و أمّا دیون محتمله پس اگر صاحب آنها معلوم و معیّن است آن مقدار را به او بدهد، و اگر مجهول است بدهد به حاکم شرع، از باب ردّ مظالم، یا به اذن او تصدّق کند از برای صاحبش. و اگر صاحب آن مردّد ما بین محصورین باشد در مسئله وجوهی محتمل است:
اوّل: این که آن مقدار محتمل را به هر یک بدهد، یا هر یک را به نحوی از انحاء راضی کند.
دوم: آن که آن را مابین همه قسمت کند.
سوّم: آن که به قرعه معیّن کند که مال کدام است.
چهارم: این که اگر اشتغال ذمّه از باب غصب، یا سرقت، یا نحو این دو بوده. احتیاط کند به اینکه آن مقدار را به هر یک بدهد، و اگر از جهت یکی از عناوین محلّله بوده آن را برایشان قسمت کند. و اظهر وجه ثانی، و احوط اوّل است ؛ خصوصاً در جائی که اشتغال بر وجه عدوان باشد.
ثم لا یخفی این که احتیاط به تحصیل قطع به برائت به تفصیلی که ذکر شد در صورتی که اشتغال ذمّۀ او به یکی از عناوین مذکوره ثابت شده باشد و شکّ در فراغ از اداء آن باشد واجب است. و در صورتی که اصل اشتغال ذمّه معلوم نباشد، بلکه مجرد احتمال باشد چه شکّ، چه ظنّ، یا معلوم باشد فی الجمله و شکّ در مقدار آن باشد، احتیاط مستحب است در مقدار مشکوک، نه واجب.
سؤال ۱۷۸: مال خمس و زکات نداده را به قصد و به شرط به مستحق رسانیدن به قدر خمس و زکات، با عدم وجود دسترس از اذن مجتهد، تصرّف در آن مال جایز است، یا نه؟
جواب: دادن زکات موقوف بر اذن مجتهد نیست، اگرچه مستحب است که به او بدهند، چون ابصر و اعرف به مواضع آن است، بلکه احوط است نیز. و همچنین سهم سادات از خمس.
و أمّا سهم امامعليهالسلام
از خمس پس آن منوط به اذن مجتهد است. و علی ایّ حال تصرّف در آن مال قبل از أداء مقدار خمس، یا زکات مشکل است، اگرچه قصد دادن داشته باشد، مگر آن که عزل کند مقدار خمس و زکات را، یعنی آن مقدار را جدا کرده کنار گذارد تا