جمهوری اسلامی فدرال پاکستان
کشور پاکستان با بیش از 804000 کیلومتر مربع وسعت در جنوب شرقی ایران قرار دارد. پاکستان بین 24 درجه و 30 درجه عرض شمالی و 62 درجه و 75 درجه طول شرقی قرار دراد. نواحی شمال و شمال غرب و نیز بلوچستان پاکستان، حالت کوهستانی دراد. غیر از این دو ناحیه کوهستانی، بعیه خاک پاکستان جلگه ای است که از آبرفتهای رودخانه سند وشعبات آن بوجود آمده است. آب و هوای شمال پاکستان معتدل، جنوب آن گرم و مرطوب و پرباران بوده و بلوچستان آن آب و هوای گرم و خشک دارد. غیر از چهار استان: پنجاب، سند، مرز شمال غربی و بلوچستان سایر نواحی به صورت فدرال توسط قبایل پاکستان اداره می شود. مرکز حکومت آن اسلام آباد و از شهرهای مهم آن بندر کراچی، لاهور7 پیشاور، کویته، و راولپندی را می توان برشمرد. پاکستان از مراکز بزرگ 6 تمدن باستانی است. و تمدن دره ایندوس (سند) در 4500 سال قبل به نقطه اوج خود رسیده بود.
غالب سکنه 102 میلیونی پاکستان در کنار رود سند و دره های کوهستانی پنجاب سکونت دارند. استان پنجاب به تنهایی 56% سکنه را در داخل خود جای داده است. در حالی که بلوچستان با 44% مساحت کشور تنها 5% سکنه دارد. 2/97% مردم این سرزمین مسلمانند. اسلام در سال 94 هجری مطابق با 712 میلادی وارد پاکستان شد.
25% مسلمین پاکستان شیعه هستند و شهر کویته مرکز ایالت بلوچستان از مراکز مهم شیعیان است. در ناحیه بلتستان و گلگیت در مرز چین و پاکستان و نیز در پنجاب، شیعیان سکونت دارند. شیعیان بزرگترین اقلیت این کشورند که در استقلال و ثبات سیاسی پاکستان نقش حساسی به عهده داشته اند. محمد علی جناح (عائد اعظم) بنیان گذار پاکستان، نیز شیعه بود.
قدیمی ترین سازمان شیعی «آل آینه یا شیعه کنفرانس نام دارد که مرکزش در شهرلکنهو هند بوده و هدف عمده آن متحد ساختن شیعیان در سراسر هند قدیم بود که بعدها اعضای آن در استقلال پاکستان کوشیدند. سازمان پاسداری از حقوق شیعیان، دومین تشکیلات قدیم شیعیان است. گروههای شیعی پاکستان در راستای تحقق مسائل زیر به تشکیل خود می پردازند:
الف - صدرو مجوز تدریس کتب دینی خاص شیعه در سطوح ابتدائی و متوسطه برای دانش آموزان.
ب - تفکیک موقوفات شیعه از اهل سنت.
ج - آزادی شیعیان در برپائی مراسم عزاداری ماه محرم و عاشورای حسینی مهمترین گروهها شیعه که اداره حوزه های دینی و نیز حرکتهای سیاسی - مذهبی شیعیان را هدایت منمایند عبارتند از نهضت اجرای فقه جعفری شامل گروه علامه ساجد نقوی و گروه حامد علیشاه موسوی؛ این نهضت بدین صورت پدید آمد که بزرگان شیعه پاکستان در نشستی که در 24 فروردین 1358ش مصادف با 12 اوریل 1979 در شهر بهکر (در استان پنجاب) تشکسل دادند و دو روز به طول انجامید مسئله حزب و رهبر را در اجتماعی بزرگ از شیعیان مطرح نمودند. شور و هیجان حاکم بر این جمعیت دوران انقلاب اسلامی ایران را تداعی می کرد و پس از بحث و گفتگو سازمانی بنام «نهضت اجرای فقه جعفری بنیان نهاده شد که علامه مفتی جعفر حسین به عنوان نخستین رهبران برگزیده شد. متعاقب آن شیعیان به رهبری این نهضت در سال 1980م با محاصره ساختمان نخست وزیری در اسلام آباد خواسته های بر حق خود را عنوان نمودند. در شهرویر 1362 شمسی مفتی جعفر حسین فوت نمود و در این فاصفه حامد علیشاه موسوی که مورد حمایت دولت بود، کاندید شد. اما شورای عالی نهضت به اتفاق آراء علاه سید عارف حسین حسینی را به رهبری شیعیان و ریاست نهضت برگزید و از این پس در نهضت مذکور انشقاق پدید آمد. علامه عارف حسینی در نجف اشرف با امام خمینی (قدس سره) آشنا گردید و از محضر ایشان بهره های اخلاقی و سیاسی برد و با تاثیر پذیری از اندیشه های امام، موضع گیری پرتحرکی را از خود بروز داد و سرانجام در 14/5/67 شمسی بدست یکی از مزدوران ضیاء الحق به شهادت رسید. ضیاء الحق با شیعیان مخالف بود و با وقوع انقلاب اسلامی ایران اعلام داشت: «برنامه ما حاکمیت بخشیدن به فقه حنفی است. »
بین ایران و پاکستان مشترکات دیرینه ای وجود دارد زرا از آغاز قرن پنجم تا قرن سیزدهم در شبه قاره هند که این سرزمین تا سال 1947م جزو آن بود، زبان فارسی به عنوان زبان رسمی قلمداد می گردید و در این مدت کتب زیادی به زبان فارسی نوشته شد. دپارتمان زبان فارسی دانشگاه پنجاب که در سال 1870 میلادی تاسیس شده به تدریس زبان فارسی تا سطح کارشناسی ارشد مشغول است. تعدادی از نسخ خطی ارزشمندی که توسط دانشوران ایرانی تالیف شده اکنون درک تابخانه های هند و پاکستان نگاهداری می شود. برخی فرهنگ ها و دستور زبآنها همچون فرهنگ جهانگیری، برهان قاطع و فرهنگ رشیدی در این شبه قاره تدوین یافته است. جلوه فرهنگی و معنوی اسلام را ایرانیان به مردمان هندی نشان دارند و اغلب مروجین و مبلاغان اسلامی، ایرانی تبار یا دست پرورده ایرانیان هستند.
کشور پاکستان و هندوستان تا سال 1236ش (1947م) که سال تاسیس این دو واحد سیاسی است. سرنوشت تاریخی مشترکی دارند و در این سال بود که به رهبری محمد علی جناح پاکستان در صحنه سیاسی جهان ظاهر گردید. پاکستان از آغاز شامل دو بخش شرقی و غربی بود که این دو بخش صدها کیلومتر با هم فاصفه داشتند ولی چون مردم قسمت شرقی احساس نمودند که حقوق اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنان توسط قسمت غربی رعایت نمی شود، به قیام و شورش برخاسته که در این جریان، هند از بنگالیها حمایت نمی شود، به قیام و شورش برخاسته که در این جریان، هند از بنگالیها حمایت نمود و در سال 1971م (1350ش) جنگی بین هند و پاکستان آغاز شد که به شکست پاکستان و استقلال بخش شرقی با عنوان بنگلادش منجر گردید. پاکستان با کشورهای غربی رابطه ای خوب دارد ولی روابطش با چین از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در سال 1981م پس از سالها سردی روابط، پاکستان و آمریکا روابط خود را تجدید نموده و گسترش دادند.
30% مردم پاکستان با سوادند 80% مردم در روستاها و بقیه در کانونهای شهری سکونت دارند. 33% تولید ناخالص آن محصولات کشاورزی تشکیل می دهد اما بدلیل خشکی هوا و کمی وسعت مراتع دامپروری در آن توسعه آنچنانی ندارد. 18% تولید ناخالص آن از بخش صنعت بدست می آید.
طول راههای شوسه پاکستان به 108530 کیلومتر و طول راه آهن آن به 8775کیلومتر بالغ می گردد.
جمهوری بنگلادش
بنگلادش یکی از فقیرترین کشورهای جهان است که با 144000 کیلومتر مربع وسعت و 102 میلیون نفر سکنه به صورت جلگه مسطحی در شرق شبه قاره هند واقع است. از جنوب شرقی به کشور میانمار و از جنوب به خلیج بنگال محدود می باشد. نزدیکی به خط استوا و وجود بارانهای موسمی بنگلادش را به صورت منطقه ای گرم و مرطوب درآورده است. رودخانه های این کشور که از ذوب برفهای هیمالیای شرقی بوجود می آیند درمسیر جنوب به خلیج بنگال می ریزند و گنگ و براهماپوترا مهمترین آنان هستند و جلگه ای که کشور بنگلادش را تشکیل می دهد از دلتای این رودها بوجود می آید. بخش بزرگی از بنگلادش پوشیده از جنگل است و مهمترین منطقه جنگلی آن «سندربن است که در جنوب غربی و مرکز بنگلادش و چیتاگونگ قرار دارد.
از 102 میلیون سکنه این کشور 90% در روستاها و 10% در شهرها سکونت دارند، بنگلادش پس از اندونزی دومین کشور جهان اسلام از نقطه نظر جمعیت است. مردم آن از نژاد زرد و سفیدند و بیش از 85% آنان را مسلمانان تشکیل می دهند. زبان اصلی مردم بنگالی است که ریشه سانسکریت دارد و در دوره حکومت مسلمانان، بر شبه قاره هند تعدادی واژه های فارسی و عربی وارد این زبان شده است. زبان انگلیسی را نیز دانشگاهیان و عده ای از بازرگانان مورد استفاده قرار می دهند و برخی مکاتبات اداری به این زبان صورت می گیرد.
بنگلادش تا سال 1971م به عنوان بخش شرقی پاکستان تحت قلمرو این کشور بود تا اینکه در این سال به رهبری شیخ مجیب الرحمن و پس از مبارزات گسترده ای، بنگلادش در صحنه سیاسی پدیدار شد. سبب نارضایتی مردم از حکومت پاکستان که در بخش غربی مستقر بود موارد متعددی است که به پاره ای از آنها اشاره می گردد:
1- بنگالی ها 56% کل پاکستان را تشکیل می دادند و خواهان آن بودند تا زبان بنگالی زبان رسمی باشد، حال آنکه زبان اردو به عنوان زبان رسمی انتخاب شده بود.
2- مرکز نظامی، اداری، سیاسی و اقتصادی اکثرا در دست افراد پاکستان غربی بود. به عنوان مثال 85% مقام های کشوری به اهالی پاکستان غربی اختصاص داشت.
3- بیشتر درآمدهای مردم بنگلادش (ناحیه شرقی پاکستان) جهت رفاه پاکستان غربی صرف می شد و اصولا بنگال شرقی بصورت تولید کننده مواد خام باقی ماند و از برنامه های صنعتی و توسعه اقتصادی بازمانده بود.
بنگلادش پس از آزادی با دشواریهای زیاد روبرو شد. اوضاع اقتصادی نابسامان و اسکان ده میلیون پناهنده که قبل از استقلال به هند رفته بودند و نیز تشتت در ارتباطات، این کشور نوبنیاد را در معرض خطر قرار داده بود، جنگهای خونین، آوارگی و مهاجرتها موجب آن شده بود که زمینها کشت نشوند. شش میلیون خانه ویران شده، راه آهن مختل شده، پل ها منهدم شده مزارع خالی از محصولات کشاورزی، کمبود مواد غذایی را سبب گردید و این معضل به مردم فشار زیادی وارد نمود. در ماههای آخر 1974م حدود 28000 نفر از گرسنگی تلف شدند. حوادث طبیعی چون طوفآنهای مهیب، سیلابهای بنیان کن، فشار اقتصادی را بر مردم بیشتر کرد. این عوامل سبب شد که بنگلادش با ذخائر غنی و زمین های حاصلخیز جزو کشورهای تهیدست جهان قرار بگیرد و از راه وامها و کمکهای خارجی به زندگی ادامه دهد که این کمکها خود وابستگیهای سیاسی - فرهنگی به دنبال دارد. اکنون نیز این کشور از حالت بی ثباتی سیاسی رنج می برد، رژیم ژنرال ارشاد مدتها با جناحهای مخالفی درگیر بود که رهبری آنها را دو زن به عهده داشتند، دو حزب اصلی که جناح مخالف را رهبری می کردند برای مدتی حکومت را در دست داشتند و مردم بنگلادش در این دوران انواع تلخیها و رنجها را دیدند و دو زنی که احزاب مخالف غیر مذهبی را رهبری می کردند در صدد تقلید از اسلاف خونریز خود برآمدند اما مشی احزاب مسلمان با آنها کاملا متفاوت بود. زیرا اینها در صدد تصاحب قدرتند اما مسلمانان به اجرای سنت الهی و عمل نمودن به احکام اسلامی تاکید می ورزیدند. رژیم ارشاد که چنین هدفی را از سوی مسلمانان دریافت، به سرکوب وحشیانه و خونین تظاهرات آنان همت گماشت. پس از ژنرال ارشاد، خانم خالده ضیاء بیوه ضیاء الرحمن که مدتی حزب غیر مذهبی ملی بنگلادش را به عهده داشت روی کار آمد و لذا هنوز مسلمین به هدف خود نرسیده اند.
از دشواریهای دیگر بنگلادش سیل مهاجران منطقه آراکان میانمار است که به سوی این کشور سرازیر می شوند بیماریهای مسلمانان در بنگلادش نیز وضع ناگواری دارد اینان جماعتی از مسلمانان هستند که از هند به سوی شرق پاکستان مهاجرت کرده اند با تشکیل کشور بنگلادش این گروه 300000 نفری تقاضای مهاجرت به پاکستان را نمودند ولی پاکستان اقدامی برای پذیرش آنان به عمل نیاورد از این رو بیهاریها به صورت جماعتی از این جا رانده و از آنجا مانده در آمدند آنها اکنون در 66 اردوگاه سکونت دارند و از کمکهای ناچیز سازمان ملل استفاده می نمایند ناامیدی این گروه در حدی بود که در سوم مارس 1981م مصادف با سالگرد استقلال پاکستان تصمیم گرفتند خود سوزی کنند و 5000 نفر داوطلب عمل خود سوزی شدند
اما رهبران آنان اجازه ندادند این حرکت عملی شود.
بنگلادش کشوری است روستایی زیرا حدود 68000 روستا دارد و کشاورزی مهمترین رکن آن است این کشور بزرگترین تولید کننده و صادر کننده کنف در جهان است و 36% سکنه آن در کشت و تولید آن مشغول بکارند. چای، توتون و برنج از مهمترین محصولات کشاورزی این کشور است. حدود 6 میلیون نفر از مردم این کشور در ارتباط با صید ماهی هستند و 250 نوع ماهی از آبهای شور و شیرین آن بدست می آید. گاز طبیعی تنها منبع با ارزش بنگلادش است که در سال 1955م در هاریپور در شرق سیلهت کشف شد. در سیلهت و کومیلا منابع ذغال سنگ وجود دارد. ذخائر مس و سنگ آهک در چیتاگونگ و دیگر نواحی بهره برداری می شود. صنایع مربوط به کنف، نساجی، غذایی، چوب و کاغذسازی نیز در این کشور بوجود آمده اند.
واحد پول آن تاکا
می باشد.
جمهوری مالدیو
جمهوری مالدیو با 298 کیلومتر مربع وسعت به عنوان کوچکترین کشور مسلمان جهان به صورت مجمع الجزایر خوشه ای در ابهای اقیانوس هند و جنوب غربی شبه قاره هند و غرب سریلانکا قرار گرفته است. مالدیو مرکب از 2000 جزیره مرجانی است که بر روی رشته کوهی دریائی که منشا آتشفشانی دارد در جهت شمالی - جنوبی قرار گرفته اند. 2200 جزیره آن مسکونی است. تمامی سطح جزایر از درخت نارگیل پوشیده اند. معروفترین این جزایر، جزایر مال نام دارد که کمی جنوبی تر از کانال «کاردیوا»
واقع است.
چون این جزایر به خط استوا نزدیکند و در آبهای اقیانوس هند محصورند، آب و هوای گرم و مرطوب دراند.
در قرون اولیه هجری، آئین اسلام توسط بازرگانان عرب باین سرزمین راه یافت. در قرن چهارم هجری ابن بطوطه سیاح مسلمان به مالدیو آمد و گزارشی از این ناحیه ارائه داد. در اوایل قرن شانزدهم با گسترش نفوذ پرتقالی ها در آسیا، مالدیو نیز جزء نواحی مورد تصرف آنان درآمد. در قرن هفدهم میلادی که هلندیها بر آن استیلا یافتند، مالدیو بخشی از سری لانکا بود. بعد مالدیو به تصرف انگلستان و فرانسه درآمد و در قرن نوزدهم با وجود سلطه انگلستان بر آن، حکومت نیمه مستقل سلطنتی بر آن حاکم بود. انگلستان در سال انگلستان در سال 1948م به مالدیو خود مختاری داد و در سال 1953م نظام سلطنتی آن ملغی و نظام جمهوری جایگزین آن گردید. مالدیو در سال 1965م مستقل شد. این کشور به لحاظ درآمد سرانه یکی از عقب افتاده ترین واحدهای سیاسی جهان است.
آخرین تقسیمات کشوری آن شامل 19 بخش است که زیر نظر یک کمیته منتخب مردم به ریاست مامور دولت مرکزی اداره می شود. 212000 نفر سکنه دارد که 30% آن زندگی شهری دارند. رشد سالانه جمعیت 4/3% و تراکم نسبی آن 4/711 در کیلومتر مربع است. مردم آن از نژاد دراویدی، سینهالی و عرب هستند. زبان رسمی آن دیوهی است و اکثرا مسلمان و سنی مذهبند. اقتصاد آن بر ماهیگیری، کشاورزی و پذیرایی از کشتی های کشورهای جهان استوار است. واحد پول آن روپیه مالدیو می باشد که برابر با 100 دلاری است.