نماز و روزه از ديدگاه قرآن و حديث

نماز و روزه از  ديدگاه قرآن و حديث 0%

نماز و روزه از  ديدگاه قرآن و حديث نویسنده:
گروه: مفاهیم عقایدی

نماز و روزه از  ديدگاه قرآن و حديث

نویسنده: سید مهدی امین
گروه:

مشاهدات: 8093
دانلود: 2406

توضیحات:

نماز و روزه از ديدگاه قرآن و حديث
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 17 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 8093 / دانلود: 2406
اندازه اندازه اندازه
نماز و روزه از  ديدگاه قرآن و حديث

نماز و روزه از ديدگاه قرآن و حديث

نویسنده:
فارسی

روايات تشريع نماز در معراج رسول اللّه صلي‌الله‌عليه‌و‌آله

«بِسْـمِ اللّهِ الرَّحْمــنِ الــرَّحيمِ!»

«سُبْحانَ الَّــذي اَسْــري بِعَبْـدِه لَيْــلاً مِــنَ الْمَسْجِــدِ الْحَــرامِ‌اِلَــي الْمَسْجِـدِ الاَْقْصَا الَّذي بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ اياتِنا اِنَّهُ هُوَالسَّميعُ الْبَصيرُ!»

«به نام خداوند بخشاينده مهربان!»

«پاك و منزه است خدائي كه در مبارك شبي بنده خود (محمد) را از مسجد حرام به مسجد اقصائي كه پيرامونش را مبارك ساخت، سير داد، تا آيات خود را به او

1- الميزان ، ج 3 ، ص 369.

روايات تشريع نماز در معراج رسول‌اللّه (ص) (47)

بنماياند، كه همانا خداوند شنوا و بيناست!» (1 / اسراء)

در كتاب علل به سند خود از اسحاق ابن عمار روايت كرده كه گفت: من از حضرت ابي الحسن موسي ابن جعفر پرسيدم چطور شد كه هر يك ركعت نماز داراي يك ركوع و دو سجده شد؟ و با اينكه سجده دو تا است چرا دو ركعت حساب نمي‌شود؟ فرمود: حال كــه ايـن مطلب را سئوال كردي حــواست را جمـع كـن تـا جـوابش را خـوب بفـهمــي:

- اولين نمازي كه رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله بجا آورد نمازي بود كه در آسمان در برابر پروردگار متعـال و در جلـوي عـرش خـداي عـزوجـل خـوانــد.

و شرحش چنين است كه وقتي آن جناب را به معراج بردند و آنجناب به پاي عرش الهي رسيد به او خطاب شد اي محمد! به چشمه صاد نزديك شو و محل‌هاي سجده خود را بشوي و پاكيزه كن و براي پروردگارت نماز بخوان، رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله بدانجا كه خدايش دستور داده بود نزديك شده و وضو گرفت، وضوئي طولاني و سير، آنگاه در

(48) نماز و روزه از ديدگاه قرآن و حديث

برابر پروردگار جبار تبارك و تعالي ايستاد.

خــداي تعــالــي دستــور داد تــا نمــاز را افتتــاح كنــد، او نيــز بــا گفتــن «اَللّـــهُ اَكْبَـــــرْ» نمـــاز را شـروع كــــرد.

دستور رسيد اي محمد! بخوان:

« بِسْمِ اللّـهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اَلْحَمْـدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ»

  تــا آخــر سـوره، او چنيـن كـرد.

دستورش داد تا به اصطلاح حسب و نسب خداي را بخواند و بگويد : «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـنِ الـرَّحيمِ، قُـــلْ هُـــوَ اللّـــهُ اَحَــــدٌ، اَللّهُ الصَّمَدُ»در اينجا خداي تعالي از تلقين بقيه سوره باز ايستاد رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله گفت: «قُـــلْ هُـــوَ اللّـــهُ اَحَــدٌ، اَللّـهُ الصَّمَـــدُ!»

آنگاه خداي تعالي دستورش داد، بگويد: « لَمْ يَلِـدْ وَ لَمْ يـُولَدْ، وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوا اَحَدٌ،» باز خداي تعالي از تلقين بقيه باز ايستاد و رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله خودش پس ازاتمام سوره گفت: «كَـذلِــكَ اللّهُ رَبّي، كَـذلِكَ اللّــهُ رَبّـي!»

روايات تشريع نماز در معراج رسول‌اللّه (ص) (49)

بعد از آنكه رسول خدا اين را بگفت خداي تعالي دستورش داد كه براي پروردگارش ركوع كند. رسول خدا ركوع كرد و دستور داده شد در حال ركوع بگويد: «سُبْحانَ رَبِّيَ الْعَظيمُ وَ بِحَمْدِه!» رسول خدا سه بار اين ذكر را گفت. دستور آمد سر از ركوع بردارد، رسـول خـدا سـر بـرداشتـه در بـرابـر پـروردگـار متعـال ايستـاد دستـور آمــد كــه:

- اي محمد! سجده كن براي پروردگارت!

رسول خدا با صورت به سجده افتاد، دستور آمد بگو: «سُبْحانَ رَبِّيَ الاَْعْلي وَ بِحَمْدِه!» او اين ذكـر را هم سه بار تكرار كرد.

دستور رسيد بنشيند، رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله نشست، و جلالت پروردگار جل جلاله را متذكر گشته بي اختيار و بدون اينكه دستور داشته باشد به سجده افتاد و مجددا سه بار تسبيــح گفـت. خــداي تعــالي دستـور داد بـرخيـز آنجنـاب تمـام قـامت بـرخـاست، و در برخـاستـن آن جـلالتـي كـه از پـروردگـار خـود بـايـد مشـاهــده كنــد نــديــد.

(50) نماز و روزه از ديدگاه قرآن و حديث

خداي تعالي دستور داد اي محمد! بخوان همانطور كه در ركعت اول خواندي، آنجناب انجام داد. بعد از آنكه يكباره سجده كرد، نشست، باز متذكر جلال پروردگار تبارك و تعالي گشته بي اختيار به سجده افتاد بدون اينكه دستور داشته باشد. بعد از تسبيح دستور رسيد كه سر بردار، خداوند ترا ثابت قدم كند و گواهي ده كه معبودي نيســت به غير از خدا، و اينكــه محمد فرستــاده خداست و قيامت آمدني است و شكــي در آن نيســت و اينكــه خـداونــد همـــه مـردگــان را زنـده مي‌كنــد. و بگــو:

اَللّهُــمَّ صَلِّ عَلي مُحَمّدٍ وَ الِ مُحَمَّــدٍ كَما صَلَّيْــتَ وَ بارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلي اِبْراهيمَ وَ الِ اِبْـراهيــمَ اِنَّـكَ حَميـدٌ مَجيــدٌ، اَللّهُــمَّ تَقَبَّــلْ شَفاعَتَــهُ في اُمَّتِــهِ وَارْفَــعْ دَرَجَتَــهُ!»

رسول خدا همـه اينهـا را گفت:

خداي تعالي فرمود: اي محمد !

رسول خدا روي خود به سوي پروردگارش نموده و از ادب سر بزير افكند و گفت:

روايات تشريع نماز در معراج رسول‌اللّه (ص) (51)

«اَلسَّلامُ عَلَيْك!» پس خداي جبار جل جلاله جوابش داد و گفت: وَ عَلَيْكَ السَّلامُ يا مُحَمَّد! بـه نعمـت مـن نيـرو بر طاعتم يـافتـي و بـه عصمتـم تـرا پيغمبـر و حبيـب خـود كــردم!

امام ابوالحسن عليه‌السلام سپس فرمود نمازي كه خداي تعالي دستور داد دو ركعت بود و دو سجده داشت و او همانطور كه برايت گفتم در هر ركعت دو سجده به جا آورد و مشــاهــده عظمـت پـروردگـارش او را بي‌اختيـار بـه تكـرار سجـده واداشـت، خــداي تعـالـي هـم همــان دو سجــده را واجـب كــرد.

پرسيدم فدايت شوم آن صاد كه رسول خدا مأمور شد از آن غسل كند چه بود؟ فـرمـود: چشمـه‌ايسـت كـه از يكـي از اركـان عـرش مـي‌جـوشـد و آن را آب حيـات مـي‌گـوينـد و همـان اسـت كـه خـداي تعـالـي در قـرآن از آن يـاد كـرده و فــرمــوده: «صآ وَ الْقُرْانِ ذِي الذِّكْرِ،» (1 / ص) و خــلاصـه دستــور ايــن بــود كــه از آن چشـمه وضــو بگيـرد و قـرائت كنــد و نمــاز بخـواند.

(52) نماز و روزه از ديدگاه قرآن و حديث

مؤلف: در اين معنا روايت ديگري نيز هست.

در كافي به سند خود از علي بن حمزه روايت كرده كه گفت در حضور حضرت صادق عليه‌السلام بودم كه ابو بصير از آنجناب پرسيد: فدايت شوم رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله را چند نوبت به معراج بردند؟ فرمود دو نوبت جبرئيل او را در موقفي برد و به او گفت: اينجا باش كه در جائي قرار گرفته‌اي كه تاكنون نه فرشته‌اي بدان راه يافته ونه پيغمبري، اينجاست كه پروردگــارت صـلات مـي‌گــذارد.

پرسيد: چگونه صلات مي‌گذارد؟ گفت: مي‌گويد: سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ! منم پروردگار ملائكه و روح، رحمتم از غضبم پيشي گرفته است! رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله گفت: عَفْوَكَ! عَفْوَكَ!

فرمود: در آنحال نزديكيش به پروردگار همانقدر بوده است كه قرآن در باره‌اش فرموده: «قابَ قَوْسَيْــنِ اَوْ اَدْني،» (9 / نجم) به آنجناب عرض كرد « قابَ قَوْسَيْــنِ اَوْ اَدْني» يعني چه؟ فرمود: ما بين دستگيره كمان تا سر كمان. سپس فرمود: ميان آن دو

روايات تشريع نماز در معراج رسول‌اللّه (ص) (53)

حجابي است داراي تلاءلؤ - و به نظرم مي‌رسد فـرمـود - حجــابــي است از زبـرجــد.

پس رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله از دريچه‌اي به قدر سوراخ سوزن عظمتي را كه جز خدا نمي‌داند مشاهده نمود... .

مؤلف: آيـات سـوره نجـم هـم مـؤيـد اين روايت است كـه مي‌گـويـد معـراج دوبـار اتفـاق افتـاد. صلـواتي هـم كـه در ايـن روايت بـود ظاهـرا بايـد درست بـاشـد چـون معنـاي صلـوات در لغت به معني ميل و انعطاف است. و ميل و انعطاف از خداي سبحان رحمت، واز عبد دعا است.

گفتاري هم كه جبرئيل از خداي تعالي در صلواتش نقل كرد كه مي‌فرمايد: رحمت من از غضبم پيشـي گـرفتـه خــود مـؤيــد ايـن معنـا است.

و نيز به همين جهت بود كه جبرئيل آن جناب را در آن موقف نگاهداشت، موقفي كه خود او گفت: هيچ فرشته و پيغمبري بدانجا راه نيافته است.

(54) نماز و روزه از ديدگاه قرآن و حديث

لازمه اين وصفي كه براي آن موقف كرده اين است كه موقف مذكور واسطه‌اي ميان خلق و خالق و آخرين حدي از كمال بوده كه ممكن است يك انسان بدانجا برسد، پس حد نامبرده همان حدي است كه رحمت الهي در آن ظهور كرده، و از آنجا به مادون و پائين‌تر افاضه مي‌شود، و به همين جهت در آنجا باز داشته شد كه رحمت خداي را به خود و به مادون خود ببيند.

در تفسير عياشي از هشام بن حكم از امام صادق عليه‌السلام روايت كرده كه فرمود: رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله در آن شب كه به معراج رفت هم نماز عشاء را در مكه خواند و هم نماز صبح را.

مؤلف: و در پاره‌اي از اخبار آمده كه آن جناب نماز مغرب را در مسجد الحرام خواند و بعد از آن برنامه معراجش شروع شد و ميان اين دو روايت منافاتي نيست، همچنانكه ميان نماز خواندنش قبل از معراج و واجب شدن نماز در شب معراج منافاتي نيست، چرا كه نماز قبل از معراج واجب شــده بــود، وليكــن جزئيـات آن كـه چنـد ركعت است تـا

روايات تشريع نماز در معراج رسول‌اللّه (ص) (55)

آن روز معلـوم نشـده بـود.

در تفسير عياشي از سعيد بن مسيب از علي بن الحسين عليه‌السلام روايت كرده كه گفت به حضورش عرض كردم: نماز چه وقت بر مسلمانان واجب شد آن‌طور كه امروز واجب است؟ فرمود: در مدينه و بعد از قوّت يافتن دعوت اسلام و وجوب جهاد بر مسلمانان، چيزي كه هست آن روز به اين صورت فعلي واجب نشد، بلكه هفت ركعت كمتر بود آن هفت ركعت را رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله اضافه نمود، دو ركعت در ظهر و دو ركعت در عصر و يك ركعت در مغرب ودو ركعت در عشاء ولي نماز صبح را به همان صورت كه در مكّه واجب شده بود گذاشت، چون در هنگام صبح ملائكه روز، در آمدن و ملائكه شب در رفتن عجله دارند، و لذا نماز صبح را براي اين‌كه هم آيندگان آن را با رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله درك كنند و هم روندگان، به دو ركعتيش باقي گذاشت، و معناي آيه «...اِنَّ قُرْانَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُودا»(78 / اسراء) همين است كه هم مسلمانان آن را شاهدند و هم مـلائكـه شب

(56) نماز و روزه از ديدگاه قرآن و حديث

و هـم مـلائكه روز.

و در كافي از عامري از حضرت ابي جعفر عليه‌السلام روايت كرده كه فرمود: بعد از آنكه رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله به معراج رفت در مراجعت ده ركعت نماز بجا آورد هر دو ركعت به يك سلام، و چون حسن و حسين عليه‌السلام متولدشدند رسول‌خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله به‌شكرانه خدا هفت ركعت ديگر زياد كرد و خداوند هم عمل او را امضاء فرمود، و اگر در نماز صبح چيزي اضافه نكــرد براي اين بود كه در هنگـام فجر ملائكه شب مي‌رفتند و ملائكه روز مي‌آمدند.

و چون خداوند دستورش داد تا در مسافرت نمازهايش را بشكند رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله همه را دو ركعتي كرد مگر مغرب را كه از آن چيزي كم نكرد در نتيجه شش ركعت را بر امتش تخفيف داد.

و احكام سهو هم تنها مربوط به ركعت‌هايي است كه رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله اضافه كرد و اگر كسي در اصل واجب يعنـي در دو ركعت اول شـك كنـد بـايـد نمـاز را از سر بگيرد.

روايات تشريع نماز در معراج رسول‌اللّه (ص) (57)

مؤلف: تفسير مشهود بودن قرآن فجر در روايات شيعه و سني به اينكه چون ملائكه شب آن را مي‌بينند و هم ملائكه روز آنقدر در اين دو طائفه بسيار است كه نزديك است به‌حدتواتربرسد، و در بعضي‌ازآنها همانطوركه گذشت شهادت‌خدا و ديدن‌مسلمين نيز اضافه شده است. (1)

حكـم نمـاز خــوف

«حافِظُــوا عَلَـي‌الصَّلَـواتِ وَ الصَّلـوةِ الْـوُسْطـي وَ قُـومُـوالِلّهِ قانِتيـــنَ،»

«همه نمازهــا و نماز ميانــه را مواظبــت كنيد و براي خدا مطيعانـه بپاي خيزيد،» (238 / بقره)

«فَاِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً اَوْ رُكْبانا فَاِذا اَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوااللّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا

1- الميزان ، ج 13 ، ص 31.

(58) نماز و روزه از ديدگاه قرآن و حديث

تَعْلَمُونَ،»

«و اگر در حال ترس بوديد مي‌توانيد پياده و سواره نماز گزاريد و چون ايمن شديد خدا را ياد كنيد چنانكه به شما چيزهائي را كه نمي‌دانسته‌ايد تعليم داده است.»

(239 / بقره)

«فَاِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً اَوْ رُكْبانا...،» اين جمله شرطيه معنايش اين است كه نمازها را اگر نترسيديد محافظت بكنيد، و اما اگــر تــرسيديـد اين محافظت را با مقدار امكانات خود تقدير كنيــد، و همان مقـدار نمـاز بخـوانيـد، چـه در حـال پيـاده كـه ايستـاده بـاشيـد، يـا در راه باشيــد و چـه در حـال سواره.

اين قسم نماز، همان نماز خوف است.

«فَــاِذا اَمِنْتُــمْ...»

محافظت بر نمازها امري است كه در هيچ شرايطي ساقط نمي‌شود، بلكه اگر ترسي

حكم نماز خوف (59)

در كارتان نبود و تــوانستيد نماز را حفظ كنيد واجب است بكنيد و اگر محافظت بر نماز بـرايتـان دشـوار شــد هـر قـدر مـمكـن بــود محـافظت كنيـد، پس بـايد هـر وقـت آن تـرس از بيـن رفت و دوبـاره امنيـت پيـدا كــرديـد مجـددا در محـافظت نماز بكوشيد، و خـدا را بيــاد آوريـد.

«كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ.»

مي‌فرمايد: خدا را آنچنان بياد آوريد كه يادآوريتان مساوي و برابر با اين نعمت باشد كه نماز در حال امن و در حال خوف و نيز همه شرايع دين را بـه شمــا تعليــم كرد. ايـن تعبير بـراي آن بـود كـه بـر امتنـان بـر همـه نعمتهـا و تعليـم‌هـا دلالـت كنـد.

در كافي از امام صادق عليه‌السلام در ذيل جمله «فَرِجالاً اَوْ رُكْبانا» روايت كرده كه فرمود: اين در وقتي است كه از درنده يا دزد بترسد، كه در حال راه رفتن و دويدن بعد از تكبير بـه جاي ركوع و سجود اشاره مي‌كند.

(60) نماز و روزه از ديدگاه قرآن و حديث

و در فقيه از همان جناب روايت آورده كه درباره نماز زحف (جنگ) فرمود: عبارت است از تكبير و تهليل و تسبيح و ديگر هيچ، آنگاه اين آيه را تلاوت كردند. و نيز در همان كتاب از همان جناب روايت آورده كــه فـرمـود: اگـر در سـرزميـن هـولنـاكي واقـع شدي و تـرسيـدي كـه دزدي و يـا درنـده‌اي بـه تـو حملـه‌ور شـود، نمـاز واجب خـود را مـي‌تـوانـي بــالاي مـركب بخــواني.

و باز در همان كتاب از امام باقر عليه‌السلام روايت كرده كه فرمود: كسي كه از دزدان راه ترس دارد، بر بالاي مركبش نماز را مي‌خواند، و براي ركوع و سجده‌اش اشاره مي‌كند. روايات در اين معاني بسيار زياد است.

در جنگ صفين هم مردمي كه در ركاب امير المؤمنين عليه‌السلام بودند نظير جريان زمان رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله پيش آمد، مردم نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را نتوانستند بخوانند، حضرت‌دستورداد، سواره‌ها و پياده‌ها به‌جاي نماز تكبير بگويند و لا اله الا اللّه و تسبيح

حكم نماز خوف (61)

به زبان آورند و آنگاه آن حضرت تمسك كردند به كلام خداي عز و جل كه مي‌فرمايد: «فَــاِنْ خِفْتُــمْ فَــرِجـالاً اَوْ رُكْبانــا،» مردم به دستور اميرالمؤمنين عليه‌السلام چنين كردند. (1)