4) این است باران- با جوان تا آدینه موعود
عطش انتظار
محمدباقر پور امینی
امید به آینده بهتر، یکی از برجسته ترین شاخصه های موفقیت در زندگی جوان است. هر جوانی وقتی به حال و شرایط موجود خود عشق می ورزد و از اراده و تلاش برخوردار می گردد که افق آینده خویش را شفاف و روشن ببیند. و این پشتوانه، به منزله نیروی محرکه ای برای حیات و لذت بردن از کار و کوشش اوست.
اهمیت این شاخصه و ویژگی، بسیاری از مردم جهان را به بحث هایی چون آینده نگری (فیوچریسم) سوق داده، و در بسیاری از زوایای زندگی ریشه دوانده است به گونه ای که نظریه پردازان، سیاست بازان و حتی هنرمندان غرب را برای اشباع این نیاز به تکاپو واداشته است بدان حدّ که «پیشگویی های نوسترآداموس» وسیله ای برای بازی با احساس نسل نو قرار می گیرد و کمپانی های هالیودی از جمله «گلدن مایر» با ساخت فیلم به تخریب چهره موعود می پردازند. و یا انتظار واقعه «آرماگدون» بسیاری از مردم مغرب زمین را به انتظار منجی می کشاند. آنچه که ذهن هر جستجوگری را به کاوش می کشاند آن است که منجی خودساخته غرب، پدیده ای ذهنی، غیر واقعی آن هم در فضای مه آلود و غیر شفاف است که کاربردی مادی، در خدمت دهکده جهانی و در جهت برآورده ساختن اهداف ترویج گران آن دارد و هیچ تأثیری در سازندگی حیات نسل نو ایفا نمی کند.
لیکن موعود و منجی ای که تشیّع از آن سخن می گوید، حقیقتی زنده و واقعی است که با زندگی بشری آمیخته بوده، جهان را از جاهلیت نوین رها می سازد و با واژگونی بنیاد ستم و فریب، حاکمیت را به دست صالحان قرار خواهد داد و زندگی شیرین و لذّت بخش را به ارمغان خواهد آورد، چنین حقیقتی است که جهان عطشناک را سیراب خواهد کرد.
صبحی دگر می آید ای شب زنده داران! از قلّه های پر غبار روزگاران
از بیکران سبز اقیانوس غیبت می آید او تا ساحل چشم انتظاران
آید به گوش از آسمان: اینست مهدی! خیزد خروش از تشنگان: اینست باران!
.
انتظار برای آمدن چنین موعودی که انبیاء و معصومان همگان به آمدنش بشارت داده اند، شاخص خوب زیستن است، زیستنی که نشاط، امید، تکاپو و تلاش در آن موج می زند، و چنین انتظاری در ساختن مردم و سامان بخشی جامعه اثر گذار است؛ از این رو جوان امروز می تواند با شناخت موعود و پیوند با او هندسه زیبای حیات خود را رسم نماید، البته درنگ در امور ذیل بایسته است:
امام علی(ع):
«اَحْبِبْ فی اللّهِ مَنْ جاهَدَکَ عَلی صَلاح دینٍ و اکْسَبَکَ حُسْنَ الْیَقینِ»
(غرر الحکم، ج1، ص176)
برای خدا دوست بدار کسی را که برای اصلاح دین با تو نبرد می کند و تو را یقین نیک و درست می آموزد.
او چگونه است؟
آیا می دانید که: مهدی موعود(عج)، «جوان» می باشد؟
بر همگان روشن است که آن خورشید عالم
تاب، در نیمه شعبان سال 255 ق به دنیا آمده و صدها سال از حیات او می گذرد، اما چون جوانی خوش سیما می ماند و جهان را با نور خود روشن می کند. امام حسن(ع) می فرماید:
«... یظهره بقدرته فی صورة شاب دون أربعین سنة
؛ خداوند مهدی را به قدرت خویش در سیمای جوانی کمتر از چهل سال آشکار و ظاهر می کند.»
.
چگونگی ماندگاری جوانی او با رمز و راز عمر بسیارش آمیخته است و پاسخ هر دو را در قدرت بی انتها و اراده الهی می توان جست؛ قدرتی که به نوح عمری بسیار عطا می بخشد، پیامبری که 950 سال در میان قوم خود زندگی کرد و پس از توفان جهان را از نو بنیان کرد، براستی ما که نوح پیامبر را با 1000 سال عمر می پذیریم چگونه در عمر طولانی و جوانی او تردید روا داریم!
مهدی باید بماند، چرا که زمین بدون حجت باقی نمی ماند.
او باید بماند تا لحظه آمدنش فرا رسد و جهان را از عطر حضورش صفا بخشد. ابلیسیان را با قهر خود مجازات نماید و مستضعفان را با مهر خویش آرامش بخشد.
مثل درخت و سنگ
در رهگذار باد
در انتظار آمدنت
ایستاده ایم
فردا به شهر نور می آیی
از راه ستاره
از راه آفتاب
با دشمنان چو موج خروشان
با ما ولی
به مهربانی یک جویبار نرم
رفتار می کنی
.
«و ما ارسلناک الاّ رحمة للعالمین
».
.
یارانش کیستند؟
یاران مهدی(ع) چند نفرند و از چه قشری انتخاب می شوند؟
آنان 313 نفر هستند؛
به تعداد یاران پیامبر اکرم در جنگ بدر.
و به تعداد یاران طالوت در نبرد با جالوت.
.
این رقم در بسیاری از روایات معتبر شیعه
و سنّی
ثبت شده است: از جمله این فرمایش پیشوای ششم امام جعفر صادق(ع):
«لو اجتمع علی الامام عدة اهل بدر ثلاث مائة و بضعة عشر رجلاً لوجب علیه الخروج بالسیف؛
هر گاه 313 نفر ـ به تعداد اصحاب بدر ـ گرد امام جمع شوند، بر حضرت قیام واجب خواهد شد.»
مهمترین نکته ای که درباره شخصیت یاران مهدی(عج) می توان بر آن درنگ و توجّه کرد آن است که «یاران او همگی جوانند.»
این ویژگی جوان بودن یاران موعود را علی(ع) بشارت داده است:
«انّ اصحاب القائم شباب لا کهول فیهم الا کالکحل فی العین أو کالملح فی الزاد، و اقل الزاد الملح؛
یاران قائم جوان هستند در میان آنها پیرمرد یافت نمی شود به جز مانند سرمه در چشم و نمک در طعام، که کمتر از هر ماده در طعام نمک آن است.»
امیرمؤمنان (ع) به گونه ای از آن ستارگان یاد می کند که همگان را به شعف وا می دارد.
«... الا بأبی و امی من عدة (قلیلة) اسماؤهم فی السماء معروفة و فی الارض مجهولة
؛
پدر و مادرم فدای یک گروه اندکی باد که اسامی آنها در آسمانها معروف و در زمین ناشناخته است.»
ز جلوه های رخ تابناکشان پیداست که این خجسته دلان از تبار خورشیدند
.
براستی این جوانان کیستند و ویژگی شان چیست؟
زیبایی شخصیت یاران جوان مهدی(ع) در جلوه های ذیل آشکار است:
مؤمنانی اند که خدای را به شایستگی شناخته اند؛
دلهایشان از کینه و دشمنی پیراسته است؛
رخسارشان برای پذیرش حق آماده است؛
سیمایشان با نور فضل و کمال آراسته است؛
آیین حق را می پرستند و از اهل حق پیروی می کنند؛
.
پرتلاش و کوشا در پیروی از (امام) می باشند؛
به هنگام نبرد، پروانه وار شمع وجود امام را در میان می گیرند؛
.
دل هایشان از محبّت و خیرخواهی به یکدیگر آکنده است؛
در جمال و برازندگی همانند و هم لباسند.
مصلحت دیدِ من آن است که یاران همه کار بگذارند و خم طرّه یاری گیرند
خوش گرفتند حریفان سر زلف ساقی گر فلکشان بگذارد که قراری گیرند
.
ما چه کنیم؟
هماره این سؤال در ذهن ریشه می دواند که آیا می توان یار مهدی(ع) شد؟ راه و رسم آن چیست؟
بی شک همسان و همانند سازی خود با ویژگی های ذکر شده درباره یاران و شیعیان امام امام علی(ع):
«اَکرِم وُدَّکَ واصْفَح عن عدوِّکَ یُتِمُّ لَکَ الفَضْلُ»
(غرر الحکم، ج1، ص117)
دوستت را گرامی دار و از دشمنت در گذر تا فضل و مردانگی برای تو مسلّم گردد.
می تواند پاسخ گوی این خواست عمومی نسل نو باشد.
آنچه که منشور منتظران به شمار می آید امید به ظهور موعود است و چنین انتظاری، جوان را به «خودسازی» رهنمون می شود. این سخن از علامه طباطبایی است که می فرمود: «اعتقاد به ظهور مهدی(ع) نگهبان داخلی است که برای حفاظت حیات درونی پیروان واقعی اسلام گماشته شده است.»
جوان منتظر، زندگی را براساس معیارهای دینی شکل می دهد، راه، روش و کردارش را بر محور رضایت امام موعودش ترسیم می کند، او فرای خویشتن سازی، به اصلاح محیط پیرامون خود نیز توجّه دارد و «جامعه سازی» را از بایدهای این دوران می شمارد. او آنگونه است که شایسته این بشارت می گردد:
«خوشا به حال پیروان قائم، آنان که در دوران غیبت، ظهورش را به انتظار می کشند و در عصر ظهورش در پیروی از او پای می فشارند، آنان اولیاء خداوند هستند که نه ترسی در دل و نه از چیزی واهمه دارند.»
کلام را با چند فراز از «دعای عهد» به پایان می بریم:
بارخدایا! ما را از یاوران و کمک کنندگان و مدافعان وی قرار ده؛
آنانی که: از پی انجام مقاصدش شتافته، اوامرش را امتثال کرده، به حمایت او برخاسته، و به سوی اراده اش مشتاقانه سبقت می گیرند و در حضور حضرتش به درجه رفیع شهادت می رسند.
پروردگارا! اگر میان من و او مرگ جدایی افکند، پس مرا از قبر برانگیز؛ در حالی که کفنم را ازار
خود کرده و شمشیرم را از نیام برکشیده و لبیک گویان دعوتش را ـ که اطاعتش بر تمام مردم شهر و دیار عالم لازم است ـ اجابت کنم.
ای خدا! آن طلعت بلند بالا و چهره زیبا را به من بنما، و او را از پرده غیبت پدیدار کن، و بر چشمانم با نگاهی که بر او می افکنم سرمه کش. آمین ربّ العالمین.