شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)

حكايت انوشيروان و وزير

0 نظرات 00.0 / 5

 


مى‏ نويسند: انوشيروان‏ با وزيرش رد مى‏شدند، به خرابه‏اى رسيدند، دو جغد با هم حرف مى‏زدند. بوذرجمهر شخص باسوادى بود، كه هم زبان ايرانى را استاد بود و هم زبان هندى را. «كليله و دمنه» را ايشان اولين بار از زبان هندى به زبان ساسانى برگرداند. بعد عبدالله بن مقفع‏ به عربى برگرداند و ملّاحسين كاشفى سبزوارى‏ به فارسى برگرداند و به نام «انوار سهيلى» ناميد كه كتاب خيلى خوبى است.

اين كتاب عيب‏ها و حسن‏ها را از زبان حيوانات بيان كرده است كه آن عالم هندى ساخته بود بوذرجمهر چون آن را ترجمه كرد مشهور شد كه بوذرجمهر زبان حيوانات را مى‏فهمد.

 
انوشيروان به بوذرجمهر گفت: اين دو جغد به همديگر چه مى‏گويند؟ گفت:

ممكن است دوست نداشته باشند كه ما بدانيم چه مى‏گويند. گفت: نه، بگو آنها چه مى‏گويند. گفت: آن جغد خاكسترى، جغد نر است و آن جغد ديگر، ماده است.

 
جغد خاكسترى به خواستگارى دختر اين جغد ماده آمده است براى پسر خودش.

دارند با هم صحبت مى‏كنند تا مقدمات را فراهم كنند.

 
آن جغد ماده مى‏گويد: دختر من در زيبايى، پر زدن و حرف زدن كم‏نظير است، پس مهريه‏اش سنگين است. جغد نر گفت: مهر دخترت چقدر است؟ گفت: صد هزار خرابه. جغد نر گفت: پسر من صد هزار خرابه از كجا بياورد. گفت: تا اين مرد- انوشيروان- بر سر كار است، اين مملكت رو به خرابى است و هر چه خرابه بخواهى، پيدا مى‏شود. تا ستمگران سركار هستند، هم اقتصاد خراب است، هم اخلاق، هم زندگى و هم گره‏هاى زندگى مردم زياد است. همه مردم دچار چه كنم چه كنم هستند. اين طبع ستم و ستمكار است.

 
واعظ خوش بيان و خوش قيافه‏اى را سى روز ماه رمضان دعوت به منبر نمودند.

از روز اول ماه رمضان شروع به تفسير آيات بهشت كرد و از نعمت‏هايش گفت. بعد روز بيست و نهم روى منبر نشست، كسى به او گفت: آقا! تا منبرت را شروع نكرده‏ايد، ممكن است فردا عيد فطر شود، شما بيست و نه روز را از بهشت گفتى، يك روز نيز از جهنم بگو! واعظ گفت: جهنم را كه مى‏رويد و مى‏بينيد، من جايى را كه نمى‏بينيد، مى‏گويم.


فرصت از دست دادگان ناله مى‏كنند كه خدايا! ما را از دوزخ درآور تا به دنيا برگرديم و فرصت‏ها را غنيمت بدانيم؛ صدقه بدهيم، انفاق كنيم، درمانگاه، بيمارستان و مدرسه بسازيم، دختران بى‏جهيزيه را شوهر بدهيم، بى‏خانه‏ها را خانه‏دار كنيم، ماه رمضان را روزه بگيريم، نماز بخوانيم، كسى را مسخره نكنيم، آبروى كسى را نبريم، كسى را به خاك سياه ننشانيم و نان كسى را نبُريم.

«نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ»

غير از آنچه كه انجام داديم، انجام دهيم، چون آنهايى كه ما انجام داديم، سوزاندن فرصت‏ها بود. اين حرف دوزخيان است. ببينيد كه از دست دادن فرصت، مساوى با جهنم است

نظر خود را اعلام كنید

نظرات كاربران

نظری وجود ندارد
*
*

شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)