جمهوری عربی صحرا
جمهوری عربی صحرا با 28 4000 کیلومتر مربع وسعت درغرب آفریقا و در ناحیه صحرایی و ساحل شرقی اقیانوس اطلس، بین کشورهای الجزایر، مراکش و موریتانی قرار دارد. این کشور از دو ناحیه معروف ساقیة الحمراء و وادی الذهب تشکیل شده است و آب و هوای آن گرم و خشک می باشد. طول سواحل آن به 1500 کیلومتر بالغ می گردد.
در آغاز قرن چهاردهم به آن بلاد شنگتی می گفتند، در سال 1884م استعمار اسپانیا در صحرا شکل علنی بخود گرفت و در سال 1958م اسن سرزمین از ایالت های ماوراء بحار اسپانیا محسوب شد.
در آغاز قرن بیستم به صحرای اسپانیا مشهور بود. بین سالهای 1975م و 1976م اسپانیا بنا به مصالحی، صحرا را تخلیه نمود ولی با واگذاری بخش هایی از آن به مراکش و موریتانی زهر خود را در این سرزمین فرو ریخت و آرامش را از مردمان صحرا سلب نمود و قسمت شمالی صحرا را مراکش تصاحب نمود که 75% وسعت آن را دربر می گیرد. این منطقه که ریودوارو نام دارد از لحاظ منابع معدنی بویژه فسفات بسیار غنی است. اما 25% بقیه که در اختیار موریتانی قرار گرفت به لحاظ ذخائر فقیر است. در سال 1979م موریتانی از بخش اشغالی خود منصرف و آن را مصالحه نمود، در سال 1975م اصطلاح نواکشوت در مقابل دیوان بین المللی عدالت برای صحرا برگزیده شد و در سال 1982م که صحرا به ضویت سازمان وحدت آفریقا درآمد آن را صحرای غربی نامیدند. مردم صحرا مبارزات دامنه داری را از زمان اشغال این کشور توسط مراکش آغاز نمودند که در بهار سال 1973م جهت تشکل این مبارزات «جبهه پولیساریو»
پدید آمد که نام صحرا را به جمهوری عربی صحرا تغییر داد. در 24 ژانویه 1976م کمیته آزادی بخش سازمان وحدت آفریقا این جبهه را به رسمیت شناخت. تا کنون بیش از 83 کشور این کشور را به رسمیت شناخته اند. ایران در سال 1980م آنرا به رسمیت شناخت هم اکنون جنگ بین مراکش و صحرا به خاطر حضور متجاوزین مراکشی در صحرا و تصاحب بخش مهم آن، ادامه دارد. در مورد جمعیت صحرا آمارها گوناگون است. جنگ و درگیری خونین، زندگی کوچ نشینی و سیاست مغرضانه مراکش اجازه نداده است که آمار دقیق مردم آن مشخص شود و سکنه آن را بین 190 هزار تا 750 هزار نفر ذکر نموده اند. گروه زیادی از مردم به خاطر شرایط خشن و فشارهای سیاسی، نامساعد بودن اوضاع اقتصادی و خشکسالی به سرزمین های دیگر مهاجرت نموده اند.
از نظر نژادی، ریشه قومی مردم صحرا به قبائل یمنی باز می گردد که اوائل قرن شانزدهم به مراکش مهاجرت نمودند ولی با رانده شدن از آن سرزمین، در صحرا سکنا یافتند. بعدها این قبائل برای اداره امور خود تشکیلات منظمی را ابداع نمودند. مردم سحرا به لهجه حسینیه زبان عربی تکلم می کنند که به عربی فصیح نزدیک است اما برای مکاتبات از عربی رسمی بهره می گیرند. به جهت سلطه فرانسه و اسپانیا زبآنهای فرانسوی و اسپانیائی هم درآن متداول است. صحرا از چند نظر اهمیت استراتژیکی دارد یکی به لحاظ اینکه نزدیکترین کشور آفریقائی به سواحل شرقی امریکاست. ذخائر عظیم فسفات، و نیز ارزش این کشور برای همسایگان قابل توجه است. موریتانی که کشور فقیری است صحرا برایش اهمیت اقتصادی دارد و الجزایر برای صدور سنگ آهن ایالتتیندوف می تواند از سواحل صحرا کمک بگیرد.
ذخائر معدنی صحرا عبارتند از: فسفات که غالب منابع آن در بوکرا واقع در شمال صحرا قرار گرفته است.
نفت و گاز که در بخش های شمالی وجود دارد. در اواخر دهه 1960 میلادی در اگراشای صحرا منابع پربار آهن کشف شد. استعمارگران اسپانیائی در هنگام سلطه بر صحرا به ذخائر عظیم مس و اورانیوم دست یافتند.
سواحل صحرا به لحاظ انواع و مقدار ماهی در جهان رتبه اول را داراست و این کشور در منطقه ریودوارو، در شمال صحرا از غنی ترین سفره های آب زیرزمینی بهره مندی از ذخائر عظیم یاد شده، اقتصادی توسعه نیافته دارند که جنگ با مرزهای این کشور بدلیل آنکه توسط استعمارگران مشخص شده، غیر واقعی بوده و برای کوچ نشینان و افرادی که زندگی عشایری دارند، مشکل آفرین می باشد.
دین رسمی مردم صحرا اسلام و زبان رسمی آن عربی است و مرکز حکومت آن شهر العیون
می باشد.
موریتانی
جمهوری اسلامی موریتانی با 1030700 کیلومتر مربع مساحت یکی از پروسعت ترین کشورهای آفریقای غربی به شمار می رود. این سرزمین همچون پلی رابط بین شمال و غرب آفریقا می باشد. متجاوز ار 50% خاک آن را شن زارهایی تشکیل می دهد که به صورت رشته های موازی از شمال به جنوب ادامه دارند. با وجود هموار و بیابانی بودن موریتانی، دو فلات معروف آن یعنی آرادار و تاگان تا 500 متر از سطح دریا ارتفاع دارند. خلیج کوچک «موریر» در منتهی الیه شمال غربی این کشور قرار دارد. مرز بین سنگال و موریتانی را رودخانه ای به نام سنگال تشکیل می دهد. بخش عظیمی از موریتانی را صحرا فرا گرفته و آب و هوای گرم و خشک و کم باران است. بدلیل برهنه بودن زمین و گرمای زیاد و صعود هوا، وزش بادهای خشن توام با شن و گرد و غبار از پدیده های منفی موریتانی می باشد.
موریتانی محل استقرار قبایل مور است که چهره سوخته رنگی داشته و از قدیم تمدن کوچ نشینی داشته اند. نژادهای آن شامل مورها، عرب ها و بربرها (بیدان ها) می باشند. سیاهپوست های موریتانی از گذشته به قدرت یافتن اعراب معترض بوده اند. استعمار فرانسه ساختار قبیله ای آن را متزلزل و قبایل جنگجو را ضعیف نمود. در زمان رومیان، موریتانی، سرزمین پهناوری بود که مراکش و الجزایر را هم دربر می گرفت. یورش بربرها موجب آن شد که سیاهان به نواحی جنوبی رانده شوند. در قرن شانزدهم میلادی طایفه مسلمان بنی حسن آن را فتح نمود. از قرن پانزدهم میلادی، پای استعمار پرتقال و پس از آن هلندیان و نیز انگلستان و فرانسه به این ناحیه مسلمان نشین، گشوده شد. در سال 1960م فرانسه به دنبال موج استقلال طلبی و آزادیخواهی مسلمانان، باین سرزمین استقلال داد.
مختار اولد داداده - که در سال 1924م در بوتیلمیت بدنیا آمد - در بازسازی این کشور و ساختن نوین آن پس از رهایی از استعمار، دخالت عمده ای دارد. وی موریتانی را به چهار راه اعراب و آفریقا تبدیل کرد و در طول 25 سال حکومت، نه ثروتی اندوخت و نه به کشوری وابسته گردید.
برای مقابله با شدائد طبیعی، مالی، موریتانی و سنگال در سال 1968م کشورهای ساحلی رودخانه سنگال را پایه ریزی نمودند که از اهداف مهم آن سدسازی بود. در سال 1974م موریتانی برای تقسیم صحرای غربی با مراکش متحد شده و در سال 1976م بخش جنوبی صحرا را اشغال نمود. اما در سال 1979م پس از قرارداد صلحی آن را به صحرا مصالحه کرد. در ژوئیه 1978م که نظامیان روی کار آمدند این کشور را از جنگ با صحرا نجات دادند. اما کشور از آن زمان در بی ثباتی و ناآرامی زیانبار همچنان فرورفته است.
مرکز حکومت آن نواکشوت می باشد و 8 ناحیه دارد که زیر نظر دولت مرکزی اداره می شود. زبان رسمی آن عربی با لهجه حسانی می باشد و 96% مردم پیرو آئین اسلام هستند و قانون اساسی این آئین را به عنوان دین اساسی پذیرفته و در 28 نوامبر 1958م نوع حکومت آن جمهوری اسلامی موریتانی اعلام شد. مسلمانان اغلب از نژاد سیاه و اقلیتی هم عرب و بربرند.
سومین کشور به لحاظ صید ماهی در جهان موریتانی است که از نوادهیبو در مصب سنگال و 800 کیلومتر ساحل به لطف جریآنهای مساعد اقیانوسی ماهی فراوان است. و این سواحل از پرماهی ترین نقاط جهان هستند ولی متاسفانه کشتی های اروپائی و ژاپنی به صید آنان مبادرت می ورزند. 75% مردم زندگی عشایری دارند. کشاورزی تابع نزولات جوی است. ارزن، ذرت، تنباکو، برنج و سبزی از محصولات مهم آن بوده و ذخائر معدنی آن آهن و مس است که اولین درآمد کشور از این ذخائر می باشد. از 2 میلیون نفر سکنه آن، 42% در نقاط شهری سکونت داشته و در سال 1958م 82% بیسواد بوده اند. از 910 میلیارد دلار تولید ناخالص آن در سال 1988م 6/37% به بخش کشاورزی 21% به صنعت و 3/41% به خدمات تعلق داشته است. طی سالهای 1980 تا 1988م نرخ تورم 6/8% بوده و در پایان سال 1988م این کشور 2076 میلیون دلار بدهی داشته است.
جمهوری مالی
کشور مالی با 1240192 کیلومتر مربع مساحت وسیعترین کشور غربی آفریقا می باشد. نصف النهار گرینویچ از نواحی شرقی و مدار راس سرطان از کناره شمالی آن می گذرد، کشوری است دور از دریا و با موریتانی، الجزایر، نیجر، بورکینافاسو، ساحل عاج، گینه و سنگال مرز مشترک دارد.
مالی را می توان به دو بخش فلاتی و بیابانی تقسیم نمود در فلات جنوب و جنوبی غربی این کشور رودخانه های نیجر و سنگال و شعبات آن، بریدگی های ژرفی را پدید آورده اند. فلاتش شرقی شامل سرزمین های مرتفع کوچک و پراکنده است. بخش مرکزی مالی، جلگه ای اما نقاط شمالی آن حالت صحرایی و بیابانی دارد. آب و هوای آن گرم و خشک است.
در حدود 2000 سال قبل در کشور مالی تمدن درخشانی وجود داشته است. در قرو یازدهم میلادی اسلام به این کشور راه یافت و رشد سریع آن تا قرن هیجدهم بسیار چشمگیر بود. مبلغ و مروج اسلام در مالی شیخ عثمان نام داشت که در اوایل قرن مذکور به تبلیغ اسلام در میان اقوام فلاجی پرداخت و در کمتر مدتی شهر تومباتو به صورت مرز اسلامی آفریقای غربی درآمد و از این ناحیه، اسلام به بورکینافاسو (ولتای علیا) بنین و نیجریه انتشار داده شد. وی که مدرسی مسلمان با درجه ارشد بود و به عثمان دان فودیو مشهور بود رهبری جنبش بزرگ انقلابی فولانی را علیه حکمرانان هاسالند بر عهده گرفت. وی توانست بسیاری از قبایل هاسا را به سوی اسلام جذب کند و آنان را نسبت به ستم حکام وقت موعظه می نمود. وی آرزو داشت تا بنا به اصول و تعالیم اسلامی بر مردم حکومت شود که در نگرشهای او نه منافع مادی بود و نه قدرت طلبی فردی و تنها به تهذیب اخلاقی و بعد معنوی توجه داشت اما فرزندانش به سوی قومیت گرایی و سلطه گری قبایل فولانی بر مردمان هاسا، روی آوردند.
از اصلاح گران دیگر مالی فردی است بنام حاج عمر که قصد داشت در پهنه رود سنگال قیام کند اما در سال 1857م توسط فرانسویان بیرون رانده شد و پس از آن به سوی خاور روانه گشت و سگو و امپراتوری ماسینا را در 1862م فتح کرد و در سال 1863 موفق شد تمبوکتو را تسخیر نماید. در سال 1959م که مالی جزو نواحی مستعمره فرانسه بود با سنگال متحد و فدارسیون مالی را بوجود آورد و پس از مدتی از سنگال کناره گیری کرده و در سال 1960م استقلال خود را کسب نمود. مالی با غرب و بویژه با فرانسه رابطه سیاسی - تجاری دارد. در سال 1968م موسی ترائوره رژیم مودیبوکیتا را سرنگون و کمیته نظامی آزادی بخش ملی را برقرار کرد و در سال 1969 ریاست مملکت و دولت را عهده دار شد. وی در مدت 23 سال استبداد و دیکتاتوری، کشور مالی را در بحران سیاسی و اقتصادی و فرهنگی قرار داد و سرانجام در 26 مارس 1991م پس از شورشهای خیابانی، سرنگون و تحت محاکمه قرار گرفت.
در سال 1991م بعد از یک رفراندوم، قانون اساسی که توسط یک کنفرانس ملی تدوین شده بود به تصویب رسید که در این قانون به نظام چندحزبی پس از 30 سال قدرت تک حزبی اشاره شده بود. در جریان انتخابات پارلمانی 1991م حزب آدما 76 کرسی از 116 کرسی را بدست آورد و در 26 آوریل 1991 بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آلفا عمر کوناره، کاندیدای حزب آداما به پیروزی دست یافت.
ترکیبی از نژادهای سیاه آفریقائی سفید، سکنه مالی را تشکیل می دهد از 7980000 نفر جمعیت آن 90% مسلمان هستند. زندگی قبیله ای در این کشور رواج داشته و 50% از قبائل مانده ولی بقیه از طوایف فولانی، ولتایی و طوارق هستند. زبان رسمی این کشور فرانسه و خط آن لاتین بوده اما 60% مردم به زبان محلی بامبارا تکلم می نمایند.
کشاورزی در مالی به سه صورت دیده می شود الف: استفاده از آب رودخانه ها از طریق آب بندها یا وسایل موتوری ب: کشاورزی در اطراف دریاچه ها و مخازن آبی داخلی با استفاده از رطوبت خاک ج: کشاورزی آبی در کرتها و زمین های کوچک. دامداری و ماهیگیری نیز از اشتغالات عمده و منابع اصلی درآمد مالی است.
معادن استخراج نشده ای چون طلا، نیکل، منگنز و بوکسیت در این کشور دیده می شود. بزرگترین کارخانه سفال سازی آفریقای غربی در مالی وجود دارد.
واحد پول آن فرانک مالی (
fM
) است که برابر صد سانتیم می باشد.
جمهوری سنگال
کشور سنگال که در منتهی الیه آفریقای غربی قرار گرفته است 196720 کیلومتر مربع وسعت دارد. این سرزمین بین موریتانی، مالی، گینه و گینه بیسائو قرار گرفته است. کشور گامبیا چون زبانه ای در داخل آن قرار دارد. مرز غربی آن اقیانوس اطلس می باشد. سواحل عمیق، موقع جغرافیائی و دروازه غرب آفریقا به این کشور اهمیت ویژه ای بخشیده است. سنگال سرزمین کم ارتفاعی است که بخش اعظم آن را علفزارهای ساوان و استپ می پوشاند. 4 رود سنگال، سالوم گامبیا و کازامانس در سنگال جریان دارند که طویل ترین آنها سنگال می باشد که 1600 کیلومتر طول دارد. آب و هوا در سواحل و نواحی مرتفع معتدل ولی در استپ ها گرم و خشک است.
اسلام از طریق بازرگانان مالی به سنگال راه یافت و در سال 1040م نهضت دینی المرابطون در این ناحیه پایه گذاری شد از میان کشورهای انگلستان، هلند و فرانسه، فرانسه موفق شد سنگال را به تصاحب خود درآورد و پس از 300 سال سلطه استعماری درسال 1960م مردم این کشور به استقلال دست یافت اما با وجود استقلال ظاهری چندین فرانسوی با تابعیت مضاعف (هم تابع فرانسه بوده وهم تابع سنگال هستند در پستهای عالی چون وزیر و مشاور عالی مشغول کارند. شهرهای آن تحت تاثیر تمدن غرب بنا شده و بین شهر و روستا اختلاف زیادی مشاهده می شود و این خود دلیل مهاجرت روستائیان به شهرهاست. مرکز حکومت آن داکار است و به هفت استان تقسیم می شود و سیاست خارجی آن بر همزیستی و احترام متقابل با کشورهای جهان استوار بوده و از جنبش های مردمی حمایت می کند.
سنگال 7510000 نفر سکنه دارد گه 20% آن در مرکز حکومت یعنی داکار سکونت دارند، رشد جمعیت 9/2% و تراکم نسبی آن 2/38 نفر در کیلومتر مربع است. بیش از 50% مردم زیر 20 سال سن دارند، اکثریت از قوم ولوف هستند، ولی گروههای نژادی فولانی، سرر، توکولور و دیولا هم در سنگال زندگی می کنند زبان رسمی این کشور فرانسه و خط آن لاتین است اما لهجه های بومی ولوف و توکولور متداول می باشد. 95% مردم مسلمان، 2% مسیحی و 3% پیرو ادیان بومی و فرقه مریدیه که یک قرن قبل توسط شیخ احمد و بامبا پایه گذاری شده در غرب آفریقا و آفریقای مرکزی پیروان زیادی دارد و تنها در سنگال 5/1 میلیون نفر از آن پیروی می کنند. رهبران این فرقه که عقاید صوفیه و اهل طریقت دارند از قدرت عظیم اقتصادی سیاسی برخوردار بوده و می توانند برای حکومت مرکزی مشکل آفرین باشند. طبی شهر مقدس مریدی هاست، روحانیون و رهبران این فرقه در طوبی سکونت دارند عده ای از طرفداران این فرقه در مزارع وسیع بادام زمینی و با اعتقادات به ثواب اخروی به کشت و کار مشغولند که محصول آنان را فرانسویان از طریق رهبران فرقه می خرند.
فرقه تیجانیه که در اواخر قرن هیجدهم توسط ابوالعباس شیخ احمد تیجانی (اهل الجزایر) بوجود آمد، در دولت سنگال نفوذ دارد. قادریه نیز فرقه قدیمی دیگر هستند. گروه مذهبی دیگر در سنگال هستند که به آنان به زبان ولفی لای لای (ترجمه لا اله الا الله) می گویند، حدود 50000 شیعه در سنگال زندگی می کنند که شیخ عبدالنعیم آل زین رهبری آنان را عهده دار است.
70% مردم به کشاورزی مشغولند. اقتصاد آن تک محصولی است و بر پایه صادرات بادام زمینی استوار می باشد. در سالهای اخیر کوشش شده تا با گسترش ماهیگیری و افزایش تولیدات صنعتی و جهانگردی این کشور از حالت تک تولیدی خارج شود. سنگال هفتمین کشور تولید کننده فسفات در جهان به شمار می رود.
تولید ناخالص ملی در سال 1990م 1/5 میلیارد دلار و سرانه آن 700 دلار بوده است اساسا این کشور در مقایسه با همسایگان خود از وضع اقتصادی خوبی برخوردار است.
رابطه سنگال با ایران از سال 1362ش بدلیل عناد غرب با ایران و تحریک رهبران سنگال توسط فرانسه قطع شد ولی در سال 1367ش مجددا سنگال با ایران رابطه برقرار نمود.
گامبیا
گامبیا با 10689 کیلومتر مربع وسعت، از کوچکترین کشورهای آفریقائی به شمار می رود. گسترش آن در جهت طول جغرافیائی است و 320 کیلومتر طول دارد. گامبیا همچون باریکه ای در طول شرقی - غربی در داخل سنگال قرار دارد و از طریق باریکه ای در غرب با اقیانوس اطلس هم مرز است.
رود گامبیا که 1127 کیلومتر طول دارد با آبرفت هایی نواحی حاصلخیزی برای گامبیا بوجود آورده است. موقع استوایی و قرار گرفتن در مجاورت اقیانوس اطلس موجب گرم و مرطوب شدن آب و هوای گامبیا گردیده است. این سرزمین 848000 نفر سکنه دارد و گروههای نژادی آن عبارتند از ماندینگو (40%) فولا (13%) ولوف (12%) جولا (7%) بیراهوئی (7%) زبان مورد استفاده انگلیسی است که با خط لاتین نوشته می شود. 98% مردم پیرو آئین اسلام می باشند.
اولین بار گامبیا را فنیقی ها شناختند و در قرون پنجم و ششم میلادی بخش بزگی از گامبیا و سنگال جزو امپراطور غانا (غنا) به حساب می آمد. بعدها امپراطوری مزبور منقرض و بجای آن مملکت سونگای بوجود آمد که زمامداران آن به اسلام گرویدند و با تمام قوا به نشر اسلام پرداختند.
در سال 1455م پرتقالی ها به رهبری کاپیتان هنری به اشغال آن پرداخته و پس از آن در سال 1765م استعمار بریتانیا بر گامبیا مسلط شد. در سال 1963م گامبیا استقلال خود را بدست آورد. در سال 1981م کنفدراسیونی از سنگال و گامبیا بنام سنگامبی تشکیل شد و قرار شد رئیس جمهور سنگال به عنوان رئیس و رئیس جمهور گامبیا به عنوان نایب رییس آن انتخاب شوند ولی دو کشور حاکمیت خود را حفظ کنند.
مرکز حکومت آن بانجول است و از 6 بخش و یک پایتخت تشکیل شده است.
85% مردم از طریق کشاورزی و دامداری امرار معاش می نمایند و بادام زمینی 90% صادرات آن را تشکیل می دهد. متاسفانه 70% منابع مالی این کشور از طریق کمکهای خارجی بخصوص انگلستان و کشورهای عربی تامین می شود. واحد پول آن دالازی است که به صد بوتوت
تقسیم می شود.
گینه بیسائو
جمهوری گینه بیسائو که در غرب ترین نقطه آفریقا قرار دارد. با وسعتی برابر 36125 کیلومتر مربع وسعت در شمال باینگال و در جنوب و مشرق با گینه مرز مشترک دارد. کناره های ساحل غربی آن که مشرف به اقیانوس اطلس است بریده و بعضا حالت باتلاقی دارد و از چندین جزیره برخوردار می باشد. خلیج بیسائو هم در غرب آن واقع است. آب و هوا در سواحل و جزایر غربی، اقیانوسی ولی در سایر نقاط گرم و مرطوب می باشد. کاشو، مانسوآ، گبارکوروبال از رودهای این کشور می باشند.
گینه بیسائو در گذشته یکی از مراکز حمل برده بوده است. در سال 1446م گینه بیسائو بنام گینه پرتقال مستعمره پرتقال گردید. در بین سال های 1950 تا 1960م گروههای کوچک وطن پرست سازمان یافت و نهال مبارزات ضد استعماری با تاسیس حزب استقلال گینه بیسائو و جزایر دماغه سبز روئید. در سال 1974م با وساطت الجزایر، دولت پرتقال آن را به سمیت شناخت و با کسب استقلال، بسیاری از آوارگان باین سرزمین بازگشتند گرچه پایتخت این کشور مدینه دوبوئه نام دارد ولی مرکز حکومت آن بندر مهم بیسائو می باشد، گینه بیسائو به 8 منطقه تقسیم شده و از شهرهای مهم آن بوآلام و کاشو را می توان نام برد. جمعیت آن بر اساس آمار سال 1990م به 962000 نفر بالغ می گردد. تیره های اقوام فولا و ماندینگو گروههای مهم قومی آن هستند. زبان رسمی پرتقالی است ولی مردم به زبان بومی «کری ئولو»
و چند لهجه بومی تکلم می کنند. 70% مردم مسلمان هستند.
فقدان منابع معدنی و کمبود مواد خام و منازعات قبیله ای این کشور را با اقتصادی توسعه نیافته مواجه نموده است. 85% مردم به کشاورزی و دامداری مشغولند، برنج، خرما و بادام زمینی از محصولات آن می باشد، ماهیگیری در سواحل و جزایر غربی این کشور رواج دارد. صنایع آن غالبا غذایی و ساختمانی است. واجد پول گینه بیسائو، پزوست که به صد سنتاوس تقسیم می شود.
گینه کوناکری
جمهوری گینه با 245857 کیلومتر مربع وسعت در ساحل شرقی اقیانوس اطلس واقع است، نواحی مرکزی و شرقی آن از فلات فوتاجالون تشکیل شده و در شمال شرقی، جلگه گینه به سوی رودخانه نیجر سرازیر می گردد. در جنوب شرقی پوشش گیاهی انبوه استوایی مشاهده می شود. رودهای نیجر، گامبیا و سنگال از فلات فوتا جالون منشا می گیرند.
در سال 1694م دولت اسلامی فولانی در ناحیه فوتاجالون بوجود آمد. در سال 1849م گینه تحت الحمایه فرانسه گردید و با شروع دوران استعمار مبارزات اسلامی اوج گرفت که منجر به ایجاد حکومت های: حاج عمر درمالی، سامور در گینه و عثمان دان فودیو در نیجر گشت در سال 1958 میلادی پس از مبارزات طولانی مردم مسلمان گینه، این کشور استقلال خود را به رهبری احمد سکوتوره بدست آورد.
در سال 1984م با مرگ احمد سکوتوره - رئیس جمهور وقت گینه - کودتایی در گینه رخ داد که پس از آن کشور گینه به غرب روی آورد و اکنون با فرانسه، آمریکا و عربستان رابطه دارد. گینه به 27 منطقه تقسیم می شود و مرکز حکومت آن شهر کوناکری است.
کشورگینه 6790000 نفر سکنه دارد که 40% آن از قوم فولانی هستند که از قرون چهاردهم و پانزدهم باین سرزمین راه یافته اند. قوم مالینکه (ماندینگو) از مالی به این ناحیه آمده اند غیر از اینها 16 گروه نژادی دیگر در گینه سکونت دارند. 85% مردم مسلمان و بقیه پیرو مسیحیت و مذاهب ابتدائی هستند. مردم گینه به مسلمانان جهان علاقه وافری دارند و با پیروزی انقلاب اسلامی اعتقادات مذهبی آنان، شور و هیجان خاصی بخود گرفته و احکام اسلامی چون رعایت اجباری روزه منع کلی مشروقات الکلی و گوشت خوک، مجازات زانی در این کشور اجرا شد و در 34 منطقه شکور شوراهای اسلامی بوجود آمد. غیر از زبان فرانسه مردم به هفت زبان بومی (از شاخه سودانی) تکلم می کنند. 75% مردم گینه در بخش کشاورزی مشغول به کارند و محصولات مهم آن نخل روغنی، خرما، برنج، قهوه، آناناس، پنبه و بادام زمینی است. 35% بوکسیت جهان در گینه وجود دارد.
پی نوشتها