او به تأخیر، و مشغول به عبادت و غیر آن شود، عاصی است. و لکن بطلان عبادت او با فرض حصول قصد قربت، معلوم نیست. اگرچه در سعۀ وقت باشد.
سؤال ۴۵۲: اگر کسی قرآن عتیق قرض گرفت، جدید بدهد یا عکس آن، ضرری دارد، به واسطۀ اختلاف در وزن، یا نه؟
جواب: اگر شرط نکند در حال قرض، و بعد هر دو راضی باشند، ضرر ندارد. بلکه زیاده و نقصان معلوم نیز، در صورت مفروضه جایز است.
سؤال ۴۵۳: شخصی ذمّه اش از بابت مظالم یا سایر وجوه بریّه مشغول است. از جهت استخلاص، از آن مالی که قیمت آن یک تومان است مثلاً، به شخص فقیری صلح می کند یا می فروشد به هزار تومان مثلاً، که مدیون او بشود تا ذمّۀ او را فارغ نماید. یا آنکه مبلغی به مستحقّ می دهد به رجاء آنکه به او ردّ نماید. و به طور دست گردانی به او می دهد و او ردّ می کند تا اداء ما فی الذمّه بشود. صحیح است یا نه؟
جواب: این حیله ثمر ندارد و تضییع مال فقراء است. بلی، اگر آن شخص مشغول الذمّه، فقیر باشد و نتواند به غیر از این نحو، استخلاص خود نماید، و مأیوس باشد از اینکه بعد از این هم بتواند، و آن شخص فقیر هم طیب نفس داشته باشد که قربه الی الله ذمّۀ او را فارغ کند، و این داعی شود بر قبول کردن مال یک تومانی به عوض هزار تومان، یا گرفتن و ردّ کردن، خوب است و ان شاء الله بریء الذمّه می شود.
سؤال ۴۵۴: اذا علم اجمالاً أنّه مدیون امّا لزید بدرهم أو لعمرو بدرهمین، فما الحکم؟
جواب: الأحوط التفریغ بثلاث دراهم، لکنّ الاقوی جریان اصل البرائه فی درهم، وحینئذ فبالصلح القهری یقسّم الدرهمین بین زید وعمرو، ثلث لزید وثلثان لعمرو.
وقد یقال بالتصنیف لأنّا نعلم أنّ الدرهم الواحد امّا لعمرو أو لزید بعد جریان اصل البرائه، وفیه أنّ المنفیّ بالأصل ردّد بین کونه لزید أو لعمرو، فاللازم تنصیفه بینهما، فیبقی احتمال درهم ونصف لعمرو، ونصف درهم لزید مع تعارض الاصلین، فمقتضی الصلح التثلیث کما لا یخفی.
سؤال ۴۵۵: زید متوفّی شد و مدیون بود. وارث او از ترکۀ او اداء دین نکرده از آن خانه خرید. آیا وضو و غسل و نماز او در آن خانه صحیح است یا نه؟