فصل پنجم : پوشش و حجاب
اهميت حجاب
پرسش 125. درباره حجاب و دليل وجوب آن توضيح دهيد.
«وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ»
؛ «و زينت خود را جز آن مقدار كه نمايان است، آشكار نكنند و [ اطراف ]روسرى
هاى خود را بر سينه خود افكنند [ تا گردن و سينه با آن پوشانده شود]».
«حجاب»، در لغت به معناى پرده، حاجب و پنهان كردن است و در اصطلاح «پنهان كردن زن خود را از ديد مرد بيگانه است». آنچه دين اسلام بر زنان لازم دانسته، همان پوشش است كه در متون دينى و در كلام فقيهان، از آن به ستر، پوشش، ساتر و پوشاننده تعبير شده است.
حجاب و پوشش پيش از اسلام، در ميان برخى از ملّت
ها ـ از جمله ايران باستان و قوم يهود و شايد در هند ـ مطرح و از آنچه كه در قانون اسلام آمده، سخت
تر بوده است.
اين دستور در دين اسلام، حدود سال
هاى چهارم و پنجم تشريع گرديده است.
حجاب، يكى از احكام ضرورى اسلام به شمار مى
آيد و شيعه و سنى بر آن، اتفاق نظر دارند. خداوند متعال در اين باره سه آيه
در شهر مدينه، نازل كرده و در دو مورد آن
، به مسأله پوشش بانوان اشاره كرده است.
علاوه بر اين، احاديث بسيارى درباره اهميت و چگونگ
ى حجاب نقل شده است.
حضرت على (علیه
السلام)
مى
فرمايد: «پوشيدگى زن به حالش، بهتر است و زيبايى
اش را پايدارتر مى
سازد».
فلسفه حجاب
پرسش 126. در مورد فلسفه حجاب، حدود، كيفيت و رنگ پوشش بانوان توضيح دهيد.
ترديدى نيست كه حجاب و پوشش زن يكى از احكام ضرورى اسلام به شمار مى
رود.
قرآن مجيد درباره اين امر مهم مى
فرمايد:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤذَيْنَ وَ كانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِيماً»
«اى پيامب
ر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب
ها (روسرى
هاى بلند) خود را بر خويش فرو افكنند. اين كار براى اينكه [از كنيزان و آلودگان] شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند، بهتر است و خداوند همواره غفور و رحيم است».
پوشش سابقه
اى به اندازه حيات بشريت دارد و غ
ير از پيروان يكى از مكاتب كه بر لزوم برهنه زيستى پاى مى
فشارد همه جامعه بشريت به نوعى رعايت مى
كنند.
درباره اهميت و فلسفه «حجاب»، اشاره به چند نكته بسيار حائز اهميت است:
1. كاهش خطا و خطر؛ مصونيت زن در برابر طمع ورزى هوس بازان از ثمرات آشكار رعايت حجاب است.
2. حفظ احترام؛ اگر چه رعايت حجاب، از يك سو به مردان كمك مى
كند كه به طور ناخواسته، و خارج از چارچوب
ها، عواطف و احساسات خود را هزينه نكنند. اما بيش از آن به خانم
ها كمك مى
كند كه به طور ناخواسته و خارج از چارچوب
ها، وسيله لذت انگارى قرار نگيرند و
شخصيت و احترام آنان خدشه
دار نگردد.
3. نشاط و رغبت؛ احكام الهى بيش از آنكه به محدوديت لذت
ها بيانجامد به ماندگارى لذت
ها و پايدارى نشاط و خوشى
ها مى
انجامد از اين رو اگر چه حجاب از يك سو براى خانم
ها محدوديت است و موجب خستگى و زحمت مى
باشد اما از سوى ديگ
ر اوج احساسات را سالم نگه مى
دارد و عا
طفه
ها و محبت
ها را در كانون گرم خانواده متمركز مى
سازد و زن و مرد را از بى
تفاوتى نسبت به همديگر در نظام خانواده نجات مى
دهد و اين بحرانى است كه هم اكنون دامنگير جوامع غربى شده است، به طورى كه در هنگامه برپايى كانون خ
انواده كه بر اساس عشق و محبت بايد تحكيم شود و مهم
ترين ابزار آن ميل جنسى نسبت به يكديگر است اين ميل رو به افول گذاشته و بنيان خانواده
ها را متزلزل ساخته است، بلكه عشق و عاطفه آن دو، در سال
هاى قبل از ازدواج و بعد از ازدواج در ميان افراد متعدد پخش شده است و
تمركز خود را از دست داده است.
از اين رو «حجاب و پوشش زن»، داراى مشخصه
ها و ويژگى
هايى است كه بعضى از آنها اشاره مى
شود:
يك. حدود و ميزان پوشش: هر اندازه بدن زن پوشيده
تر باشد، نقش نيرومندترى در دورسازى ديدگان نظاره
گر ايفا مى
كند. اگر نگاه
هاى آلوده را
«تيرهاى زهرآلود شيطان» همچنانكه در روايات آمده است
بدانيم پوشش زن همانند قوسى است كه تيرها را كمانه مى
كند و از اصابت
آنها به هدف بازمى
دارد. هر اندازه حجاب كمتر رعايت شود، تيرهاى شيطانى بيشتر متوجه او مى
گردد و از آن آسيب مى
بيند. با توجه به اين امر،
چادر حجاب برتر است؛ زيرا با وجود شرايط ديگر، بيشترين پوشش و مطمئن
ترين مصونيت ر ا به همراه دارد.
دو. كيفيت پوشش: پوشندگى لباس و كيفيت دوخت، بخش مهمى از حجاب را تشكيل مى
دهد. لباس
هاى نازك و تنگ و بدن نما، آماج پيكان مسموم شيطان و موجب خيره شدن چشم
هاى هر
زه و آلوده است!! در مقابل لباس
هاى مناسب و كاملاً پوشيده، مانع اين نگاه
هاى هوس
آلود است.
سه. رنگ
ها: برخى از رنگ
ها ديدگان را خيره مى
سازد و باعث جلب توجه مى
شود و علماى دين هر چند نسبت به اصل رنگ لباس
ها، تأكيد چندانى ندارند؛ ولى بر اين مسأله پاى مى
فشا
رند كه لباس نبايد موجب جلب توجه شود و عواقب سوئى داشته باشد. از اين رو در طول تاريخ، زنان مسلمان به ميل خود، لباس مشكى را براى حجاب برگزيدند و بدين وسيله احساس امنيت و مصونيت بيشترى مى
كر دند. اين سنت حسنه، مورد نظر و پذيرش پيامبر (صل
ی
الله
عل
یه
وآله)
و ا
مامان (علیهم السلام) نيز قرار گرفت. گفتنى است كه عبا و چادر مشكى جزء لباس
هاى مكروه به شمار نمى
رود و از آن مستثنا شده است.
چهار. شيوه گفت
وگو و حركت: حفظ وقار و متانت، همان نقشى را دارد كه پوشش زن ايفا مى
كند و عدم رعايت آن، عواقب شومى در پى دارد. قرآن
مجيد يكى از صفات خوب زنان مؤمن را ـ كه در رفتار دختران شعيب جلوه
گر است ـ حيا و وقار مى
داند.
بايد دانست كه پيدايش فحشا و فرزندان نامشروع، افزايش طلاق و از هم گسيختگى زندگى زناشويى و نا آرامى درونى و هيجان جنسى مستمر برخاسته از برهنگى و عشوه
گرى زنان
، همه آثار شوم بى
حجابى و بى
بندوبارى است و اين حجاب است كه مى
تواند به خوبى مصونيت
بخش باشد.
برخى به نادرستى ادّعا مى
كنند: حجاب به معناى مقابله با برهنگى را قبول داريم؛ ولى در هيج جاى قرآن از پوشش مو سخن به ميان نيامده است!! در پاسخ گفتنى است كه زنان حت
ّى قبل از نزول آيه حجاب موهاى خود را مى
پوشاندند و مشكل تنها آشكار بودن گردن، گوش، زير گلو و گر
دن آنان بود.
همان
طور كه مفسران بزرگ (مانند شيخ طوسى و طبرسى) فرموده
اند، در گذشته دو نوع روسرى براى زنان معمول بود: روسرى
هاى كوچك كه آنها را «خِمار» يا «مقنعه
» مى
ناميدند و معمولاً در خانه از آن استفاده مى
كردند و روسرى
هاى بزرگ كه مخصوص بيرون خانه به شمار مى
آمد. زن
ان با اين روسرى بزرگ ـ كه جلباب خوانده مى
شد و از «مقنعه» بزرگ
تر و از «ردا» كوچك
تر است و به چادر امروزين شباهت داشت ـ مو و تمام بدن خود را مى
پوش
اندند.
نزديك ساختن جلباب «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ» كنايه از پوشيدن سر و روى خود با آن است؛
يعنى، چنان نباشد كه چادر يا رو پوش
هاى بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشريفاتى و رسمى داشته باشدو همه پيكرشان را نپوشاند و از مصاديق «كاسيات عاريات»[225] شم
رده شوند! قرآن فرمان مى
دهد: بانوان با مراقبت، جامه را بر خود گيرند و آن را رها نكنند، تا نشان دهند اهل عفاف و وقار به شمار مى
آيند. از پايان آيه بر مى
آيد كه پوشش مطلوب آن است كه خود به خود دورباش ايجاد مى
كند و هوس
بازان را نااميد مى
سازد.
بنابراين، وظيفه پوشش اسلامى بانوان به معناى حبس و زندانى كردن و قرار دادن آنان پشت پرده و در نتيجه عدم مشاركت اين گروه، در فعاليت
هاى اجتماعى نيست. اين وظيفه بدان معنا است كه زن در معاشرت با مردان، بدنش را بپوشاند و به جلوه گرى و خودنمايى نپردازد و مشاركتش در فعاليت
ها، بر
اصول انسانى و اسلامى استوار باشد.
پوشش زن
پرسش 127. پوشش بدن براى زنان بايد چگونه باشد؟
همه مراجع (به جز صافى): زن بايد تمام بدن و موى خود را [به جز گردى صورت و دست
ها تا مچ] در برابر مرد نامحرم بپوشاند.
آيه
اللّه
صافى: زن بايد تمام بدن و موى
خود را در برابر نامحرم بپوشاند و بنابر احتياط واجب، بايد دست و صورت را نيز بپوشاند.
پوشش صورت
پرسش 128. آيا زير چانه نيز بايد از نامحرم پوشانده شود؟
همه مراجع (به جز سيستانى): آرى، زير چانه جزء گردى چهره نيست و بايد در برابر نامحرم پوشانده شود.
آيه
اللّه
سيستانى: آن قسمت از چانه و زير چانه كه در هنگام پوشيدن مقنعه به طور معمول پوشانده نمى
شود، حكم گردى صورت را دارد.
حجاب و نابالغ
پرسش 129. آيا بر زن لازم است در مقابل بچه نابالغ خود را بپوشاند؟
همه مراجع (به جز بهجت، تبريزى و مكارم): اگر خوب و بد را مى
فهمد و احتمال مى
دهد كه نگاهش به بدن زن، موجب تحريك شهوتش شود؛ بنابر احتياط واجب بايد بدن و موى خود را از او بپوشاند.
آيه
اللّه
بهجت: اگر خوب و بد را مى
فهمد، بنابر احتياط واجب بايد بدن و موى خ
ود را از او بپوشاند.
آيات عظام تبريزى و مكارم: خير، لازم نيست؛ ولى بهتر است، بدن و موى خود را از پسرى هم كه خوب و بد را مى
فهمد، بپوشاند.