منزل مرتب
یک منزل مرتب که هر یک از اسباب و لوازم زندگی در جای مخصوص و مناسب قرار گرفته باشد از جهاتی بر یک منزل شوریده ودرهم و برهم مزیت دارد.
اولا نظم و ترتیب مخصوص به منزل صفا و رونق و زیبایی میبخشد، تماشای تکراری خانه نه تنها موجب ملال نمیشود بلکه مسرتبخش و دلپذیر خواهد بود.
ثانیا انجام کارهای خانهداری را آسان میکند، اوقات کدبانوی خانه بیهوده تلف نمیشود زیرا به هر چیز احتیاج پیدا کرد میداند کجاست، برای پیدا کردن آن معطل نمیشود، در نتیجه کارها به آسانی انجام میپذیرد و خانم را وامانده و خسته نمیگرداند.
ثالثا رونق و صفای محیط مرتب منزل که از ذوق و سلیقه کدبانوی خانه حکایت میکند مرد را به خانه و زندگی علاقهمند ساخته از خطرات ولگردی و وقوع در دامهای فساد محفوظش میدارد.
رابعا چنین خانه مرتبی اسباب آبرو و سرافرازی خانواده بوده هر کس آن را ببیند از زیبایی آن لذت میبرد و به ذوق و سلیقه کدبانوی خانهآفرین خواهد گفت.
با خرید و تهیه اسباب لوکس زندگی زیبا نمیشود بلکه نظم و ترتیب خاص زیبایی به وجود میآورد، خود شما حتما خانوادههای مرفه و ثروتمندی را دیدهاید با اینکه از انواع و اقسام گوناگون لوازم لوکس زندگی برخوردارند اما زندگی آنها چون درهم و برهم است صفا و رونقی ندارد ودیدن آن ملالآور است، به عکس خانوادههای فقیری را دیدهاید که در عین فقر و نداری، زندگی زیبا و مسرتبخشی دارند، چون همان اسباب و لوازم مختصر، مرتب و منظم و تمیز است، اصولا مگر زیبایی جز نظم و ترتیب خاص چیز دیگری است؟
بنابراین، یکی از وظائف مهم خانهداری رعایت نظم و ترتیب است، خانمهای خوش سلیقه و کدبانو خودشان بهتر میدانند اسباب و لوازم خانه را چگونه مرتب سازند لیکن در عین حال یادآوری نکات زیر بیفائده نیست:
اسباب و لوازم منزل را درجهبندی نموده برای هر نوعی از آنها جای مخصوصی انتخاب نمایید، همه ظرفها را یک جا روی هم نریزید، ظرفهایی را که مورد احتیاج همیشگی است در دسترس قرار دهید، اسباب شیرینی خوری و آجیل خوری را در یک جا قرار دهید، ظرفهای شربتخوری جای مخصوص داشته باشند، یک جا را اختصاص بدهید بهاسباب چایخوری، اسباب و ظروف غذاخوری را در یک جا قرار بدهید، قاشق و کارد و چنگال جای مخصوصی داشته باشند، اسباب و لوازم میوهخوری را در یک جا بگذارید، ظرفهای ماستخوری و مرباخوری جای مخصوصی داشته باشند، و به طور خلاصه اسباب و لوازم زندگی به قدری مرتب باشد که خود شما و شوهرتان و فرزندانتان جای مخصوص آنها را بدانند به طوریکه اگر در شب تار هم خواستید آنها را پیدا کنید بتوانید مستقیما به سراغشان بروید.
شاید بعض خانمها بگویند: برنامه مذکور برای اعیان و اشراف خوب است که زندگی مفصلی دارند، اما برای زندگانی فقیرانه ما این همه تشریفات ضرورت ندارد، لیکن خاطر نشان میشود که اسباب و لوازم زندگی به هر حال باید مرتب باشد، چه فقیر چه غنی. شخص فقیر هم باید همان اسباب و لوازم مختصر خویش را مرتب سازد، مثلا همه ظروفخانهاش را میتواند در یک جا ظرفی قرار بدهد لیکن هر گوشهای از آن را برای یک نوع ظرف اختصاص بدهد، لباسهای تابستانی را در یک جا ولباسهای زمستانی را در جای دیگر قرار بدهید، لباسهای خودتان را دریک جا و لباسهای شوهرتان را در یک جا و لباسهای فرزندانتان را درجای مخصوص بگذارید، لباسهای مورد احتیاج همیشه را در دسترس بگذارید و لباسهای دیگر را در جایی محفوظتر، لباسهای نشسته را در جای مخصوص بریزید، رختخوابهای مورد لزوم در دسترس باشد لیکن رختخوابهای مهمانداری را کنار بگذارید، بعد از صرف غذا ظرفهایچرب و نشسته را فورا جمع کنید و برای شستن در جای معین بگذارید، هریک از اسباب و لوازم زینت اتاق را در جای مناسب قرار دهید که همیشه در آنجا باشد، لباسهای خودتان و فرزندانتان در گوشه و کنار اتاق پراکنده نباشد بلکه آنها را در کمد مخصوص یا روی چوب لباسی بیندازید، به کودکانتان توصیه کنید که اسباب و لوازم خودشان را از قبیل لباس و کتاب همیشه در جای مخصوص بگذارند، مطمئن باشید که اگر شما نظم و ترتیب را کاملا رعایت کنید کودکانتان نیز با همین وضع عادت خواهند کرد.
زنهای بیانضباط برای اینکه خودشان را بیگناه معرفی کنند شوریدگی منزل را به گردن بچهها میگذارند، در صورتیکه این موضوع اشتباه است زیرا بچهها از پدر و مادر تقلید مینمایند، اگر پدر و مادر منظم باشند آنها هم منظم تربیت میشوند، بچهها در آغاز امر با رعایت نظم وترتیب مخالف نیستند بلکه بدان اظهار علاقه مینمایند. لیکن وقتی اوضاع نامنظم داخلی را مشاهده نمودند از آنها درس زندگی میآموزند.
پول و اوراق بهادار از قبیل چک و سفته و اسناد و مدارک را در جای محفوظی بگذارید که در دسترس بچههای کوچک نباشد، زیرا ممکن است در اثر غفلت از بین بروند و ضررهایی به شما وارد گردد، زدن و تنبیه کردن بعد از عمل سودی ندارد، علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد، بچه نادان گناهی ندارد، تقصیر از جانب مادر بیانضباط است که اشیاء ارزشدار را در دسترس او قرار داده است.
به داستان زیر توجه فرمایید: «مردی سه هزار تومان به همسر خود سپرد و تاکید کرد پولها را در محل امنی نگهداری کند … پولها را لب تاقچه گذاشت و برای انجام کار کوچکی بیرون رفت وقتی به اطاق برگشت پولها را ندید. هراسان به اطراف نگاه کرد دید طفل پنجساله چیزی را در باغچه حیاط میسوزاند و شادی میکند. مادر به قدری عصبانی شد که طفل پنج ساله را بلند کرد و به زمین کوبید، طفل جابجا مرد، مادر وحشت زده به جسد بیجان طفل نگاه میکرد شوهرش از در وارد شده توضیح خواست، زن جریان را تعریف کرد، مرد عصبانی شد و کتک مفصلی به همسرش زد، سوار موتور سیکلت شد تا ماجرا را به کلانتری گزارش دهد، اما هیجان وناراحتی او سبب شد که با یک تاکسی تصادف کند و مجروح شود اکنون حال مرد وخیم است.
به عقیده شما مقصر واقعی در این جریان کیست؟ قضاوت آن را بهعهده خود خوانندگان میگذارم. برای این قبیل حوادث نظائر فراوانی سراغ دارید حتی در زندگی خود شما نیز به وقوع پیوسته است.
داروها و مواد خطرناک و سمی را حتی نفت و بنزین را در جایی بگذارید که دست بچههای کوچک و غیر ممیز بدانها نرسد، زیرا ممکن است در اثر نادانی آنها را بخورند و تلف شوند، آنگاه باید عمری را داغدار باشید، احتیاط کردن ضرر ندارد لیکن در اثر غفلت و بیاحتیاطی صدها خطر در کمین شما است، اطفال بیگناهی که در اثر غفلت و نامرتبی پدر ومادر تلف شده و میشوند فراوانند که برخی از آنها در صفحات روزنامهها ومجلات منعکس میشود. از باب یادآوری به نمونههای زیر توجه فرمایید:
خواهر و برادر خردسالی بنام اصغر 6 ساله و عالم چهار ساله محتویات یک ظرف پر از محلول «د. د. ت» را به جای دوغ نوشیدند، و عالم در گذشت، این دو بچه در خانه تنها بودند، هنگامی که احساس تشنگی کردند چون آب در دسترس نداشتند محلول گرد «د. د. ت» را به تصور دوغ نوشیدند.
مادر بچهها در بیمارستان اظهار داشت: «دیشب مقداری «د. د. ت» را حل کردم تا در زیر زمین خانه نزدیک لانه موشها بپاشم که این حادثه رخ داد.»
«دو کودک به جای آب ظرف نفت را سرکشیدند و یک کودک پنجساله ده قرص پا درد مادرش را خورد، در بیمارستان بستری شدند.
در خاتمه یادآور میشوم که البته نظم و انضباط خوب است لیکن نه به حدی که از شما و شوهرتان سلب آسایش کند، اگر از حد متعارف و عادی گذشت به وسواسی گری و سلب آزادی منجر میشود که خود آن یکی از مشکلات بعضی خانوادهها بشمار میرود و ممکن است سبب جدایی وافتراق واقع شود. به نمونه زیر توجه فرمایید:
«مردی میگوید: از دست پاکیزگیهای عجیب و غریب همسرم دیوانه شدم، از اداره خسته و کوفته ساعت 5/4 بعد از ظهر که برمی گردم باید حتما هفت مرتبه دست و پایم را در آب حوض که یخ بسته کر بدهم، کفشم را جای مخصوص بگذارم و سرپایی مخصوص منزل را بپوشم. توی دستشویی سرپایی مخصوص گذاشته، در آشپزخانه و هال و همه جایخانه، لباس را باید به جالباسی مخصوص بیاویزم و از جالباسی مخصوص بردارم، اگر اجازه بدهد سیگار بکشم باید حتما در اتاق مخصوص بکشم که همه جا بو نگیرد، خلاصه من که یک عمر به راحتی وآزادی گذراندهام در عرض چهار سال زندگی زناشویی از هر زندانی بدبختتر شدهام، چه لزومی دارد که آدم آن قدر زیاد اهل نظافت بیجهت باشد. این وسواس است و من از وسواس بیزارم
در هیچ کاری افراط و تفریط خوب نیست بلکه میانهروی در هرحال اصلح است، نه به قدری بیانضباط باش که اوضاع زندگیتان شوریدهو بیحساب باشد نه آن قدر در حفظ انضباط زیادهروی کن که به وسواسی گری منجر شود و راحتی را از شما بگیرد.
تهیه غذا
یکی از امور مهم خانهداری پخت و پز و تهیه غذاست. مراتب کاردانی و سلیقه بانوان را به اثبات میرساند. یک خانم کدبانو و با ذوق با صرف بودجه کم بهترین و خوشمزهترین غذاها را تهیه میکند. اما یک خانم بیسلیقه هم زیاد بودجه صرف میکند و هم غذایش دلچسب نخواهدبود. خانمی که بتواند غذاهای لذیذ و مطبوع تهیه کند. بدین وسیله شوهرش را به خانه و زندگی علاقهمند میسازد، و کمتر اتفاق میافتد که به هوس خوردن غذاهای لذیذ به مهمانخانه و هتل برود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «بهترین زنان شما زنی است که خودش را خوشبو کند و در طبخ غذا مهارت داشته باشد و اقتصاد را ازدست ندهد. چنین زنی یکی از عمال و کارکنان خدا خواهد بود. و عامل خدا هرگز با شکست و پشیمانی مواجه نخواهد شد
در اینجا نمیتوان در فن طباخی وارد شد و انواع غذاها و طرز تهیه آنها را تشریح کرد و اصولا از عهده نگارنده ساخته نیست، لیکن خوشبختانه کتابهای خوبی در این به اره به وسیله آشنایان به فن طباخی وتغذیه نوشته شده در دسترس است، میتوانید آنها را بخوانید و از تجربیاتو سلیقه شخصی خودتان نیز استفاده نمایید و غذاهای خوشمزه و مفید تهیه کنید، لیکن تذکر چند مطلب ضرورت دارد:
مطلب اول-غذا خوردن فقط برای لذت بردن و پر کردن شکم نیست. بلکه منظور بزرگتری در کار است. انسان بدان جهت غذا میخورد که موادی را که برای حفظ سلامت و ادامه حیات سلولهای بدن ضرورت دارد به آنها برساند، مواد لازم در انواع غذاها و میوهها و سبزیجات و حبوبات وگوشتها پراکندهاند، و به طور کلی به شش دسته تقسیم میشوند:
اول-آب.
دوم-مواد معدنی مانند: کلسیم، فسفر، آهن، ید، مس.
سوم-مواد نشاستهای.
چهارم-چربیها.
پنجم-پروتئین.
K. C
ویتامین آ ویتامین
B
ویتامین ششم-انواع ویتامینها مانند: ویتامین
بیشتر وزن بدن انسان را آب تشکیل میدهد. آب غذاهای جامد راحل میکند تا به وسیله روده جذب شوند، درجه حرارت بدن را تنظیم میکند، مواد معدنی برای رشد و نمو استخوانها و دندانها و تنظیم کار عضلات ضرورت دارند، مواد نشاستهای و قندی تولید انرژی میکنند، چربیها نیز انرژی و حرارت تولید میکنند، پروتئین برای رشد بدن و تجدید سلولهایکهنه ضرورت دارد. ویتامینها برای رشد بدن و استحکام استخوانها وتقویت اعصاب و تنظیم دستگاههای بدن و سوختن غذاها در سلولها ضرورت دارند.
مواد مذکور برای حفظ سلامت انسان و ادامه حیات او کمال ضرورت را دارد، هر یک از آنها آثار خاصی دارد و گوشهای از حوائج بدن را تامین میکند، فقدان یا کمبود یا زیادی هر یک از اینها به حیات و سلامت انسان لطمه میزند، و ممکن استبیماریهای صعب العلاج و خطرناکی را به وجود آورد. سلامت و بیماری، طول عمر و کوتاهی آن، سلامت اعصاب وبیماریهای روانی، شادی و افسردگی، زشتی و زیبایی و به طور کلی کلیه حوادثی که در بدن رخ میدهد مربوط به کیفیت تغذیه انسان است.
ما از آنچه میخوریم ساخته شدهایام، اگر انسان بداند چه چیز و چه مقدار بخورد کمتر بیمار خواهد شد، بدبختی اینجاست که بدون توجه بهاحتیاجات غذایی بدن و خواص و آثار خوردنیها شکمش را از غذاهای خوشمزه پر میکند و سلامت خویشتن را در معرض خطر قرار میدهد، وقتی به خود میآید که کار از کار گذشته و کارخانه ظریف بدن فرسوده و مختل شده است، در آن هنگام به این طبیب و آن طبیب، این دارو و آن دارو پناهمیبرد لیکن افسوس که رنگ و روغن نمیتواند کارخانه فرسوده را ترمیمکند، بدین جهت پیغمبر اسلام فرمود: «شکم مرکز همه بیماریها است»
اتفاقا انتخاب غذا معمولا بر عهده بانوان است، پس صحت وسلامت خانواده در دست آنهاست، بنابراین یک بانوی خانهدار مسؤولیت بسیار سنگینی بر دوش دارد که اگر اندکی در این به اره سهل انگاری کند ممکن است خودش و شوهرش و فرزندانش را در معرض بیماریهایسخت قرار بدهد، علاوه بر اینکه یک طباخ ماهری است باید یک غذاشناس کامل بلکه یک طبیب حاذق باشد، نباید منظورش فقط پر کردن شکم اهل خانه باشد بلکه در وهله اول باید موادی را که برای حفظ سلامت وتامین حوائج غذائی بدن ضرورت دارد در نظر بگیرد، و تشخیص بدهد که مواد لازم در کدام یک از خوردنیها و به چه مقدار وجود دارد، آنگاه بر طبقنیازمندیهای گوناگون بدن از خوردنیها انتخاب کند و جزء برنامه خوراک قرار دهد، در عین حال سعی کند غذاهای لازم و مفید را به صورتی خوشمزه و دلپذیر در آورده در اختیار خانواده قرار دهد.
پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «وظیفه زن نسبت به شوهرش اینست که چراغ خانه را روشن کند و غذای نیکو و شایسته تهیه ببیند
.
زنی به رسول خدا عرض کرد: «خدمت کردن زن در خانه شوهر چهفضیلتی دارد؟ فرمود: در مقابل هر کاری که برای اداره امور منزل انجام دهد خدا نظر لطفی به او میفرماید. و کسی که مورد نظر خدا واقع گردد معذب نخواهد شد
» .
مطلب دوم-احتیاجات غذائی افراد همیشه یکسان نیست بلکه نسبت به سنین و احوال مختلف اختلاف پیدا میکند، مثلا اطفال و جوانان چون در حال رشد و نمو هستند به مواد معدنی مخصوصا کلسیم نیاز بیشتری دارند، باید در برنامه غذائی آنها چیزهایی را داخل کرد که از حیث مواد معدنی غنی باشند، همچنین افراد مذکور چون دارای حرکت و فعالیت زیاد هستند و بیشتر انرژی مصرف میکنند به مواد انرژیزا مانند چربیها ومواد قندی و نشاستهای بیشتر احتیاج دارند، در تغذیه آنان باید این موضوع رعایت شود.
و همچنین احتیاجات غذائی افراد نسبتبه نوع شغلشان مختلف است: مثلا یک مرد کارگر احتیاج بیشتری به چربیها و مواد قندی ونشاستهای دارد، زیرا لازمه شغلش کوشش و فعالیت زیاد است، اما کسی که شغل راحت و آسانی داشته باشد به قدر یک کارگر احتیاج به مواد مذکور ندارد. برنامه غذای تابستان با زمستان نیز یکسان نیست، برنامه غذای یک بیمار نیز نمیتواند با برنامه غذای افراد سالم یکسان باشد، معمولا باید برای بیمار غذای سبک و مقوی تهیه کرد، در مورد غذای او باید از پزشک دستور گرفت، به هر حال یک خانم خانهدار باید همه این نکات را رعایت کند و بر طبق احتیاجات افراد غذا به رایشان تهیه کند.
مطلب سوم-یکی از نکات حساس و قابل توجه اینست که وقتی سن انسان از چهل تجاوز کرد معمولا در معرض ابتلا به بیماری چاقی قرار میگیرد، شاید بعضیها چاقی را علامت سلامت مزاج بشمارند لیکن این موضوع کاملا اشتباه است، چاقی یکی از بیماریهای خطرناک شمردهمیشود و عوارض ناگواری را به دنبال دارد، اشخاص چاق در معرض ابتلای به بیماریهای قلبی، فشار خون، سختشدن شریانها، بیماریهای کلیه و کبد و کیسه صفرا و مرض قند میباشند، به تصدیق پزشکان و تایید آمارهایشرکتهای بیمه افراد لاغر بیشتر از افراد فربه عمر میکنند، وقتی سن انسان از چهل تجاوز کرد فعالیت بدن کمتر میشود، در نتیجه، میزان سوخت و ساز آن نیز تقلیل مییابد، بنابراین به چربیها و مواد قندی ونشاستهای کمتر احتیاج پیدا میکند، در این سنین دستگاه تولید نیروی بدنکه کالریها را به انرژی تبدیل میسازد کمتر کار میکند، در نتیجه، کالریها تبدیل نشده در اطراف کمر و اطراف شرایین و اعضاء بدن جمع شده تولید چاقی میکنند، بهترین علاج چاقی کم خوری است مخصوصا چربیها و مواد نشاستهای و قندی.
خانمی که به شوهرش علاقهمند است به مجردی که آثار و علائم چاقی را در او مشاهده نمود باید فورا در برنامه غذائی او تجدید نظر کند، مواظب باشد پر خوری نکند، از مصرف چربیها و شیرینیها و خامه ممنوعش سازد، مواد قندی و نشاستهای مانند نان و برنج از عوامل مهم چاقی هستند، کاری کند که مرد از اینها کمتر مصرف نماید، به جای اینها از مواد پروتئیندار مانند: تخم مرغ و جگر و گوشت گوسفند و گوساله وپرندگان و ماهی و پنیر بیشتر در برنامه غذایی او بگنجاند، زیرا اینها همرفع گرسنگی میکنند و هم کالری کمتری دارند، لبنیات نیز در این سنین مناسب است، اگر از جانب طبیب ممنوع نباشد میوه جایت و سبزیجات نیز مناسب است، در این به اره با پزشک نیز مشورت کنید و دستور بگیرید، رعایت همه این نکات برای خانمی که به شوهرش علاقهمند است کاملا ضرورت دارد، در واقع حیات و سلامت شوهر به دست اوست، چون هر غذایی نزدش گذاشت ناچار تناول خواهد کرد.
لیکن اگر از شوهرت سیر شدهای و هوس بیوه شدن نمودهای ومیخواهی به طوری او را به قتل برسانی که مورد تعقیب پلیس قرار نگیری و کسی از جنایت تو مطلع نشود خیلی آسان است، غذاهای بسیار چرب وشیرین و خوشمزه تهیه کن و نزد شوهرت بگذار و با اصرار زیاد به پرخوری تشویقش کن، تا میتوانی نان و برنج در برنامه غذایش بگنجان، یک سفره رنگارنگ و زیبا برایاش پهن کن، در اینصورت او تا بتواند شکمش را از این غذاهای لذیذ پر میکند.
اگر بدین برنامه عمل کردی مطمئن باش فاصله چندانی با بیوهشدن نداری، بزودی او را از دستخواهی داد، در عین حال از خدمات وپذیرائیهای تو اظهار رضایت خواهد نمود.
ممکن است خواننده گرامی بگوید: برنامه غذائی مذکور برای طبقه یک و ثروتمندان خوب است که به انواع غذاهای لذیذ و گران قیمت دسترسی دارند اما برای طبقه سه که اکثریت ملت را تشکیل میدهند و باتلاش شبانه روزی لقمه غذای سادهای بدست میآورند قابل عمل نیست، این گونه افراد چگونه میتوانند برای تامین حوائج عمومی بدن برنامه غذائی داشته باشند؟ !
لیکن خواننده گرامی باید بدین مطلب توجه داشته باشد که خوشبختانه مواد ضروری تغذیه بدن در همین غذاهای ساده و طبیعی به قدر کافی وجود دارد. اگر کدبانوی خانه از فن تغذیه و طبخ اطلاع کامل داشتهباشد میتواند از همین حبوبات و میوهجایت ساده مانند نخود و لوبیا وعدس و گندم و سیب و پیاز و گوجه و هویج و انواع مختلف سبزیجات غذائی درست کند که هم مطبوع باشد و هم مطابق بهداشت و حفظ الصحه لیکن کاردانی و سلیقه لازم دارد.
مهمانداری
یکی از اموری که برای هر خانوادهای کم یا بیش اتفاق میافتد مهمانداری است، به طوریکه میتوان آن را از لوازم حتمی زندگی دانست، مهمان نوازی رسم خوبی است، دلها را با هم مربوط میکند، باعث مودت ومحبت میشود، کینهها و کدورتها را برطرف میسازد، همنشینی و رفت و آمد با دوستان و خویشان یکی از بهترین تفریحات سالم بشمار میرود.
پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «رزق مهمان از آسماننازل میشود. وقتی آن را خورد، گناهان میزبان آمرزیده میشود
.
امام رضا علیه السلام فرمود: «سخاوتمند از غذای مردم میخورد تا از غذایش بخورند. اما بخیل از غذای مردم نمیخورد مبادا از غذایشبخورند
رسول خدا فرمود: «همنشینی با دوستان ایجاد محبت میکند
.
امام محمد تقی علیه السلام فرمود: «نشستن با دوستان دل را زنده وعقل را بارور میکند و لو اندک باشد
.
روان انسان در این دریای متلاطم زندگی به آرامش احتیاج دارد، چه آرامشی بهتر از این سراغ دارید که جمعی از دوستان و خویشان با وفا در انجمنی گرد آیند، مشکلات زندگی را موقتا به دست فراموشی بسپارند، با سخنان شیرین و دلپذیر محفل انسشان را با صفا سازند، هم تفریح وتجدید نیرو کنند هم پیوند دوستی را مستحکم سازند.
آری مهمانداری رسم بسیار خوبی است و کمتر کسی پیدا میشود که حسنش را انکار کند لیکن دو محذور بزرگ به وجود آمده که اکثر خانوادهها تا بتوانند از زیر بارش شانه خالی میکنند و تا ضرورت اقتضا نکند تن بدان نمیدهند.
مشکل اول- تجملات زندگی و چشم و هم چشمیهای بیجا زندگیرا دشوار ساخته است، اسباب و لوازم منزل که برای رفع احتیاج وتحصیل راحتی بوده از صورت حقیقی خارج شده و به صورت تجمل وخودنمائی در آمده است، و همین موضوع مهمانیها و رفت و آمدهایدوستانه را تقلیل داده است، شاید اکثر مردم بیمیل نباشند که با دوستان وخویشانشان رفت و آمد کنند لیکن چون نتوانستهاند بر طبق دلخواه اسبابو تجملات زندگی را فراهم سازند و زندگی خویشتن را ناقص میپندارند از رفت و آمد با دوستان امتناع دارند، یک فکر غلط دست و پای مردم را بسته دنیا و آخرتشان را تباه خواهد ساخت.
خانم محترم، مگر دوستان برای تماشای اسباب لوکس به منزل شما میآیند، اگر چنین منظوری دارند بهتر استبه فروشگاهها و موزهها بروند، مگر نمایشگاه اشیاء لوکس باز کردهاید و برای خودنمائی آنها را به منزلدعوت مینمایید؟ رفت و آمد برای انس و محبت و تفریح است نه برای فخرو مباهات و خودنمائی، مهمانها برای پر کردن شکم و تماشا به منزل شما نمیآیند بلکه مهمانی را یک نوع احترام میشمارند، آنان هم از این رقابتها وتجمل پرستی ها به تنگ آمدهاند و سادگی را دوست دارند لیکن اینقدر جرئتندارند که این رسم غلط را پایمال سازند و خودشان را از این قید و بند اختیاری آزاد نمایند اگر شما با سادگی از آنان پذیرائی کنید نه تنها بدشان نمیآید بلکه خشنود هم خواهند شد، بعدا از همین روش ساده شما پیروی نموده بدون تکلف و سختی از شما پذیرایی خواهند کرد، در اینصورتمیتوانید با کمال سادگی رفت و آمد کنید و از نعمت انس و مودت بهرهمند گردید، بنابراین، این مشکل را به آسانی میتوان حل کرد لیکن قدریجرئت و شجاعت لازم دارد.
مشکل دوم-کارهای سنگین و دشوار مهمانداری است. خانمناچار است در ظرف چند ساعت وسائل پذیرایی چندین نفر را فراهمسازد، و به همین علت غالبا بعض غذاها مطابق دلخواه از کار در نمیآید، در آن صورت مرد از یک طرف ناراحت میشود که پول خرج کردم در عینحال آبرویم ریخت، زن از طرف دیگر ناراحت است که زحمت کشیدم درعین حال پیش مهمانها آبرویم ریخت و زن بیسلیقهای معرفی شدم، بدتر از همه جواب نق نقهای شوهرم را چه بگویم؟ بدین جهت کمتر مجلسیپیدا میشود که بدون اضطراب و دلهره خاتمه پذیرد، همین امر باعثشدهکه خانوادهها غالبا از مهمانی کردن گریزانند و از تصور آن به خود میلرزند، البته ما هم تصدیق داریم که مهمانداری کار آسانی نیست، لیکن عمدهاشکال از اینجا پیدا شده که خانم مهماندار راه و رسم مهمانداری را خوبنمیداند و میخواهد در ظرف دو سه ساعت کارهای بسیار زیاد و دشواریرا انجام دهد، در صورتی که اگر کاردان و با تدبیر باشد میتواند به خوبی وآسانی بهترین مجلس را برگزار کند، اکنون دو نمونه مهمانداری را بریتان مجسم میسازیم هر کدام را بهتر پسندیدید میتوانید انتخاب نمایید:
نمونه اول-مرد وارد منزل شده به همسرش میگوید: شب جمعهمهمان داریم، ده نفر از دوستان را برای صرف شام دعوت نمودهام، خانمکه از مهمانداریهای گذشته خاطرات تلخی دارد از شنیدن نام مهمان قلبش به تپش افتاده بدین عمل اعتراض میکند، بالاخره مرد با دلیل و برهان والتماس و درخواست او را قانع میسازد که ترتیب این مهمانی ضرورتدارد و بهر جور شده باید وسیله آن را فراهم سازی، از آنوقت تا روز پنجشنبه با نگرانی و اضطراب به سر میبرند، بالاخره روز پنجشنبه فرا رسیددر این روز باید وسائل پذیرائی فراهم شود، خانم یا آقا برای خرید جنساز منزل خارج میشود، در بین راه فکر میکند چه چیزهایی را باید خریدارینماید. بالاخره چند رقم جنس مورد لزوم را خریده نزدیک ظهر به منزلبرمیگردد، عملیات خانم بعد از ظهر شروع میشود، ناهار را خورده ونخورده از جا برخاسته مشغول کار میشود، لیکن کار که یکی دو تا نیست، خودش را در مقابل انبوهی از کارهای دشوار مشاهده میکند مثلا باید سبزیها را پاک نموده بشوید و خرد کند، سیب زمینی و پیاز را خرد کند، لپهها را پاک کند، برنج را پاک نموده خیس کند، گوشتها را خرد کند، میخواهد دو سه رقم خورش بپزد و احیانا مرغ سرخ کند، کباب بپزد، چلو بپزد، قند خرد کند، ظرفها را بشوید، اتاق پذیرایی را مرتب سازد، همه اینکارها را میخواهد دست تنها یا با یک کمک انجام دهد، با عجله واضطراب مشغول میشود، میخواهد سبزی خرد کند ولی نمیداند کارد کجاست، قدری این طرف و آنطرف میگردد تا پیدایش کند، میخواهد خورش بپزد، میبیند فراموش کرده پیاز بخرد، برنج را بار گذاشته میبیند نمک نیست، یکی را میفرستد دنبال خرید پیاز و نمک، بهر یک از وسائل طباخی احتیاج پیدا کند باید مدتی بگردد تا پیدایش کند، به سر خدمتکار داد میزند، به دخترش نفرین میکند، با پسرش دعوا میکند، در وسط کار نفتچراغ طبخ یا گاز تمام میشود، ای خدا دیگر چه کنم؟ در همین حال زنگ درب منزل به صدا در آمده مهمانها یکی پس از دیگری وارد میشوند، مرد بیچاره که از اضطراب و ناراحتیهای همسرش خبر دارد از آنان استقبال میکند، پس از سلام و تعارف به سراغ چای میرود لیکن مشاهده میکند که هنوز سماور را روشن نکردهاند، به پسر یا دخترشداد میزند چرا سماور را روشن نکردهاید، بالاخره بعد از ساعتی چایدرست میشود اما میبیند قند خرد کرده ندارند، تازه مشغول خرد کردن قند میشوند، بالاخره بعد از چندین مرتبه رفت و آمد چند استکان چای نزد مهمانها میگذارد، چشمش به مهمانهاست ولی دلش در آشپزخانه است، زیرا میداند در آشپزخانه غوغاست، در مقابل سخنان شیرین دوستان لبخند سردی تحویل میدهد اما دلش در اضطراب و از عاقبت این مهمانی بیمناکاست، بدتر از همه اینکه مهمان زن هم داشته باشند یا مدعوین از خویشانباشند، در اینصورت مرتبا از مرد میپرسند پس خانم کجا تشریف دارد؟
مرد جواب میدهد مشغول کار است الآن خدمت میرسد، گاهی خانمناچار میشود در بحبوحه کار سری به مهمانها بزند، با لبهای خشکیده وقلب لرزان سلام و تعارفی میکند اما مگر میتواند چند دقیقه نزد آنها بماند؟
فورا عذرخواهی کرده برمیگردد، بالاخره غذا تهیه میشود لیکن غذایی که در چنین شرائط و اوضاعی تهیه شود تکلیفش معلوم است، بعد از اینکه از آشپزخانه نجات پیدا کرده تازه میخواهد سبزی پاک کند، ماست و ترشی ومربا در ظرفها بریزد، شربت و دوغ سالاد درست کند، ظرفهای غذاخوریو تمیز و آماده کند، بدبختی اینجاست که وسائل و ظرفها هم جایمخصوصی ندارند، هر یک از آنها را در جایی باید پیدا کند، بالاخره شامحاضر میشود، مهمانها غذا خورده خداحافظی میکنند. نتیجه-اما غذاها یکی شور شده یکی بینمک، یکی سوخته یکی نپخته، از کثرت اضطراب بعض غذاها را فراموش نمودهاند سر سفرهبگذارند، اما خانم در حدود ساعت دوازده از کار خلاص خواهد شد، اما با تن خسته و اعصاب ناراحت، از ظهر تا حال نتوانسته دقیقهای استراحتکند، فرصت نداشته ساعتی با خویشان یا خانم مهمانها بنشیند صحبت کند، حتی نتوانسته به طور کامل سلام و احوالپرسی کند.
اما مرد جز ناراحتی و اضطراب چیزی عائدش نشده با اینکه پولزیادی خرج کرده غذای مطبوعی نداشته، از تاسیس مجلس پشیمان است، ممکن است از شدت ناراحتی دعوا کند و خانم خسته را مورد سرزنشقرار دهد.
زن و شوهر نه تنها از این مهمانی سودی نبردهاند بلکه ممکن استاسباب اختلاف و کشمکش واقع شود، اگر سالم در رفتند تصمیم میگیرند بعد از این هوس مهمانداری ننمایند.
اما مهمانها چون به حالت اضطراب و پریشانی میزبانها توجه دارند به آنان خوش نخواهد گذشت. از خوردنیها و آشامیدنیها لذت نخواهند برد، پیش خود میگویند کاش اصلا به چنین مجلسی نرفته بودیم تا این همهاسباب مزاحمت فراهم سازیم.
یقین دارم هیچیک از خوانندگان یک چنین مهمانی پر دردسری را نمیپسندد و ترکش را بر فعلش حتما ترجیح خواهد داد.
آیا میدانید علت این همه ناراحتی و دردسر چیست؟ تنها علتشهمان نامنظم بودن زندگی و عدم آشنایی خانم به فن مهمانداری است. و الا مهمانداری اینقدرها هم مشکل نیست. اکنون به نمونه دوم توجه فرمایید:
نمونه دوم-مرد وارد منزل شده به همسرش میگوید: ده نفر از دوستان را برای صرف شام شب شنبه دعوت نمودهام، خانم پاسخ میدهد:
بسیار خوب، برای شام چی تهیه کنیم؟ در این مورد با هم مشورت نمودهتصمیم میگیرند، آنگاه با صبر و حوصله تمام احتیاجات و لوازم پذیرایی را با قید مقدار یک بیک روی کاغذ یاداشت مینمایند. باز هم یک مرتبه دیگر با دقت آن را میخوانند مبادا چیزی فراموش شده باشد. با یک بررسی ثانویآنچه را در خانه موجود دارند رویش خط میکشند، و چیزهایی را که باید خرید در صورت جداگانهای یادداشت مینمایند، در سر فرصت آنها را خریداری نموده در منزل میگذارند، روز پنجشنبه که هنوز یک روز به فرارسیدن موعد مقرر باقی مانده بعض کارهای روز جمعه را جلو میاندازند، مثلا خانم و آقا و فرزندانشان در موقع فراغت همکاری نموده سبزیها را تمیز کرده خرد میکنند، سیب زمینی و پیاز را شسته آماده میسازند، برنج را تمیز کرده خیس میکنند، لپهها را پاک میکنند، قندها را خرد میکنند، نمکدانها را نمک کرده در جای خودش میگذارند، ظرفهای مورد احتیاجرا تمیز و آماده میکنند، خلاصه: کارهایی را که میتوان جلو انداخت به طور تفریح انجام میدهند.
صبح روز جمعه بعد از صرف صبحانه خانم بعضی کارها را انجام میدهد مثلا گوشتها را خرد کرده کنار میگذارد مرغها را تمیز کرده سرخ میکند، سبزی و سیب زمینی را سرخ کرده کنار میگذارد، خلاصه بعضی کارها را پیش از ظهر انجام میدهد، معلوم است همه این کارها را با صبر و حوصله انجام میگیرد و بر خانم چندان دشوار نخواهد بود، هم این کارها را انجام میدهد هم به سایر امور خانهداری میرسد، بعد از صرف ناهار و استراحت مشغولبقیه کارها میشود، اما کار زیادی ندارد زیرا اکثر کارها قبلا انجام گرفته واسباب و لوازم زندگی هم مرتب است، در ظرف یکی دو ساعت، بدون دادو قال و عجله و شتاب بقیه کارها را انجام میدهد، به طوریکه اوائل شبدیگر کار ندارد، آنگاه خودش را تمیز و لباسهایش را عوض میکند. سماور را روشن نموده در انتظار آمدن مهمانهاست، اگر از خویشان و محارمباشند به استقبالشان میرود، بدون اضطراب و نگرانی از آنها پذیراییمیکند، در ضمن گاهی هم سری به آشپزخانه میزند، موقع شام با کمالراحتی سفره را آماده میکند، اگر لازم باشد از شوهر و فرزندانش نیز دراین موقع استمداد مینماید، به زودی و آسانی شام آماده میشود.
مهمانها با کمال آسایش و خوشی شام را صرف میکنند و به اینصورت خاتمه میپذیرد.
نتیجه-اما مهمانها علاوه بر خوردن غذاهای لذیذ و مطبوع از نعمت انس و مودت نیز برخوردار شده با کمال آسایش گفته و شنیدهاند، هرگز خاطره خوش آن شب و چهره بشاش میزبان را فراموش نخواهند کرد، پذیرایی گرم او و سلیقه و کاردانی کدبانوی خانه را ستایش خواهند کرد.
اما مرد ساعاتی از شب را با کمال آسودگی در کنار مهمانها نشستهبهترین تفریحات سالم را داشته است، از اینکه توانسته به نحو دلخواه از دوستانش پذیرایی کند شاد و خوشحال است، و از وجود چنین بانویکاردانی که با ذوق و سلیقه خویش مجلس را به خوبی برگزار نموده بر خود میبالد، بیش از پیش به خانه و چنین بانوی شایستهای علاقهمند خواهد شد. اما خانم چون لوازم پذیرائی را با صبر و حوصله و به طور عادیتهیه نموده خسته و وامانده نمیشود، عصبانی و ناراحت نیست، پیششوهرش و مهمانها همیشه سر بلند است، و خوشنود است که توانسته بدوناضطراب و نگرانی به بهترین وجه از مهمانها پذیرایی کند، بدینوسیلهلیاقت و کاردانی خویش را به اثبات رسانده دل شوهرش را بدست آوردهاست. بعد از اینکه این دو روش را ملاحظه فرمودید هر کدام را کهپسندیدید میتوانید انتخاب کنید.
امین خانه
مخارج منزل را معمولا مردها تامین میکنند، مرد شبانه روز زحمتمیکشد و درآمدش را در طبق اخلاص نهاده تقدیم خانواده میکند، اینبیگاری دائمی را یک وظیفه شرعی و وجدانی دانسته از روی عشق وعلاقه انجام میدهد، برای رفاه و آسایش خانواده هر گونه رنج و ناراحتی را تحمل میکند و از خوشی آنها لذت میبرد، اما از بانوی خانهدار انتظار دارد که قدر پول را دانسته بیهوده خرج نکند، از وی انتظار دارد که در خرجخانه نهایت دلسوزی و عاقبت اندیشی را به عمل آورد، یعنی اشیاء و لوازمزندگی را درجهبندی نموده ضروریات اولیه را از قبیل خوراک و پوشاکضروری و کرایه منزل و پول آب و برق و دکتر و دارو، بر سایر امور مقدمبدارد. در مرتبه دوم اشیاء نیمه ضروری را از قبیل فرش و اسباب و لوازمزندگی بر امور غیر ضروری مقدم بدارد، ولخرجی و اسراف و تبذیر وبخششهای بیجا را یک نوع ناسپاسی و قدر نشناسی میشمارد.
مرد اگر به خانه و کدبانوی خانه اعتماد پیدا کرد و فهمید که نتیجه زحماتش بیهوده صرف نمیشود به کسب و کار و ازدیاد ثروت علاقهمند شده به فکر تن پروری و ولخرجی نخواهد افتاد، اما اگر دید نتیجه زحماتش به باد میرود و خانم خانهدار لباس غیر ضروری و اسباب تجمل وزینت خودش را بر همه چیز مقدم میدارد و مشاهده نمود که با اینکه شبانهروز زحمت میکشد و در خانه میآورد اما برای مخارج ضروری زندگیهمیشه لنگ بوده ناچار است قرض کند، ملاحظه کرد که نتیجه زحماتشکه در خانه میآید مانند مال کافر حربی به دستخانم و فرزندانش غارتمیشود، در اینصورت اعتمادش از خانه سلب میشود، از کار و کوششدلسرد میگردد، پیش خود فکر میکند وجهی ندارد اینقدر زحمتبکشم وبخور و نخور کنم و در اختیار خانواده قدرنشناس بگذارم که در مصارفبیهوده صرف کنند، من برای تامین ضروریات زندگی و حفظ آبرویمزحمت میکشم لیکن خانوادهام به فکر زندگی نبوده جز هوسبازی وولخرجی منظوری ندارند، ممکن است رفته رفته در اثر این افکار به فکر ولخرجی و عیاشی بیفتد، و اوضاع زندگی شما متلاشی گردد.
خانم محترم، گر چه شوهرت دار و ندار خویش را در خانه آورده دراختیار تو میگذارد لیکن خیال نکن مالک حقیقی آنها هستی بلکه شرعا وقانونا شوهرت مالک است، تو امین خانه هستی. بنابراین جمیع تصرفاتباید با اجازه و رضایت او باشد، بدون رضایت او حق نداری چیزی بهکسی ببخشی یا سوغات و چشم روشنی ببری حتی برای خویشان خودتیا خویشان او، تو امانتدار خانواده هستی و در این به اره مسؤولیت داری، اگر خیانت کنی در روز بازپسین مورد بازخواست قرار خواهی گرفت.
پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «زن نگهبان و امانتدار اموال شوهرش میباشد و در این به اره مسؤولیت دارد
.
رسول خدا (ص) فرمود: «بهترین زنان شما زنی است که خودش را خوشبو نماید، غذای مطبوع تهیه کند، در خرج خانه اقتصاد را رعایتکند. چنین بانویی یکی از عمال و کارکنان خدا میباشد. و کسی که برای خدا کار کند هرگز با شکست و پشیمانی روبرو نخواهد شد
.
«زنی به رسول خدا عرض کرد: شوهر چه حقی بر همسرش دارد؟
فرمود: باید مطیع او باشد، از فرمانش تخلف نکند، بدون اجازه او چیزی بهکسی ندهد
» .
رسول خدا (ص) فرمود: «بهترین زنان شما زنی است که کم خرجباشد
.
اوقات فراغت را تلف نکنید
کارهای خانهداری به قدری زیاد است که یک بانوی خانهدار اگر بخواهد به خوبی انجام وظیفه کند اکثر اوقاتش را اشغال خواهد کرد.
مخصوصا اگر دارای چندین فرزند قد و نیم قد باشد. لیکن در عین حال اکثر بانوان اوقات فراغتی هم دارند.
هر کسی مواقع بیکاری خویش را به یک جور میگذراند. دستهایاز بانوان آنها را بیهوده تلف نموده کار سودمندی انجام نمیدهند. یا بدونهدف در خیابانها پرسه میزنند، یا زن دیگری را پیدا کرده به سخنانیمشغول میشوند که صد من آنها یک قران ارزش ندارد. یا به سخنان مکرر ونغمههایی گوش میدهند که جز تضییع وقت و ضعف اعصاب و فساد اخلاقنتیجهای در بر ندارد. این دسته یقینا ضرر میکنند زیرا اولا اوقات فراغتنیز از عمر انسان محسوب میشوند، و تلف نمودن آنها پشیمانی دارد.
دوران زندگی چنان کوتاه است که هنوز چشم نگشوده باید دیده فرو بندیم.
شگفتا اگر اندک پولی را از دستبدهیم اندوهگین میشویم لیکن از تلفشدن عمر ملالی به خاطر نمیآوریم! یک انسان عاقل ساعتها بلکه دقائق عمرگرانمایه خویش را غنیمتشمرده حداکثر استفاده را از آنها میبرد. از همین اوقات فراغت چه استفادههای ارزندهای میتوان برد! ثانیا خود بیکاری زیانبخش بوده آثار و عواقب بدی را در بر دارد. بسیاری از بیماریهای عصبی و روانی که اکثر خانمها از آنها شکوه دارند در اثر بیکاری به وجود میآیند. آدم بیکار به فکر فرو میرود و برای خویشتن غم وغصه پیدا میکند. پشتسر غم و غصه هم ضعف اعصاب و پریشانی روحخواهد آمد. خوشبخت کسی است که غرق کار باشد و بدبخت کسی استکه اوقات فراغتی داشته باشد که درباره خوشبختی و بدبختی خویشتنفکر کند. اشتغال به کار بسیار لذت بخش میباشد. اشخاص بیکار غالبا پژمرده و افسردهاند.
حیف نیست انسان عمر گرانمایه خویش را بیهوده تلف کند ونتیجهای از آن نگیرد؟ !
خانم محترم، شما میتوانید از همین اوقات فراغت گر چه کم وکوتاه باشند استفادههای هنگفتی ببرید. میتوانید به کارهای علمی بپردازید.
بر حسب ذوق خودتان و مشورت با شوهرتان یک رشته علمی را انتخابکنید. کتابهای مربوط به آن رشته را تهیه نموده در ساعتهای فراغتمشغول مطالعه شوید و روز بروز بر فضائل و کمالات خودتان بیفزایید.
انتخاب رشته به سلیقه شما بستگی دارد. فیزیک و شیمی، هیئت ونجوم، جامعهشناسی، حقوق، روانشناسی، تفسیر قرآن، فلسفه و کلام، علماخلاق، تاریخ و ادبیات هر یک از این رشتهها یا علوم دیگر را میتوانید انتخاب کنید و در اطرافش به مطالعه و تحقیق بپردازید. بعد از اینکهبخواندن کتاب مانوس شدید از کتاب خواندن لذت خواهید برد و درکمیکنید که چه حقائق شیرین و دلپذیری در کتابها وجود دارد.
بدینوسیله بهترین سرگرمی و تفریح را خواهید داشت. و روز به روز بر فضائل و کمالات شما افزوده خواهد شد و اگر پشتکار داشته باشید در همان رشته تخصص پیدا میکنید و میتوانید بدینوسیله خدمات علمیارزندهای از خودتان به یادگار بگذارید. میتوانید مقالات سودمندی تهیهنموده برای روزنامهها و مجلات بفرستید. میتوانید کتابهای مفیدی بنویسیدو در اختیار مردم بگذارید. بدینوسیله هم شخصیت و احترام شما زیاد میشود، هم آثار گرانبهایی از خودتان به یادگار میگذارید و ممکن است از همین راه درآمدی هم پیدا کنید. مبادا خیال کنید که با انجام امور خانهدارینمیتوان بدین موفقیتهای بزرگ نائل شد. اگر سعی و همت داشته باشید پیروزی شما حتمی خواهد بود. گمان نکن بانوان بزرگ که آثار گرانبهاییاز خویشتن به یادگار گذاشتهاند بیکار بودهاند.
آنان نیز شغل خانهداری را انجام میدادهاند لیکن اوقات فراغتخودشان را بیهوده تلف نمیکردهاند. بانو دورتی کارنگی که یک کتابارزنده و پر فروشی تالیف نموده بانوی خانهداری بوده که هم امور خانه را به خوبی انجام میداده هم در کارهای علمی به شوهرش دیل کارنگی کمکمیکرده هم به مطالعه و نوشتن کتاب اشتغال داشته است. مینویسد: من خود قسمت اعظم این کتاب را در فرصت دو ساعتی که روزانه هنگام خوابطفل کوچکم بدست میآوردم نوشتم. بسیاری از مطالعات ضروری را در مواقعی که زیر دستگاه خشک کننده مو در آرایشگاه نشسته بودم انجامدادم.
در میان بانوان، دانشمندان و نویسندگان زبردستی دیده میشود کهخدمات علمی گرانبهایی انجام داده و آثار بزرگی از خویشتن باقیگذاشتهاند. شما هم اگر همت و پشتکار داشته باشید میتوانید در این قبیلکارها دوشادوش مردها پیشرفت نمایید. اگر شوهر شما یک نفر دانشمند و اهل تحقیق باشد میتوانید در کارهای علمی به او کمک و همکاری کنید. یا مشترکا به مطالعه و تحقیق بپردازید. حیف نیستیک خانم تحصیل کردهیک مرتبه تحصیلاتش را کنار بگذارد و از مطالعه و تحقیق دستبردارد؟ !
حضرت علی علیه السلام فرمود: هیچ گنجی بهتر از دانش نیست.
حضرتباقر علیه السلام فرمود: هر کس شبانهروز خویش را در طلب دانش صرفکند رحمتخدا شامل حالش خواهد شد.
اگر حوصله مطالعه و تحقیق ندارید میتوانید یک رشته از کارهایهنری و دستی را یاد بگیرید و در اوقات فراغت مشغول باشید مثلا خیاطی، گلدوزی، نقاشی، گلسازی، بافندگی کارهای خوبی هستند هر یک از آنها را که دوست میدارید یاد بگیرید و انجام دهید. بدینوسیله هم سرگرمیخوبی خواهید داشت هم ذوق و هنر خویش را نمایان میسازید، همدرآمدی پیدا میکنید که میتوانید به بودجه خانوادگی کمک نمایید.
اسلام نیز کارهای دستی را برای سرگرمی بانوان انتخاب نمودهرسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید: اشتغال به ریسندگی برای بانوانسرگرمی خوبی است.
شغل بانوان
درست است که بر مردان واجب است مخارج خانواده را تامینکنند و بانوان شرعا در این به اره مسؤولیتی ندارند، لیکن خانمها نیز باید شغل و کاری داشته باشند. در اسلام از فراغت و بیکاری مذمتشده است.
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند متعال خواب زیاد و فراغت زیاد را مبغوض میدارد
باز هم حضرت صادق علیه السلام فرمود: خواب زیاد، دینو دنیای انسان را ضایع و تلف میکند
حضرت زهرا علیها السلام هم درخانه کار میکرد و زحمت میکشید
انسان چه نیازمند باشد چه نباشد، باید شغل و کاری داشته باشد وعمر خویش را بیهوده هدر ندهد. کار کند و جهان را آباد نماید. اگر محتاجبود درآمدش را صرف خانواده میکند و اگر نبود در امور خیریه و کمک بهمستمندان به مصرف میرساند. بیکاری ملالآور و خسته کننده است، و چهبسا باعثبیماریهای روانی و جسمانی و فساد اخلاق میشود.
بهترین کار برای بانوان شوهردار کاری است که در داخل منزلانجام بگیرد. امور خانهداری و بچهداری و شوهرداری بهترین و آسانتریناشتغالات بانوان است. بانوانی خوش سلیقه و فداکار میتوانند خانه را به صورت بهشتبرین و مهد پرورش کودکان خوب و استراحتگاه شوهرانمجاهد و پر تلاش خویش در آورند. و این کار بسیار بزرگ و ارزندهایاست. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: جهاد زن به این است که خوبشوهرداری کند
ام سلمه از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید: کار کردن زن در خانه چه مقدار فضیلت دارد؟ فرمود: هر زنی که به منظور اصلاح امور خانهچیزی را از جائی بردارد و در جای دیگر بگذارد خدا نظر مرحمت به او خواهد کرد و هر کس که مورد نظر خدا واقع شود به عذاب الهی گرفتار نخواهد شد. ام سلمه عرض کرد: یا رسول الله! پدر و مادرم به قربانت، به رایزنان ثوابهای بیشتری بفرمائید. رسول خدا فرمود: هنگامیکه زن آبستنمیشود خدا به او اجر کسی را میدهد که با نفس و مالش در راه خدا جهاد میکند. هنگامیکه بچهاش را بر زمین نهاد به او خطاب میرسد گناهانتآمرزیده شد. اعمالت را از سر بگیر. و هنگامی که بچهاش را شیر میدهد خدا در برابر هر مرتبه شیر دادن ثواب آزاد کردن یک بنده در نامه عملشنوشته میشود
خانمهای خانهدار علاوه بر کارهای خانهداری گاهی فراغتدیگری هم پیدا میکنند، که آنها را نیز نباید بیهوده صرف کرد. در آن اوقاتخوبست اشتغالات مرتبی را برای خودشان انتخاب کنند و همواره مشغولباشند: میتوانند کتابهای سودمند بخوانند و در رشتههای مفید تحقیق وکنجکاوی کنند، و بر علوم و اطلاعات خویش بیفزایند. و نتیجهتحقیقاتشان را به صورت کتاب یا مقاله در اختیار دیگران قرار دهند.
میتوانند به کارهای هنری مانند نقاشی، خطاطی، گلدوزی، خیاطی، بافندگی، بپردازند. با اشتغال به این کارها میتوانند هم به اقتصاد خانوادهکمک کنند هم به تولید و ترقی اقتصادی جامعه. بعلاوه در اثر اشتغال به کار از ابتلاء به بیماریهای روانی و ضعف اعصاب نیز تا حد زیادی محفوظ خواهند ماند. امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: خدا مؤمنی را که به حرفه و کاری مشغول و امین باشد، دوست دارد
بهر حال خوب استبانوان نیز شغل و کاری داشته باشند و بهترینکار برای آنها کاری است که در داخل منزل انجام میگیرد، تا به خانهداریو شوهرداری و بچهداری نیز خوب برسند.
اما بعض بانوان میل دارند یا احساس ضرورت میکنند که در خارج منزل بکاری مشغول باشند. بهترین و مناسبترین شغلها برایبانوان اشتغالات فرهنگی یا پرستاری است. میتوانند در دبستان یا دبیرستان یا کودکستان به تعلیم و تربیت دختران که هم شغل بسیار ارزندهای است و هم با آفرینش لطیف آنها سازگار است مشغول باشند. یا شغل پزشکی بیماریهای زنان یا پرستاری را انتخاب نمایند. این قبیلاشتغالات هم با طبع لطیف و مهربان بانوان تناسب دارد، هم در انجام آنها نیازی به خلطه و معاشرت با مردان بیگانه را ندارند یا کمتر پیدا میکنند.
به بانوانی که میخواهند در خارج منزل به کاری اشتغال داشتهباشند توصیه میشود به نکات زیر توجه نمایند:
1-در انتخاب شغل با شوهرتان تفاهم کنید و بدون اجازه او شغلنگیرید، که این امر آرامش و صفای خانوادگی را بر هم میزند و زندگی را بر شما و فرزندانتان تلخ میگرداند. و این حق شوهر است که اجازه بدهد یا ندهد. به شوهران این قبیل خانمها توصیه میشود که اگر در شغل همسرشانمانعی نمیبینند لجبازی نکنند و اجازه بدهند به شغل مورد پسندش مشغولباشد، هم به مردم خدمت میکند هم به
اقتصاد خانواده.
2-در خارج منزل و در محل کار حجاب اسلامی را کاملا رعایت نمایید. ساده و بیآرایش به محل کار بروید از خلطه و معاشرت با مردانبیگانه حتی القوه اجتناب کنید. اداره جای کار و خدمت است نه جایرقابت و خودنمائی. شخصیتبه لباس و زر و زیور نیستبلکه به متانت وسنگینی و کاردانی و انجام وظیفه است. آرامش و وقار و سنگینی یک زنمسلمان را حفظ کنید. هم محترم باشید هم احساسات و عواطف لطیفهمسرتان را جریحهدار نسازید. لباسهای زیبا و آرایش و زر و زیورتان رادر خانه و برای همسرتان بگذارید.
3-در عین حال که شما در خارج کار میکنید اما شوهر وفرزندانتان انتظار دارند از کار خانهداری و شوهرداری و بچهداری نیز غفلت نکنید: با کمک و همکاری شوهرتان نظافت منزل و طبخ غذا وشستن ظروف و لباسها و سایر امور خانه را تنظیم کنید و در مواقع مناسببا هم انجام دهید. منزل شما باید مانند منزل سایر مردم بلکه بهتر اداره شود.
کار کردن خارج منزل مجوز این نیست که به کارهای منزل نرسید و شوهر وفرزندانتان را ناراحتسازید. کار خارج منزل مقدمه، و منزل آسایشگاهشما است. از تنظیم آسایشگاه غفلت نکنید.
به شوهران چنین بانوانی نیز توصیه میشود که در امر خانهداری وبچهداری حتما با همسرشان تعاون و همکاری نمایند. از او انتظار نداشتهباشند که هم به شغلش ادامه بدهد و هم کارهای منزل را به تنهائی انجامدهد. چنین انتظاری نه مقتضای شرع است نه مطابق انصاف و وجدان، نهرسم صفا و محبت و آئین همسرداری. انصاف اقتضا دارد که کارهای منزلرا در بین خودشان تقسیم نمایند و هر یک از آنها با تناسب حال و وقت، کارهائی را بپذیرد و انجام دهد. 4-اگر بچهدار است، یا او را به کودکستانی بسپارد یا نزد شخصامین و دلسوز و مهربانی بگذارد و به محل کار برود. مبادا او را تنها دراتاق بگذارد و برود که کار بسیار ناروا و خطرناکی است. علاوه برخطرات احتمالی، موجب ترس و عقده و بیماریهای روانی خواهد شد.
5-اگر احساس ضرورت میکنید که به شغل دیگری غیر از مشاغل مذکور مشغول باشید، حتما با همسرتان تفاهم نمائید و با اجازه وصلاحدید او کار بگیرید. و اگر موافقت نکرد از آن شغل منصرف شوید. ودر صورت موافقتسعی کنید شغلی را انتخاب کنید که کمتر با مردانبیگانه در تماس و ارتباط باشید که نه به صلاح خودتان میباشد نه به صلاح جامعه. و بهر حال حجاب اسلامی و ساده و بیآرایش بیرون رفتن را حتما رعایت کنید.
بچهداری
یکی از وظائف سنگین و حساس بانوان بچهداری است. بچهداریکار آسانی نیستبلکه شغل بسیار پر مسئولیتی است. مقدسترین وارزندهترین شغلی است که دستگاه آفرینش بر عهده بانوان گذاشته است.
در اینجا باید چند مطلب به طور اختصار مورد بررسی قرار گیرد:
1-ثمره ازدواج
گر چه کمتر اتفاق میافتد که زن و مرد به منظور بچهدار شدن تن بهازدواج بدهند، معمولا عوامل دیگری و از جمله تمایلات جنسی محرکآنان میباشد. لیکن طولی نمیکشد که هدف طبیعی آفرینش روشن شدهعشق به فرزند ظاهر میگردد. وجود فرزند میوه درخت زناشویی و یکآرزوی طبیعی است. ازدواج بیفرزند مانند درختبیبار است. وجود فرزند پیوند زناشویی را استوار میسازد، مرد و زن را به خانه و زندگیعلاقهمند میگرداند محیط خانه را با صفا و طراوت میکند. مرد را به تلاش وکوشش بیشتر وادار و زن را به خانه و کاشانه دلگرم میسازد.
ازدواج در آغاز کار بر پایههای لرزان و ناپایدار هوسرانی وتمتعات جسمانی و معاشقههای زودگذر و عشقهای دروغین بنا میشود بدینجهت همواره در معرض انحلال و جدایی است، نیرومندترین عاملی که میتواند پایداری آن را تضمین کند همان بچهدار شدن است. جوانی وهوسرانی بزودی میگذرد، تمایلات جنسی فروکش میکند، عشقهای ظاهر به سردی میگراید. تنها یادگاری که از آن دوران باقی میماند و اسبابآرامش و دلگرمی مرد و زن را فراهم میسازد وجود فرزند است. بدینجهت امام سجاد علیه السلام فرمود: سعادت انسان در این است که فرزندان صالحی داشته باشد که به آنان استعانت جوید.
پیغمبر اسلام (ص) فرمود: فرزند صالح گیاه خوشبویی است از گیاهان بهشت.
رسول خدا فرمود: بر تعداد فرزندانتان بیفزایید زیرا من در قیامتبه زیادی شما بر سایر ملل افتخار خواهم کرد.
چقدر نادانند افرادی که با بهانههای بیجا از بچهدار شدن خودداریمینمایند و بدینوسیله با ناموس آفرینش انسان مبارزه میکنند؟ !
2-تربیت فرزند
مهمترین و حساسترین وظیفه بانوان پرورش و تربیت فرزنداست. در این به اره پدر و مادر هر دو مسئولیت دارند لیکن ثقل این کار معمولا بر دوش مادران میباشد.
زیرا آنها هستند که میتوانند مرتبا از کودکان خویش مراقبت وحفاظت نمایند. اگر مادران به وظیفه سنگین و مقدس مادری آشنا باشند و با برنامه صحیح نونهالان اجتماع را پرورش دهند میتوانند اوضاع عمومییک اجتماع بلکه جهان را به طور کلی دگرگون سازند. بنابراین ترقی وتنزل، پیشرفت و عقبماندگی اجتماع در دستبانوان و به اختیار آنهاست.
بدین جهت پیغمبر اسلام (ص) فرمود: بهشت در زیر پای مادران است.
اطفالی که هم اکنون در محیط کوچک خانه پرورش مییابند مردانو زنان آینده اجتماع خواهند بود. هر درسی را که در محیط خانه و در دامنپدر و مادر فرا گیرند در اجتماع فردا به مرحله عمل خواهند رسانید. اگر خانوادهها اصلاح گردند اجتماع نیز حتما اصلاح خواهد شد. چوناجتماع به غیر از همین خانوادهها چیزی نیست. اگر کودکان امروز، تندخو، ستیزهگر، متجاوز، چاپلوس، دروغگو، بد اخلاق، کوتاه فکر، بیاراده، تو سری خور، زور شنو، ترسو، خجول، نادان، خودخواه، پول پرست، لاابالی پرورش یابند جامعه بزرگ فردا نیز به همین صفات واخلاق زشت گرفتار خواهد شد. اگر امروز تو سری خور شما بودند فردا تو سری خور ستمگران خواهند شد. اگر امروز با تملق و چاپلوسی از شما چیزی گرفتند فردا هم در مقابل زورگویان چاپلوسی خواهند کرد.
و بالعکس اگر کودکان امروز درستکار، شجاع، بلند همت، خوش اخلاق، خیرخواه، بردبار، دلدار، با ایمان، زور نشنو، غیر متجاوز، عدالتخواه، بزرگ نفس، حقگو، امانتدار، دانا، روشنفکر، راستگو، صریح اللهجه تربیتشوند فردا هم همین صفات عالی را به صورتکاملتری ظاهر خواهند ساخت.
بنابراین، پدران و مادران و بالاخص مادران در قبال فرزندان خویش و اجتماع بزرگترین و سنگینترین مسؤولیت را خواهند داشت.
اگر مطابق نقشه صحیح و برنامه دقیق تربیتی در تربیت کودکان خویشاقدام نمایند بزرگترین خدمت را نسبتبه اجتماع آینده خواهند نمود. واگر در انجام این وظیفه بزرگ سهلانگاری کنند در قیامت مسؤول خواهند بود. بدین جهت امام سجاد علیه السلام فرمود: حق فرزندت اینست کهبدانی که او از تو میباشد. بد باشد یا خوب با تو نسبت دارد. در قبالپرورش و تادیب او و راهنماییاش به سوی خدا و کمک کردنش بهفرمانبرداری مسؤولیت داری. رفتارت با او رفتار کسی باشد که یقین دارددر مقابل احسان کردن به او پاداش نیک خواهد داشت و در مقابلبد رفتاری کیفر بد خواهد دید.
در اینجا باید یادآور شویم که چنان نیست که هر بانویی از شغلمادری و تربیت صحیح آگاه باشد بلکه رموز آن را باید یاد گرفت. لیکن دراین اوراق کوتاه نمیتوان وارد فن تربیتشد و مباحث دقیق آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. آن خود بحث دقیق و دامنهداری است که به کتابجداگانهای نیازمند است
. خوشبختانه کتابهایی در این به اره تالیف شده دراختیار خوانندگان قرار دارد. مادران علاقهمند میتوانند آنها را تهیه ومطالعه نمایند و از تجربیات خودشان نیز استفاده کنند. اگر بانوی با هوش وعلاقهمندی باشد میتواند علاوه بر تربیت کردن فرزندان، خدمات علمیارزندهای هم انجام دهد. با بکار بستن دستورهای تربیتی و ملاحظه آثار ونتائج آنها بزودی در فن تربیت تخصص پیدا خواهد کرد. در آن صورت میتواند به وسیله اطلاعات جالبی که در این به اره بدست آورده در راه اصلاحو تکمیل کتابهای تربیتی خدمات علمی و ارزندهای انجام دهد.
لیکن یادآوری یک نکته ضرورت دارد. بسیاری از مردم از معنایصحیح تربیت غافل بوده بین تعلیم و تربیت فرق نمیگذارند. تربیت را نیز یک نوع تعلیم میپندارند. خیال میکنند با یاد دادن یک سلسله مفاهیم ومطالب سودمند دینی یا تربیتی و به وسیله پند و اندرزهای حکما و شعراء ونقل سرگذشت مردان نیک میتوان کودک را کاملا تحت تاثیر قرار داد ومطابق دلخواه تربیتش نمود. مثلا گمان میکنند اگر آیات و روایات مربوط به مذمت دروغگویی را به اطفال یاد دادند و وادارشان کردند چندین حدیثو داستان درباره فضیلت راستگویی از بر کنند، و حتی در حضور مردمبخوانند و جایزه بگیرند، راستگو تربیتخواهند شد. در صورتیکه در مورد تربیت به این مقدار نمیتوان اکتفا نمود. البته از بر کردن آیه و حدیث وداستانهای آموزنده بیاثر نیست. لیکن آثاری را که از تربیت انتظار داریمنباید از این قبیل برنامههای صوری انتظار داشته باشیم. اگر در صدد تربیتصحیح و کامل باشیم باید کودک را در شرائط و اوضاع خاصی قرار دهیمو محیط صالح و مناسبی برایاش به وجود آوریم که طبعا راستگو و صالح ودرستکار پرورش یابد. محیط نشو و نما و پرورش کودک اگر محیط راستی، درستی، امانتداری، ایمان، پاکیزگی، انضباط، شجاعت، خیرخواهی، مهر، وفا، صمیمیت، عدالت، کار و کوشش، عفت، آزادی، بلند همتی، غیرت، فداکاری باشد، کودک نیز با همین صفات خو گرفتهتربیت میشود. و همچنین اگر در محیط خیانت، نادرستی، دروغ، حیله بازی، چاپلوسی، کثافت، تعدی و تجاوز، عدم رعایتحقوق، عدم آزادی، بغض و کینه توزی، ستیزهگری، لجبازی، کوتاه فکری، نفاق و دو رویی پرورش یافتخواه ناخواه بدین صفات زشتخو گرفته فاسد و بد عمل تربیتخواهد شد. و در اینصورت پند و اندرزهای دینی و ادبیگر چه آنها را از بر بخواند اصلاحش نخواهد کرد. صدها آیه و روایت و شعر و داستان به مقدار یک عمل آموزنده تاثیر نخواهد کرد-دو صد گفتهچون نیم کردار نیست پدر و مادر دروغگو نمیتوانند به وسیله آیه و حدیثکودک را راستگو تربیت نمایند. پدر و مادر کثیف و بیانضباط با عملخودشان بچه را کثیف و بیانضباط بار میآورند. کودک بیش از آن مقدار که به سخنان شما توجه دارد در اعمال و رفتارتان دقت میکند.
بنابراین پدر و مادرانی که در صدد اصلاح و تربیت فرزندان خویشهستند باید قبلا محیط خانوادگی و روابط خودشان و اخلاق و رفتارشان را اصلاح کنند تا فرزندانشان خواه ناخواه صالح و شایسته تربیتشوند.
تغذیه و بهداشت
یکی از کارهای حساس بانوان تغذیه اطفال است. سلامت وبیماری، زشتی و زیبایی، حتی خوش اخلاقی و بد اخلاقی، زیرکی و کودنیکودکان مربوط به چگونگی تغذیه آنها است. احتیاجات غذائی آنان با بزرگ سالان یکسان نخواهد بود و در سنین مختلف نیز تغییر پیدا میکند.
یک بانوی بچهدار باید همه این جهات را رعایت کند.
بهترین و کاملترین غذاها شیر است. تمام موادی که برای تغذیه ورشد بدن ضرورت دارد در شیر هست. به همین جهتشیر مادر برای نوزاد از هر غذائی سالمتر و بهتر میباشد.
زیرا مواد موجود در شیر مادر با دستگاه گوارش طفل مناسب بودهبراحتی هضم میشود. به علاوه، تقلب بردار نیست. نیازی هم به جوشاندنندارد تا بعض مواد غذایی آن در اثر جوشاندن از بین برود.
بدین جهتحضرت علی علیه السلام فرمود: برای طفل هیچ غذاییبهتر و با برکتتر از شیر مادر وجود ندارد
دکتر عبد الحسین طبا رئیس منطقه مدیترانه شرقی بهداشت جهانیدر پیام خود میگوید: عامل مهمی که کودک را مستعد بیماری میکند محروم کردن وی از شیر مادر یعنی یگانه بیمه زندگی اوست
لیکن مادران بچه شیر ده باید بدین موضوع توجه داشته باشند کهمواد مختلف غذایی اطفال به وسیله شیر خوردن در اختیار آنها گذاردهمیشود.
مواد موجود در شیر هم باید به وسیله غذای مادر تامین شود. یعنیچگونگی شیر مادر به نوع و مقدار خوراک او بستگی دارد. به هر نسبت کهغذای مادر متنوع و کامل باشد به همان نسبتشیرش نیز کامل و غنیخواهد بود. بنابراین، بر مادران شیر ده لازم است که در آن ایام از غذایخودشان کاملا مراقبت نمایند. باید غذای آنها از حیث غذائیت به قدری غنی باشد که بتواند احتیاجات غذایی خودشان و نوزادشان را تامین کند.
اگر این جهت را مراعات نکنند ممکن استسلامتخودشان و طفلشان در معرض خطر قرار گیرد. بر پدر نیز لازم است که برنامه غذایی همسر بچهشیردهاش را طوری مرتب سازد که از جهت غذائیت بسیار غنی و کاملباشد و بدین وسیله سلامت او و فرزندش را تامین نماید. و اگر در این بارهکوتاهی نمود جریمهاش را به دکتر و دارو خواهد پرداخت. در این بارهمیتوان از پزشک دستور گرفتیا از کتابهای غذاشناسی استفاده نمود.
ولی به طور کلی غذای مادر باید متنوع و گوناگون باشد، باید از انواعخوراکیها میل کند. باید انواع سبزیها، میوهها، حبوبات، گوشت، تخم مرغ، لبنیات در برنامه غذایی او گنجانده شود، و از همه اینها گاه گاه استفادهکند. به هر حال، شیر مادر بدون تردید آثار نیک یا بدی در نوزاد خواهد گذاشت که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. بدین جهت علی علیه السلام فرمود: زنان احمق را برای شیر دادن انتخاب نکنید زیرا شیر طبیعت نوزاد را دگرگون خواهد ساخت
حضرت باقر علیه السلام فرمود: زنان زیبا را برای شیر دادنانتخاب کنید زیرا شیر اثر دارد و صفات زن شیرده را به طفل شیرخوار سرایت میدهد
نوزاد را منظم و در ساعتهای معین شیر بدهید، تا با نظم و ترتیبعادت کند و بردبار و صبور بار بیاید، و معده و دستگاه گوارشش سالمبماند. اگر نظم و ترتیب را رعایت نکردید و هر وقت گریه کرد پستان دردهانش گذاشتید با همین وضع عادت میکند.
گاه و بیگاه گریه را سر میدهد و اسباب مزاحمتشما را فراهممیسازد. در بزرگی نیز همین بینظمی را از دست نخواهد داد. حریت وآزادی را از دست میدهد. در مشکلات زندگی صبر و حوصله ندارد و با اندک چیزی یا ستیزهگری را آغاز میکند یا به گریه و زاری متوسلمیشود. خیال نکنید که رعایت نظم و ترتیب درباره نوزاد دشوار است. اگر چند روزی صبر و حوصله به خرج بدهید بزودی با برنامه دلخواه شما عادت خواهد کرد.
کارشناسان تغذیه اطفال اظهار میدارند که هر سه یا چهار ساعتیک بار باید نوزاد را از شیر سیر کرد. در موقع شیر دادن طفل را در دامنبگذارید. زیرا علاوه بر اینکه شیر خوردن برایاش آسان است، از شما احساس محبت و مهربانی میکند و همین احساس در شخصیت آیندهاش مؤثر خواهد بود. هنگامی که در رختخواب خوابیدهاید نوزاد را پهلویخودتان نگذارید و شیر بدهید. زیرا ممکن است در همان حالی که پستانتان در دهان اوستخوابتان ببرد و بدین وسیله آن طفل بیگناه که نمیتواند از خویش دفاع کند خفه شود. این امر را خیلی بعید مشمارید زیرا از این قبیلحوادث بسیار اتفاق افتاده است.
اگر پستان شما شیر ندارد میتوانید از شیر گاو استفاده نمایید. ولیچون شیر گاو غلیظتر از شیر زن میباشد و قند کمتری دارد قدری آب وقدری شکر به آن اضافه کنید. یا از شیرهای پاستوریزه استفاده کنید یا اینکه شیر را در حدود بیست دقیقه بجوشانید تا اگر دارای میکروب استکشته شود. شیر داغ یا سرد به بچه ندهید مواظب باشید حرارتش به اندازهحرارت شیر مادر باشد. بعد از هر دفعه که او را شیر میدهید شیشه وسر شیشه را کاملا بشویید، مخصوصا در تابستان، زیرا ممکن است آلوده ومتعفن گردد و به سلامتشیرخوار آسیب رساند. مواظب باشید شیر فاسد ومانده به او ندهید. برای شیر دادن بهتر است از شیشههای درجهدار استفادهکنید تا مقدار خوراکش منظم گردد.
اگر میخواهید از شیر خشک استفاده کنید حتما با پزشک اطفالمشورت نمایید زیرا شیر خشک انواع مختلفی دارد باید پزشک تعیین کند چه نوعی از آنها با دستگاه گوارش طفل شما تناسب دارد به هر حال دقتکنید تازه باشد.
میتوانید گاهی هم آب میوه به کودک بدهید. از پنجشش ماهگی کم کم به غذا خوردن عادتش بدهید میتوانید از سوپ رقیق استفاده کنید.
میتوانید بیسکویتیا نان قندی تازه را در آب حل کرده به او بخورانید. ماستشیرین و پنیر تازه نیز مفید است. از نه ماه به بعد از غذاهایخوراکی خودتان قدری به او بدهید. نوزاد هم مانند شما احتیاج به آب پیدا میکند اگر احساس کردید تشنه است آبش بدهید. گریه و بیتابی اطفالگاهی در اثر تشنگی میباشد. غذاهای رقیق و متنوع به او بدهید مخصوصا میوهجات و سبزیهای پخته و سوپ استخوان برای اطفال مفید است. اما تامیتوانید دستگاه گوارش جدید و بیعیب آنها را به وسیله چای مسمومنسازید.
بهداشت و نظافت کودک را کاملا رعایت کنید. رختخواب ولباسهایش همیشه تمیز باشد. کهنههایش را زود به زود عوض کنید.
دستهایش را با آب و صابون بشویید، از حمام دادن و شستشوی او غفلتنکنید. زیرا کودک در مقابل میکروبها چندان استقامتی ندارد، اگر بهداشت را رعایت نکنید ممکن استبیمار یا تلف شود.
از بیماریهائی که واکسن دارند مانند: آبله، سرخک، سیاه سرفه، آبله مرغان، مخملک، فلج اطفال، به وسیله واکسن قبلا از آنها جلوگیریکنید. علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد.
خوشبختانه واکسن این قبیل بیماریها در بهداریها مجانا در اختیار شما گذاشته میشود.
اگر قوانین نظافت و بهداشت را کاملا رعایت کنید میتوانید فرزندانی سالم و شاداب و نیرومند پرورش دهید و از خویشتن به یادگار بگذارید.
بخش دوم وظائف مردان
سرپرست خانواده
زن و شوهر دو رکن بزرگ خانواده هستند لیکن مرد بدان جهت کهآفرینش ویژهای دارد و از جنبه تعقلات قویتر است رکن بزرگ وسرپرست خانواده محسوب میشود.
خداوند بزرگ نیز او را به عنوان قیم و سرپرستخانواده شناختهدر قرآن کریم میفرماید: مردها سرپرست زنان میباشند، زیرا خدا بعضکسان را بر بعض دیگر برتری داده است
چون بدین مقام شناخته شده طبعا وظائف سنگینتر و دشوارتری هم خواهد داشت.
اوست که میتواند با تدبیرات عاقلانه خویش خانواده را به بهترینوجه اداره کند و اسباب خوشبختی و سعادت آنان را فراهم سازد و محیط خانه را همانند بهشتبرین مرتب و منظم گرداند، و همسرش را به صورتفرشتهای در آورد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: مرد سرپرستخانوادهاست و هر سرپرستی نسبتبه زیردستانش مسؤولیت دارد
مردی که مدیر خانواده استباید بدین نکته توجه داشته باشد که زن نیز انسانی است مانند مرد. خواستهها و آرزوها و حق حیات و آزادیدارد. باید بداند که زن گرفتن به معنای برده گرفتن نیستبلکه به معنایانتخاب شریک در زندگی و یار و مونس گرفتن است. باید به خواستههایدرونی و آرزوهای او نیز توجه داشته باشد. چنان نیست که مرد مالکمطلق زن و مطلق العنان باشد. زن نیز حقوقی بر گردن شوهر دارد.
خداوند بزرگ در قرآن مجید میفرماید: همانطور که زنها نسبتبهشوهرانشان وظائفی دارند حقوقی هم بر گردن آنها دارند و مردان را بر آنها برتری هست
زنداری
چنانکه شوهرداری بزرگترین وظیفه یک بانوی خانهدار بوده در شریعت اسلام در ردیف جهاد قرار گرفته است همچنین زنداری بزرگترینو ارزندهترین عمل یک مرد زن دار بوده راز سعادتمندی خانواده میباشد.
اما زنداری کار آسانی نیستبلکه رموزی دارد که هر کس کاملا بدان ها آشنا باشد میتواند همسرش را مطابق دلخواه به صورت یک بانوی ایدهآلبلکه فرشته رحمت درآورد.
مردی که بخواهد واقعا زنداری کند باید اخلاق و روحیات همسرشرا کاملا بدست آورد، از خواستههای درونی و تمایلات نفسانی او آگاه شود و بر طبق آنها برنامه زندگی را مرتب سازد. به وسیله اخلاق و رفتار خویشچنان در او نفوذ کند و دلش را بدست آورد که به خانه و زندگی دلگرم شدهاز روی عشق و علاقه خانهداری کند.
زنداری کلمه جامع و مبهمی است که احتیاج به شرح و توضیحدارد. در مباحث آینده مورد شرح و بسط قرار خواهد گرفت.
مهرورزی کن
زن کانون محبت و یک موجود صد در صد عاطفهای است. از وجودش مهر و محبت میبارد.
حیات و زندگی او به عشق و علاقه بستگی دارد. دلش می خواهد محبوب دیگران باشد. هر چه محبوبتر باشد شادابتر خواهد بود. برایبدست آوردن محبوبیت تا سر حد فداکاری کوشش میکند. اگر بداند محبوب کسی واقع نشده خودش را شکستخورده و بیاثر پنداشته دائما پژمرده و افسرده خواهد بود. بدین جهت میتوان به طور قطع مدعی شد کهبزرگترین رمز زنداری اظهار محبت و علاقه است.
آقای محترم! همسر شما قبلا از محبتهای بیشائبه پدر و مادر کاملا برخوردار بود. اما از هنگامیکه پیمان زناشویی را امضا نمود از دیگرانبرید و با تو پیوند دوستی بست. بدان امید به خانهات قدم نهاد که تو تنها بهاندازه همه آنان بلکه بیشتر او را دوستبداری. انتظار دارد عشق و محبتتو از پدر و مادرش عمیقتر و پایدارتر باشد. چون به عشق و محبت تو اعتماد داشته تمام هستی و موجودیتخویش را در اختیارت نهاده است.
بزرگترین رمز زنداری و بهترین کلید حل مشکلات زناشوییاظهار عشق و علاقه است. اگر میخواهی دل همسرت را به طوریمسخر گردانی که مطیع تو باشد، اگر میخواهی پیوند زناشویی را استوار سازی، اگر میخواهی او را به خانه و زندگی دلگرم نمایی، اگر میخواهی او را نسبتبه خودت علاقهمند سازی، اگر میخواهی تا آخر عمر نسبتبه تو وفادار باشد و اگر و اگر، بهترین راهش اینست که تا میتوانی نسبت به همسرت اظهار عشق و علاقه کن.
اگر بداند محبوب تو نیست از خانه و زندگی بیزار خواهد شد، همیشه پژمرده و افسرده خواهد بود، به خانهداری و بچهداری بیعلاقهمیگردد، وضع منزل شما همیشه نامنظم خواهد بود. پیش خود فکر میکند چرا برای شوهری جان بکنم که دوستم ندارد.
خانه شما که از عشق و محبتخالی گشتبه صورت جهنم سوزانیتبدیل میگردد. اگر چه اسباب و وسائلش مرتب باشد اما چون بوی عشق ومحبت نمیدهد صفا و رونق نخواهد داشت.
ممکن است همسرت به بیماریهای روانی و ضعف اعصاب مبتلا شود.
ممکن استبرای جبران کسری محبوبیتخویش در صدد برآید دردل دیگران نفوذ کند.
ممکن استبه قدری از شوهر و خانه بیزار گردد که جدایی را بر آنزندگی سرد و بیرونق ترجیح داده تقاضای طلاق کند.
مسؤولیت همه این حوادث بر عهده مرد است که نتوانسته بخوبیزنداری کند. باور کنید بخش مهمی از طلاقها در اثر همین بیمهری ها به وجود میآید.
به آمار زیر توجه فرمایید:
نیاز روانی به محبت و بیاعتنائی های شوهر و اشتغال او به کارهایزیاد در نتیجه غفلت از حال روحی زن سبب جداییهای بسیار شده است. در سال 1348 از میان 10372 زن و مردی که از یکدیگر جدا شدند، 1203زن علت جدایی را خستگی و دلزدگی از زندگی و احساس پوچی وبیهودگی و بیتوجهی شوهر به مسائل عاطفی دانستهاند
زنی در دادگاه اعلام کرد: حاضر است علاوه بر بخشیدن مهر خود ده هزار تومان هم به شوهرش بدهد تا با طلاق او موافقت کند. از ازدواجآنها چهار ماه میگذرد. زن گفت: چون شوهرم به طوطیهای خود بیشتر از من علاقهمند است نمیخواهم بیش از این با او زندگی کنم.
مهر و محبتخانوادگی از همه چیز ارزشدارتر استبدین جهتخداوند بزرگ در قرآن مجید آن را یکی از آثار قدرت و نعمتهای بزرگشمرده بر بندگان منت نهاده میفرماید:
«یکی از آیات خدا اینست که همسرانی بریتان آفرید تا با آنان انسبگیرید. و در میانتان محبت و مهربانی افکند. و در این موضوع برای اهلتفکر آیاتی هست
» .
امام صادق علیه السلام فرمود: زن از مرد آفریده شده و تمامتوجهش به سوی مردها معطوف میباشد. پس همسرانتان را دوستبدارید
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هر کس از دوستان ما باشد بههمسرش بیشتر اظهار محبت میکند
رسول خدا (ص) فرمود: هر چه ایمان انسان کاملتر باشد بههمسرش بیشتر اظهار محبت مینماید
امام صادق (ع) فرمود: یکی از اخلاق پیمبران اینست که نسبت بههمسرانشان محبت دارند
پیغمبر فرمود: این سخن مرد که به همسرش میگوید: واقعا تو را دوست دارم، هرگز از قلبش خارج نخواهد شد
گر چه محبتباید از صمیم قلب باشد تا در دل طرف اثر بگذارد، زیرا دلها با هم راه دارند، لیکن به محبت قلبی تنها هم نباید اکتفا کرد، بلکهلازم است صریحا آن را اظهار نمود. در صورتی میتوان انتظار نتیجه داشتکه آثار محبت در زبان و افعال و رفتار شخص نمایان باشد.
صریحا و بدون احتیاط به همسرت اظهار عشق و علاقه کن: در حضور و غیاب از وی تعریف کن، اگر به سفر رفتی برایاش نامه بنویس واز درد فراق بنال. گاهی برایاش تحفهای خریده تقدیمش کن. اگر دسترسیبه تلفن داری گاه گاهی از احوالش جویا شو.
یکی از موضوعاتی که بانوان هرگز آن را فراموش نمینمایند همینعشقها و مهرورزیهای واقعی است. برای نمونه به داستان زیر توجهفرمایید:
خانمی به نام … از شوق گریست و گفت: در یک شب پاییزی با جوانی ازدواج کردم. مدتها زندگی ما به آرامی گذشت. خود را خوشبختترین زن روی زمین حس میکردم. شش سال در خانه کوچکی کهبرم ترتیب داده بود به سر بردم. تا اینکه روزی خوشبختیام صد برابر شد.
آن روز باردار شده بودم. هنگامیکه این خبر را به شوهرم دادم مرا درآغوش گرفت و چون کودکان گریه را سر داد. از شوق آن قدر گریست کهبدون اغراق چندین بار نزدیک بود نقش بر زمین شود. پس از آن بیرونرفت و با پسانداز خود یک گردنبند الماس برم خرید. هنگامیکه آن را به من داد گفت: این گردنبند را به بهترین زن دنیا که تا به حال دیدهام تقدیممیکنم. اما افسوس که طولی نکشید که در یک حادثه غم انگیز رانندگیکشته شد