مفسران قرآن كريم عنايت و اهتمام ويژه اى به تبيين شأن و سبب نزول آيات قرآن نشان داده اند
ولى فضاى نزول كه مربوط به مجموع يك سوره است و جو نزول كه مربوط به مجموع قرآن كريم است مورد عنايت و توجه مفسران واقع نشده و در تفاسير موجود مطرح نشده است.
فرق شأن نزول با فضا و جو نزول در اين است كه شأن نزول يا سبب نزول حوادثى است كه در عصر پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
در محدوده حجاز يا خارج از آن رخ داده و همچنين مناسبتها و عواملى است كه زمينه ساز
نزول يك يا چند آيه از آيات قرآن كريم بوده است.
اما فضاى نزول كه مربوط به مجموع يك سوره است بررسى اوضاع عمومى، اوصاف مردمى، رخدادها و شرايط ويژه اى است كه در مدت نزول يك سوره در حجاز و خارج آن وجود داشته است. هر يك از سوره هاى قرآن كريم فصل جديدى بود كه با نزول آيه كريمه (بسم الله الرحمن الرحيم ) گشوده مى شد و با نزول بسم الله سوره بعد، پايان مى پذيرفت. سوره هاى قرآن كريم برخى به طور دفعى نازل شده است؛ مانند سوره هاى حمد، انعام و نصر و برخى به تدريج و در طى چند ماه يا چند سال نازل شده است و در طى مدت نزول يك سوره در محدوده زندگى مسلمانان و جهان خارج حوادثى رخ داده و شرايطى خاص حاكم بوده است. كشف و پرده بردارى از اين رخدادها و شرايط و تبيين آن در آغاز هر يك از سوره ها، ترسيم فضاى نزول آن سوره خواهد بود. اما جو نزول مربوط به سراسر قرآن كريم است و مراد از آن بستر مناسب زمانى و مكانى نزول سراسر قرآن است. قرآن كريم در طى 23 سال بر قلب مطهر و گرامى پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
نازل شد. حوادثى كه در طى ساليان نزول قرآن در حوزه اسلامى و يا خارج از قلمرو زندگى مسلمانان و حكومت اسلامى پديد آمد و شرايط و افكارى كه بر آن حاكم بود و يا رخدادهايى كه بر اثر نزول آيات قرآن كريم در جهان آن روز پديد آمد، جو نزول قرآن است.
سه عنوان ياد شده ( شأن، فضا و جو نزول ) افزون بر اين تفاوت كه اولى مخصوص يك يا چند آيه است، دومى مربوط به يك سوره و سومى مربوط به همه قرآن، تفاوت ديگرى نيز دارد كه شأن نزول تنها ناظر به تأثير يك جانبه رخدادهاى خاص، بر نزول آيه يا آيات است، ولى در فضاى نزول سوره و همچنين جو نزول قرآن سخن از تعامل و تعاطى (تأثير دو جانبه ) فضاى بيرونى با نزول سوره يا جو جهانى با نزول مجموع قرآن است؛ بدين معنا كه هم فضا و جو موجود مقتضى نزول سوره و كل قرآن بود و هم نزول سوره و تنزل مجموع قرآن فضا و جو را دگرگون مى ساخت.
راهيابى به معارف قرآن كريم تا حدودى در گرو آگاهى به شأن، فضا و جو نزول است. در بررسى فضاى نزول سوره ها و جو نزول مجموعه قرآن از منابع مختلف تاريخ، حديث و خود قرآن كريم مى توان استفاده كرد و اين رسالت مفسران قرآن است كه كمبود موجود در بخش فضاى نزول سوره ها و جو نزول قرآن را ترميم كنند. مناسب است، در پايان اين بحث به عنوان نمونه به تبيين بخشى از فضاى نزول سوره مباركه نسأ بپردازيم و آن ساختار اجتماعى و مردمى جامعه حجاز در دوران نزول اين سوره است:
سوره مباركه نسأ در سال سوم يا چهارم هجرى در فضايى نازل شده است كه جامعه حجاز از گروههاى مردمى زير تشكيل شده بود:
1 مشركان مكه كه با همه كوشش و توان خود براى سركوبى نظام اسلامى بسيج شده بودند.
2 منافقان داخلى كه بيش از يك سوم مسلمانان را تشكيل مى دادند و براى بيگانگان جاسوسى مى كردند و در مقاطع حساس به نظام اسلامى ضربه مى زدند؛ همان گونه كه در جنگ احد از ميان هزار سرباز مسلمانان بيش از سيصد نفر از بسيج و نفر به سوى جبهه بازگشتند. نفاق در اين مقطع تاريخى عنصرى قوى و كمرشكن بود و از اين رو بسيارى از آياتى كه در مدينه نازل شده است، از كارها و توطئه هاى منافقان پرده بر مى دارد.
3 - يهوديان اطراف مدينه كه بر اثر تمكن مالى و داشتن ثروتهاى كلان به رباخوارى و صرافى اشتغال داشتند و مستمندان مدينه از آنان وام مى گرفتند، به آنان بدهكار بودند و آنان را متمدن مى شمردند. اينان هم با منافقان داخلى در ارتباط بودند هم با مشركان خارجى و همواره عامل مزاحمى براى نظام اسلامى به شمار مى آمدند.
4 گروه ضعيف الايمان كه نه منافق بودند، نه يهودى و نه مشرك و قرآن كريم گاهى با تعبير(
الذين فى قلوبهم مرض
)
از آنان ياد مى كند. اين چهار گروه عناصر رسمى در برابر نظام اسلامى بودند؛ اعم از محارب و مخالف و مختلف و بى تفاوت. قرآن كريم از گروه ديگرى به نام مرجفون نام مى برد كه در فرصتهايى خاص به نقل اراجيف، يعنى گزاره هاى رجفه (لرزه ) دار و شايعه پراكنى مى پرداختند. اينان گروه مستقلى در برابر گروههاى چهارگانه قبلى نيستند، بلكه همان منافقان داخلى يا يهوديان مدينه اند كه در مقاطعى سمت خاص خود را ايفا مى كردند و پايگاه فكرى ثابتى نداشتند، بلكه به ديگران وابسته بودند. سوره نسأ در چنين فضايى نازل شد و توجه به چنين فضايى، در تفسير سوره، به ويژه آيات 71 تا 91 آن موثر است.