سرزمین اسلام

سرزمین اسلام0%

سرزمین اسلام نویسنده:
گروه: سایر کتابها

سرزمین اسلام

نویسنده: غلامرضا گلی زواره
گروه:

مشاهدات: 21513
دانلود: 2647

توضیحات:

سرزمین اسلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 24 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 21513 / دانلود: 2647
اندازه اندازه اندازه
سرزمین اسلام

سرزمین اسلام

نویسنده:
فارسی

قزاقستان

جمهوری قزاقستان مساحتی برابر با 2717000 کیلومتر مربع دارد. ( 1 ) که از این لحاظ وسیع ترین جمهوری آسیای مرکزی و دومین جمهوری بزرگ شوروی سابق پس از روسیه می باشد. این کشور از شمال با روسیه از جنوب به ازبکستان و ترکمنستان و قرقیزستان و از شرق به ترکمنستان شرقی چین محدود می باشد. دریای خزر در غرب و دریاچه آرال در مرز این کشور با ازبکستان قرار گرفته است.

جمعیت آن در سال 1979م 5/14 میلیون نفر بود ولی هم اکنون 17 میلیون نفر سکنه دارد. 45% سکنه این جمهوری مسلمان هستند. در قرن نوزدهم، اسلام در قزاقستان رشد بی سابقه ای یافت زیرا تزارهای روس نگران قبائل پراکنده این جمهوری بودند و بیم آن را داشتند که بر آنها بشورند، لذا تصور نمودند با قبول اسلام از سوی قبائل، آنها به هم نزدیک شده و تمدن واحدی ایجاد می کنند و از این لحاظ در مورد پذیرش اسلام از سوی آنان محدودیت قائل نشدند و در برابر رشد و توسعه مساجد اینمنطقه ازخود عکس العملی نشان ندادند اما برخلاف تصور روسها، نفوذ اسلام در مردم قزاق آنان را به صورت اقوامی ظلم ستیز درآورد و در مقابل روسها به شورش و مقاومت برخاستند. روسها که متوجه چنین قدرت سیاسی (بخاطر قبول آئین اسلام) توسط قزاق ها شدند در ساخت مساجد مضایقی ایجاد نموده و تبلیغات مسیحی را در این جمهوری اشاعه دادند.

نژاد اکثریت، قزاق است آنها از قبائل ترکی هستند که قبل از میلاد مسیح در منطقه فعلی استقرار یافته اند و نسل کنونی قزاق ها، محصول آمیزش مغول ها با ترک های بومی این سرزمین می باشد. نژادهای دیگر آن عبارتند از: روسی، اوکراینی، آلمانی، کره ای، اویغوری، ازبکی، تاجیکی و ایرانی. زبان قزاقی است و الفبای آن کریلی می باشد. این زبان با زبان ترکی آمیختگی زیادی دارد. از قرن سیزدهم میلادی تا اواخر قرن پانزدهم، قزاقستان تحت سلطه مغولها قرار داشت بعدا دچار جنگ های داخلی گشته و تجزیه گردید و ارتباط میان قزاقها و روسها از قرن شانزدهم قوت گرفت و قزاقها بتدریج زیر سلطه روسها قرار گرفتند اما برای رهای از یوغ مهاجمین روس در نیمه دوم قرن هیجدهم چندین بار دست به شورش زدند. با این حال از سال 1866م سلطه روسها بر این نواحی تثبیت گشته و قدرتهای محلی از میان رفتند ولی موج نفرت از روسها در میان قزاقها بتدریج اوج گرفت و قدرت معنوی اسلام در تقویت این انزجار مؤثر بود و چندین شورش در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم توسط قزاقها بر علیه روس صورت گرفت که به شدت سرکوب شد. در 26 اوت 1920م (4 شهریور 1299ش) جمهوی خودمختار قزاقستان تحت نظر کرملین، در این سرزمین تشکیل شد و «آلما آتا» به عنوان مرکز آن انتخاب شد و در 5 دسامبر 1936م (14 آذر 1315ش) به جمهوری قزاقستان تغییر نام داد که تا سال 1991م برقرار بود و در این سال استقلال خود را بدست آورد. (20 فروردین 1370ش) و به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. همانگونه که اشاره شد پایتخت آن آلما آتا (پدر سیب) است. 19 استان، 82 شهر دارد و 57% سکنه در کانونهای شهری سکونت دارند. 60 دانشکده با 14000 دانشجو، 10000 واحد مدرسه و 6 کانال تلویزیونی از جمله امکانات فرهنگی قزاقستان است. ( 2 )

یکی از مساجد مهم مسلمان در مرکز حکومت این کشور قرار دارد. قزاقستان تنها جمهوری مسلمان نشین آسیای میانه است که در آن سلحهای استراتژیک و سیلوی موشکهای بالستیک قاره پیمای اتمی شوروی سابق نگاهداری می شود و امریکا از اینکه مواد هسته ای و سلاحهای اتمی مزبور به دست مسلمانان بیفتد به شدت نگران است.

قزاقستان از منابع آبی خوبی برخوردار است. دریاچه آرال واقع در جنوب آن اکنون مورد استفاده پروژه آبیاری توسعه کشت پنبه در ازبکستان قرار گرفته و با عقب نشینی منابع آب آن، دریائی از نمک را در سواحل وسیع خود برجای گذاشته است. در این کشور معادنی چون: طلا، نقره، فسفات، نیکل، قلع، مس، سرب، روی، زغال سنگ، سنگ آهن وجود دارد. رودهای آن منابع مهمی برای تولید برق آبی (انرژی هیدروالکتریک) و طرحهای آبیاری به شمار می روند. زمینهای مزروعی حاصلخیز و مراتع سرسبز و خرم از برکات این سرزمین است. این کشور به لحاظ صنعتی بسیار توسعه یافته است و صنایع استخراجی، شیمیائی، ذوب فلزات، ماشین سازی، سیمان، نساجی و غذایی در آن استقرار دارد. قزاقستان از مراکز مهم تولید گوشت شوروی سابق بود و غلات، سبزی، انگور، سیب، نیشکر، سیب زمینی و کتان در آن تولید می شود. صنعت ماهیگیری در این جمهوری استقلال یافته، رونق بسزایی دارد. در بین جمهوریهای مشترک المنافع دومین تولید کننده نفت به شمار می رود و بزرگترین ذخائر کروم در آن وجود دارد.

ازبکستان

سرزمین ازبکستان، با 447400 کیلومتر مربع وسعت در جنوب قزاقستان و دریاچه آرال و نیز شمال افغانستان و ترکمنستان واقع است. تاجیکستان و قرقیزستان همسایگان شرقی آن هستند. 85% سکنه 20 میلیونی آن پیرو آئین اسلام می باشند.

در قرن ششم قبل از میلاد بخش اعظم آن تحت سلطه هخامنشیان بود. سامانیان که خست سلسله ایرانی پس از حکمرانان تکر بودند، در دوران حکومت خود در خراسان و ماوراء النهر (بخشهایی از ازبکستان کنونی) و قسمتی از ایران مرکزی حکومت می کردند (از 261 تا 389ق) در عهد اسماعیل سامانی، مرکز اقتدار این سلسله بیستر ماوراالنهر بود و بخارا و سمرقند در عهد او چنان ترقی کردند که قسمت عمده ای از عالم اسلامی را با درخشندگی تمدن و معارف و ادبیات و هنر، نور و فروغ می بخشیدند. مقبره اسماعیل سامانی در بخارا است که خود اثر هنری بسیار زیبائی از این عصر می باشد. بخارا یکی از شهرهای بزرگ ماوراالنهر قدیم و مرکز بعضی حکومتهای اسلامی و کانون نشر علوم و معارف اسلامی و ادب ایرانی می باشد، نرشخی (مورخ معروف) عمعق بخارائی شاکر بخاری از دانشمندان این شهر قدیمی اند، شیخ الرئیس ابوعلی سینا (370 - 428ق) دانشمند بزرگ ایرانی در روستای افشنه از توابع بخارا بدنیا آمد و در بخارا کسب علم نمود. ( 3 )

بلندترین عمارت بخارا مناره ای است 5/46 متری که مربوط به مسجد کالیان و معروف به برج مرگ می باشد. (زیرا محکومان به مرگ را از بالای آن پرت می کردند.) این مناره مربوط به 8 قرن قبل است. بازار جالبی نیز از آثار هنری این شهر است. ( 4 )

سمرقند یکی دیگر از شهرهای تاریخی ازبکستان است که در نزدیکی بخارا قرار دارد که رود سغد از کنار آن می گذرد این شهر در طول 25 قرن تاریخ خود هجوم سپاهیان اسکندر، امیران عرب، گروههای بربر و چنگیزخان را بخود دیده است. صودر عصر تیموریان، سمرقند پایتخت مملکتی بزرگ شد که از دهلی تا دمشق و از دریاچه خوارزم (آرال) تا خلیج فارس وسعت داشت این دولت ماوراء النهر را به مقامی از اهمیت رسانید که تا آن زمان هیچگاه بدان پایه نرسیده بود. بزرگترین سنگ قبر جهان که بر روی امیر تیمور گورگانی قرار گرفته در این شهر (سمرقند) است. مسجد جالبی در این شهر وجود دارد تحت عنوان مسجد بی بی خانم که صحن درونی آن 167متر طول و 109 متر عرض دارد و قطر گنبد فیروزه ای آن 20 متر است. ( 5 ) از شهرهای تاریخی دیگر ازبکستان تاشکند را می توان نام برد که به عنوان بزرگترین شهر آسیای مرکزی، پایتخت این جمهوری نیز می باشد. اندیجان. فرغانه و نمنگان از دیگر کانونهای شهری ازبکستان هستند که بدلیل ارزش تاریخی، همه ساله جهانگردها بدآنها روی می آورند.

در زمان صفویه و افشاریه به دفعات مکرر تلاش شد تا ازبکستان بار دیگر تحت کنترل حکومت مرکزی ایران درآید اما نفوذ روزافزون سران قبائل در افراد و ضعف ایران موجب از دست رفتن تدریجی ازبکستان شد و در سال 1873م این منطقه به اشغال روسها درآمد. پس از سقوط تزارها در انقلاب اکتبر 1917م نظام کمونیستی بر ازبکستان حاکم شد و در سال 1924م رسما جمهوری سوسیالیستی ازبکستان در این سرزمین شکل گرفت که تا سال 1991م برقرار بود. در اواسط این سال، ازبکستان از سلطه مارکسیسم رهایی یافت و نسیم روح بخش آزادی بر آن وزیدن گرفت و معنویت اسلام آن را سیراب نمود.

ازبک ها، سنی و پیرو فقه حنفی هستند. دو مدرسه معروف اسلامی یعنی مدرسه میر عرب در بخارا و مدرسه اسماعیل البخاری در تاشکند که در قرن شانزدهم میلادی پدید آمده اند، تنها مراکزی اند که در هنگام سلطه کرملین مشغول به فعالیت بودند. البته آنان در آغاز به تعطیل این دو مؤسسه مذهبی اقدام کردند و پس از جنگ دوم اجازه فعالیت به این مدارس را دادند. تمام علمای اسلامی در شوروی سابق با تحصیل در مدارس مذکور تربیت می شوند. این مدارس نیز انتشار کتب و نشریات اسلامی را به عهده داشتند و اکنون فعالترین و با تحرک تر و با کیفیتی افزونتر مسئولیتهای یاد شده را به عهده دارند. در تمام شهرهای آن مساجد متعددی وجود دارد که بویژه در اعیاد اسلامی مشحون از جمعیت نمازگزار می شود. گرایش به تصوف نیز در این جمهوری دیده می شود و مراکز مهم تعلیم این آئین، در خیوه و بخارا هستند.

مردم ازبکستان از نژاد ازبک بوده و در حال حاضر متجاوز از یک میلیون ازبکی در افغانستان و قریب به 20000 نفر در ایالت مسلمان نشین ترکستان شرقی چین (سین کیانگ) سکونت دراند.

زبان ازبک ها ازبکی است که از مشتقات زبان ترکی می باشد.

رودهای این جمهوری و نیز دریاچه آرال (خوارزم سابق) در تولید برق آبی و مشروب نمودن اراضی پنبه این کشور دخالت مهمی دارند. ازبکستان از نظر تولید پنبه در جهان پس از آمریکا و چین مقام سوم را داراست و 60% پنبه شوروی سابق در این جمهوری تهیه می شده است. هم اکنون نیز، این محصول از مهمترین اقلام صادراتی این کشور بوده و اکثر اراضی آن به کشت پنبه اختصاص دارد و محصول مذکور کشت تک محصولی ( 6 ) این سرزمین محسوب می شود، از نظر تولید انواع کنف مقم اول را در آسیا میانه دارد.

ازبکستان به لحاظ تولید نفت و گاز و معادن ذغال سنگ اهمیت ویژه ای دارد. ( 7 ) پرورش گوسفند بین روستائیان و عشایر رواج گسترده ای داشته و ازبکستان از تولید کنندگان عمده پشم در شوروی بوده است.

ترکمنستان

جمهوری تازه اسقلال یافته ترکمنستان با وسعتی برابر 488100 کیلومتر مربع از مناطق نسبتا پر وسعت آسیای مرکزی به شمار می رود. این کشور از غرب با دریای خزر از جنوب با افغانستان و جمهوری اسلامی ایران، از شرق و شمال با ازبکستان، مرز مشترک دارد. همچنین قزاقستان در شمال غربی آن واقع است. این کشور بیشتر در جهت طول جغرافیائی گسترده شده و از غرب تا شرق آن 1100 کیلومتر و از شمال تا جنوب 650 کیلومتر است و از نظر وسعت بعد از روسیه، قزاقستان و اوکراین مقام چهارم را داراست و به اندازه مجموع مساحت کشورهای دانمارک، بلژیک، هلند، اتریش و سوئیس قلمرو جغرافیائی دارد. قسمت اعظم آن را کویر قره قوم ( 8 ) (شن سیاه) تشکیل می دهد که 80% خاک کشور را می پوشاند. کوههای کپه داغ و پاراپامیر در جنوب و جنوب غربی آن است، رودخانه امو دریا با 2620 کیلومتر به این کشور تعلق دارد که عرض آن در برخی مناطق به 3 کیلومتر می رسد.

کانال معروف قره قوم به عنوان بزرگترین کانال دنیا که هم اکنون 1100 کیلومتر حفر شده در آینده با پیمودن 1340 کیلومتر راه، رودخانه امودریا را به خزر وصل می کند.

یادآوری می شود که آمودریا که به آن جیحون هم می گویند از کوههای مرکزی آسیا سرچشمه گرفته و به دریاچه آرال (واقع در مرز ازبکستان و قزاقستان) می ریزد. به دلیل وجود صحرای برهنه قره قوم، ترکمنستان آب و هوای گرم و خشکی دارد و میزان بارندگی آن در نقاط صحرایی به 80 میلی متر می رسد اما در نقاط کوهستانی هم مرز با ایران تا 300 میلی متر باران دریافت می کند.

ترکمنستان 4 استان دارد: استان بالکان (کنار خزر) با 375000 سکنه، استان ماری (مرو) ( 9 ) با 884300 نفر، استان تاشائوز با 758600 نفر، استان چاربوبا 795000 نفر، 19 شهر و 44 بخش دارد و مرکز حکومت آن عشق آباد است که در بخش شمالی کوههای کپه داغ و 45 کیلومتری شهر باجگیران (مربوط به استان خراسان ایران) قرار گرفته و 422300 نفر سکنه آن است. میانگین عمر مردان 9/62 سال و میانگین عمر زنان 7/69 سال می باشد که 4/68% ترکمت، 6/12% روس، 5/10% تاتار و 5/8% ازبکند.

زبان رسمی ترکمنی است ولی زبان روسی را به عنوان زبان رسمی پذیرفته اند. 85% مردم، مسلمان هستند و در این کشور 200 مسجد وجود دارد. علاقمند به تحصیل علوم اسلامی بوده و پس از استقلال، گرایش به معنویت و مذهب در ترکمنستان رواج فزاینده ایی پیدا کرده است در سفری که رئیس جمهور ایران به منظور شرکت در اجلاس سران کشورهای آسیای میانه در تاریخ 19/2/71 به ترکمنستان نمود قاضی القضات این کشور از ایشان خواست که تسهیلاتی فراهم شد. تا طلاب علوم دینی ترکمنستان به جای تحصیل در عربستان، سوریه و ترکیه، در ایران به تحصیل علوم مذهبی بپردازند. ایران و ترکمنستان بدلیل اشتراک مذهبی و فرهنگی و مرز مشترک، مناسبات فرهنگی سیاسی و اقتصادی خوبی دارند.

ترکمنستان یک دانشکده پزشکی و 5 هنرستان دارد. دانشکده عشق آباد که بعدها به دانشگاه مختوم قلی معروف شد، در سال 1937م تاسیس گردید که در دانشکده زبآنهای خارجی آن زبان فارسی به صورت رشته ای جداگانه تدریس می شود. سه فرستنده کانال تلویزیونی و یک فرستنده رادیوئی دارد. از 10 روزنامه آن تنها روزنامه های «جرقه ترکمنستان و «عصر» عشق آباد به زبان روسی و بقیه به زبان ترکمنی انتشار می یابد.

ترکمنستان از 6 قرن قبل از میلاد بخشی از خاک ایران بوده است و بجز دوره سلطه مغول ها بر آسیای مرکزی تا اوائل قرن هیجدهم همچنان جزو ایران بود. بعدها قبایل ترکمن با بدست آوردن قدرت به تناوب حملاتی را علیه ایران ترتیب دادند. در سال 1873م روسها پس از 4 سال جنگ، ترکمنستان رابه تصرف خود درآورند که ضعف و هرج و مرج در عصر قاجاریه در این فتح موثر بود. تا سال 1924م ترکمن ها در مقابل کمونیستها مقاومت کردند و در این سال سرزمین مذکور تحت نظارت کرملین قرار گرفت و این حالت تا زمان فروپاشی شوروی ادامه یافت و ترکمنستان موفق شد در 26 اکتبر 1991م (1370ش) استقلال خود رابدست اورد. در زمستان سال گذشته ( 1370 ) پس از تشکیل کنفرانس همکاریهای اقتصادی ( ECO ) در تهران، جمهوری مذکور به عضویت آن درآمد. حکومت آن جمهوری است و پارلمان این کشور 175 نماینده دارد که برای مدت 5 سال برگزیده می شوند (هر 12000 نفر رای دهنده یک نماینده را انتخاب می کند.)

ترکمنستان از تولید کنندگان عمده پنبه در آسیای میانه به شمار می رود و یکی از بزرگترین ذخائر سولفات سدیم را در جهان داراست. نفت و گاز، سرب، روی، ید، برم و جیوه نیز در این کشور استخراج می گردد. صنایع آن عبارتند از: صنایع شیمیائی غذایی، انرژی، نساجی ماشین سازی و تولید فرشهای دستباف، وسیع ترین و پیشرفته ترین صنعت دامپروری در بین جمهوری های سابق شوروی به این کشور اختصاص دارد و پرورش اسب آن در جهان مشهور است. میزان تولید گندم در ترکمنستان به 900000 تن در سال بالغ می گردد. (10

آذربایجان

آذربایجان تاحیه ای است در غرب دریای خزر به وسعت 86600 کیلومتر مربع که در شمال آن روسیه و در غرب آن گرجستان و ارمنستان قرار دارد. همسایه جنوبی آن جمهوری اسلامی ایران می باشد و بخشی از رودخانه ارس مرز این دو کشور را تشکیل می دهد.

چهره طبیعی آن سه گونه است: نواحی ساحلی دریای خزر با آب و هوای معتدل و مرطوب، نواحی کم ارتفاع و کوههای فرسایش یافته قدیمی و نقاط فلاتی، نواحی با ارتفاع بلند که گاهی قلعه های آن تا 5000 متر از سطح دریا ارتفاع دارند. این کوههای منشاآتشفشانی داشته و از نقاط صعب العبور آذربایجان می باشند و آب و هوا در نقاط مزبور در زمستان سرد و در تابستان معتدل است.

آذربایجان بزرگترین و پرجمعیت ترین (بیش ز 7 میلیون نفر سکنه) جمهوری منطقه قفقاز ( 11 ) می باشد و بخشی از سرزمین 500000 کیلومتر مربعی قفقاز است. این ناحیه از گذشته به آلبانیای قفقاز و در دوران حاکمیت اعراب، اران نامیده می شد.

تا قرون وسطی، بومیان قفقاز سکنه آذربایجان را تشکیل می دادند اما در قرون بعد قبایل کوچ نشین غز که در کرانه های سیمون می زیستند، بدان کوچ نمودند. غزها در اواسط قرن دهم میلادی اسلام آوردند. در اواخر این قرن مهاجمین سلجوقی که ترکهای مسلمان بودند بخشهایی از قفقاز و شمال غربی ایران را اشغال نمودند و در سال 1054 میلادی در گنجه و تبریز بنام فرمانروایان سلجوقی خطبه می خواندند. از قرن دوازدهم اتابکان بر آن حکومت می کردند در قرن سیزدهم در آغاز، مغول ها و پس از آن دو طایفه ترک قراقویونلو و آق قویونلو بر این نقاط حکمرانی داشتند. تا قرن نوزدهم بخشهایی از قفقاز جزو ایران بود که با ضعف و بی کفایتی پادشاهان قاجار، ایران، در جنگهای ایران و روس شکست خورده و طبق عهدنامه گلستان، دربند، باکو، شیروان، شاکی، قره باغ و برخی نواحی طالش به دولت متجاوز روسیه واگذار شد. در سال 1825م که ارتش روسیه تبریز و ایروان ار اشغال نمود با تقاضای ایران صلحی منعقد و بر حسب قرارداد ترکمن چای و به موجب ماده سوم آن ایران، از دعاوی خود نسبت به ایروان، نخجوان و خناتر دست برداشت. تا انقلاب اکتبر این نقاط از آن امپراطوری روسیه بود که با سقوط آن ترک زبانان در باکو، جمهوری آذربایجان را پدید آوردند و در 26 مه 1918م استقلال آن را اعلام کردند و در صدد وحدت با ترکیه برآمدند که با شکست دولت عثمانی، قوای انگلیسی وارد باکو شده و تا مارس 1920م در آن باقی ماندند. در این سال حزب کمونیست آذربایجان قدرت را در دست گرفت.

شهر بندری باکو که مرکز حکومت این کشور است 20% کل جمعیت آذربایجان را بهخود اختصاص داده است. 83% مردم از نژاد آذری، 6% روس و 6% ارمنی هستند. سابقه پیوست این جمهوری به ایران مربوط به عصر هخامنشی می باشد و آذری ها خود را از اعقاب زرتشت می دانند تاتهای ساکن آبشوران و طالشی ها و اهالی داغستان از نژاد ایرانی هستند. با مهاجرتا ترکها، برخی از این نژادها با هم ممزوج شده اند. زبان مردم آذربایجان، ترکی با گویش های متفاوت است، دین آنها اسلام و 70% پیرو مذهب شیعه اند.

دولت تزاری روس نسبت به مسلمین و بویژه شیعیان آذربایجان سختگیری می نمودند و خشونت به خرج می داد. اما تا پایان سده هیجدهم بتدریج از خصومت تزارها نسبت به مسلمین کاسته شد و از عصر کاترین کبیر سیاست شکیبائی در مقابل مذهب اسلام پیش گرفته شد. زیرا کاترین شخصا نسبت به اسلام علاقمند بود و به زعم وی اسلام آئین معقولی بود که برای متمدن ساختن اهالی آسیا میانه و قفقاز از مسیحیت مناسب تر بود. ( 12 ) بنابر این مسلمانان در برپائی مراسم دینی و اعیاد اسلامی آزادی داشتند و حتی سالی 60000 نفر به حج می رفتند. البته تلاشهایی برای روسی کردن مردم می شد اما مسلمانان به شدت مقاومت می نمودند. با روی کار آمدن بلشویک ها در اکتبر 1917م واکنشهای ضد مذهبی بعد بسیار خشن و شدیدی به خود گرفت زیرا: به روحانیون فشار وارد می شد و افراد مومن و معتقد به اتهام جاسوس و خرابکار تحت تعقیب قرار می گرفتند، قوانین کیفری برای جلوگیری از تعلیمات مذهبی باجرا درآمد و حبس های تنبیهی برای آموزش دهندگان در نظر گرفته شد، در محتوای دروس مدارس تغییراتی بوجود آمد تا از این طریق دانش آموزان به مذهب بدبین شوند، ایجاد تشکیلات ضد مذهبی چون انجمن دانش و باشگاههای بی دینی، توحیه شرعی برای حاکمیت مذهبی و آوردن نام استالین در کنار اسم خداوند! زبان روسی اجباری شد تا فرهنگ بومی که بر اسلام مبتنی بود فراموش شود و از سال 1920م کوشش بر سر این بود که خط عربی آذری ها به لاتین تبدیل شود و در سال 1939م خط سیریلیک جایگزین خط لاتین شد تا پیوند مردم با فرهنگ اسلامی قطع شود. به قهرمانان ملی و مذهبی خدشه وارد گردید و تلاشهایی در جهت اثبات تفوق نژاد روس بر نژادهای دیگر صورت گرفت. از سال 1943م نوعی همزیستی میان دولت و مذهب بخصوص اسلام بوجود آمد. ( 13 ) در سال 1370ش مردم این سامان از سلطه مارکسیست ها رهایی یافتند و حزب کمونیست در آذربایجان منحل شد و پارلمان این جمهوری رای به استقلال آذربایجان داد. جمهوری خودمختار نخجوان و منطقه خودمختار «ناگورنو - قره باغ در داخل خاک آذربایجان قرار دارد. این منطقه که از نظر حقوقی تحت نظر جمهوری ارمنستان اداره می شود، با 4400 کیلو متر مربع و بیش از 100000 نفر سکنه از گذشته تا کنون مورد اختلاف این دو جمهوری بوده است که فشار دولت کمونیستی این نزاعها را همچون آتش زیر خاکستر پنهان کرده بود ولی با بقدرت رسیدن گورباچف و اعمال طرح گلاسنوست و پرسترویکای او حرکتهای مناسبی برای خواسته های سرکوب شده پدید آمد. در روز 22 بهمن 1366ش مردم قره باغ در شهراستپاناکرت بهتظاهراتی دست زده و خواستار الحاق این ناحیه به ارمنستان شدند. امریکای ماجراجو و روسهای فرصت طلب به تحریک ارامنه دست زده و منطقه را به میدان درگیری و خونریزی تبدیل کردند و بحران مذکور را ریشه دار نمودند. ( 14 )

جمهوری 7 میلیون نفری آذربایجان بدلیل بنیان های اصیل مذهبی و اعتقادات اسلامی مردم و همجواری با جمهوری اسلامی ایران، استکبار جهانی را در نگرانی عمیق فرو برده است. رهبران استکبار در سفرهای مداوم باین نواحی در صدد سرمایه گذاری سیاسی و فرهنگی بوده تا شاید چراغ معنویت و فروغ مذهبی را خاموش کنند.

آذربایجان از نظر اقتصادی گرچه در حال حاضر با بحرآنها و چالشهایی روبروست ولی ذخائر معدنی و ثروت های طبیعی زیادی دارد. نفت، گاز، طلا، نقره، مس، کبالت، آهن، سرب و روی از ذخائر مهم زیر زمینی آن می باشد. مهمترین محصولات زراعی آن عبارتند از:

تنباکو، انگور، چای، فندق، زیتون و زعفران. در این جمهوری پرورش دام رواج گسترده ای دارد. صنایع شیمیائی، پتروشیمی، آلومینیوم، ساختمانی و غذایی در آذربایجان اسقرار یافته است.

گرجستان

جمهوری گرجستان کشوری است در شمال غربی منطقه قفقاز که وسعت آن به 70000 کیلومتر مربع بالغ می گردد و امتداد آن شرقی - غربی می باشد. همسایگان آن عبارتند از روسیه در شمال، آذربایجان در جنوب و جنوب شرق، ارمنستان در جنوب و ترکیه در جنوب غرب، ضمنا دریای سیاه در غرب گرجستان واقع شده و از طریق آن جمهوری مذکور با آبهای آزاد جهان در ارتباط است و گرجستان تنها سرزمین آسیای میانه و قفقاز می باشد که دارای چنین مزیتی است. چهره طبیعی آنن شامل بخشی از ارتفاعات قفقاز، فلاتها، جلگه های سرسبز و خرم می باشد. این کشور در سال 1979 در حدود 5 میلیون نفر سکنه داشته که 20% آن یعنی یک میلیون نفر مسلمان بودند و در حال حاضر 5449000 نفر سکنه دارد که بیش از 20% آن پیرو آئین اسلام می باشند. در قرون اول تا سوم میلادی ادیان و مذاهب گوناگونی در گرجستان رواج یافت و از سال 337م مذهب رسمی گرجیان، عیسوی اعلام شد. موضع فعلی آن اکثرا مسیحی ارتدوکس، و برخی کاتولیک مذهب هستند، و قسمتی از سکنه آن که بخصوص در جمهوری خودمختار ابخازستان سکونت دراند، مسلمانان سنی می باشند. 75% جمعیت گرجستان را اتباع گرجی تشکیل می دهند بقیه ارمنی، آذربایجانی، اوسها، ابخازها ( 15 ) و روسها می باشند.

طبق قانون اساسی، زبان رسمی، زبان گرجی است ولی برای گروههای نژادی دیگر زمینه برای ترویج زبان مادری و ادبیات و فرهنگ بومی فراهم می باشد.

این سرزمین تا قرن نوزدهم جزئی از سرزمین ایران بود و از قرن پنجم میلادی تفلیس مرکز حکومت این جمهوری به عنوان یکی از مراکز معتبر علم و فرهنگ و بازرگانی خاور نزدیک شناخته می شد.

در قرن دوازدهم، اولت فئودالی گرجستان به حد اعلای رونق خود رسید، پادشاهان صفوی، عثمانی و قاجاریه ( 16 ) به این سرزمین یورش برده اند. در سال 1801م دولت تزاری آن را ضمیمه خود نمود، در سال 1918م با جمهوری دموکراتیک استقلال پیدا کرد و در سال 1921م شوروی با ارتش سرخ حکومت خود را در این منطقه مستقر نمود. این کشور بدلیل آنکه در سال 1991م حاضر نشد به کنفدراسیون کشورهای مشترک المنافع بپیوندد به صحنه نبرد مخالفین و موافقین عضویت در کنفدراسیون مذکور تبدیل شد، شدت درگیری به حدی بود که باعث تضعیف قدرت سیاسی کشور گشته و رئیس جمهوری وقت یعنی «گامساخوردیا» را از کار برکنار نمود. ( 17 ) گرجستان سرزمین پوشیده از جنگل و مرتع می باشد، در اراضی حاصلخیز آن، غله، مرکبات، انگور و توتون بدست می آید. نفت و گاز از ذخائر مهم آن بوده و صنایع ماشین سازی و کاغذ سازی در این کشور اسقرار یافته است.

ارمنستان

ارمنستان با 29800 کیلومتر مربع و جمعیتی برابر 5/3 میلیون نفر، کوچکترین جمهوری آسیای مرکزی است. این کشور در شمال غربی ایران، شرق ترکیه، غرب آذربایجان و جنوب گرجستان قرار دارد. ایروان مرکز حکومت آن، 30% سکنه این جمهوری را در خود جای داده است.

جمهوری خودمختار قره باغ با 4400 کیلومتر مربع که داخل جمهوری آذربایجان می باشد تابع نظام حقوقی و سیاسی ارمنستان می باشد اما به لحاظ جغرافیائی، جزو قلمرو آذربایجان است.

با انعقاد قرارداد ترکمنچای بین ایران و روس در زمان قاجاریه و در سال 1828م این جمهوری تحت اشغال رسمی روس ها درآمد و رود ارس مرز رسمی ایران و ارمنستان قلمداد گردید. این منطقه در سال 1991م اعلام خودمختاری کرد و در سال 1992م به عنوان یک کشور مستقل به عضویت سازمان ملل درآمد.

برخوردهای شدید قوای ارامنه با آذری های مسلمان بر سر مالکیت قره باغ از سال 1367ش باین طرف شدت بیشتری بخود گرفت و موجب بروز تلفات جانی و مالی فراوان گشته است، 10% مردم ارمنستان مسلمانند.

جمهوری خودمختار نخجوان

نخجوان 5500 کیلومتر مربع وسعت دارد و در کنار رود ارس و در همسایگی جمهوری اسلامی ایران (از سوی جنوب) واقع شده اشت. 300000 نفر سکنه دارد که اکثرا مسلمان و شیعه مذهبند و در زمان سلطه نظام کمونیستی بر آنها، تحت فشار شدید و مضایق فراوانیبودند. کلیه مساجد آنان تخریب شده و به مراکز دیگر تبدیل گردیده و امروزه کمتر آثاری در این کشور به چشم می خورد که از گرایش مذهبی حکایت کند. با این حال پس از نجات از سلطه الحاد فعالیتهای مذهبی در این جمهوری به لحاظ کمی و کیفی رشد روزافزونی یافته و مجالس و مجالس و گردهم آئی های مذهبی و تشکیلات اسلامی در آن در حال گسترش است. نخجوان از نهم فوریه 1924م (20 بهمن 1302) به صورت جمهوری خودمختار درآمد که تابع قوانین سیاسی و حقوقی آذربایجان است و هم اکنون گرچه مجلس مستقلی دارد اما در امور سیاست خارجی و دفاع تابع آذربایجان می باشد. 204 روستا و 6 بخش دارد و مرکز سیاسی آن شهر نخجوان است. محصولات زراعی آن کتان، تنباکو، انگور و گندم می باشد. پرورش دام و کرم ابریشم در آن رواج دارد ذخائر نمک، سنگهای ساختمانی و چشمه های معدنی در این ناحیه بوفور وجود دارد.

صنایع غذائی، معدنی و تولید ابریشم در نخجوان از توسعه خوبی برخوردار است.

در حال حاضر وضع اسفناکی بر نخجوان حاکم است. فروپاشی نظام کمونیستی و عدم پیش بینی برنامه های اقتصادی، مشخص نبودن وضع مالکیت و محاصره ارمنستان از جمله دشواریهای این ناحیه است. دولت مسکو در زمان حاکمیت خود بر نخجوان به جرم شیعه بودن اکثریت مردمش، به این منطقه بی اعتنا بود و نسبت به امور اقتصادی - اجتماعی آن نقش منفی را به عهده داشته است، چنانچه از 52000 هکتار اراضی آن 20000 هکتارش به کشت تاک برای کارخانجات مشروب سازی شوروی سابق اختصاص یافته بود. کشت توتون زیاد است و بدلیل ناتوانی مالی دولت و عدم خرید آن در مزارع پوسیده است. بیش از90% ترابری دولتی بدلیل نبودن سوخت و بی برنامگی و عدم نظارت، متوقف شده است. بر اثر جنگ قره باغ تمامی خطوط ارتباطی آن با آذربایجان قطع می باشد و مردم بدلیل قطع گاز و برق و راههای انتقال مواد اولیه مورد نیاز کارخانه ها و مواد غذایی، سخت در مضیقه اند.

جمهوری خودمختار و مسلمان نشین چچن اینگوش (اینقوش)

منطقه شمال قفقاز محل استقرار و قلمرو جغرافیائی اقوام چچن، اینقوش، قراچای و بالکارها و... می باشد. ( 18 )

جمهوری خودمختار چچن اینقوش با 19300 کیلومتر مربع و قریب به دو میلیون نفر سکنه در شمال گرجستان و غرب داغستان و جنوب روسیه واقع شده است. این سرزمین ابتدا در سال 1957م به صورت ناحیه خود مختار درآمد و پس از آن به جمهوی خودمختار ارتقا داده شد.

دو قوم چچن و اینقوش گرچه مشترکاتی دارند و در یک قلمرو زندگی می کنند و به گروه قومی ایبرو قفقازی تعلق دارند اما زبان و ادبیات متفاوتی بین آنها رواج دارد. زبان گروه اول چچنی است که در قرن نوزدهم برای ادبی شدن آن کوششهایی بعمل آمد. تا سال 1925م زبان عربی داشتند وی از این تاریخ تا 1938م خط سیریل و پس از آن باجبار خط لاتین بین آنها رواج یافت.

اینقوش ها نیز زبان اینقوشی دارند و از 1923م تا 1938م زبان لاتین بین آنها به اجبار اشاعه یافته بود و از سال 1938م خط سریلی داشتند، این قوم تا قبل از انقلاب اکتبر از زبان عربی و ترکی آذری استفاده می نمودند، در سال 1850م این قلمرو به تصرف روسها درآمد.

مسلمانان این خطه از شیوه نابود سازی و انهدام ملی روسها صدمه زیادی دیدند و در سال 1944م بازداشت و تبعید گردیدند و در 3 مارس همین سال جمهوری خود مختار مذکور منحل شد و قلمرو آن ضمیمه جمهوری فدرایتو روسیه گردید. شوروی سابق که در تلاش بود تا کوه نشینان قفقاز را منهدم کند در حدود 600000 نفر ازاقوام چچن و اینقوش را در یک کوچ اجباری در نامساعدترین مناطق سیبری، قزاقستان و قرقیزستان اسکان دادند و تعدادی را به اردوگاه مرگ فرستادند. تبعیدیها به هیچ عنوان جذب فرهنگ روسهای سیبری و اقوام دیگر نشدند و بر خلاف 15 سال محرومیت ازمدارس و جراید ملی، زبان خویش را از یاد نبردند. بطوریکه در سال 1979م در حالی که 99% چچن های تبعید شده نیززبان ملی، زبان خود را زبان مادری اعلام کردند97% چچن های بتعید شده نیز زبان مادری خود را به عنوان زبا ناصلی ذکر نمودند. همچنین حرکت مزبور در کاهش جمعیت این اقوام تاثیر آن چنانی نداشت و سکنه مزبور در سالهای 1939، 1959، 1970، 1979م بترتیب؛ 500000، 525000، 771000، 942000 نفر بودند که بیانگر افزایش قابل توجه آنان است، درصد اقوام روسی که بجای چچن ها و اینقوش ها اسکان داده بودند نیز رو به کاهش بوده است. بطوریکه از 45% در سال 1959م به 29% در سال 1979م کاهش یافتند و رفته رفته تعداد زیادی از آنان قلمرو قوم یاد شده را ترک کردند. دلیل بارزتر این حرکت آن بود که چچن ها و اینقوشها بدلیل تبعید و آوارگی، احساس بیگانه ستیزی قومی داشتند و نسبت به سایر اقوام ناحیه قفقاز ضد روسی تر بودند و منطقه آنان در مقام نامطمئن ترین منطقه شوروی سابق قلمداد شده است. همین تنفر شدید که از نتایج تبعید و کوچ اجباری چچن - اینقوش ها بود موجب آن شده که اقوام مسیحی اوکراینی و ارمنی که در قلمرو آنان اسکان یافته بودند منطقه را ترک نموده و در نتیجه سیاست انهدام آنان با شکست مواجه شده و جمهوری مزبور بتدریج بومی تر شد و ویژگیهای ملی، قومی و فرهنگی خود راباز یافت. ( 19 )

چچن ها و اینقوش ها، اغلب سنی و پیرو مذهب حنفی اند و از دیگر میلمانان شوروی به اعتراف بررسی های اخیر شوروی سابق، مذهبی ترند و آوارگی و تبعید روحیه مذهبی آنان را تقویت نموده و هویت اسلامی را به ارمغان آورده است. دولت کمونیستی شوروی سابق به خیال خام خود برای نابودی اسلام در قلمرو چچن، اینقوش تمام مساجد و اماکن مذهبی را تعطیل نمود که این حرکت نه تنها با نتیجه مطلوب توام نبود بلکه باعث رشد و توسعه عرفان و تصوف بین اقوام مزبور شد و از گذشته، مذهبی تر شدند. کمونیستها که دیدند با این حرکت، خطر اسلام بیشتر شده طی سالهای 1978 تا 1980م اجازه بازگشایی چندین مسجد را در چچن اینقوش دادند، گذشته از آن وقتی چچن ها و اینقوشها به منطقه محل سکونت قزاقها و قرقیزها، به اجبار انتقال یافتند بر آنان تاثیر فوق العاده مذهبی گذاشته و آنان را که درکی عمیق از اسلام نداشتند آگاه نموده و با این تاثیر، اسلام در میان آنان ریشه دوانید. ( 20 )

بدین گونه شمال قفقاز که مجموعه ای از اقوام متفاوت را در خود جای داده و کوههای مرتفع بین ملل آن جدائی افکنده و زبآنهای گوناگونی داشتند و هرکدام از ساختار اجتماعی، تاریخی و اقتصادی متفاوتی برخوردار بودند. بدلیل اشتراک مذهبی با یکدیگر متحد شده و مبارزه ای مشترک و همه جانبه را علیه مهاجمین روس بکار بردند.

توضیح دیگر اینکه دو سلسله صوفی نقشبندیه و قادریه از اواخر قرن هیجدهم بین چچن ها و اینقوشها نفوذ فراوانی داشته و درصد زیادی از این قوم معتقد به دو طریقه مذکورند و در سالهای بین 1940 تا 1950م طریقت صوفی جدیدی تحت عنوان اخوت ویس حاجی در میان چچن های تبعید شده به قزاقستان تاسیس شد؛ این فرقه یکی از شعبه های طریقت قادریه بوده که در بیگانه ستیزی اقوام تبعید شده مذکور تاثیر به سزایی داشت، سلسله های صوفیه در وضع فعلی بین چچن ها و اینقوشها بیش از دویست هزار نفر پیرو دارد.

مغولستان

غیر از جمهوری های یاد شده در شرق آسیای مرکزی ( 21 ) جمهوری مغولستان با 1565000 کیلومتر مربع قرار گرفته است. جمهوری مذکور محصور در خشکی بوده و به دریا راه ندارد، با وجود آنکه کوهها و ارتفاعاتی بخشی از این سرزمین را می پوشاند آب و هوای گرم و خشکی دارد.

مرکز حکومت آن اولان باتور بوده و مهمترین شهرهای این کشور عبارتند از دارخان، اولانگوم، چویبالسان، سوخه باتور، اولیاستای و کوپدو. جمهوری مذکور از 18 استان و یک شهر مستقل تشکیل شده و تاریخ استقلال آن 1924م می باشد.

مردم آن از نژاد زرد و تیره های مغولی، قزاق، ترک، روسی و چینی هستند که اکثریت با تیره مغولی است (85%) زبان رسمی، مغولی خالخائی می باشد که از سال 1941م با حروف «سیریلیک نوشته شد. از 1900000 نفر سکنه آن اکثرا پیرو آئین بودائی لامائی هستند و 15% آنان مسلمان سنی و پیرو مکتب حنفی می باشند. در واقع 285000 مسلمان در این کشور زندگی می کنند که غالب آنها مغولی و بقیه قزاق و گهاری ( Gohar ) هستند. این کشور بخشی از قلمرو مغولهاست و این قوم وقتی بخش عمده ای از جهان اسلام را فتح نمودند، آئین مزبور در میان آنان و حتی در قلب امپراطور مغولی راه یافت، مغولستان نیز مدتها جزو سرزمینهای اسلامی تلیقی می گردید. اما وقتی از سال 1921م کمونیست ها در این کشور قدرت را بدست گرفتند و جمهوری خلق در آن اسقرار یافت، مسلمانان تحت فشارهای شدید قرار گرفتند و در سال 1930م تمام مساجد و مراکز مذهبی و مدارس اسلامی و حتی آئین ها و سنتهای مذهبی موقوف شد و موحدین این خطه با سرکوب شدید مواجه گشتند و ارتباط آنها با جهان اسلام قطع شده و به هیچ کدام اجازه نداده نشد که به سفر حج بروند با این حال عده ای از مسلمانان در تشکیلات اداری - سیاسی، نظامی و بازرگانی این کشور نفوذ داردند.

پی نوشتها

1- در برخی منابع وسعت آن 2750000 کیلومتر مربع و در مآخذ دیگر 2715100 کیلومتر مربع آمده است.

2- یادداشتهای سفر گزارشگر روزنامه اطلاعات به مسکو و جمهوریهای مسلمان نشین - اطلاعات ش 19512.

3- فرهنگ فارسی -دکتر محمد معین7 جلد پنجم (اعلام)

4- گنجینه های بنوغ بشری نوشته: بوریس یه زه یف و محمدجان میرزا محمدوف - ترجمه مهرداد دادمهر - تهران - انتشارات سپیده دم مرداد 61.

5- ماخذ قبل.

6- Mono Coltor

7- روزنامه اطلاعات ش 19513.

8- kara-kum

9- در استان مرو (ماری) که در آن ذخائر طبیعی و زمینهای حاصلخیز وجود دارد، 58 کارخانه صنعتی استقرار یافته است و از آثار تاریخی آن مقبره سلطان سنجر و خواجه یوسف همدانی را می توان برشمرد.

10- روزنامه اطلاعات، ش 19616 و روزنامه جمهوری اسلامی شماره های 3726، 3822.

11- قفقاز سرزمینی است کوهستانی که از مغرب (از دریای سیاه) تا مشرق (دریای خزر) کشیده شده و بلندترین قله آن از سطح دریای آزاد 5630 متر ارتفاع دارد؛ این ناحیه تا قبل از دوران قاجایه جزو سرزمین ایران محسوب می شد.

12- مسلمانان شوروی، گذشته، حال و آینده، الکساندر بنیگسن مری براکس آپ، ترجمه کاوه بیات ص 40.

13 جمهوی آذربایجان وسابقه تاریخی گرایش به اسلام - هما رضوی - کیهان 14429.

14- روزنامه جمهوری اسلامی ش 3730.

15- ابخازها در جمهوری خود مختار ابخازستان واقع در گرجستان سکونت دارند، این جمهوری 8600 کیلومتر مربع وسعت و بیش از نیم میلیون نفر سکنه دارد. در سال 1810م به اشغال روسها درآمد و تاریخ تاسیس آن سال 1930م می باشد و مرکزش سوخومی است، نیروهای جدایی طلب ابخازی با حکومت مرکزی در حال نبردند و در صدد تصرف حاشیه رودخانه گومستیا می باشند.

16- سپاه آقا محمد خان قاجار در 27 صفر سال 1210 قمری وارد تفلیس شده و به غارت شهر و قتل عام مردم پرداختند.

17- روزنامه جمهوری اسلامی ش 3726.

18- در آغاز و در 20 ژانویه 1919 یک جمهوری خودمختار کوهستانی بنیان نهاده شد که کلیه اقوام مسلمان بین دریای سیاه تا مرزهای داغستان را در بر می گرفت ولی پس از جنگ داخلی، مقامات شوروی به تجزیه این اقوام پرداختند و 5 منطقه خودمختار در این ناحیه ایجاد نمودند. ادغام چچن و اینقوش جمهوری خودمختار باین نام را بوجود آورد.

19- اقلیت های مسلمان در جهان امروز - علی کتانی، ترجمه محمد حسین آریا و نیز مراجعه کنید به کتاب حکومت مسکو و مساله مسلمانان آسیای مرکزی، مایکل ریوکین ترجمه محمود رمضان زاده.

20- مسلمانان شوروی، گذشته، حال و آینده - الکساندر بنیگسن، مرای براکس آپ، ترجمه کاوه بیات صفحات 64 تا 75.

21- برخی پژوهشگران جغرافیائی معتقدند که آسیای مرکزی؛ ترکستان شرقی (سین کیانگ چین) مغولستان و تبت را شامل می شود حتی در دائرة المعارف روسیه تزاری که جلد اول آن در سال 1890م و آخرین جلد آن در سال 1904م به طبع رسید، از دو واژه ترکتسان و ماوراء النهر سخن رفته است و عنوانی بنام آسیای میانه که قلمروی جغرافیائی را در برگیرد در آن نیامده است، بعدها و پس از اقتدار نظام مارکسیستی در شوروی، در دومین دائرة المعارف این کشور که به سال 1957م، انتشار یافت، عنوان آسیای مسانه که واژه تازه ساخته و سیاسی است، مشاهده می شود که این اصطلاح روس ساخته (سردینیا آزیا) نه تنها با واقعیتهای تاریخی سازگاری ندارد بلکه به عنوان یک واحد جغرافیائی مشخص و قابل توجیه هم شناخته نمی شود و تنها تلاش در این راستا بوده که قلمرو جغرافیائی تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و جنوب قزاقستان جزء سرزمین های آسیائی شوروی قلمداد گردد. در کتاب «البلدان یعقوبی تمامی مناطقی که با حرکت سیاسی روسها به آسیای میانه موسوم گشت به عنوان مناطقی از خراسان بزرگ معرفی شده است. بعدها و در سال 340 هجری اصطخری در کتاب المسالک و الممالک خود آن سوی جیحون را ماوراءالنهر نام می نهند و چون سپاهیان اسلام ترک ها را از آمودریا به جانب شمال راندند، به همین دلیل نویسندگان اسلامی قرون سوم و چهارم هجری آغاز ترکستان را شمال ماوراءالنهر ذکر کرده اند ولی ترکستان اصلی هما ترکستان شرقی است که در پی سلطه استعماری روس ها، قسمت های غربی آن بنام ترکستان روس (غربی) مشهور شد.