه و بیپاسخ نمیمانند حیا سبب میشود که امید امیدواران ، ناامید نشود و دست تهیدستان خالی برنگردد اگر حاجتمندی به یک انسان باحیا رو اندازد ، وی از رد کردن او شرم دارد کرامت چنین انسانهایی اجازه نمیدهد که درخواست نیازمندان ، بیپاسخ بماند نقل شده است که رسول خدا به جهت شدّت حیایی که داشت ، هیچ نیازمندی را رد نمیکرد 2 اگر چنین فرهنگی در جامعه وجود داشته باشد ، نیاز نیازمندان ، برطرف میشود و آلام آنان ، تسکین مییابد توصیه شده است که هیچ نیازمندی را دست خالی برنگردانید و اگر هیچ امکانی برای کمک به وی ندارید ، دست کم به گونهای زیبا و محترمانه او را برگردانید 3
1 - از مقداد بن اسود روایت شده :
«قال رسول اللّه لأصحابه : ما تقولون فی الزنا ؟ قالوا : حرمه اللّه ورسوله فهو حرام إلی یوم القیامة قال : فقال رسول اللّه لأصحابه : لأن یزنی الرجل بعشر نسوة أیسر علیه من أن یزنی بامرأة جاره قال : فقال : ماتقولون فی السرقة ؟ قالوا : حرمها اللّه ورسوله فهی حرام قال : لأن یسرق الرجل من عشرة أبیات ، أیسر علیه من أن یسرق من جاره
؛ رسول خدا به اصحاب خود فرمود : درباره زنا چه میگویید ؟ گفتند : خدا و رسولش آن را حرام کردهاند و از این رو تا قیامت حرام است پس رسول خدا به اصحاب خود فرمود : اگر کسی با ده زن زنا کند ، بهتر از آن است که با زن همسایهاش زنا کند سپس حضرت پرسید : درباره سرقت چه میگویید ؟ گفتند : خدا و رسولش آن را حرام کردهاند و ازین رو حرام است حضرت فرمود : اگر کسی از ده خانه سرقت کند ، بهتر از آن است که از خانه همسایهاش سرقت کند» (مسند ابن حنبل ، ج 9 ، ص 226 ، ح 23915 همچنین ر ک : المعجم الکبیر ، ج 20 ، ص 257 ؛ کنزالعمّال ، ج 9 ، ص 53 ، ح 24901) 2 - الکافی ، ج 4 ، ص 15 ؛ مکارم الأخلاق ، ج 1 ، ص 71 3 - ر ک : میزان الحکمة ، ج 5 ، ص 2336 (النهی عن ردّ السائل) .
فصل ششم : حیا و رسانه
چه رسالت رسانه را بیان واقعیتها بدانیم و چه فرهنگسازی ، آنچه مهم است ، این است که ماهیت رسانه ، ابلاغ پیام است این ابلاغ میتواند به صورت نوشتاری باشد (مثل : روزنامهها و مجلات) و یا دیداری (مثل مجلاّت تصویری) و یا شنیداری (مثل : رادیو و کاسِتهای صوتی) و یا تصویری (مثل تلویزیون ، سینما ، ویدئو ، و ...) در همه اینها ، یک «پیام» توسط رسانه القا میگردد هدف این بحث ، آن است که «پیامهای رسانهای» با معیار حیا سنجیده شوند و روشن شود که حیا چه تأثیری میتواند بر روند اطّلاعرسانی داشته باشد ؟ آیا پیامهای رسانهای میتواند یکی از قلمروهای حیا باشد ؟ آیا حیا میتواند در ارسال پیامها دخالت کند و تأثیرگذار باشد ؟ و از سوی دیگر ، رسانه چه تأثیری بر حیا دارد ؟ آیا میتواند در کاهش یا افزایش ، و تضعیف یا تقویت حیا تأثیرگذار باشد ؟ بنا بر این ، بحث را در دو زمینه پی میگیریم : حیای پیام و پیام حیا .