الف - آفریقای شمالی (مغرب بزرگ)
شمال آفریقا همچون شبه جزیره ای در جنوب مدیترانه و شمال صحرای کبیر آفریقا قرار داشته و اقیانوس اطلس مرز غربی آن می باشد. بخش عظیمی از آن را صحرای آفریقا دربر گرفته و غیر از کوههای اطلس - واقع در شمال غربی آن - ارتفاعات مهمی ندارد. از غرب به شرق آن دو رشته کوه کشیده شده که ارتفاع آنها از توبکال در مراکز با 4165 متر با جبال شعامبی که از 1554 متر تجاوز نمی کند سیر نزودلی دارد.
تحت تاثیر دریای مدیترانه در منطقه ای به طول 5000 کیلومتر از مرز مصر تا جبل الطارق کشاورزی رونق خوبی دارد. آب و هوای شمال آفریقا در سواحل مشرف به مدیترانه در تابستان گرم و خشک و در زمستان سرد و توام با باران نسبتا زیاد است. تابستان این مناطق طولانی بوده و به سوی نواحی جنوبی آب و هوای گرم و خشک صحرایی به آن حاکم می گردد. مهمترین شریان حیاتی این ناحیه رودخانه نیل است که 1200 کیلومتر آن در کشور مصر جریان داشته و با دلتای بزرگی به دریای مدیترانه می ریزد.
آفریقای شمالی، مهد تمدنهای قدیمی است و تاریخی ده هزار ساله دارد. تمدن مصری کهن ترین تمدن این ناحیه است که در تاریخ آفریقا سهمی ویژه دارد.
بربرها سکنه اصلی شمال آفریقا بوده اند که در ادوار باستانی و در قرون قبل از میلاد در منطقه ای وسیع که از یک سو به غرب مصر و از سوی دیگر به سواحل اقیانوس اطلس منتهی می شد می زیسته اند و مراکز بازرگانی و جوامع شکوفائی داشته اند. این مردمان در هزاره دوم ق. م بخش مهمی از همه صحنه آفریقای شمالی را فرا گرفته و با بنیاد صحرایی و فرهنگ بومی تمدنی را تاسیس نمودند و بر سرزمین ساحلی مدیترانه یی شاداب و تپه های داخلی اش تسلط یافتند.
با فتح شمال آفریقا بدست مسلمین بربرها بتدریج اسلام را پذیرفتند و اکثرا با رها نمودن زبان بومی به زبان عربی تکلم می نمودند. طوارق یکی از مهمترین طوایف بربرند که در صحرای مرکز و سواحل نیجر وسطی زندگی می کنند. نژاد مشترک بربرها بین خودشان ایماز یقن
(مردمان آزاد) نام دارد که در طول 4 قرن و در دو موج پیاپی، مسلمانان بدآنها رسیدند و در فرهنگ و زبان آنان تحولاتی عمده بوجود آوردند.
عقبه ابن نافع در قرن اول هجری شمال آفریقا را فتح نمود و شهر قیروان را به عنوان مرکز حکمرانی مسلمین بنا نهاد. این شهر در شمال شرقی تونس قرار دارد و با مساجد زیاد از شهرهای مذهبی مسلمین به شمال می رود بعدا در زمان موسی ابن نصیر شمال آفریقا مرکز فتوحات مسلمین در اروپای جنوبی و اسپانیا قلمداد گردید و از طریق شمال غربی این منطقه به سال 92 ه ق (711 م) طارق ابن زیاد، سردار مسلمان در جبل از الطارق پیاده شده و اندلس را به تصرف خود درآورد در سال 713 م عبد العزیز ابن موسی با سپاهیان جنگاور به پرتقال شتافت و در سال 714م تا فرانسه پیش رفته و سپاهیانش اسبهای خود را از آب رودخانه رن سیراب نمودند.
دولت قدرتمند فاطمی جایگزین حکمران عباسی در مصر گشته و خلفای فاطمی دو قرن بر مصر و شمال آفریقا فرمان راندند. این سلسله از آغاز تا نیمه حکومت المستنصر بالله (297 تا 450 هجری قمری) دوران عظمت و اقتدار سلطه اسلامی در مصر و آفریقای نفوذ یافته، حتی کشور تونس تا سال 438 ه ق کاملا شیعی بود. بربرها نیز تحت انقیاد این دولت قرار گرفتند.
در قرن یازدهم میلادی (نیمه های آن) نهضتی بنام المرابطون یا آل مروارید از جانب قبایل صنهاجی در صحرا و شمال آفریقا پدید آمد. قوم مزبور قبیله ای از بربر بودند و در شمال آفریقا می زیستند این سلسله در اواخر قرن یازدهم میلادی تمامی بلاد غرب و جنوب و جنوب شرقی اسپانیا را فتح نمود. بزرگترین پادشاه آن «یوسف ابن تاشفین نام داشت که شهر مراکش را بنا نهاد و بربلوک اسپانی غلبه یافت این نهضت با قیام مغز بن بادیس صنهاجی و بیرون آمدن تونس از سلطه فاطمیان آغاز شد و این دوره وضع تونس و شمال آفریقا اسف بار بود و درگیریهای خونینی بین شیعیان و اهل تسنن بوقوع پیوست.
بعد از االمرابطون، الموحدون روی کار آمدند (از سال 1148م) این سلسله توانستند مراکش، الجزایر، و تونس را برای اولین بار متحد کنند و مغرب (آفریقای شمالی) دگر بار شکوفا شد. ممالیک که در اصل برده بودند و فاطمیون در قرن دهم آنان را به سوی مصر جلب نمودند. از سال 1250 م با کشتن توران شاه، آخرین پادشاه ایوبی سلسله ممالیک را در مصر پایه گذاشتند. اینان بر علیه صلیبیان و نیز مغولان جنگهایی را ترتیب دادند و 250 سال بر مصر حکومت کردند.
سلطان سلیم اولین پادشاه عثمانی در سال 1517م به حکومت این سلسله پایان داد.
مسیحیان که در اروپای جنوبی دوباره نیرو گرفته بودند آغاز به دست اندازی به آفریقای شمالی کردند و از سال 1415 که بندر شمالی مراکش یعنی «سئوتا» را تسخیر کردند برای نخستین بار فتوحات در سراسر مدیترانه وارونه شد. در این زمان ترکهای عثمانی بر ممالک آفریقای شمالی هجوم برده و تا سال 1587 م تمامی نقاط آن را تحت قلمرو خود در آوردند.
دولت عثمانی که از دور و به گونه ای غیر مستقیم بر مغرب (آفریقای شمالی) حکومت می کرد. خاندان موافق میل خود را به پادشاهی رسانیده و در نتیجه دولتهای خراجگذار امپراتوری عثمانی شمال آفریقا را اداره می نمودند. دولتهای مزبور از سال 1932م مورد تجاوز فرانسویان قرار گرفت و بدین گونه استعمار بر آفریقای شمالی پای گشود و تا زمان استقلال، کشورهای این منطقه زیر سلطه فرانسه ایتالیا و انگلستان قرار گرفتند و فرهنگ استعماری در سرزمینهای اسلامی آن نفوذ نمود. پس از رهایی از استعمار بدلیل آنکه مرزهای این کشورها با اغراض استعماری تعیین گشته بود، درگیریهایی را بوجود آورد. جنگ شنها میان الجزایر و مراکش در اکتبر 1963م، مناقشات مراکش و موریتانی بر سر تیندوف
و یشار - که بر حسب قراردادی مراکش از این دو ناحیه چشم پوشید - از این نمونه ها بود. در یاست خارجی نیز مشی متضادی بر کشورهای شمال آفریقا حکمفرماست. لیبی مرام خاصی دارد، مصر و مراکش و تونس به غرب گرایش دارند و الجزایر ضمن رابطه با اروپا و بویژه با فرانسه از سوسیالیزم پیروی می کند. کشورهای مغرب، با بحرآنهای عدیده ای روبرو هستند که تجدید حیات اسلامی و رشد اسلام گرایی در راس آن است و این حرکت مسلمانان مبارز، سردمداران آفریقای شمالی را در نگرانی عمیق فرو برده و آنها از روی درماندگی و استیصال به سرکوبی شدید نهضتها و جنبشهای اسلامی پرداخته و دست اندرکاران این تشکیلات را به نحو فجیعی شکنجه نموده یا بدون مدرک لازم به زندآنهای طویل المدت محکوم می نمایند و برخی را هم به شهادت می رسانند.
وقوع چنین حرکتهای اسلامی، بحرآنهای اقتصادی اروپا و وجود محیط عربی - آفریقائی، سردمداران واحدهای سیاسی آفریقای شمالی را وادار نمود که علیرغم تضادهای سیاسی و موضع گیریهای ضد و نقیض با یکدیگر، اتحادی را پی ریزی نموده و «اتحادیه مغرب عربی را در فوریه 1989 م در شهر مراکش بنیان نهند.
در مغرب گروهی که طرفدار خوارج بودند و از انشعابهای نخستین تاریخ اسلام به شمار می رفتند توسط شیعیان از بین رفتند و در دوران سلطه عثمانی، مذهب حنفی رواج گسترده ای یافت. از قرن یازدهم مذهب مالکی نیز پیروانی یافت، زبان مردم در حال حاضر عربی است که در کنار آن زبآنهای بومی و اروپائی هم رواج دارد. از 85 میلیون سکنه آفریقای شمالی (مغرب) بیش از 95% پیرو آئین اسلامی می باشند.
کشورهای شمال آفریقا به لحاظ جغرافیای اقتصادی نیز با هم تفاوتهای عمده ای دارند. الجزایر نوزده بار وسیعتر از تونس بوده و 5 بار از مراکش بزرگتر است و پر وسعت ترین کشور آفریقای شمالی و دومین کشور وسیع کل قاره آفریقا می باشد. با وجود وسعت زیاد از مشکلات این کشور این است که تمرکز جمعیت در نقاط حاصلخیز افزونتر می باشد. در لیبی و الجزایر 90% سکنه بر 10% وسعت تمرکز یافته اند و 99% مردم نیل در 4% وسعت آن سکونت دارند. لیبی، تونس و الجزایر اقتصادی متکی بر نفت و گاز دارند در حالی که مصر و مراکش بر کشاورزی نیز متکی هستند. مراکش ذخائر غنی فسفات دارد و سومین تولید کننده آن در جهان است. تونس نیز پنجمین تولید کننده فسفات در سطح جهان بوده و از راه جهانگردی و جذب سیاحان نیز درآمدهایی را به خود اختصاص می دهد.
مصر
کشور مصر در شمال شرقی آفریقا و در جنوب غربی آسیا واقع است. دریای مدیترانه در شمال و دریای سرخ در شرق آن قرار دارد. کانال استراتژیک سوئز از شبه جزیره سینا (مربوط به مصر) عبور می کند این کانال بندر سوئز را در کنار دریای احمر به بندر پرت سعید در کناره مدیترانه متصل می نماید و کوتاهترین راه بین کشورهای قاره اروپا و کشورهای اقیانوس هند و سرزمینهای غربی اقیانوس آرام می باشد و یکی از مهمترین راههای آبی بین المللی از لحاظ تعدا و ظرفیت کشتی هایی که از آنجا عبور می کند به شمار می رود. این کانال در سال 1869 م در زمان اسماعیل پاشا، خدیو مصر رسما افتتاح شد و در سال 1956م توسط جمال عبد الناصر ملی اعلام گردید. عمق آن 7 متر، عرض آن 22 متر
و طول آن 168 کیلومتر است. طولانی ترین رود دنیای اسلامی یعنی نیل، کشور مصر را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می کند و در نزدیکی قاهره به چند شاخه تقسیم شده و با دلتای بزرگی به دریای مدیترانه می ریزد. (10 دلتای نیل به دلیل رسوبات حاصلخیز، از مهمترین اراضی کشاورزی جهان به شمار می رود. مادر حضرت (موسی
عليهالسلام
به دستور خداوند فرزندش موسی
عليهالسلام
را در صندوقی گذاشت و در همین رودخانه افکند که بعد از خانه فرعون سر در آورد و با وجود آنکه فرعون در صدد کشتن او بود بدلیل شوق آسیه (همسر او) از کشتن موسی صرف نظر نمود. و بدین گونه رحمت بی پایان حق بر موسی
عليهالسلام
سایه افکند و در حمایت لطف الهی از هر گونه گزندی مصون ماند. و چون به سن رشد و کمال رسید خداوند متعال علم و حکمت به وی آموخت و او را به پیامبر برگزید.
همچنین کوه طور واقع در سرزمین سینا، جایگاهی است که در آن بر حضرت موسی
عليهالسلام
وحی نازل شد و او در همین نقطه به پیامبر برگزیده شد. آب و هوای مصر در نواحی شمالی، مدیترانه ای و در نواحی دیگر بجز دره نیل، و گرم و خشک است.
99% از سکنه 25 میلیونی در دره رودخانه نیل که 4% وسعت کل کشور است سکونت دارند 44% در کانونهای شهری و بقیه در روستاها اقامت دارند، رشد سالانه جمعیت 6/2% تراکم نسبی آن با توجه به 1001449 کیلومتر مربع وسعت، حدود 52 نفر می باشد. مردم آن اکثرا از نژاد سامی و قبطی بوده و زبان و خط رسمی و مداول عربی است. 93% مردم مصر مسلمان و سنی مذهبند.
مصر تمدنی 6000 ساله دارد و در 8000 سال ق. م قبیله ای در مصر سفلی اقامت گزید. اولیت فرعون آن یعنی منس حکومت واحدی را بوجود آورد و آخرین آن دستور ساخت اهرام ثلاثه را داد در قرن سیزدهم قبل از میلاد و در زمان خلافت عمر جزو قلمرو اسلامی گردید. آئین قدیمی مصریان بت پرستی بود و پس از تسلط امپراطور روم بر مصر، مسیحیت آئین تحمیلی مصریان گردید. اختناق فکری، مالیاتهای سنگین، تبعیض و شکنجه، عواملی بود که خشم و تنفر قبطیان و مردم مصر را بر علیه حکومت جائر روم برمی انگیخت که بر اثراین عصیان به مذهب ارتدکس که نقطه مقابل مذهب رسمی حکومت روم بود، روی آوردند. استقبال قبطیان از آئین اسلام نیز خود مظهر این روح استنکار و حریت طلبی بود و با ورود مجاهدین اسلام به سرزمین مصر، با وجود سد محکمی که از سوی حکام رومی مصر شوند و درمدت کوتاهی این آئین رشد فزاینده ای در مصر یافت و در اندک زمانی سرزمین بصورت یک کشور مسلمان نشین درآمد. مسلمانان بر حسب توصیه پیامبر اسلام
صلىاللهعليهوآلهوسلم
با مصریان از در مسالمت و خوش سلوکی وارد شدند زیرا پیامبر اکرم
صلىاللهعليهوآلهوسلم
به آنان فرموده بود:
«شما مصر را می گشائید نسبت به اهالی آن سامان نیکی کنید چه آنان را حق خویشاوندی و دامادی است. »
رونق اسلام در مصر به حدی بود که در زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز خلیفه اموی تعدای مسیحیان آن بسیار کم و میزان جزیه آن به مبلغ ناچیزی تنزل یافت.
کلیساها و اموال موقوفات مسیحیان در مدت حکومت مسلمین بر مصر، از آزادی و امنیت و حمایت مسلمین برخوردار بود مسلمانان در رفتار خود عملا ثابت نمودند که برای رهائی ملل از اسارت فکری و تامین آزادی مذهبی آمده اند نه برای منافع مالی و توسعه قلمرو جغرافیائی.
دکتر گوستاو لوبون در کتاب «تمدن اسلامی و عرب رفتار مسلمانان را با مصریان این گونه توضیح می دهد:
«... مسلمانان با وجود آنکه ابتدا تلفات زیادی دادند و در فتح مصر
بالغ بر 23000 نفر مسلمان به قتل رسید پس از پیروزی کامل از عفو و اغماض و ملایمت دریغ ننمودند و نسبت به آشوبگران، عفو عمومی صادر کردند و عذرهای هر کی را بحست قبول پذیرفتند و سدها و راه ها و نهرها را آباد و مبالغ هنگفتی هم به مصرف ابنیه و عمارات رسانیدند. »
از همان روزی که اسلام وارد مصر شد تشیع نیز به مصر راه یافت و قبل از آنکه حضرت علی
عليهالسلام
به خلافت برسد عده ای از یارانش را مصریان تشکیل می دادند. حضرت علی
عليهالسلام
قیس بن سعد و پس از او محمد ابن ابی بکر را به اداره مصر گماشت که این دو صحابی حضرت علی
عليهالسلام
از پایه ها و عوامل اسقرار تشیع در مصر بودند و پرچم تشیع در مصر به اهتزاز در آمد. چندی نگذشت که عمرو عاص، مصر را پس از نبردی خونین فتح نمود و محمد بن ابی بکر را دستگیر و پس از کشتن او جسدش را در میان الاغ مرده ای قرار داده و آتش زد. با روی کار آمدن مروان بن حکم، زبا نشیعیان مصری بسته شد و طرفداران او در مصر به دشمنی با طرفداران علی و اهلبیتش پرداختند. در عهد متوکل عباسی، والی او در مصر به سال 236 قمری تمام شیعیان را به دستور متوکل اخراج نمود و آنان را به سوی عراق فرستاد.
در قرن سوم هجری با وقوع قیامهایی، حرارتهایی در شیعیان بوجود آمد. روی کار آمد فاطیمان مصر، نور امیدی برای پیروان اهلبیت بود.
در زمان فاطمیان مصر از اقیانوس اطلس تا دریای سرخ و شبه جزیره عربستان و شمال عراق گسترش یافته بود. این سلسله در نظر داشتند عباسیان را منقرض کنند اما وجود تفرقه و تشتت در دستگاه آنان اجازه چنین حرکتی را ندارد. پیشرفت صلیبیون موجب محدودیت متصرفات دولت فاطمی بود. فاطمیان تشیع را علنی نمودند و دستور دادند بردر و دیوار شهر بنویسند، «خیرالناس بعد رسول الله
صلىاللهعليهوآلهوسلم
علی بن ابی طالب
عليهالسلام
» در روز عاشورا مراسم حزن انگیز و در روز عید غدیر آئینهای ویژه ای را بر پا نمودند. دراواسط قرن ششم هجری این سلسله توسط ایوبیان انقراض یافت. ایوبیان به ترویج مذاهب چهارگانه تسنن پرداخته و با تشیع به شدت مخالفت نمودند و روز عاشورا را عید مقرر کردند. با وجود رفتار فجیع و توام با قساوت، گرچه طرفداران شیعه در مصر کم شدند لکن هنوز پیروان این آئین در مصر که اغلب مهاجرند به برپائی مراسم ویژه بزرگداشت اهلبیت و تعمیر و بازسازی مشاهدی که به شیعه منسوب است (مثل تعمیر و بازسازی مشهد راس الحسین در قاهره) مشغولند ضمنا سیده زینب دختر یحیی بن زید بن علی بن حسین
عليهالسلام
در مصر دفن می باشد. در قرون معاصر، شیعیان تحت تهاجم فرهنگی و تبلیغات ضد شیعی قرار گرفته اند، و نوشته هائی برعلیه آئین آنها در مصر انتشار یافته است. چنانچه احمد امین کتاب فجرالاسلام و ضحی الاسلام را بر ضد شیعه نگاشت.
در قرن سیزدهم (1250م) همسر نواده صلاح الدین ایوبی به نام شجرة الدر به سلطنت رسید و او تنها زنی است که در دروه اسلامی بر مصر فرمانروائی داشته است. بعد از ایوبیان سلسله ای از ممالیک روی کار آمدند که سلطان سلیم اول نهمین خلیفه دولت مقتدر عثمانی آنان را بر انداخت و بر شام و مصر استیلا یافت. حکومت عثمانیان بر مصر 250 سال ادامه یافت.
در سال 1798م ناپلئون پس از تصرف جزیره مالت بدون کمترین زحمتی وارد اسکندریه مصر شد، ناپلئن که با مقاومت شدید مردم مواجه گشت طی اعلامیه ای، واژه هایی را بکار برد تا مردم را جذب خود کند از آن جمله اعلامیه خود را با جمله بسم الله الرحمن الرحیم، لا الا الا الله محمد الرسول الله آغاز کرد[! ] و در آن آمده بود که سلسله های ممالیک که بر کشور مصر حکومت داشته اند ملت فرانسه را تحقیر نموده اند و به زیباترین کشور جهان (مصر) ستم کرده اند و ادامه داده بود که:
«اینک اراده الله رب العالمین بر این قرار گرفته که به سلطنت آنان پایان داده شود»[! ] همچنین ناپلئون خود را دوست دولت عثمانی و حامی مذهب اسلام معرفی کرده بود. همراه با حرکات مزورانه ناپلئون، بدستور وی سربازانش مردم را قتل عام می کردند، و عده ای را تحت شکنجه های شدید، می گشتند. سرانجام با وجود مقاومت شدید و مبارزات مسلمانان مصر، فرانسویان قاهره را به تصرف خود در آوردند و مجددا چندین هزار نفر را کشتند و دهها روحانی مسلمان را یا گردن زدند و یا سوزانیدند، اما دولت انگلیس طی نبردی با فرانسویان، مصر را از چنگال فرانسه بیرون آورد.
در سال 1878م خدیو مصر تحت فشار استعمارگران، کابینه ای را روی کار آورد که اکثر اعضای آن اتباع اروپائی بودند و به کابینه اروپائی معروف بود. از سال 1882 انگلستان، مصر را مستعمره خود نمود و در سال 1922م بر اثر فشار مردم مسلمان مسلمانان مصر، قرارداد شناسایی استقلال مصر امضا شد و در سال 1936م (1315 شمسی) که ملک فواد اول به قدرت رسید، استقلال رسمی مصر حاصل شد با این وجود انگلستان همچنان در مصر نفوذ داشت. در سال 1952م گروهی از افسران جوان به کودتایی علیه علیه ملک فاروق دست زده و عملا رژیم سلطنتی را به نظام جمهور تبدیل کردند که پس از آن ابتدا سرلشکر محمد نجیب و سپس جمال عبدالناصر رهبری مصر را به عهده داشتند. ناصر گرچه از اسلام یاد می کرد و قوانین این آئین را رعایت می نمود اما تکیه گاه اساسی اش ناسیونالیزم عرب و سوسیالیزم بود. در زمان ناصر، مصر به رهبری جهان عرب را به دست گرفت. با ملی شدن کانال سوئز از سوی جمال عبدالناصر، قوای انگلیسی، فرانسو و اسرائیلی به مصر حمله نمودند. از وقایع ناگوار زمان ناصر، جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل است که در سال 1967م صورت گرفت و به شکست اعراب منجرشد. پس از مرگ ناصر، انورسادات به ریاست جمهوری رسید که در آغاز اعلام کرد سیاست ناصر را دنبال خواهد نمود ولی به غرب روی آورد. نزدیکی سادات به غرب و امریکا به حدی رسید که امریکا در سال 1973م کوشید صلحی یک جانبه بین مصر و اسرائیل برقرار کند و در سال 1977م سادات به فلسطین اشغالی رفته و با رهبران غاصب و صهیونیستی به مذاکره بپردازد و در سال بعد با وساطت امریکا بین مصر و اسرائیل در کمپ دیوید امریکا صلحی منعقد شد.
اقتصاد مصر بر کشاورزی و صدور نفت و منافع ناشی ازحق عبور کشتی ها از کانال سوئز، کمک دول غربی و درآمدهای ناشی از صنعت توریسم استوار است. محصول مهم کشاورزی آن پنبه است که 25% اراضی زراعی خود را به آن اختصاص داده است و مرغوبترین پنبه جهان درا ین کشور تولید می شود. مصر بزرگترین تولید کننده برنج در قاره آفریقا می باشد. گندم و نیشکر نیز در آن به عمل می آید. نفت و فسفات و آهن از ذخائر معدنی آن است. صنایع ذوب آهن، فولاد، کشتی سازی و تولید آلومینیوم در مصر پیشرفت زیادی نموده و از رونق خوبی برخوردار است.
با وجود موقع جغرافیائی مناسب، منابع آبی فراوان، ذخائر و منابع معدنی و کشاورزی و امکانات مناسب برای توسعه اقتصادی به جهت سیاست غیر اصولی در ده سال اخیر، این کشور دچار رکود اقتصادی شده و بسیاری از مردم در سطح بسیرا نازلی زندگی می کنند. 25% افرادی که توانایی فعالیت دارند، بیکارند.
مرکز حکومت مصر قاهره است که 15% سکنه مصر را در خود جای داده و از شهرهای بسیار قدیمی جهان محسوب می شود، 3 بندر مهم و استراتژیک اسکندریه، اسماعیلیه و سوئز از دیگر کانونهای شهری مصر می باشد.
جمهوری لیبی
جمهوری لیبی با 1759540 کیلومتر مربع در ساحل جنوبی مدیترانه و بین دو کشور مصر و الجزایر واقع شده است. و چهارمین کشور پروستعت آفریقائی به شمار می آید. در شمال غربی آن جلگه هایی بنام جفارا وجود دارد و بقایای مواد مذاب آتشفشانی در آن مشاهده می شود. در شمال شرقی آن کوههای سبز وجود دارد که از سوی غرب به سوی خلیج سرت کشیده شده است. قسمت اعظم لیبی بخصوص نواحی جنوبی آن از بیابآنها و کویرها پوشانیده شده که با روش بیولوژیک فعالیتهایی در جهت بیابان زدائی و تثبیت شن های روان آن صورت گرفته است.
نواحی ساحلی شمال آن آب و هوای مدیترانه ای دارد ولی نقاط داخلی و جنوبی گرم و خشک بوده و میزان ریزشهای جوی آن ناچیز می باشد. بالاترین درجه حرارت ثبت شده در سایه با 58 درجه سانتی گراد برای لیبی گزارش شده که از این لحاظ بین کشورهای جهان بیشترین دما را بخود اختصاص داده است. همچنین با 4540000 نفر سکنه (در سال 1990م) پائین ترین تراکم جمعیت را دارد.
(6/2 نفر) نقاط شهری و مناطق سرسبز در کمربند ساحلی است. 67% زندگی شهری دارند و رشد سالانه جمعیت 5/4% است. 98% مردم لیبی مسلمان بوده و از نژاد سامی و بربرند. زبان رسمی عربی است ولی در روستاها و نقاط دورافتاده، زبان بربر هم رواج دارد. مرکز حکومت لیبی، بندر پریپولی است که در شمال غربی آن و بر ساحل مدیترانه واقع شده است.
لیبی در طول قرون و اعصار همیشه مورد تهاجم بیگانگا?قرار داشته است. در ازمنه گذشته رومیان و یونانیان آن را تحت سلطه خود درآورده بودند. در قرن ششم میلادی ناحیه ساحلی لیبی جزو امپراطوری بیزانس (روم شرقی) گردید. سپس اعراب مسلمان و اسپانیائی ها و تا آغاز جنگ جهانی اول دولت مقتدر عثمانی آن را در اختیار داشت. با افول دولت اسلامی عثمانی، لیبی مستعمره ایتالیا شد و در جنگ جهانی دوم با شکست ایتالیا، ارتش آن ناگزیر شد که از این سرزمین خارج شود؛ سپس لیبی تحت نظارت فرانسه و انگلیس درآمد و سرانجام در سال 1951م با نظارت سازمان ملل متحد به استقلال رسید. با رهایی از چنگال استعمار، لیبی به صورت پادشاهی اداره می شد تا اینکه در سال 1969م با کودتایی بدون خونریزی شاه ادریس (پادشاه وقت) توسط افسران جوان از سلطنت خلع شد و سرهنگ معمر القذافی به رهبری لیبی رسید.
اسلام در قرن هفتم میلادی (قرن اول هجری) بعد از مصر به لیبی راه یافت که بربرهای ساکن لیبی به سرعت جذب این آئین شدند و در فتح بزرگ مسلمانان که منجر به تصرف اندلس شد جزو ارتش مسلمانان بودند. در عهد عباسیان از سوی هارون الرشید خلیفه عباسی فردی بنام ابراهیم بن اغلب به عنوان حاکم لیبی انتخاب شد که وی نوعی حکومت بودن وابستگی به بغداد را در لیبی بنیان نهاد.
مسلمانان این کشور در هنگام نفوذ استعمار لیبی به مبارزه ای تمام عیار دست زده و عمرمختار از سرداران لیبی در استان شرقی رهبری قیام مردم را به عهده داشت که سرانجام دستگیر و به دار آویخته شد.
در سال 1973م قذافی که فود را تابع جمال عبدالناصر معرفی می نمود با شعار نه شرقی و نه غربی به انقلاب فرهنگی دست زد تا از این طریق نظام حکومتی بر اساس تعلیمات قرآن را بنا نهاده و ایدئولوژی اسلامی را جایگزین سرمایه داری غرب و سوسیالیزم شرق کند اما قذافی در عمل گرچه رابطه با غرب را کنار گذاشت ولی با بلوک شرق و در راس آن با شوروی روابط حسنه ای را برقرار نمود. لیبی برای وحدت جهان عرب تلاشهایی بکار برد ولی بجایی نرسید و پس از آن تلاش سیاسی خود را در جهت حمایت از جنبشهای آزادی بخش جهان بویژه جنبش آزادی بخش فلسطین معطوف داشت و پس از امضای قرار داد کمپ دیوید توسط سادات، لیبی باتفاق الجزایر، یمن جنوبی، سوریه و سازمان آزادی بخش فلسطین «جبهه پایداری اعراب را تشکیل داد. لیبی حمایت خود را از انقلاب اسلامی ایران اعلام نمود و با ایران بر روابط حسنه ای برقرار کرده و عراق را به خاطر جنگ تحمیلی محکوم نمود و روابط خود را با عراق محدود ساخت. یکی از مقامات سیاسی لیبی گفت:
«ما به زودی ارتش اسلامی را جهت آزادسازی سرزمینهای اشغالی درفلسطین تشکیل خواهیم داد و انشاءالله ایران پیشگام برای تشکیل این سپاه خواهد بود. »
کشور لیبی تا قبل از کشف نفت، جزو فقیرترین ملل جهان محسوب می گردید.
نفت در سال 1959م درآن کشف شد که درآمد سرانه را از سال 1959م که 35 دلار بود به 250 دلار در سال 1961م رسانید.
تولید نفت این کشور از 180 هزار بشکه در سال 1962م به 3/3 میلیون بشکه در سال 1970م بالغ گردید. لیبی و سایر کشورهای عضو اوپک در اوایل دهه 1970م بدون واهمه از تهدید غرب و بدون توجه به مقاومت شدید کشورهای صنعتی بزرگ، موفق به افزایش قیمت نفت صادارتی شدند و تنها اقدام مهم غرب در مقابل این حرکت، آژانس بین المللی انرژی بود که در سال 1974م به پیشنهاد هنری کسینجر به منظور تنظیم قیمت نفت تاسیس شد.
در طول دهه 1950م تعدادی صنایع کوچک با کمک سازمان ملل در لیبی احداث شد پس از افزایش درآمد لیبی توسط نفت، این کشور در جهت توسعه صنایع بزرگ و امور رفاهی و اجتماعی کوشید و صنایع ذوب آهن، پتروشیمی و آلومینیوم را بنیان نهاد. لیبی با کمبود کارشناس و متخصص بومی روبروست و از این لحاظ قریب به یک میلیون نفر کارگر و کارشناس خارجی در آن مشغول کارند. با وجود محدودیت اراضی حاصلخیز و اینکه صرفا 5/1% زمین آن قابل کشت است در توسعه آبیاری و تقویت خاک کوشیده و توانسته در این مورد به موفقیتهایی دست یابد و هم اکنون بالاترین میزان نیروی کار کشور در بخش کشاورزی هستند.
واحد پول آن دینار لیبی (
LD
) و برابر هزار درهم است.
لیبی به دلیل تحریم شورای امنیت، هم اکنون در انزوای سیاسی و در حالتی از تحریم اقتصادی به سر می برد و حتی کشورهای عربی هم بدو پشت کرده و احساس می شود که این کشور اسلامی در محاق شدید سیاسی تبلیغاتی و حتی نظامی غرب قرار گرفته و مشکلات عدیده ای را برایش فراهم نموده اند.
پی نوشتها