امام مهدی علیه السلام از ولادت تا ظهور

امام مهدی علیه السلام از ولادت تا ظهور0%

امام مهدی علیه السلام از ولادت تا ظهور نویسنده:
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه

امام مهدی علیه السلام از ولادت تا ظهور

نویسنده: سيد محمد كاظم قزوينى
گروه:

مشاهدات: 48761
دانلود: 4168

توضیحات:

امام مهدی علیه السلام از ولادت تا ظهور
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 199 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 48761 / دانلود: 4168
اندازه اندازه اندازه
امام مهدی علیه السلام از ولادت تا ظهور

امام مهدی علیه السلام از ولادت تا ظهور

نویسنده:
فارسی

نام جاودانه ياران امام عصرعليه‌السلام

۱. ابان( ۵۰۳ ) از شهر (سنجار) در شمال عراق.

۲. ابراهيم اتيوپى از شمال شرقى قاره آفريقا.

۳. ابراهيم از جده در عربستان سعودى

۴. ابراهيم از سيراف در ايران و نزديك خليج فارس.

۵. ابراهيم از شيراز.

۶. ابراهيم از (كوره) در لبنان.

۷. ابراهيم از مدينه.

۸. ابراهيم از مكه.

۹. احمد از آبادان.

۱۰. احمد از (ارمنستان)

۱۱. احمد از بغداد.

۱۲. احمد از جعاره كه گويا نام روستايى است در اطراف نجف اشرف.

۱۳. احمد از شوشتر.

۱۴. احمد از (عقر)( ۵۰۴ ) در عراق.

۱۵. احمد از فرانسه يا قاره اروپا.

۱۶. احمد از (فساطاط) در مصر.

۱۷. احمد از (معاذه)( ۵۰۵ ) .

۱۸. احمد از منطقه (سعداوه).

۱۹. احمد از (نصيبين) كه نام شهرى در تركيه و روستايى در (حلب).

۲۰. احمد از (يمن).

۲۱. ايوب از (طالقان) در منطقه قزوين.

۲۲. بشر از بيت المقدس.

۲۳. بشر از (مرقيه) در سوريه.

۲۴. بكير از بحرين.

۲۵. تغلب از (معاذه)( ۵۰۶ ) .

۲۶. تكيه از خرشان( ۵۰۷ ) .

۲۷. جابر از تبار صحرانشينان (قسين).

۲۸. جابر از (طالقان) در منطقه قزوين.

۲۹. جابر از (يمن).

۳۰. جبرئيل از (صنعا) در يمن.

۳۱. جبير از (يمن).

۳۲. جعفر از آبادان.

۳۳. جعفر از بحرين.

۳۴. جعفر از خلاط شهرى در منطقه ارمنستان.

۳۵. جعفر از (سهم).

۳۶. جعفر از سيلان در هندوستان.

۳۷. جعفر از شيراز.

۳۸. جعفر از (قزوين) در ايران.

۳۹. جعفر از مدينه.

۴۰. جعفر از نجف.

۴۱. جميل از (طالقان) در منطقه قزوين.

۴۲. جميل از منطقه (يمامه) در حجاز.

۴۳. حجر از (يمن).

۴۴. حذيفة از (مرو) خراسان يا شوروى سابق.

۴۵. حسن از اسكندريه مصر.

۴۶. حسن از بلخ كه از شهرهاى افغانستان است.

۴۷. حسن از زيد از منطقه (بالس) در سوريه.

۴۸. حسن از سيلان در هندوستان.

۴۹. حسن از كربلا.

۵۰. حسن از مدينه.

۵۱. حسن از (معاذه)( ۵۰۸ ) .

۵۲. حسين از (ارمنستان) كه در آن روزگار به بخش گسترده اى از ايران، تركيه و آذربايجان شوروى گفته مى شد.

۵۳. حسين از ذهاب از منطقه كرمانشاه.

۵۴. حسين از كربلا.

۵۵. حسين از كربلا.

۵۶. حسين از مدينه.

۵۷. حسين از معاذه( ۵۰۹ ) .

۵۸. حصين از (قادسيه) در عراق.

۵۹. حعفر از (حمص) از شهرهاى سوريه.

۶۰. حعفر از رهاط از اطراف مكة.

۶۱. حعفر از (طالقان) در منطقه قزوين.

۶۲. حفص از سرخس در اطراف مشهد.

۶۳. اتيوپى از شمال شرقى قاره آفريقا.

۶۴. حمزه از آبادان.

۶۵. حمزه از (صنعا) در يمن.

۶۶. حمزه از مدينه.

۶۷. حوقل از سيراف در ايران و نزديك خليج فارس.

۶۸. حويش از (يمن).

۶۹. خالد از سيراف در ايران و نزديك خليج فارس.

۷۰. خالد از (طالقان) در منطقه قزوين.

۷۱. داود از بيت المقدس.

۷۲. داود از (طالقان) در منطقه قزوين.

۷۳. داود از عمان.

۷۴. داود از منطقه طائف.

۷۵. داوود از دمشق.

۷۶. دراج از تبار صحرانشينان (مصر).

۷۷. ريان از تبار و نژاد تميم كه يكى از تيره هاى عرب بشمار مى رود.

۷۸. زكريا از طائف.

۷۹. زيد از منطقه (ضيعة).

۸۰. سبا از طائف.

۸۱. سعد از (بيضا)( ۵۱۰ )

۸۲. سعد از (طالقان) در منطقه قزوين.

۸۳. سعدان از ساده در منطقه يمامه.

۸۴. سعيد از (بيضا).

۸۵. سعيد از (عكا) يا (عكه) از فلسطين.

۸۶. سميع از (صنعا) در يمن.

۸۷. سويد از (معاذه)( ۵۱۱ ) .

۸۸. سهيل از منطقه (ضيف)( ۵۱۲ ) .

۸۹. شبيب از ساده در منطقه يمامه.

۹۰. شبيل از اسكندريه مصر.

۹۱. شعيب از (مرقيه) در سوريه.

۹۲. شعيبب از منطقه ديار.

۹۳. شيبان از آبادان.

۹۴. شيبان از اسكندريه مصر.

۹۵. شيبان از سوس (شوشتر) در خوزستان ايران.

۹۶. شيبان از (يمن).

۹۷. صادق از (بلقا) از شهرها اردن.

۹۸ صالح از شيراز.

۹۹ صالح از (طالقان) در منطقه قزوين.

۱۰۰. صالح از عمان.

۱۰۱ صالح از (قزوين) در ايران.

۱۰۲ صبيج از حلب، از شهرهاى سوريه.

۱۰۳. صدقه از مراغه.

۱۰۴. صليب از ساده در منطقه يمامه.

۱۰۵. ضابط از تبار صحرانشينان (اعقيل).

۱۰۶. طالوت از جدة در عربستان سعودى

۱۰۷. طاهر از (فسطاط) در مصر.

۱۰۸. طاهر از مدينه.

۱۰۹. طاهر از (معاذه)( ۵۱۳ ) .

۱۱۰. طليق از رمله از شهرهاى فلسطين.

۱۱۱. طيب از (عسكر مكرم) در خوزستان ايران.

۱۱۲. ظافر از منطقه (يمامه) در حجاز.

۱۱۳. عاصم از (يمن).

۱۱۴. عالم از منطقه (ضيف)( ۵۱۴ ) .

۱۱۵. عامر از آبادان.

۱۱۶. عامر از بحرين.

۱۱۷. عامر از سامراء در عراق.

۱۱۸. عامر از (يمن).

۱۱۹. عباس از مدينه.

۱۲۰. عبدالرحمن از (سند) پاكستان.

۱۲۱. عبدالرحمن از (منصوريه) نام روستايى است در اهواز و بهبهان و تربت جام.

۱۲۲. عبدالرحمان از انطاكيه، از شهرهاى سوريه است.

۱۲۳. عبدالرحمن از دمشق.

۱۲۴. عبدالرحمن از (طالقان در منطقه قزوين.

۱۲۵. عبدالسلام از (هونين) در منطقه مصر.

۱۲۶. عبدالعزيز از (طالقان) در منطقه قزوين.

۱۲۷. عبدالغفور از دورق، نزديك اهواز.

۱۲۸. عبدالقدوس از (هجر) كه نام روستايى است در بحرين و يمن و حجاز.

۱۲۹. عبدالقديم از (معاذه).( ۵۱۵ )

۱۳۰. عبدالله از بغداد.

۱۳۱. عبدالله از شيراز.

۱۳۲. عبدالله از (طالقان) در منطقه قزوين.

۱۳۳. عبدالله از (فسطاط) در ايران.

۱۳۴. عبدالله (قزوين) در ايران.

۱۳۵ عبدالله از كاشان.

۱۳۶. عبدالله از كرمان.

۱۳۷ عبدالله از (معاذه)( ۵۱۶ )

۱۳۸. عبدالله از مكه.

۱۳۹. عبدالله از منطقه انطاكيه در سوريه.

۱۴۰. عبدالله از منطقه طائف.

۱۴۱. عبدالمطلب از بغداد.

۱۴۲. عبدالمهين از آبادان.

۱۴۳. عبدالوارث از آبادان.

۱۴۴. عبدالوارث از روستاهاى اسكندريه مصر بنام (بلست).

۱۴۵. عبدالوهاب از (شيزر) در سوريه.

۱۴۶. عبداوهاب از سوس (شوشتر) در خوزستان ايران.

۱۴۷. عبدون از (طالقان) در منطقه قزوين.

۱۴۸. عبيدالله از كاشان.

۱۴۹. عبيدالله از منطقه انطاكيه در سوريه.

۱۵۰. عتاب از كوفه.

۱۵۱. عجلان از تبار صحرانشينان (مصر).

۱۵۲. عزيز از منطقه قطيف در عربستان سعودى

۱۵۳. عقيل از شهر (واسطه) در عراق.

۱۵۴. علوان از انبار كه از شهرهاى مرزى عراق است.

۱۵۵. علوان از (طالقان) در منطقه قزوين.

۱۵۶. على از بصره از شهرهاى مهم عراق است.

۱۵۷. على از حله، از شهرهاى عراق.

۱۵۸. على از (سمرقند) از شهرهاى (ازبكستان).

۱۵۹. على از شهر (سنجار) در شمال عراق.

۱۶۰. على از طائف.

۱۶۱. على از (طالقان) در منطقه قزوين.

۱۶۲. علی از فرانسه يا قاره اروپا.

۱۶۳. على از (قزوين) در ايران.

۱۶۴. على از مدينه.

۱۶۵. على از (معاذه).( ۵۱۷ )

۱۶۶. على از منطقه (ضيعة).

۱۶۷. على از (نصيبين) كه نام شهرى در تركيه و روستايى در (حلب)

۱۶۸. على از نيشابور.

۱۶۹. على از (همدان) نام شهرى در ايران و (همدان) نام شهرى در يمن.

۱۷۰. عمار از (يمن).

۱۷۱. عمر از (طالقان) در منطقه قزوين.

۱۷۲. عمر از عسقلان از شهرهاى فلسطين.

۱۷۳. عمر از (قزوين) در ايران.

۱۷۴. عمر از كازرون.

۱۷۵. عمر از (منصوريه)نام روستايى در اهواز و بهبهان و تربت جام.

۱۷۶. عمر از (مهجم) در يمن.

۱۷۷. عمران از بيت المقدس.

۱۷۸. عمر از آبادان.

۱۷۹. عمرو( ۵۱۸ ) از تبار صحرانشينان (اغير).

۱۸۰. عمرو از مكه.

۱۸۱. عمير از (شوبك).

۱۸۲. عمير از (نجد) در حجاز و يا از (عنتره) قبيله بزرگى از عرب.

۱۸۳. عون از شهر كرد.

۱۸۴. عون از عدن در (يمن).

۱۸۵. عيسى اتيوپى از شمال شرقى قاره آفريقا.

۱۸۶. عيسى از (طالقان) در منطقه قزوين.

۱۸۷. غربان( ۵۱۹ ) از تبار صحرانشينان (اعقيل).

۱۸۸. غياث از كوفه.

۱۸۹. فارس از (هونين) در منطقه مصر.

۱۹۰. فاضل از (نوبه)، منطقه مرزى مصر و سودان.

۱۹۱. فالح از (طالقان) در منطقه قزوين.

۱۹۲. فرج از (عرفه) نزديك عرفات در اطراف مكه.

۱۹۳. فضيل از (طالقان) در منطقه قزوين.

۱۹۴. فلاح از منطقه (سعداوه).

۱۹۵. فليح از (طبريه) در فلسطين.

۱۹۶. فهد از عسقلان از شهرهاى فلسطين.

۱۹۷. فهد از موصل.

۱۹۸. فهد (از يمن).

۱۹۹. قادم از منطقه انطاكيه در سوريه.

۲۰۰. قاسم از آبادان

۲۰۱. قاسم از (كرخ) بغداد.

۲۰۲. قاسم از مدينه.

۲۰۳. قبضه از (طالقان) در منطقه قزوين.

۲۰۴. كثير از حبش.

۲۰۵. كثير از (معاذه).( ۵۲۰ )

۲۰۶. كعب از (يمن).

۲۰۷. كلثوم از (يمن).

۲۰۸. كليب از (هونين) در منطقه مصر.

۲۰۹. كوثر از (لنجويه) جزيره اى در آفريقاى شرقى.

۲۱۰. كوش از عمان.

۲۱۱ لقمان از (طالقان) در منطقه قزوين.

۲۱۲. ليث از بحرين.

۲۱۳. ليث از (قزوين) در ايران.

۲۱۴. مالك از تبار و نژاد قلبيه اى در (يمن).

۲۱۵. مالك از سيراف در ايران و نزديك خليج فارس.

۲۱۶. مالك از (عماره) در جنوب عراق.

۲۱۷. مالك از (منصوريه) نام روستايى در اهواز و بهبهان و تربت جام.

۲۱۸. مالك از (مهجم) در يمن.

۲۱۹. مالك از (يمن).

۲۲۰. مبارك از منطقه قطيف در عربستان سعودى

۲۲۱. مجاهد از سمرقند از شهرهاى (ازبكستان).

۲۲۲. مجمع از شهر رى.

۲۲۳. محارب از بصره از شهرهاى مهمم عراق است.

۲۲۴. محروز از خونج در آذربايجان ايران.

۲۲۵. محسن از اسكندريه مصر.

۲۲۶. محمد از اتيوپى در شمال شرقى قاره آفريقا.

۲۲۷. محمد از آبادان.

۲۲۸. محمد از تفليس از شهرهاى مهم ارمنستان.

۲۲۹. محمد از تيره و تبار اوسيان مدينه كه در صف انصار قرار گرفتند.

۲۳۰. محمد از حلب، از شهرهاى سوريه.

۲۳۱. محمد از حلب، از شهرهاى عراق.

۲۳۱. محمد از خلاط شهرى در منطقه ارمنستان.

۲۳۳. محمد از زيد از منطقه (بالس) در سوريه.

۲۳۴. محمد از سجار در اطراف شهر (بخارا) در منطقه قفقاز.

۲۳۵. محمد از عسقلان از شهرهاى فلسطين.

۲۳۶. محمد از عمان.

۲۳۷. محمد از (قزوين) در ايران.

۲۳۸. محمد از (كبش) در بغداد.

۲۳۹. محمد از كوفه.

۲۴۰. محمد از مدينه.

۲۴۱. محمد از (معاذه).( ۵۲۱ )

۲۴۲. محمد از مكه.

۲۴۳. محمد از (منصوريه) نام روستايى در اهواز و بهبهان و تربت جام.

۲۴۴. محمد از منطقه (بالس) در سوريه.

۲۴۵. محمد از (مهجم) در يمن.

۲۴۶. محمد از نجف.

۲۴۷. محمد از (يمن).

۲۴۸. مرايى از سامراء در عراق.

۲۴۹. مروان از (عكا) يا (عكه) از فلسطين.

۲۵۰. مسنون از خرشان.( ۵۲۲ )

۲۵۱. مطر از تبار صحرانشينان (كلاب).

۲۵۲. معشر از منطقه (اءلومه) كه شهرى در ديار (هذيل) است.

۲۵۳. معمر از كازرون.

۲۵۴. مقداد از (سن) نزديك (تكريت) در عراق.

۲۵۵. ملاعب از (طالقان) در منطقه قزوين.

۲۵۶. ملاعب از (منصوريه)نام روستايى در اهواز و بهبهان و تربت جام.

۲۵۷. منبه از تبار صحرانشينان (اعقيل).

۲۵۸. موسى از عدن در (يمن).

۲۵۹. موسى از (هجر) كه نام روستايى است در بحرين و يمن و حجاز.

۲۶۰. مومى از رمله از شهرهاى فلسطين.

۲۶۱. مهاجر از (طالقان) در منطقه قزوين.

۲۶۲. مهاجر از نيشابور.

۲۶۳. ميمون از (عسكر مكرم) در خوزستان ايران.

۲۶۴. ناجيه از سرخس در اطراف مشهد.

۲۶۵. ناصر از تبار و نژاد قبيله اى در (يمن).

۲۶۶. نصير از (بالس) در سوريه.

۲۶۷. نصير از بحرين.

۲۶۸. نعيم از (معاذه).( ۵۲۳ )

۲۶۹. نوح از خونج در آذربايجان ايران

۲۷۰. نوح از سيلان در هندوستان.

۲۷۱. نهراش از تبار صحرانشينان (شيبان).

۲۷۲. نهروش از هرات.

۲۷۳. واصل از (نوبه) منطقه مرزى مصر و سودان.

۲۷۴. هارون از عسقلان از شهرهاى فلسطين.

۲۷۵. هارون از (قزوين) در ايران.

۲۷۶. هارون از منطقه سلماس يكى از شهرهاى آذربايجان.

۲۷۷. هارون از منطقه نجد عربستان.

۲۷۸. از موصل.

۲۷۹. هلال از شوشتر.

۲۸۰. هلال از (طائف يمن).

۲۸۱ هواشب از عمان.

۲۸۲. هود از (سن) نزديك (تكريت در عراق.

۲۸۳ هود از (طالقان در منطقه قزوين.

۲۸۴. هود از كوفه.

۲۸۵. يحيى از جعاره كه گويا نام روستايى است در اطراف نجف اشرف.

۲۸۶. يحيى از (صنعا) در يمن.

۲۸۷. يحيى از (طالقان) در منطقه قزوين.

۲۸۸. يحيى از منطقه انطاكيه در سوريه.

۲۸۹. يحيى از منطقه (سعداوه).

۲۹۰. يعقوب از قم.

۲۹۱. يعقوب از (معاذه)( ۵۲۴ )

۲۹۲. يوسف از عسقلان از شهرهاى فلسطين.

۲۹۳. يوسف از منطقه طائف.

۲۹۴. يونس از اصفهان.

۲۹۵. يونس از عمان.

۲۹۶. يونس از (فسطاط) در مصر.

۲۹۶. يونس از كازرون.

افزون بر اينان شش تن از ياران آن حضرت نيز از (ابدال) خواهند بود كه نام همه آنان عبدالله است.

و سه دوستدار ديگر خاندان وحى و رسالت بنامهاى عبدالله، مخنف، و براك، و نيز چهار تن از دوستداران پيامبران خدا بنامهاى، صالح، ميمون و هود، و دو آزاده ديگر بنامهاى عبدالله و ناصح كه بظاهر جامه بردگان بر تن دارند، همگى به هنگام ظهور آن اصلاحگر بزرگ زمين و زمان در كنار ياران شايسته كردار او خواهند بود.( ۵۲۵ )

فرق ميان اصحاب و انصار آن حضرت

ميان اصحاب و انصار آن حضرت، فرق است چرا كه اصحاب آن گرامى همان ۳۱۳ نفر هستند كه امیرمؤمنان و امام صادقعليه‌السلام آنان را: (پرچمدار ياوران آن گرامى) تعبير كرده اند و اين بيانگر اين واقعيت است كه آنان داراى تواناييها، كارآييها، آگاهيها، كفايتها، مديريتها و صلاحيتهاى لازم و بالايى براى فرماندهى و سازمان بخشيدن به نيروى طرفدار حق اند، كه امام صادقعليه‌السلام از آنان تعبير به: «حكام الله فى ارضه »( ۵۲۶ ) مى كند.

بزودى بحث خواهيم كرد كه هر كدام از اينان نقش مهمى در سازماندهى و فرماندهى لشكر امام عصرعليه‌السلام و فتح كشورها و اداره امور جامعه و ديگر حل مشكلات دارند.

اما انصار امام مهدىعليه‌السلام را، مردم پاكباخته و با ايمان و شايسته كردارى تشكيل مى دهند كه با قيام امامعليه‌السلام از مكه، به تدريج به لشكر او مى پيوندند و با همه وجود در خدمت اجراى برنامه و گامهاى بلند اصلاحى آن حضرت قرار مى گيرند و با دشمنان حق و عدالت، تا محو بيداد و سرشار ساختن زمين و زمان از عدل و داد، پيكار همه جانبه مى نمايند.

در بحثهاى آينده خواهد آمد كه حضرت مهدىعليه‌السلام به هنگام حركت از مكه با ده هزار قهرمان، كه انصار او هستند حركت اصلاحى را آغاز مى كند و تازه اينان بخشى از ياران او هستند و در عراق، (سيد هاشمى) با ۱۲ هزار نفر به او مى پيوندند.

علاوه بر انبوه انبوه از انسانهاى شايسته و كارآ كه به يارى اهداف و آرمانهاى والاى آن حضرت مى شتابند، انبوه فرشتگان نيز ياران او خواهند بود كه براى تحقق اهداف بزرگ و اجراى دستوراتش حاضر مى گردند.

در زيارتنامه ها و دعاهايى كه از امامان معصومعليهم‌السلام رسيده است به همه انسانها رهنمود داده شده است كه: از پروردگار خويش بخواهند تا آنان را از ياران و مددكاران و جهادگران راستين، به فرمان او قرار دهد كه در اينجا برخى از آنها را مى آوريم:

۱. در زيارت عاشورا از جمله مى خوانيم:

«...و أسأل الله البر الرحيم ان يرزقنى مودتكم و ان يوفقنى للطلب بثاركم مع الامام المنتظر الهادى من آل محمد ...»( ۵۲۷ )

و از خداى نيكوكار و پر مهر مى خواهم كه دوستى شما را روزيم سازد و مرا براى خونخواهى شما، به همراه (امام منتظر) و هدايت كننده به راه حق و عدالت از خاندان محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم توفيقم ارزانى دارد.

۲. و نيز در زيارتى كه از حضرت باقرعليه‌السلام رسيده است مى خوانيم كه:

«و ان يرزقنى طلب ثارى مع امام هدى ظاهر ناطق بالحق منكم ...»( ۵۲۸ )

و از خدا مى خواهم كه خونخواهى شما به همراه امام هدايت و گوياى به حق از شما خاندان وحى و رسالت كه آشكار خواهد شد، روزيم سازد.

۳. و در زيارتى كه از خود امام مهدىعليه‌السلام روايت شده است از جمله مى خوانيم كه:

«...واجعلنى اللهم من انصاره و اعوانه و اتباعه و شيعته ...»( ۵۲۹ )

بار خدايا! مرا از ياران و مددكاران و شيعيان او قرار ده.

۴. و مى خوانيم كه:

«اللهم كما جعلت قلبى بذكره معمورا فاجعل سلاحى بنصرته مشهورا ...»( ۵۳۰ )

بار خدايا! همانگونه كه قلبم را به ياد او آباد و آزاد ساختى، اينك سلاح ستم ستيز مرا نيز براى يارى او و اهداف بلندش برهنه و آخته دار و اگر ميان من و او مرگ كه آن را بر بندگانت بصورت يك قانون مقرر و آن را بر مخلوقت بر خلاف تمايل آن مسلط ساختى حائل شد مرا به هنگام ظهور آن حصرت از آرامگاهم در حاليكه كفن بر شانه انداخته و به كمر بسته ام بر انگيخته ساز تا پيشاروى آن اصلاحگر بزرگ جهانى، جهاد كنم و در صف كسانى قرار گيرم كه آنان را در كتاب آسمانى ات ستوده و فرموده اى: (كانهم بنيان مرصوص.)( ۵۳۱ )

دعاى عهد

۵. از امام صادقعليه‌السلام آورده اند كه فرمود:

(هر كس خداى را، چهل بامداد با اين واژه ها و جملات نيايش كند و با اين دعاى عهد، خالصانه و صادقانه با خداى خويش عهد بندد، از ياران قائم ما خواهد بود. پس اگر پيش از ظهور آن گرامى از دنيا برود خداوند او را از آرامشگاهش برانگيخته و به هر واژه اى از دعايش، هزار پاداش به او ارزانى داشته و هزار لغزش را از پرونده عمل او پاك خواهد ساخت.):

« اللهم رب النور العظيم و رب الكرسى الرفيع و رب البحر المسجور و منزل التورية و الانجيل و الزبور و رب الظل و الحرور و منزل القرآن العظيم و رب الملائكة المقربين و الانبياء و المرسلين .اللهم انى اسئلك بوجهك الكريم و بنور و جهك المنير و ملكك القديم يا حى يا قيوم اسئلك باسمك الذى اشرقت به السموات و الارضون و با سمك الذى يصلح به الاولون و الاخرون يا حيا قبل كل حى و يا حيا بعد كل حى و يا حيا حين لا حى يا محيى الموتى و مميت الاخياء يا حى لا اله الا انت. اللهم بلغ مولانا الامام الهادى المهدى القائم بامرك صلوات الله عليه و على ابائه الطاهرين عن جميع المؤ منين و المؤ منات فى مشارق الارض و مغاربها سهلها و جبلها و برها و بحرها و عنى و عن و الدى من الصلوات زنة عرش الله و مداد كلماته و ما احصاه علمه و احاط به كتابه. اللهم انى اجدد له فى صبيحة يومى هذا و ما عشت من ايامى عهدا و عقدا و بيعة له فى عنقى لا احول عنها و لا ازول ابدا. اللهم اجعلنى من انصاره و اعوانه و الذابين عنه و المسارعين اليه فى قضاء حوارئجه و الممتثلين لا و امراه و المحامين عنه و السابقين الى ارادته و المستشهدين بين يديه. اللهم ان حال بينى و بينه الموت الذى الموت الذى جعلته على عبادك حتما متقيا فاخرجنى من قبرى مؤ تزرا كفنى شاهرا سيفى مجرد قناتى ملبيا دعوة الداعى فى الحاضر و البادى. اللهم ارنى الطلعة الرشيدة و الغرة الحميدة و اكحل ناظرى بنظرة منى اليه و عجل فرجه و سهل مخرجه و اوسع منهجه و اسلك بى محجته و انفذ امره و اشدد ازره و اعمر. اللهم به بلادك واحى به عبادك فانك قلت و قولك الحق ظهر الفساد فى البر و البحر بما كسبت ايدى الناس فاظهر. اللهم لنا وليك و ابن بنت نبيك المسمى باسم رسولك حتى لا يطفر بشى ء من الباطل الا مزقة و يحق الحق و يحقفه و اجعله. اللهم مفزعا لمظلوم عبادك و ناصرا لمن لا يجد له ناصرا غيرك و مجددا لما عطل من احكام كتابك و مشيدا لما ورد من اعلام دينك و سنن نبيك صلى الله عليه و اله و اجعله. اللهم ممن حصنته من بأس المعتدين. اللهم و سر نبيك محمداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم برويته و من تبعه على دعوته وارحم استكانتنا بعده اللهم اكشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم يرونه بعيدا و نريه قربيا برحمتك يا ارحم الراحمين.

پس سه مرتبه دست بر ران راست خود مى زنى و در هر مرتبه مى گويى: العجل العجل يا مولاى يا صاحب الزمان.( ۵۳۲ )

ترجمه دعاى عهد:

بار خدايا! اى پروردگار نور پر شكوه!

و اى پروردگار كرسى بلند دانش و فرمانروايى بلند مرتبه و پرفراز!

و اى پروردگار درياى جوشان و فرو فرستنده تورات و انجيل و زبور!

و اى پروردگار سايه آرا مبخش و باد گرم!

و اى فرو فرستنده قرآن شكوهمند!

و اى پروردگار فرشتگان مقرب و پيام آوران فرستاده شده!

بار خدايا! من از تو مى خواهم به جمال معنوى و به نور وجود روشنى بخشى ات؛ و به اقتدار و مالكيت ديرنه ات!

اى زنده! و اى پاينده! از تو مى خواهم بدان نام گرانمايه ات كه به بركت آن، آسمانها و زمينها را نور باران ساختى و بدان نامت كه تمامى انسانها، از آغاز تا فرجام آفرينش به بركت آن (مى توانند) بهروز و صالح گردند.

هان اى زنده پيش از هر زنده! واى زنده پس از هر زنده! و اى زنده آنگاه كه زنده اى جز تو نيست!

هان اى زندگى بخش مردگان و ميراننده زندگان!

اى زنده اى كه معبود راستينى جز تو نيست!

بار خدايا! به سرور و سالار ما، امام هدايتگر و رهبرى كننده بسوى حق و عدالت و بپاخاسته به انجام فرمانت كه درود خدا بر او و پدران پاكش باد از جانب همه مردان و زنان با ايمان در خاورها و باخترهاى زمين، در دشتها، كوهها، بيابانها و درياهاى آن و از جانب من و پدر و مادرم بر آن وجود گرانمايه درود فرست، درودهايى هم وزن عرش خدا و كشش كلمات او و بقدر شمارش دانش حق و فراگيرى نوشتار او.

بار خدايا! من در بامداد امروز و تا روزگارانى كه زنده ام پيمانم را با آن اصلاحگر بزرگ جهانى، تجديد مى كنم و رشته بيعت او را بر گردن مى افكنم كه تا زنده هستم هرگز از آن بيعت، برنگردم و دست برندارم.

بار خدايا! مرا از ياران و كمك كاران و دفاع كنندگان از او و شتابندگان بسوى او، در برآوردن خواسته هاى آن حضرت و از فرمانبرداران دستورات او و حمايت كنندگان از آرمانهاى او و پيشروان در انجام خواسته هاى او و از شهيدان پاكباخته در ركابش قرار ده!

بار خدايا! اگر ميان من و او، قانون مرگ كه آن را بر بندگانت مقرر داشتى حايل شد، مرا از قبرم بيرون آور، در حالى كه كفن خويش بر كمر بسته و با شمشير كشيده و نيزه برافراشته و لبيك گوى دعوت حق در شهر و بيابان باشم.( ۵۳۳ )

بار خدايا! آن چهره ارجمند و آن پيشانى نيكو و درخشنده را به من بنماى و ديده ام را به ديدارش ميهمان ساز!

در فرج او شتاب ورز! و ظهورش را آسان ساز! و راهش را گسترده نما! و مرا در راه او قرار ده! و فرمانش را نافذ گردان و پشتوانه اش را استوار نما!

بار خدايا! بوسيله او كشورت را آباد ساز و بندگانت را زندگى بخش، چرا كه خود فرمودى و گفتارت درست و راست است كه: (تباهى در بيابان و دريا بدانچه دستهاى مردم كسب كردند، پديدار گشت.)

بار خدايا! آن دوستت و زاده دخت گرانمايه پيامبرت را بر ما آشكار ساز! همو كه همنام پيام آورت مى باشد و به باطل و بيدادى دست نمى يابد، جز اينكه آن را نابود ساخته و حق را استوار و پابرجا و در سراسر گيتى محقق مى سازد. و او را بار خدايا پناهگاه براى بندگان ستمديده ات و ياور كسانى كه جز او يارى نيابند و تازه كننده مقررات تعطيل شده قرآنت و برپا دارنده نشانه هاى دينت و شيوه و روش پيامبرت كه درود خداى بر او و خاندانش باد قرار ده.

بار خدايا! او را از كسانى كه از يورش ظالمانه نگاهداريش نمودى، مقرر دار. بار خدايا! پيامبرت محمد كه درود خداى بر او و خاندانش باد - و همه پيروان دعوت و رهروان راه او را، به ديدار آن گرامى شادمان ساز! و بر بيچارگى ما پس از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رحم كن!

بار خدايا! اين گرفتارى پيچيده را از اين امت، به حضور آن گرامى برطرف ساز! و در ظهورش براى ما شتاب ورز! چرا كه ناباوران، آن را دور مى نگرند و ما آن را نزديك مى بينيم. به مهرت اى مهربانترين مهربان!

آنگاه سه بار دست بر ران راست خود مى زنى و هر بار مى گويى:

(شتاب كن!... اى سالار من! اى صاحب الزمان!

۶. (مفضل) آورده است كه: ما در مورد قائم آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و كسانى كه براستى در انتظار او باشند و پيش او ظهور آن گرامى بميرند، سخن مى گفتيم كه امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«اذا قام... اتى المؤ من فى قبره، فيقال له: يا هذا!... انه قد ظهر صاحبك، فان تشاء اءن تلحق به فالحق و ان تشاء اءن تقيم فى كرامة ربك فأقم

هنگامی( ۵۳۴ ) كه حضرت مهدىعليه‌السلام ظهور نمايد، به انسان با ايمان در قبرش ندا مى رسد كه: (جناب! صاحب و سالارت ظهور كرده است، اگر مى خواهى به آن گرامى ملحق شوى، بپا خيز و اگر مى خواهى در جوار رحمت پروردگارت باشى و به دنيا باز نگردى، همين جا بمان.)