علّت عشق به حضرت مهدیعلیه السلام
انسان که عاشق کسی میشود جهتی دارد، و ما که میخواهیم عاشق حضرت مهدیعلیه السلام باشیم به طور حتم جهتی دارد. او را دوست داریم و به او عشق میورزیم؛ زیرا او مظهر همه خوبیهاست او مظهر عدالت است. او مظهر عبودیّت برای خداوند است و …
ما از آن جهت که خوبیها را دوست داریم و عمل به آنها را نیز میپسندیم و امام مهدیعلیه السلام را فردی کامل در عمل به خوبیها میبینیم لذا او را دوست داریم. پس عاشق واقعی امام زمانعلیه السلام در حقیقت عاشق واقعی تمام خوبیهاست. عاشق واقعی امام زمانعلیه السلام در حقیقت عاشق عمل به خوبیهاست.
حال اگر در خودمان عشق به خوبیها و عمل به آنها را میبینیم و این عشق ما را به انجام عمل به خوبیها وا میدارد در حقیقت ما عاشق امام زمانعلیه السلام هستیم و گرنه …
علت تأخیر فرج حضرت مهدیعلیه السلام
علت تأخیر فرج آقا و مولای ما امام زمانعلیه السلام به خود انسانها باز میگردد، زیرا تشکیل حکومت عدل و توحیدی در سطح جهان، عمدتاً احتیاج به شرایط و آمادگیهای لازم از طرف خود مردم دارد، از قبیل اینکه:
1 - مردم مفهوم عدل را بدانند.
2 - به حدّی برسند که از جان و دل خواهان عدل باشند.
3 - با عمل به دستورات شرع به حدّ بالای شعور فکری و فرهنگی برسند، گر چه در محدوده بخشی از مردم باشد. و لذا مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی در «شرح تجرید» غیبت حضرت را از ناحیه خود مردم میداند.
4 - پیشرفت بشر از ناحیه صنعت و تکنیک.
و در مجموع فراهم نشدن مجموع شرایط لازم برای ظهور، علت تأخیر ظهور حضرت است.
امام زمانعلیه السلام در توقیعی که به شیخ مفیدرحمه الله میفرستد میفرماید:
«ولو أنّ أشیاعنا - وفّقهم اللَّه لطاعته - علی اجتماع من القلوب فی الوفآء بالعهد علیهم، لما تأخّر عنهم الیُمن بلقآئنا، ولتعجّلت لهم السعادة بمشاهدتنا علی حقّ المعرفة منهم بنا، فما یحبسنا عنهم إلّا ما یتّصل بنا ممّا نکرهه ولا نؤثره منهم»
؛
«اگر شیعیان ما - که خداوند توفیق طاعتشان دهد - در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل میشدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمیافتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنها میگشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما. علت مخفی شدن ما از آنها چیزی نیست جز آنچه که از کردار آنها به ما میرسد و ما توقّع انجام این کارها را از آنها نداریم.»
مرگ جاهلیت
گاهی سؤال میشود: چرا اگر امام زمان خود را نشناسیم به مرگ جاهلیّت از دنیا رفتهایم؟ در پاسخ این سؤال میگوییم:
اولاً: شکّی نیست که معرفت، تأثیر به سزایی در عملکرد انسان دارد، و هر چه معرفت انسان به کسی یا عقیدهای بیشتر و راسخ تر باشد، تأثیر آن در ناحیه عمل بیشتر خواهد بود. و به طور کلّی انسان بدون معرفت نمیتواند در ناحیه عمل، حق مطلب را ادا کند. لذا علمای کلام از همین طریق و به ملاک لزوم شکر منعم قائل به وجوب معرفت خداوند شدهاند. امام زمانعلیه السلام حجت خدا بر روی زمین است و مطابق نصوصات، اطاعت او واجب است، لذا باید به او در حدّ امکان معرفت حاصل کنیم، وگرنه با مرگ جاهلی از دنیا رفتهایم.
ثانیاً: ما وظیفه داریم امام زمان خود را بشناسیم تا دنبالهرو هر کسی نباشیم. چه کسی را الگوی خود قرار دهیم و دین را از چه کسی اخذ کنیم؟ آیا میتوان از هر کسی که متاعی از دین را عرضه کرد به سراغش رفته، او را الگو و امام خود قرار دهیم؟
باید در مرحله اول خصوصیات امام را شناخته و مصداق آن را مشخص کنیم، آن گاه به دنبال ایشان رفته و آن حضرت را رهبر خود قرار دهیم. قطعاً باید چنین باشد وگرنه در هنگام مرگ، مرگی با جهالت خواهیم داشت.
وظیفه ما برای نزدیک شدن ظهور
ظهور امام زمانعلیه السلام وابسته به شرایط و مصالح خاصی است، ولی آنچه که مربوط به شیعیان حضرت میشود این است که؛
اولاً: خود را اصلاح نموده و با شرایط حکومت و عصر ظهور حضرت وفق دهیم.
ثانیاً: در جامعه، برای ظهور حضرت زمینهسازی کنیم و درصدد اصلاح مردم در حدّ توان خود برآییم تا شرایط فراهم شود و به دست توانای حضرت موانع کلّی برطرف شده و شرایط اساسی برای حکومت عدل جهانی ایجاد گردد. لذا فرمودهاند: «منتظران مصلح خود افرادی صالحند».
ثالثاً: هرگز دعا و استغاثه به درگاه الهی را فراموش نکنیم که در ظهور حضرت - مطابق روایات - تأثیر به سزایی دارد.
صدقه دادن به جهت سلامتی امام زمانعلیه السلام
اصل صدقه دادن دارای ارزش و ثواب بسیاری است و میتواند بلاها را از انسان دور کند. و اگر انسان از طرف امام زمانعلیه السلام و به وکالت از آن حضرتعلیه السلام صدقه دهد، هم برای انسان مؤثر است و هم برای حضرت.
برای انسان تأثیر دارد؛ زیرا هدیه به مؤمن، آن هم بالاترین مؤمن روی زمین ثواب دارد.
برای حضرت نیز تأثیر دارد؛ زیرا موجب میشود که خداوند به او برکات بیشتری دهد و بر عنایاتش بیفزاید، زیرا عنایات خداوند حدّ و حصری ندارد. و نیز موجب دفع بلا از وجود حضرت میگردد، زیرا خداوند متعال حضرت را از راههایی که از آن جمله صدقه دادن است حفظ مینماید.
در مورد دعا برای سلامتی امام زمانعلیه السلام نیز همین جواب را خواهیم داد.
علت عدم ظهور
وجود فساد و یا گسترش آن در سطح کلّ جامعه بشری علت تامّه برای ظهور حضرت نیست. یکی از اهداف حضرت گسترش عدل و داد است، ولی برای ظهور حضرت احتیاج به فراهم شدن شرایط و مقدّماتی است که در جای خود به طور اجمال به آن اشاره کردهایم که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد:
الف. بالا رفتن سطح فکری جامعه.
ب. گسترش وسایل و امکانات ارتباط جمعی و تکنیک.
ج. فراهم شدن افرادی خاص و انسانهایی کامل برای همکاری با حضرت در گسترش عدل و توحید در جامعه.
اطّلاع ندادن از وقت ظهور
به جهاتی نباید خبر از وقت ظهور داد:
1 - در هیچ روایتی به وقت دقیق و حتی غیر دقیق ظهور اشاره نشده است.
2 - از آنجا که زمان ظهور ممکن است به جهت شرایطی تغییر پیدا کند و به تعبیری متعلق «بداء» واقع شود و ما از آن اطلاعی نداشته باشیم، لذا نباید از زمان ظهور خبر دهیم، گر چه انسان ممکن است از راههای غیر عادی به یک پرده از قضایا علم حاصل نماید.
3 - گاهی با برخی از خبرها نسبت به ظهور که در خارج هم تحقق نیافته است مردم به اصل ظهور بدبین میشوند و اصل واقعه از دید آنان بی اعتبار میگردد.
4 - برخی از روایات، از توقیت و معین کردن وقت ظهور نهی نمودهاند.
عریضه نویسی به امام زمانعلیه السلام
در مورد جواز بلکه رجحان عریضه نویسی به امام زمانعلیه السلام میتوان به ادلّهای تمسک کرد:
1 - عریضهنویسی از انواع توسّلات و استغاثه های به امام عصرعلیه السلام به شمار میآید، توسلی که اصل آن از مستحبات مسلّم در مصادر دینی به حساب میآید.
2 - عریضهنویسی از کارهای مسلّمی است که عمل و سیره بزرگان بر آن بوده و آثار و برکات شگفت انگیزی از آن برده شده است. محدّث نوری در کتاب «نجم الثاقب» قضایای عجیبی را در این رابطه نقل میکند.
3 - کفعمی در «المصباح» و «البلد الأمین» کیفیّت و چگونگی عریضهنویسی را نقل کرده و این خود دلیل بر آن است که عریضهنویسی از مشروعیت برخوردار است.
مرحوم مجلسی نیز فرموده است: «هنگام انداختن عریضه چنین خیال کند که نامه را به نایب خاص تسلیم میکند».
شیخ الطائفه ابوجعفر طوسیرحمه الله در کتاب «مصباح المتهجّد» میگوید: «عریضهای به سوی خداوند متعال مینویسی و آن را میپیچی، سپس عریضه دیگری به محضر والای حضرت بقیة اللَّه اروحنا فداه مینویسی … »
، آن گاه کیفیّت نوشتن هر یک از عریضه ها را بیان میدارد.
قیام قبل از ظهور
برخی معتقدند که قیام و انقلاب بر ضدّ هر حاکم ظالم و بیدین قبل از ظهور امام زمانعلیه السلام حرام است. آنان به روایاتی در این باره استناد میکنند از قبیل آنکه امام صادقعلیه السلام فرمود:
«کلّ رایة ترفع قبل قیام القآئم فصاحبها طاغوت یعبد من دون اللَّه عزّوجلّ»
«هر پرچمی که قبل از قیام قائم بالا رود صاحب آن طاغوت بوده و غیر خداوند عزوجل را عبادت میکند.»
در توجیه این روایات میگوییم:
1 - این روایات با اصول کلّی شریعت و مبانی قطعی آن، که از جمله ادله امر به معروف و نهی از منکر و جهاد است منافات دارد، زیرا این سه، مراتبی دارد که یکی از آنها قیام است.
2 - غالب روایات، مشکل سندی از قبیل ارسال و ضعف راوی دارد. که در جای خود مورد بحث سندی و تضعیف قرار گرفته است.
3 - از برخی روایات نیز استفاده میشود که امام درصدد خبر از غیب است به این معنا که امام میفرماید: این گونه انقلابها به پیروزی نهایی نمیرسد گر چه ممکن است آثار مثبتی بر آن مترتب شود، نه آنکه امام درصدد تخطئه اصل انقلاب باشد، آنگونه که در مورد قیام زید شهید و مختار فرمودند.
4 - دعوت انقلابی و انقلاب کننده بر دو گونه است: یکی دعوت به حق که به هدف برپا داشتن حقّ و بازگرداندن زمام امور حکومت به دست اهل بیتعلیهم السلام است که البته چنین حکومتی مورد تأیید امامان معصومعلیهم السلام است.
دیگری دعوت به باطل که به جهت مطرح کردن خود است. و مقصود از «کل رایة» گویا همین معنا است. بنابراین قیامهایی که درصدد دفاع از حریم شریعت و امامت اهل بیتعلیهم السلام است تخصصاً از این روایات خارج میباشد. و لذا هنگامی که درباره وظیفه شیعیان در مقابل قیام مختار از امام زینالعابدینعلیه السلام سؤال شد، حضرت فرمود:
«لو أنّ عبداً زنجیّاً تعصّب لنا أهل البیت، لوجب علی الناس مؤازرته
»؛
«هرگاه بردهای زنگی برای یاری ما، پیشانیبند به پیشانی بست - کنایه از اینکه قیام کرد - بر مردم کمک و یاری او واجب است.»
امام صادقعلیه السلام فرمود:
«یخرج القائم حتی یخرج اثنا عشر من بنی هاشم کلهم یدعو إلی نفسه»
؛
«قائم خروج نخواهد کرد تا آنکه قبل از آن دوازده نفر از بنیهاشم خروج کنند و همه آنها مردم را به خود دعوت میکنند.»
ملاقات با امام زمان «علیهالسلام» در عصر غیبت کبری
امکان تشرف
تشرّف به لقای امام زمانعلیه السلام در عصر غیبت کبری ممکن است؛ زیرا مقتضی موجود و مانع در این زمینه مفقود است:
الف. امّا وجود مقتضی رؤیت این است که در عصر غیبت کبری مصلحت بر آن است که هر از چند مدّتی حضرت خودش را به برخی از مردم و بزرگانی که سخنشان مورد قبول است، نشان دهد تا مردم به وجود او اطمینان پیدا کرده و طولانی شدن غیبت، سبب انکار وجود حضرت نگردد، زیرا تنها دلیل و برهان - خصوصاً برای عوام مردم - موجب اطمینان و یقین به وجود امام زمانعلیه السلام نیست. و لذا بزرگان دستور میدهند که قصه تشرّفهای بزرگان به خدمت امام زمانعلیه السلام را برای مردم بازگو کنید که این به نوبه خود مردم را دلگرم کرده و به آنها روحیه و امید میدهد، و بر اعتقادشان نسبت به وجود حضرت میافزاید، زیرا قویترین دلیل بر امکان شئ، وقوع آن است.
ب. و نسبت به موانع، هیچ مانع و محذور شرعی و عقلی در تشرّف به ملاقات حضرت نیست. در مباحث بعد به برخی موانع میپردازیم.